صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۰۹۷۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۰۹ شهريور ۱۳۸۷ - 30 August 2008

غبطه به پاکستان

جعفر محمدی

پاکستان، تقریبا چیزی ندارد که نسبت به آن غبطه بخوریم؛ کشوری با 164 میلیون جمعیت که از این نظر در رده ششم جهان قرار دارد و طبق پیش بینی ها، در سالهایی نه چندان دور، بعد از چین و هند، سومین کشور پرجمعیت دنیا خواهد شد و البته همچنان با مردمانی فقیر ... کشوری که 70 درصد جمعیت آن بی سواد هستند... کشور کودتاها و حکومت های طولانی ژنرال ها... کشوری که بسیاری از نواحی آن، به طور کامل از اختیار حکومت مرکزی خارج است و تروریست ها، آن را بهشت خود می دانند... کشوری عقب افتاده که به نوشته دکتر محمد بقایی ماکان، دارنده نشان درجه اول علمی پاکستان، خیابان هایش با زباله دانی کشورهای پیشرفته تفاوتی ندارد... .

اما این روزها که با استعفای ژنرال پرویز مشرف، پاکستان در شور و اشتیاق انتخاب رییس جمهور جدید قرار گرفته و من نیز فرصتی یافته ام تا تاریخ 60 ساله و البته پر فراز و نشیب این کشور را بخوانم و از جمله خاطرات 556 صفحه بی نظیر بوتو و نیز دهها مقاله و تحلیل از نویسندگان ایرانی و خارجی را، به یک ویژگی پاکستانی ها، عمیقاً غبطه می خورم و آن شور و اشتیاق گسترده مردم پاکستان در عرصه "دموکراسی خواهی" است و اینکه پاکستانی ها، برغم دیکتاتوری های تحمیل شده، برغم مداخله های مکرر خارجی و برغم تمام مشکلاتی که دارند، "مردمی منفعل نیستند".

در پاکستان احزاب به معنای واقعی کلمه فعال هستند و هواداران پروپا قرص خود را دارند. احزاب در سازماندهی سیاسی مردم برای رسیدن به مطالبات مشترک نقش به سزایی دارند و بسیار شده است که تظاهرات میلیونی یا اعتصابات سراسری به دعوت یک حزب در پاکستان شکل گرفته است هر چند که در موارد زیادی این تجمعات و اعتراضات، حتی به خاک و خون کشیده شده است؛به بیان دیگر هر چند که کنش گری سیاسی برای شهروندان پاکستانی اغلب همراه با هزینه بوده است و در مواردی، حتی به زندانی شدن و شکنجه و اعدام نیز منتهی می شود اما رویکرد فعالانه و حزب مدار موجود بین مردم پاکستان باعث شده است این کشور، بتواند همچنان دمکراسی لرزان و البته رو به رشد خود را در قالب نهادهای مدنی و به ویژه احزاب زنده نگه دارد تا ژنرال ها هیچگاه نتوانند حاکمان مادام العمر باشند.

بی گمان اگر این روحیه مشارکت گرای پاکستانی ها در امور سیاسی جامعه شان وجود نداشت این "یک در میانِ ژنرال ها و منتخبان مردم" هم وجود نداشت و همه چیز پس از اعدام ذوالفقار علی بوتو، نخست وزیر مردمی پاکستان به دست ژنرال ضیا،الحق، به کام دیکتاتورها پیش می رفت ولی مردم پاکستان، این قدرت جمعی را داشتند که دختر ذوالفقار علی بوتو را از زندان ژنرال بیرون آورند و به همت رای خویش راهی دفتر نخست وزیری کنند.

این، همان مساله ای است که باعث می شود هر ایرانی ِدارای اندیشه سیاسی، در مقایسه "انفعال" موجود در ایران و تحرک سیاسی نهادینه شده در پاکستان، به همسایه فقیر شرقی اش غبطه بخورد.

