تمام آن‌چه از تو برایم مانده ،
همین تکّه عکس سه در چهار
با لبخندی رنگ باخته
که یادم نیست ،
گفته بودی برای من است یا …
-----------------------------------------------------
به ساعت پنج بعد از ظهر ،
به آنی که در زبانه های حریق نیلی چشمانت
غرق شدم ،
سوگند .
به آرامی
بی خوف بسیار برف و بوران ها
که در پیش داریم
دوستت دارم …
-----------------------------------------------------
این روزها مدام باران می بارد
داغ بوسه ات بر لبم سرد شد اما
داغ رفتنت بر دلم
با هیچ زمستانی
سرد نمی شود
-----------------------------------------------------
بی آنکه به دیگران تهمت بزنم ،
جیب هایت را بگرد !!
من
حواسم را گم کرده ام ؛
دیروز
تنها تو با من بودی !!!
-----------------------------------------------------
می رسی و انتخابی سخت خواهی کرد،آه
بی گمان از عاشقانی بهتر و خوش نام تر
سهم ما شوق حضور و آبروی انتـظار
سهم عاشق های از گمنام هم گمنام تر!
-----------------------------------------------------
دوتن بودیم
کنارهم
کناراین فانوس
-----------------------------------------------------
تو پنهان نیستی
منم
که پیدات نمی کنم
-----------------------------------------------------
داغ است فنجان چای
گرم است هوا
انگارتوهستی
-----------------------------------------------------
هنگامىکه با انبوه مردمان
در راه مىرفتم
لبخند تو را از آن مهتابى دیدم.
آواز خواندم
و تمامى غوغا را از یاد بردم.
-----------------------------------------------------
باران با صدای آرام نجوا می‌کند
اکنون می‌توانی بخوابی.
کنار بستر من، خش خش بال‌های روزنامه‌ها.
دیگر فرشته‌ای در کار نیست.
صبح زود بیدار می‌شوم و به روز رشوه می‌دهم
که با ما مهربان باشد.