صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۰۰۳۳۳
تعداد نظرات: ۳۵ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۶ - ۲۸ مهر ۱۳۹۵ - 19 October 2016
سلسله بحث‌های عصرایران درباره آموزش و پرورش در ایران

طرح 7 مرحله ای برای نجات فرزندان ایران: فرار از سقوط

جعفر محمدی
عصر ایران - چندی است که در عصر ایران به نقد نظام آموزشی کشور می پردازم که با استقبال بسیار خوب کاربران گرامی عصر ایران مواجه شده است.

مباحثی که در چند نوشتار اخیر بدان پرداخته ام، موضوعاتی مانند لزوم تغییر در نوع نگرش به سیستم آموزشی، تغییر رویکرد از حافظه محوری به توسعه مهارت های زندگی و ارتقاء شخصیت، تغییر در سیستم امتحانات و ... به ویژه در مقطع ابتدایی است.

امروز می خواهم پیشنهاد عملیاتی برای آنچه تا کنون نوشته ام، ارائه دهم که از قضا مصادف شده است با ماجرای تغییر وزیر آموزش و پرورش.
بسیار خوشحال خواهم شد در این بحث نیز همراهی کنید تا بلکه بتوانیم با کمک همدیگر، مطالبه ای را در سطح ملی شکل دهیم و آینده فرزندان این کشور را نجات دهیم.

***
تأسف انگیز است؛ هیچ کس نه در انتصاب و رأی اعتماد به وزیر آموزش و پرورش و نه در سؤال و استیضاح و برکناری او، درباره "تحول" در نظام آموزشی چیزی نمی گوید! گو این که مهم ترین دغدغه ها در نظام آموزشی این است که آیا مقطع ابتدایی 5 ساله باشد یا 6 ساله و آیا نام دوره راهنمایی را به متوسطه اول تغییر دهیم یا نه؟
بعضی ها هم تمام انتظارشان از وزیر، تأمین بهتر معیشت معلمان است (که البته در جای خود مهم است) و گروهی دیگر، نگران آنند که نکند وزیر، فلانی را از فلان جناح منصوب یا عزل کند.
همین است که تمام تغییراتی که در دهه های اخیر در نظام آموزش و پرورش صورت گرفته، صرفاً در حد اقدامات سطحی بوده است و اسم این ها را هم گذاشته اند تحول!

قطعاً اگر بخواهیم با همین فرمانی که تا کنون آمده ایم ادامه دهیم، درِ آموزش و پرورش بر همان پاشنه ای خواهد چرخید که تا کنون چرخیده است. بنابراین، "باید از جایی شروع کرد" و الّا این که فقط نقد شود و همه هم بر درستی نقدها صحه بگذارند، کاری از پیش نمی رود.

لذا پیشنهاد می شود برای تحول بنیادین در نظام آموزشی کشور، چند کار اساسی و اقدام عملیاتی شکل بگیرد.

1 - همه صاحبنظران و رسانه ها نقدها و پیشنهادات خود در این خصوص را به طور عمومی منتشر کنند. دعوت اولیه و رسمی می تواند از سوی آموزش و پرورش باشد. اگر آموزش و پرورش نخواهد به این وطیفه تاریخی عمل کند، نخبگان و رسانه ها باید آغازگر این مسیر و مطالبه گری باشند. تا وقتی که این مسأله به یک "دغدغه عمومی" تبدیل نشود، کاری از پیش نخواهیم برد. جامعه باید نسبت به این موضوع حساس شود و بداند که آینده فرزندانش در گرو همین احساس مسؤولیت عمومی برای تحول اساسی در نظام آموزشی است.

2 - گروه های مردم نهاد برای تجمیع دیدگاه ها توسط متخصصان هر استان تشکیل شوند تا آنچه در آن استان مطرح شده را تجمیع کنند و در نهایت مجموعه ای از دیدگاه ها و طرح های ارائه شده در کل کشور به دست آید.

3 - با تصویب طرح یا لایحه ای گروه تخصصی تحول نظام آموزشی در وزارت آموزش و پرورش با "اختیارات ویژه و تام" شکل گیرد. در این گروه، علاوه بر اعضایی از وزارت آموزش و پرورش، نمایندگانی از مجلس، دانشگاه ها، متخصصان تعلیم و تربیت و نمایندگان تشکل های مردم نهاد و ... حضور داشته باشند.
کار این گروه تخصصی، جمع بندی طرح ها با استفاده از تجربیات موفق و متعدد جهانی و ارائه چند طرح از دل آنهاست. طرح های این گروه، با تمام ریزه کاری ها و جزئیات، منتشر شود تا متخصصان و عموم مردم بتوانند در یک گفت و گوی ملی درباره اش ابراز نظر کنند.

