فردا - سرمقاله نویس روزنامه دنیای اقتصاد پيشنهاد ايجاد شبكه تلويزيوني دولت را داده است.
در بخشی از این یادداشت آمده است: انتقاداتي نيز به عملكرد دولت محترم وجود دارد كه فرصت طرح آنها از طريق رسانه ملي كمتر مهيا ميشود. اصولا مخاطبان شبكههاي تلويزيوني داخلي قابل مقايسه با ساير رسانهها شامل نشريات، سايتها و حتي شبكههاي ماهوارهاي نيستند.
همچنین در ادامه این یادداشت می خوانیم: اگر انتقادي از دولت صورت گيرد، دولت مدعي ميشود كه نميتواند آنگونه كه شايسته است، پاسخ انتقادها را بدهد و از ابزار رسانهاي كافي برخوردار نيست و بايد انتقادي را كه در سطح چندميليوني مطرح شده است، از طريق نشرياتي با حداكثر چندصدهزار تيراژ پاسخ دهد. بدينترتيب دولت و حاميان آن با اندك انتقادي، شديدا واكنش نشان ميدهند، زيرا ميدانند اين انتقادات داراي حوزه نفوذ چندميليون نفري است. در مقابل هر قدر هم كه از دولت تعريف شود و هر ميزان وقت نيز براي دفاع به آنها اختصاص داده شود، باز هم احساس ميكنند كه آن گونه كه بايد از خود دفاع نكردهاند.
در مقاطعي از حاميان دولت شنيدهايم كه صداوسيما از دولت حمايت نميكند و در عين حال برخي منتقدين اعتقاد دارند كه صداوسيما به طور بيسابقه و افراطي از دولت حمايت ميكند و عملا هيچ انتقادي مطرح نميشود، در حالي كه يكي از ابزارهاي اوليه و ضروري تحقق مردمسالاري اين است كه پس از انتخابات، عملكرد رييسجمهور و كابينهاش در طول دوره چهارساله مرتبا از طريق رسانهها مورد نظارت و پرسش قرار گيرد. بدين ترتيب ملاحظه ميشود كه عقايد و سلايق مختلفي در مورد عملكرد صداوسيما وجود دارد و واضح است كه با اين وضعيت نميتوان همزمان همه مخاطبين را راضي نگاه داشت.
اما اگر دولت صاحب يك شبكه تلويزيوني باشد-يا حداقل مديريت يكي از شبكههاي موجود به دولت واگذار شود- ميتواند آنگونه كه خود دوست دارد و ميپسندد، به انعكاس فعاليتهاي خود بپردازد، از خود دفاع كند و پاسخ انتقادات را بدهد. در عين حال ساير شبكهها نيز از اجبار به حمايت صرف از دولت رها ميشوند و ميتوانند فضاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي را آنگونه كه واقعيت دارد، نمايش دهند و در كنار خدمات دولت، قدري هم به كاستيها و مشكلات اشاره گردد.