صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۱۳۱۷
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۰ - ۱۵ دی ۱۳۸۷ - 04 January 2009

جریان گاز در مسیر ایجاد ارزش افزوده

درست مصرف کنیم

زمستان از راه رسیده و سرما هم کمی زودتر از آن وارد کشور شده است؛ این همه نقش گاز را در روزهای باقی مانده از سال جاری پررنگ تر از قبل می کند.

نگاهی به گذشته نزدیک، روزهای سرمای به یاد ماندنی و بی سابقه سال گذشته را به یاد می آورد که «اگر نگوییم به بهترین شکل گذشت، در گذر آن با کمترین مشکل تردیدی نمی ماند» و این تجربه هم حتما به سان چراغی، آینده پیش رو را روشن خواهد کرد.

 از این رو به سراغ اصل مطلب می رویم؛ چه گاز نيازي به توضيح و تعريف ندارد و ديگر به ندرت بتوان كسي را در كشور پيدا كرد كه نامي از پارس جنوبي و عسلويه نشنيده باشد یا آنکه نتواند تعريفي از آن در يك يا دو سطر ارائه كند.

 جايگاه كشور از حيث ذخاير در جهان، وضعيت خط لوله صلح، خط لوله هاي سراسري و بسياري از مسائلي كه به گاز مربوط است، ديگر براي خيلي از مردم عادي هم آشناست. اين همه يعني جامعه در ابعاد فرهنگي و اجتماعي با گاز آشناست. اما اين تنها هدف صنعت گاز كشور نيست. آشنايي مردم با گاز چنانچه هدايت شود مي تواند مثمر ثمر باشد. به بيان ديگر اين آشنايي بايد به سمتي برود كه آحاد جامعه به اهميت آن پي ببرند و ميزان مصرف اندكي كاهش يابد. اين آشنايي بايد به سمتي برود كه جامعه ظرفيت پذيرش واقعي شدن قيمت گاز را داشته باشد و بداند كه دعوت مردم به صرفه جويي در جهت تامين منافع شخصي نيست و اگر كسي مي خواهد زياد از حد مصرف كند، لاجرم بايد پول بيشتري بدهد.

اين آشنايي بايد به سمتي برود كه مردم بدانند صدور گاز - كه سياست جمهوري اسلامي است -  حتي در زمستان هم جُرم نيست! و اطلاع داشته باشند كه اگر گاز شهر يا روستايي چند ساعت قطع شد، ثمره يك شوك چند ثانيه اي شبكه است كه آن هم شايد در اثر استهلاك دستگاه ها پيش آمده باشد نه به خاطر غفلت چند ساعته كارمندان شركت گاز و .... .

گاز اما در سناريوي توسعه كشور هم نقشي مهم دارد. خاصه از وقتي كه غلامحسين نوذري بر مصدر كار در وزارت نفت نشست. چه از همان هنگامي كه در مجلس براي كسب راي اعتماد سخنراني مي كرد، از مجلسيان اذن گرفت تا توسعه را برمبناي گاز بگذارد و از آن موقع بود كه تغيير قطب توسعه كشور از نفت به گاز رسما مطرح شد. نوذری اما اين عقيده خود را فقط در مجلس مطرح نكرد. او كه در دوران سرپرستي خود نيز به سراغ فراموش شده اين سال هاي صنعت نفت (تزريق) هم رفت و وعده استفاده از 3 فاز پارس جنوبي را در اين مسير هم داده بود، چندي بعد در جمع مدیران ارشد شرکت ملی گاز ایران، از ضرورت تغییر استراتژی انرژی کشور از نفت به سمت گاز خبر داد و پيش بيني كرد كه "در آینده، در سطح کشور و حتی در سطح منطقه، گاز حرف اول را خواهد زد و از نفت هم سبقت خواهد گرفت."