4 - طرح های نهایی در کنفرانس های علمی با حضور متخصصان امر، نقد و بررسی و اصلاح شوند و سرانجام با چندین بار رفت و برگشت و اصلاحات لازم، طرح نهایی توسط  گروه تخصصی تحول نظام آموزشی در وزارت آموزش و پرورش تدوین شود.

5 - با تدوین طرح نهایی است که مشخص می شود آموزش و پرورش جدید چه شکلی خواهد بود. مثلاً در منظر من، یکی از ویژگی های آموزش وپرورش جدید در مقطع ابتدایی، کلاس های درس فرایندمحور هستند نه نهایت محور. یعنی دانش آموزان در بطن برنامه های کلاسی مانند گفت و گو، کار گروهی، بازی های هدفمند، کتابخوانی هوشمند و ... قرار می گیرند و هدف نظام آموشی رسیدن به نهایتی به نام امتحان نیست. اگر به فرض قرار باشد چنین اتفاقی بیفتد، باید معلمان و مربیان با این شرایط جدید آشنا شوند و تحت تعلیمات جدید قرار گیرند. خود این کار، یک پروژه بزرگ است که اگر شکست بخورد، کل طرح نابود خواهد شد یا به صورت کاریکاتورگونه اجرا می شود.

6 - به میزانی که نیروهای اجرایی طرح، توجیه و آماده می شوند، باید به تدریج و بر اساس آمادگی هر منطقه، کار را شروع کرد. نمی توان منتظر بود که همه کشور آماده و بعد از آن طرح اجرا شود. اتفاقاً اجرای تدریجی طرح، نقاط ضعف و قوت آن را مشخص می کند و می توان در توسعه اش، هوشمندانه تر عمل کرد.

7 - گروهی منتخب از متخصصان تعلیم و تربیت، مسؤولیت نظارت بر آن را بر عهده بگیرند و در سال های اول اجرا، اجازه قانونی اصلاح را داشته باشند تا طرح در یک بازه زمانی معقول، به پختگی لازم برسد و بعد از آن، هر گونه تغییری نیازمند پروسه های قانونی زمان خود باشد.

تنها با اجرای این 7 مرحله یا مراحلی نظیر این، می توان آموزش و پرورش و فرزندان این کشور و نهایتاً خود کشور را از انحطاط نجات داد.
همه مراحل نیز واقعاً مهم هستند و غفلت از هر کدام از آنها می تواند طرح را ناکارآمد کند؛ مثلاً اگر گام اول برداشته نشود، تحول در آموزش و پرورش مطالبه و دغدغه عمومی نمی شود و در نتیجه هر تغییری در سیستم بسته اداری آموزش و پرورش اتفاق می افتد کما این که تا کنون نیز همین گونه بوده است. یا اگر از توانمندی، دانش و تجربه متخصصان غیردولتی و تشکل های مردم نهاد استفاده نشود، باز همه چیز در سیکل بسته کنونی رخ خواهد داد. یا وقتی در بند 3 به اختیارات تام گروه تخصصی تحول نظام آموزشی در وزارت آموزش و پرورش اشاره می شود بدین معناست که هر چند لازم است مجلس در جریان تحول قرار بگیرد و نظر دهد ولی بعد از نهایی شدن طرح بر اساس خرد جمعی، آن را تغییر ندهد و این گونه نباشد که طرح در نهایت به مجلس برود و در آنجا نمایندگان که طبیعتاً متخصص تعلیم و تربیت نیستند، با نظرات سلیقه ای ان را تغییر دهند و از حیّز انتفاع ساقط کنند.

وزارت آموزش و پرورش، یکی از محافظه کارترین و کم تحرک ترین مجموعه های دولتی است که اگرخودش بخواهد به تنهایی این بار را بر دوش بگیرد، با سرعت لاک پشتی اش که ناشی از ماهیت و تاریخ این وزارتخانه است، نمی تواند به جز اصلاحات کوچک، کاری از پیش ببرد. حتی اگر وزیری هم بخواهد واقعاً تحولی در این عرصه به وجود آورد، حتی ممکن است با مقاومت هایی از درون و بیرون این وزارتخانه مواجه شود و نتواند کاری از پیش ببرد. بنابر این، لازمه این تحول، ابتدا مطالبه جدی آن از سوی مردم است و ثانیاً انجام آن بر اساس الگوی فرادستگاهی و حتی فراقوه ای است.