شاید در توجیه انفعالی که بدان دچار شده ایم، به مشکلات معیشتی و دردسرهایی که ممکن است در پی فعالیت سیاسی گریبانگیرمان شود متوسل شویم اما وقتی به یاد بیاوریم که پاکستانی ها، مشکلات بیشتری از ما دارند و هزینه هایی به مراتب سنگین تر برای کنش گری سیاسی می پردازند، دیگر حرف چندانی برای گفتن نخواهیم داشت.

دمکراسی خواهی، از همان آغاز تشکیل پاکستان در 1947 بخشی از شخصیت سیاسی اکثریت پاکستانی ها بوده است و اگر نبود این روحیه جمعی، افراطیون مذهبی که در مدارس دینی با رویکردهای طالبانی پرورش می یابند، نه تنها پاکستان را قبضه کرده بودند، بلکه دنیا را بسیار ناامن تر از آنچه هست، می کردند.

رمز این تحرک عمومی و نشاط سیاسی تقریباً همیشگی در پاکستان نیز شکل گیری و استمرار حیات احزابی است که به معنای واقعی دارای پشتوانه مردمی هستند و می توانند اراده ها و مطالبات فردی را به توان جمعی تبدیل کنند و خواسته های عمومی را در حد و اندازه های دموکراسی پاکستانی تحقق بخشند.

