تنش بین روسیه و گرجستان بر سر استقلال دو منطقه جدایی طلب اوستیای جنوبی و آبخازیا از گرجستان در یک ماه گذشته، منطقه قفقاز را به کانون مجادلات بین المللی تبدیل ساخته است به گونه ای که حتی برخی از تحلیل گران، بحران کنونی در گرجستان را نطفه جنگ سرد جدیدی بین روسیه و غرب می دانند.
جدا از میزان صحت و سقم این تحلیل، باید اشاره داشت که بحران کنونی در قفقاز هر چند که دارای ریشه های تاریخی است اما می شد قطعا به وجود نیاید و زمینه برای دخالت ها و دست اندازی های قدرت های فرامنطقه ای فراهم نگردد.باید اذعان داشت که نبود یک ساختار منطقه ای مشترک که تمام نیازمندی هایش چون امنیت، ثبات، توسعه و ... را پوشش دهد و کشورهای بزرگ، متوسط و کوچک منطقه با گرد هم آمدن در آن ساختار منطقه ای احساس رضایتمندی و تامین منافع و مصالح ملی کنند، یکی از دلایل عمده دخالت ها و ایجاد جو عدم اعتماد در میان کشورهای منطقه قفقاز است.
پرواضح است که دعوت گرجستان از کشورهای هزاران فرسنگ دورتر به منطقه و تلاش برای عضویت در پیمانی نظامی که برای منافع بخش بزرگی از کشورهای منطقه یک "تهدید امنیت ملی" به حساب می آید، عملی اعتماد زداست.بنابر این یگانه راه استقرار صلح و ثبات در منطقه قفقاز و پیرامون آن اعتمادسازی در گام اول و در گام دوم تلاش برای پی ریزی یک ساختار منطقه ای مشترک است که در عین حفظ منافع همگانی، پای دخالت سایر قدرت های خارجی را از منطقه کوتاه کند.
دولت تفلیس به یقین ماجرای زمستان سرد 2006 را به یاد می آورد ؛ در آن روزها ، قرار بود مراسم تحلیف "نظربایف" در شهر "آستانه" قزاقستان برگزار شود و ساکاشویلی هم به عنوان رئیس جمهور گرجستان به آن مراسم دعوت شده بود و بسیار مضطرب نشان می داد و وقتی به دیدار منوچهر متکی ، وزیر خارجه ایران رفت ، علت نگرانی اش مشخص شد.بنابراین یگانه راه استقرار صلح، ثبات و همزیستی مسالمت آمیز در منطقه ایجاد ساختاری درون منطقه ای و پویا است که زمینه ساز رشد و ثبات و امنیت همه کشورهای منطقه باشد به شرط آن که افرادی مثل ساکاشویلی ، سنگی به چاه نیندازند که در آوردنش ، ماجراها بسازد.