ما چاره ای جز این که نظام آموزش و پرورش مان را متحول کنیم، نداریم. اگر این کار بنیادین را نکنیم هر چه کنیم شبیه کوفتن آب در هاون خواهد بود. آینده همه ما و فرزندان ما و فرزندان فرزندان ما، نسل اندر نسل در گرو چنین تحولی است.


ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۳۵
در انتظار بررسی: ۷۶
غیر قابل انتشار: ۰
رضا
۱۷:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۳
یکی از مهمترین اهداف سیستم آموزشی کشور بایستی ارتقاء سطح بهداشت روانی افراد جامعه باشد ارتقاء توان فنی و تکنولوژیکی به قیمت ضربه زدن به روان افراد عواقب وحشتناکی در پی خواهد داشت.
و این امر با مشارکت دادن متخصصین حوزه "روانشناسی و مشاوره" در تصمیم گیری برای ساختار آموزشی میسر میباشد
سید حمید
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۵/۰۸/۰۱
من خودم فوق لیسانسم اما وقتی از یه بانک وام می گیرم نمی دونم چند درصد سود به من تحمیل کردن یا وقتی کارم به اداره مالیات می افته بعد از دو سال سرگردانی و حدود 30 میلیون تومان جریمه تازه متوجه می شم موضوع مالیات از چه قراره! اما یادم هست یه زمانی تمام رودخانه های ایرانو به خاطر جغرافی حفظ بودم که آلان بیشترشون خشک شده. باور کنید حتی می شه در دوران مدرسه به بچه ها آموزش قوانین رانندگیو و احترام به حقوق شهروند و طبیعت و درس داد. دیگه اینکه باور کنید وقتی فرزندم از مدرسه میاد اونم کلاس چهارم من و مادرش حدود 5 ساعت وقت می زاریم تا طفلک تکالیفشو حل کنه! کلا همی چی این سیستم آموزش و پرورش وحشتناک غیرکاربردیه!
قاسمی
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
جناب آقای محمدی
با اینکه بعد از چند سال خواندن سایت شما، تجربه بنده این است که نظرات را بسیار گزیده منتشر می کنید، اما با توجه به اهمیت موضوع یکبار دیگر شانسم را امتحان می کنم.
تحول در هر حوزه ای نیازمند کار کاشناسی گسترده و بر اساس برنامه های استراتژیک و بلند مدت انجام پذیر است.
سند چشم انداز بیست ساله مملکت سندی ناقص و تا حدودی مبهم است، اما متاسفانه در همان حد هم کسی به آن اهمیت نمی دهد .در حوزه آموزش و پرورش هم سند چشم اندازی پیرو همان سند چشم انداز 1404 تدوین شده است که کسی به آن اهمیت نمی دهد.
دولتها که می آیند و می روند همه چیز از اول شروع می شود. اینگونه ایجاد تحول غیر ممکن است. در برنامه های توسعه پنج ساله اهمیتی به سند چشم انداز داده نمی شود. برنامه ها کلی و غیر قابل اجرا هستند. در همه حوزه ها هم همینطور است.
ایجاد مطالبه عمومی لازم است و البته بنده فقط با این بخش از پیشنهاد شما موافقم. نه اینکه بقیه پیشنهاد بد باشد نه، مساله آن است که حتی روش تدوین برنامه را نیز باید صاحبنظران همان حوزه با همکاری مدیران باتجربه در حوزه تدوین و اجرای برنامه های استراتژیک، مشخص نمایند.
در مالزی همه کشور سند چشم اندازشان را می دانند که چیست. مطالبه عمومی شده است. چون دولت و نهادهای مسئول آن را برای مردم تشریح کرده اند. از آن بنرهای متعدد ساختند و به در و دیوار شهر زدند. هر دولتی نمی تواند از اول بنشیند و دوباره برنامه بریزد. اینجوری که تحول ایجاد نمی شود.
دولتهای سیاسی کار ما که نه به خاطر خدمت که با حب قدرت می آیند آخرین چیزی که به آن اهمیت داده می شود، همین تحول می شود. تحول در افراد است. اتوبوس اتوبوس آدم عوض می شود ولی دریغ از تحول در برنامه و روشها و اهداف.
حالا شما که شروع کرده اید امیدوارم این هم مانند داستان آموزش مهارتهای زندگی که قرار بود در سایت شما شروع شود نباشد.
تمرکز کنید روی ایجاد مطالبه در همین حوزه. خیلی هم خوب است. طرح برای ایجاد تحول و گامها را فراموش کنید. چون بهشان برمی خورد. ایجاد مطالبه را خواستید من هر کاری بتوانم می کنم.
