سید حسین مرعشی در سایت خود نوشت:
زمانی که افتخار نمایندگی ملت را داشتم و در مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم کرمان حاضر بودم؛ بعضی روزها با جمعی از دوستان نماینده برای صرف ناهار و البته قلیان به قهوه خانه های نزدیک مجلس می رفتیم. در ایام رسیدگی به بودجه در مجلس ششم کمسیون تلفیق بودجه در ساختمان بهارستان تشکیل می شد- هنوز مجلس به ساختمان بهارستان منتقل نشده بود- ظهر برای ناهار به یک قهوه خانه مردمی و ساده روبروی مسجد سپهسالار رفته بودیم.
زمانی که مشغول صرف دیزی بودیم چند نفر جوان با لباس بنایی به قهوه خانه آمدند. از ایشان پرسیدم اهل کجا هستید؟! گفتند: اهل سبزوار. سووال کردم نماینده خود را می شناسید؟ به خوبی دکتر خیر آبادی نماینده فعال ودلسوز سبزوار را می شناختند. گفتم کاری کرده است؟ گفتند: خدا خیرش ندهد اگر کاری کرده بود که الان ما در تهران دنبال کارگری نبودیم. و به زبان ساده وصریح از آقای خیر آبادی انتقاد کردند. گفتم علاقه دارید با اوصحبت کنید؟و فوری موبایل دکتر خیر آبادی را گرفتم و گوشی را به آن چند جوان دادم.
ایشان از شنیدن صدای نماینده خود به وجد آمده بودند لیکن چون از قبل نزد ما انتقاد کرده بودند نتوانستند مانند سایر ما ایرانیها حرف خود را عوض کنند و به انتقادات خود ادامه دادند و حسابی دکتر را خجالت زده کردند. با انها قرار گذاشت وبرای اشتغال ایشان اقدام کرد.
غرض اینکه کاش مسوولان ما می توانستند همواره با مردم کوچه وبازار زندگی کنند و مردم نیز در کنار حمایتهای سیاسی از مسوولان با صراحت وجدیت خواسته های واقعی خود را طرح می کردند. آنگاه نه دوستان اصلاح طلب ما اولویت توسعه سیاسی را بر می گزیدند و نه آقای احمدی نژاد به جای حل و فصل مشکلات مردم به فکر اراده جهان می افتاد.