از هر ملتی می توان چیزی یاد گرفت و این یاد گرفتن ها، از شأن ملت یاد گیرنده نمی کاهد.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۰۷:۴۹ - ۱۳۸۷/۰۶/۳۱
به هزارویک دلیل اصلا اینچنین نیست و نمونه های آن درتاریخ و در گذشته وحال بسیار است و جهت اتحاد و انسجام و پیشرفت یک ملت اصلا نیازی به وجود احزاب نیست که دراینجا مجال بحث و گفتن آن نیست.
ناشناس
۱۲:۳۱ - ۱۳۸۷/۰۶/۳۰
معلمی شغل انبیاست اما یادمون نره روزی رو که معلمان به حاطر اعتراض به وضعیت معیشتی خودشون کتک خودن . یادمون نره ما حتی یک اعتصاب نداشتیم و وقتی می خواهیم اعتراض کنیم فروشگاه رو غارت می کنیم و پمپ بنزین آتش می زنیم . آیا می دونید چرا
ناشناس
۱۶:۴۰ - ۱۳۸۷/۰۶/۲۷
حرف مفت می زنی اگر دست من بودم می دادم بکشنت!
ناشناس
۱۱:۵۳ - ۱۳۸۷/۰۶/۲۷
براي اتحاد و انسجام يك مملكت وجود احزاب لازم و ضروري است چون در غير اينصورت با ديكتاتوري زياد فرقي نمكنه
ناشناس
۱۵:۱۱ - ۱۳۸۷/۰۶/۲۳
خيلي درست و واقع گرايانه بود.ممنون!
ناشناس
۰۲:۰۱ - ۱۳۸۷/۰۶/۲۱
خلایق هرچه لایق
ناشناس
۰۴:۰۱ - ۱۳۸۷/۰۶/۲۰
احزاب پاکستان قومي قبيله اي هستند، نه حزب دموکراتيک که تو دلتو بهشون خوش کردي. الحق که همين شماها هستيد که باعث عقب ماندگي کشور شده‌ايد، چون فقط تقليد مي‌کنيد و اسم براتون مهمه نه محتوا. براتون متأسفم.
ناشناس
۰۲:۰۷ - ۱۳۸۷/۰۶/۲۰
قطعا ما براحتی میتوانیم در تمام عرصه ها بخوبی پیشرفت کنیم و لایق آن هستیم اما نمیکنیم! چون یا در غفلت به سر میبریم و یا در مسیر درست حرکت نمیکنیم و به احتمال قویتر تلفیقی از هردو مورد که این مساله ایست که ناراحت کننده است.
ناشناس
۱۰:۲۴ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۸
حمایت ازاحزاب چه سودی به حال مادارد سران احزاب به دنبال اهداف خود هستند وزمانی که به رای مردم نیازدارنددم ازمردم میزنند ویا زمانی که درتنگناقرارمیگیرندوبعدکه به هدف خودرسیدندمردم رافراموش میکنند قصد ندارم درمورد مردم پاکستان قضاوت کنم ولی درحمایت ازاحزاب تاکنون چه چیزی عایدشان شده جز کشته شدن افراد بیگناه پرورش تروریسم درکشورشان وایجاد مشکلات برای همسایگانشان تازه بدست آوردن تکنولوژی اتمی هم دستاورد خودشان نیست امیدوارم آنها هم روزی به این واقعیت برسندکه حمایت بیخودی ازاحزاب برایشان سودی نداردوبایدباهم متحدشوندوبه فکرپیشرفت کشورشان ورفاه مردمشان باشند
ناشناس
۱۸:۲۸ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۷
احسنت
ناشناس
۰۷:۱۷ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۷
به آندسته از کاربرانی که این مقاله باعث شده به غرورشان بر بخورد میخواستم بگویم این تنها موردی نیست که پاکستان مانند خیلی کشورها گوی سبقت را از ما ربوده است و برخلاف آنچه فکر میکنید حتی از لحاظ اقتصادی نیز از ما جلو زدند. کافیست به آمار افراد زیر فقر نگاهی بیاندازید. متاسفانه خودکفایی در کشور ما فقط در حد یک شعار است و در بسیاری از موارد ما دچار وابستگی شدید هستیم. ما ایرانیها دچار نوعی خود بزرگ بینی هستیم و نمیتوانیم برخی حقایق را براحتی بپذیریم. به امید روزی که بتوانیم جایگاه راستین ایران را دوباره زنده کنیم. با تشکر از آقای محمدی.
ناشناس
۱۶:۵۲ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۶
خداوندا بيدا كن اين غافلان را كه بدون شناخت خود و نظام خود به يك شيئ ناشناسي غبطه مي خورند واقعا تاسف انگيز بود. بنده اهل پاكستان هستم و يك روزنامه نگارم و سخني با اين عنوان و مبتني بر ناآگاهي مطلق از سيستم حاكم يك كشور واقعا براي سايت شما نيز تاسف آور است، ملت پاكستان به شدت منفعل شده و با اين همه ديكتاتوري ها نمي نوانسته زنده و با نشاط بماند و دچار فرسايش شديدي شده و منفعل محض است و نه فعال و من تاريخ 60 ساله و دهها مقاله و ... را كه خوانده ام هيچ بلكه از 30 سال گذشته به عنوان يك ژورناليست و مفسر سياسي فعاليت كرده ام. و من كشورم را چنين تشخيص مي دهم
ناشناس
۱۳:۴۴ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۶
آقای محمدی در این سایت مقالات ارزشمندی از شما خوانده ام.