ناشناس
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
باسلام - نسل قديم را ببنيد با همه اتفاقاتي كه افتاده هنوز هم احترام گذاشتن به خود و ديگران را در راس امور مي بينند و اجرا مي كنند. اما نسل جديد هيچ چيز از احترام و ادب نمي داند. بعنوان نمونه مي توان خيلي چيزها را مثال زد: موقعي كه از وسايل عمومي استفاده مي كنيم به كرات ديده شده است كه نسل جديد چنان در صندلي لم مي دهد و بد مي نشيند كه براي ديگران هم مزاحمت ايجاد مي كند و اصلا" نمي داند در انظار نشستن چگونه است و يا اگر آدم كهنسالي سرپا بايستد بي تفاوت است. يا در مكان عمومي چنان بي نزاكت صحبت مي كند و كلمات زشت را با صداي بلند بر زبان مي آورد و به اين كارش افتخار هم مي كند (شايد بنظر ، حرف بنده خنده دار باشد ولي هميشه مسائل بغرنج از همين مسائل ساده و كوچك شروع مي شود) در حالي كه نسل قديم به تمام اين مسائل اشراف دارند و عمل مي كنند و اين بدليل همان آموزش و پرورش قديم، چه در مدرسه، چه در خانه و چه از طريق رسانه هاي عمومي بخصوص صدا وسيما مي باشد. لطفا" بياييد تعصبات و تعارفات را كنار بگذاريم و دست در دست هم بدهيم و اين مهم را به سرانجامي دلپذير و دلنشين تبديل كنيم.
ناشناس
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
همین مشکل بشکل بحرانی تر در دانشگاه ها وجود داره. ای کاش سلسله بحث هایی هم در این زمینه داشته باشید. اکثر دانشجوهای دکترا دغدغه و نگرانی های جدی در مورد آینده خود دارند
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
متشکر که به فکر نیازهای پایه ای و واقعی هستید. این دغدغه ی عمومی شدن خیلی مهمه و شما رسانه ها هم در آن نقش بزرگی دارید.ان شاالله
اردبیلی
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
آموزش وپرورش دردش بیشمار است درمانش صرفا دردست نیروی انسانی آن است که همانا معلمان می باشد .هر برنامه تحول آفرینی که بدست فرهیخته ترینها ارائه گردد مادامی که از معلمان غفلت شود قطعاتوفیقی نخواهد داشت کما اینکه الان برنامه ای بنام سند تحول برنامه جامعی است وموجود ولیکن ابتر.
تامادامی که معلمان دغدغه معیشت داشته باشند تبعیض درپرداختها را نظاره گر باشند صحبت از هربرنامه ای آب در هاون کوبیدن است.
کشورهای اسکاندیناوی بهترین سیستم آموزش وپرورش را داراست بهتره بدانید که برای ورود به شغل معلمی رقابت بسیار جدی در میان بهترینهاس چرا که معلمان هم طراز پزشکان ، وکلا ونخبگان دریافتی دارند وجایگاه ، مردمشان وحکومتشان واقعا باوردارند که سرمایه گذاری در آموزش وپرورش کم استهلاک ترین وپربازده تر ین سرمایه گذاریهاست.مادامی که معلمان ما با این شیوه استخدام وبا این وضع دریافتی وجایگاه دارند ونگاه ترحم آمیز بهشان می شود آموزش وپرورش درست نخواهدشد.این تجربه 32 ساله فردی است که اغلبشان درامور مدیریتی در آموزش وپرورش سپری شده است .
سهراب
۰۹:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
سلام
شما هم چون سايت الف هر نظري را كه دوست داشته باشيد پخش مي كنيد
در رابطه با اين متن نظر ارسال نمودم ولي پخش نكرديد
ناشناس
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
فانی مدیر نبود،مدیرکل نوسازی بوشهر نیروی متعصب و سرسخت احمدی نژاد هست!!!!!
فانی پیام تغییر را درک نکرد.
حاجیوند
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
فرزندان من پایه ششم و سوم دبیرستان (تجربی) درس میخوانند وقتی به کتابهای درسی و برنامه های هفتگی آنها نگاه میکنم باورم بر اینه که رشته علوم دینی درس میخوانند. هیچکدام در زمینه مهارتهای اجتماعی وکارهای عملی موفق نیستند. واقعا از این سیستم آموزشی نا امید شدم
ناشناس
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
درس درس درس و درس
