صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۶۰۵۸۶
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۵ - ۲۶ شهريور ۱۳۹۶ - 17 September 2017

استقلال و شوق هواداران فوتبال جم

عصرایران؛ حسن محدث زاده - میزبانی از سرخابی های پایتخت آن قدر جذابیت دارد که سه ساعت مانده به بازی، هواداران قید گرما و آفتاب نامهربان جنوب را زده و ورزشگاه تختی شهر جم، کوچکترین شهر میزبان تاریخ ادوار لیگ برتر، را چنان مملو از جمعیت کنند که جای سوزن انداختن هم نباشد.

قابل پیش بینی بود تیم آشوب زده استقلال در این شور، شبی شور و تلخ را پیش رو دارد ... آن چنان شور که به فعال شدن ذره بین ها برای شناسایی جانشین احتمالی سرمربی سابقاً محبوب استقلال بینجامد.

این را هم باید از بدشانسی علی منصور بدانیم که اولتیماتیوم باشگاه همزمان با نیش زدن زنبورهای زرد جنوبی باشد. تیمی که چرتکه انداختن های هوادارانش در  پیش فصل، تلاش برای بقا بود، اما حالا که صدر جدول را قاپیده اند و کام جمی های شیرین لهجه به حلاوت خرمای خاصویی شهرخاص (نام روستایی در شهرستان جم) است، خود را با لاپیزیش آلمان مقایسه می کنند.




 اما اوضاع تیم آبی پوش پایتخت آنقدر آشفته و ناآرام است که تیترها و نوشته ها، بیش از آنکه صدرنشینی شگفت آور شاگردان تارتار را بولد کنند، برکناری منصوریان، کبودی زیر چشم رحمتی و حتی خمیازه باشوی کوچک را پی بگیرند.

منصوریان هر چه در چنته داشت و نداشت و پلن های Aو B و ... را در این بازی رو کرد اما با 4 امتیاز و فقط یک گل زده در لبه پرتگاه قرار دارد و سکوت روزهای اخیر، او را از گزند شعار" حیا کن، رها کن" به ساحل امن نمی رساند.

شام دو مزه جم، دو سرنوشت متفاوت را برای هافبک های قدیمی سرخابی داشت. فشفشه ها جشن به عرش رسیدن تارتار بود و ترقه ها ذره ذره آب شدن آمال منصوریان.

 اولی جوانانی گمنام اما جویای نام را به خدمت گرفت و دومی ستاره های پا به سن گذاشته و شهیر را برای تصاحب قلب سکوها. اما حالا تارتار قلب سکوها را تصاحب کرده و منصوریان غرق در خشم هواداران ناامید آبی شده است.

می گویند کوه پردیس جم نزدیک ترین نقطه زمین است به خورشید. راست یا ناراستِ پردیس را نمی دانم ولی حتما تارتار بعد از بازی چنین بود.

 هواداران یک صدا و آهنگین " بالا بالا ، تارتار بالا، پارس جم بالا و ..." را می خوانند و در این اتمسفر سنگین، تارتار اوج می گرفت و به خورشید نزدیک تر می شد اما منصوریان دورتر و دورتر می شد.

 علی دشتی هم که با لطایف الحیل پزشکان، به این بازی رسیده بود، ساق های دردآلودش کمتر از یک نیمه یاریگر او شدند اما همین 35 دقیقه هم کافی بود تا با در هم ریختن دفاع استقلال، شروه دشتی را برای غزل خداحافظی احتمالی علی منصور بسراید.




البته هرچه که بود فقط یک بازی بود آن هم در هفته های آغازین لیگ. هیچکس آینده را ندیده. اگز قرار بر ماندن منصوریان باشد باید پرانرژی، با اراده ای محکم این راه پر آشوب را ادامه دهد، اشتباهات را اصلاح نماید، روحیه خود و شاگرداتش را ریکاوری کرده و ،باز در رقابت با رقیب دیرینه خود به این لیگ شوری دیگر ببخشد.

این لیگ به استقلال سربلند و قوی و ایستاده در بالای جدول نیاز دارد. در آن سو تارتار نیز نباید در باد این برد این هفته ها بیاساید.

 آینده ای دشوار را در پیش روی خواهد داشت. هرچه که جلوتر خواهد رفت رقبا دستش را بهتر خواهند خواند و مساله برای چند مجهولی تر می شود.

سال ها قبل که شاهین بوشهر  اولین حضورش را در لیگ برتر تجربه می کرد، امیرقلعه نوعی در تمجید از هواداران بوشهری گفت که نمونه این تماشاگران را فقط در ژاپن و کره دیده است و حالا بعد چندین سال دوریِ بوشهر از لیگ برتر، تماشاگران جمی ورژن جدیدی از شوق فوتبالی را به رگ های خشن و بداخلاق ورزشگاه های فوتبال تزریق کرده اند؛ تشویق مستمر و خستگی ناپذیر از تیم خودی بی آنکه شعارهای بوق دار چاشنی شور آنها شود. تماشاگران پارس جم را در کنار تیم شان پدیده لیگ برتر کرده است.

چه چیزی بهتر از گردش یه توپ کروی در زمینی مستطیل شکل  می تواند در شهری کوچک که حتی سینما هم ندارد، خالق این همه هیجان و نشاط اجتماعی باشد. هیجانی که استادیوم تختی جم را برای رقبا به آوردگاهی سخت و مهیب تبدیل کرده است.

 امیرحسین صادقی بازیکن پیکان گفته بود که در جم حتی با چادرنشینی، پیروزی را در مشت می گیرند اما بعد از شش هفته از لیگ، پیرمردی که پشت سرم ایستاده بود و خیس عرق بود و صدایش از تشویق گرفته بود می گفت: منتظر پرسپولیسیم تا جم را برای آنها هم جهنم کنیم.
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200