برایتان آرزوی موفقیت دارم. فکر می کنم که به یکی از مهمترین مسائل جامعه پرداخته اید. بدون شک اگر ایرانیان راه مسالمت آمیزی برای بیان نظریات خود نیابند بار دیگر به روش های قهر آمیز روی خواهند آوردکه این امر برای کشورمان فاجعه به بار خواهد آورد.
ناشناس
۰۹:۲۹ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۶
عالی نوشتید
ناشناس
۱۴:۳۹ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۵
برو بمیر ، فقط همین .
ناشناس
۱۲:۲۳ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۳
اي خدا به عظمت ماه رمضانت اين مملكت رو از خواب غفلت بيدار كن!
اللهم نبهنا فيه عن نومه الغافلين
آمين
ناشناس
۱۶:۲۰ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۲
هند از همه لحاظ از ما وضعیتی بهتر ومهم تر از همه در مسیری پیش میرود که هر روزش از روز پیشترش بهتر است...
ناشناس
۱۹:۴۹ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۱
براي سايت عصرايران كه به پاكستان الوذه به تفكر طالباني وكودتايي و فقر فرهنگي وبا اغلب سياستمداران وابسته غبطه خورده متاسفم
ناشناس
۱۷:۴۰ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۱
مردم پاکستان اگه اندازه ی ایرانیا شعور و همت سیاسی داشتن اجازه نمی دادن این همه دیکتاتوری به وجود بیاد. چطور می تونین به ملتی که ظرف 30 سال گذشته هم انقلاب کرده ، هم جنگیده ، هم چند جور دولت کاملا متفاوتو به صورت دمکراتیک سر کار آورده «منفعل» بگین؟
ناشناس
۱۲:۴۴ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۱
شماها مثل اینکه واقعاً دلتون برای فیلتر شدن تنگ شده.
ناشناس
۲۲:۲۳ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۰
پرویز مشرف را آمریکا سر کار آورد و به دستور آمریکا هم از صحنه سیاسی خارج شد
ناشناس
۲۰:۴۷ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۰
آدم بیسواد مگر دموکراسی حالیش می شود
ناشناس
۱۹:۱۹ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۰
دستمریزاد جناب محمدی که معرکه نوشتی. جان کلامت رو اگر کسی درک کنه و بکار ببنده ایران گلستان میشه.
ناشناس
۱۸:۰۵ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۰
صحیح و جالب بود.
ناشناس
۱۶:۱۷ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۰
به قول یک نویسنده غربی : ایرانی ها تقریبا" همه منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهند
ناشناس
۱۰:۴۴ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۰
فرق ما با مردم باکستان اینه که آنها در گیر روز مرگی نیستند کراچی و اسلام آباد یکی از ارزان ترین شهر های دنیا هستند و مانند تهران حقوقی ایرانی و مخارجی امریکایی و اروپایی ندارند
ناشناس
۱۰:۳۹ - ۱۳۸۷/۰۶/۱۰
پاكستان نه تنها چيزي براي غبطه خوردن ندارد بلكه با اين رويه اي كه در پيش دارد مثل : كشتار بي رحمانه شيعيان در پاناچنار ، گسترش طالبانيسم ، زندگي قبيله اي و ... روز به روز به عقب برمي گردد و كودتا ها و تغيير حاكميت در پاكستان نه تنها نشانه دموكراسي نيست بلكه نشانه ضعف در اركان حكومت آن كشور است كه حركت منسجم و درستي در سياست كلي ندارد و با تغيير حكومت سمت و سوي كشور نيز تغيير مي كند در واقع دموكراسي موجود در پاكستان مدل توسعه نيافته تري از دموكراسي در هند است كه آن هم نتيجه سالها استثمار شبه قاره هند توسط انگليس است
ناشناس
۱۳:۴۹ - ۱۳۸۷/۰۶/۰۹
انتشار بديد يا نديد به ازای هر يادگيری اينچنينی در کشور ما يک خط و نشان قرمز کشيده می شود.
ناشناس
۱۲:۱۵ - ۱۳۸۷/۰۶/۰۹
آيا روزي ميرسد كه درايران خودمان هم اگر مسئولي در هر مقامي وقتي توان حل مشكلات را ندارد مردانه به مانند مشرف استعفا كند وقدرت بعنوان يكي از دارائيهاي خود محسوب نكند به اميد آنروز ....اميدوارم اين آغاز از استعفاي مسئولين ورزشي كشور شروع شود كه دل همه مردم را با گرفتن چنين نتايج افتضاح در المپيك ،به درد آوردند.
ناشناس
۱۱:۳۶ - ۱۳۸۷/۰۶/۰۹
مطالب جالب و مفیدی بود دست شما درد نکنه
تعداد کاراکترهای مجاز:1200