هر روز پس از پايان كلاسهاي رسمي دبيرستان شركت در كلاسهاس اموزشگاههاي خصوصي.
كلاسهاي تقويتي فيزيك شيمي رياضي و...
كلاس هاي كنكور.
تپه اي از كتب كمك درسي با اسامي عجيب و غريب.
مشاوره كنكور از كلاس سوم دبيرستان.
هزينه ثبت نام در دوره هاي اموزشي.
فرمول هاي پيچيده،مطالب سنگين علمي،
كتابهاي حجيم.
ياد گيري رقابت رقابت و رقابت با همه چيز و همه كس.
اضطراب و خستگي دانش اموزان.
سرگرداني و ناراحتي والدين.
شادي توصيف نشدني دانش اموزان از هر نوع تعطيلي دبيرستان.
راستي اموزش وپرورش فرزندان ما را به كجا مي برد؟
ايا كسي به فكر روح و روان ازرده و زخم خورده بچه ها ي اين مرز و بوم است؟
کارمند دولت
۰۸:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
مشکل آموزش و پرورش خود معلمان هستند که سواد چندانی ندارند و تنها به تعطیلات بیشتر و حقوق بیشتر فکر می کنند.
ناشناس
۰۷:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
اشاره کردید که متخصصان امر تشکیل شوند ..اما نکته اصلی اینجاست مگر متخصصان امر مجالی برای ابراز وجود دارند . تمامی نیروهای ورزیده اموزش و پرورش قربانی تبانی پشت پرده باندهای مافیایی این نهاد شده اند
ناشناس
۰۷:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
سلام یکروز از یک استاد ژاپنی در یک همایش سوال کردم اگر دریک کلام بخواهید مشکل کشور مرا بیان کنید آن چیست گفت مردم ما درژاپن در7 سال اول زندگی کودکان خودرا وقف آموزش آنها میکنند و سپس 70 سال آنها را رها میکنیم درایران شما برعکس 7 سال اول زندگی کودک خود را رها مینمایید سپس 70 سال بدنبال آنها میدوید
از نظر من دراین 7 سال میبایست به کودکانمان علی الخصوص درمدارس اعتماد بنفس-مهربانی-قدرت تصمیم گیری--بالا بردن آستانه تحمل-شاد بودن-احترام گذاشتن به عقایددیگران-لذت بردن اززندگی-اجتماعی بودن-بازی کردن گروهی- ومهارتهای اولیه زندگی همچون بستن بند کفش و...را آموزش داد
به امید آنروز
ناشناس
۰۷:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
تا روز قیامت هم نباید انتظار داشته باشیم به این موارد جامه عمل بپوشانند .
ناشناس
۰۷:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
آقای محمدی عزیز
نیازی نیست ما چرخ را دوباره اختراع کنیم
می توان از تجارب نظام های آموزشی موفق دیگر کشورها استفاده کرد
ناشناس
۰۳:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
دوستی دارم که در 35 سالگی تصمیم به درس خواندن گرفت، اگر اشتباه نکنم ظرف کمتر از یکسال تمام مطالب ابتدایی را یاد گرفت. ولی هنوز بی تربیت هست!
میتوان نتیجه گرفت که سه سال اول ابتدایی ضرورت چندانی ندارد تا مطالب سنگین به طفل معصوم آموزش دهیم و بایستی شیوه تعامل با محیط اطراف را آموزش داد
دارا
۲۳:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
تا زمانی که معلمین انگیزه ی لازم برای کار را نداشته باشند هیچ طرحی موفق نخواهد شد.
ناشناس
۲۰:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
مرسی از اگاه سازیتون
ناشناس
۱۹:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
متاسفانه دولت خودش قانون را زیر پا میگذارد به بهانه خصوصی سازی که این باعث شده حتی اموزش وپرورش و اموزش عالی را هم بفروشند درنتیجه هرکه داری میتونی انکه نداری کارش تمام است
ناشناس
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
تا انجا که ما میبینیم فرغ التحصیلان دانشگاهی بسیار بیسوادتر از دیپلمه ها هستند
مالکی
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
با سلام
جدا باید به شما تبریک گفت در حال حاضر دغدغه اصلی کشور باید آموزش به کودکان باشد علی الخصوص سنین 3- 7 ساله و برنامه مدونی برای آن داشت تا این نسل فوق العاده باهوش عاقبت بخیر شود .
ناشناس
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
مطالبات ما راه به جایی ندارد.آنچه مهم است نظرات صاحبین قدرت است. شما راهی مشخص کن تا ما مطالبات خودمون رو از مسئولین طلب کنیم .
ناشناس
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
یکی می مرد ز درد بینوایی...
آريايي
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
تا زمانيكه بودجه كافي براي وزارت آموزش و پرورش تخصيص داده نشود و تا زمانيكه افراد مجرب تر ، كاردان تر و ... راس امور اين وزارتحانه،قرار نگيرند،مشكلات پرورشي و آموزشي نسل حال و آينده،حل نخواهد شد.
چراغي كه به خانه رواست،به مسجد حرام است.
حتي از توصيه هاي ائمه،به مومنين و مسلمين،اولويت اول،رسيدگي به نزديكان و اطرافيان مستمند،نيازمند و محتاج،است،
اول به آنها كمك كنيد.
خواستن ، توانستن ، است.
صالح
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
فعلا حضرات مشغول خصوصی سازی اند... با حرف زدن هم کاری درست نمیشه...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
نه عزیز مشغولیات دیگری دارند
مشغله های وزیر تحول نیست بلکه
حقوق معلمان
مدارس استیجاری
چند کلاس درسی در مملکت کم داریم؟
معارضان ملکی را چه کنیم؟
مباحث امنیتی و حجاب و ... دانش آموزان
گرفتن بودجه برای کارهای جاری
و ....
از همه مهمتر وزیر باید نگران افراد اطراف خود در وزارتخانه باشد که ناراضی نباشند یا زیرآبش را نزنند!!! و ...
ناشناس
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
تا زمانی که تلگرام و اینستاگرام و شبکه های مجازی در دست کودکان و جوانان جولان میدهد سقوط تحصیلی و فرهنگی با شدت بیشتر ادامه خواهد داشت حتی اگر سیستم آموزش و پرورش ژاپن هم در ایران اجرا شود باز هم مشکل باقیست.
پاسخ ها
عباس
| |
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
ولی من با شما مخالفم، همین تلگرام و اینستاگرام رو هم میشه در راستای بهبود وضع موجود ازشون استفاده بهینه کرد.
سلام
| |
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
یعنی می فرمائید در کشوری مثل ژاپن، تلگرام، اینستاگرام و شبکه های مجازی وجود ندارد...؟!
بهتره که نحوه استفاده درست از این شبکه ها را یاد بگیریم نه صورت مسئله رو پاک کنیم!
احد
| |
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
به نظر من شبکه های اجتماعی تاثیر شگرفی در افزایش آگاهی و توسعه کشور دارند و تعجب می کنم از این که میشه آزادانه از آن در کشور استفاده کرد، البته استفاده درست از شبکه های اجتماعی رو هم میشه به آموزش های دوران ابتدایی بچه ها اضافه کرد.
ناشناس
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
باید به جای اموزشهای بیش از حد علوم فرزنددان نحوه زندگی کردن از قبیل
1. اموزش احترام
2.اموزش نگه داری محیط زیست
3.اموزش فرزند داری
4.اموزش اداره خونه
5.اموزش کنترل خشم
6.اموزش ازدواج کردن
و غیره
مثلا فیزیک تخصص به چه درد میخوره هر که خواست تو دانشگاه تدامه بده
فقط پایه رو اموزش بدن
الان مشکل زندگی کردن و نبودن احترامان
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
واقعا احسنت به نظر شما. فیزیک نور که در دبیرستان تدریس میشد به درد زندگی چند نفر بعد از دوران تحصیل خوده بجز آن عده قلیلی که فیزیکدان شدند !!!!!!
مجید
| |
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۸
شما واقعا فک میکنی به کسی که اصول اولیه ریاضی و فیزیک رو یاد نگرفته میشه درس زندگی داد؟
ناشناس
| |
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۹
مجید جان توی اروپا و آمریکا در دبیرستان این اصول فیزیک آموزش داده نمی شود.هرکس خواست بره دانشگاه ،توی دانشگاه یاد می گیره.
تعداد کاراکترهای مجاز:1200