از اين رو اغراق نيست اگر امروز مدعي شويم كه در دهه آتي نقش گاز در توسعه كشور حتي از نفت هم بيشتر است. چه جایگزینی گاز به جای نفت در مصرف داخلی، تثبیت نقش ایران در بازار جهانی و تلاش برای کسب جایگاه مناسب در دنیا در حوزه تاسیسات گازی، سه ضلع اصلی تغییر استراتژی کشور از نفت به گاز، با هدف محوریت قرار دادن منابع گازی برا ی توسعه است. اين سه ضلعي اما يكي از مهم ترين اركان سند چشم اندازي است كه قرار است در سال 1404 به اهداف آن دست يابيم.   

گاز ارزان

شكي نيست كه جایگزینی گاز با نفت در آینده‌ای نه‌چندان دور اتفاقي است كه نه فقط در ايران كه در تمام نقاط جهان رخ خواهد داد. به بيان ديگر آينده جهان انرژي از آن گاز است. چرا که ذخایر نفتی جهان در حال کاهش است و انرژی‌های نو، رقیب جدی برای سوخت‌های فسیلی محسوب نمی‌شوند. از سویی، مشکلات زیست‌محیطی گاز، به مراتب از سایر سوخت‌های فسیلی کمتر است. از این‌رو، بدون شک تا 2 دهه آینده، سهم گاز در سبد انرژی افزایش خواهد یافت. در چنين شرايطي اما مصرف گاز در كشور هم روز به روز بالاتر مي رود.

مبالغ اندكي هم مردم به عنوان گاز بها مي پردازند آن قدر ناچيز است كه از اتلاف (و نه مصرف) جلوگيري نمي كند. در چنين شرايطي از آن‌جا که ایران، بیش از 15 درصد ذخایر گازی دنیا را در اختیار دارد، توسعه صنعت و اقتصاد کشور و درآمدزایی از صادرات گاز، یک استراتژی دوربینانه و کاملا منطقی و در واقع یک ضرورت است. از اين رو چنانچه فكري براي اين قيمت هاي پايين گاز بها نشود، هرآنچه توليد مي كنيم ناگزير هستيم به مصرف برسانيم و اين به هيچ وجه شايسته كشوري نيست كه داعيه تاسيس اوپك گازي را دارد. مرور روزنامه ها و خبرگزاري ها كاملا تاييد كننده اين مطلب است كه هرگز و در هيچ دوره اي مسوولان از مردم نخواسته اند كم مصرف كنند. چه همه حرف آنها اين است كه كسي كه مي خواهد زياد مصرف كند، قيمت واقعي حامل انرژي را بدهد.

در ‌حال‌حاضر رشد مصرف گاز در کشور بسیار نگران‌ کننده است و تقریبا تولید گاز فقط جوابگوی مصارف داخلی است. از این‌رو اگر این رشد با صرفه‌جویی و افزایش قيمت حامل هاي انرژی‌ همراه نشود، مصرف بی‌رویه گاز ارزان، پاشنه آشیل این صنعت خواهد بود. البته باید توجه داشت که مشكل امروز گاز مصرف مردم نيست بلكه اتلاف است؛ خواه توسط مردم و خواه توسط صنايع.  
 
 
ضرورتي به نام واقعي كردن قيمت ها

واقعی کردن قیمت گاز طبیعی، بدون حمایتهای مستقیم دولت از پروژههای بهینهسازی، ناشدنی است. اعمال برخی سیاست ها نظیر «اعمال جریمه» یا «قطع گاز» برای پرمصرف ها و اسراف کاران، البته در کوتاه مدت جوابگو است اما تردیدی نیست که علاج واقعه نمی کند.

به گواه آمار، هم اکنون حجم زیادی از گاز طبیعی تولید شده به وسیله دهکهای بالا مصرف میشود، بنابراین اگر قیمت پلکانی به درستی اعمال شود، نه تنها بر اقشار کم درآمد جامعه فشاری وارد نمیکند بلکه با واقعی شدن قیمت گاز طبیعی، انگیزه مشترکان پرمصرف برای صرفهجوئی در مصرف گاز افزایش مییابد.

اما در بلندمدت باید دو سیاست واقعی کردن قیمت گاز طبیعی و بهینه سازی مصرف گاز به صورت همزمان دنبال شود. اگر بگوییم واقعی کردن قیمت گاز طبیعی، کلید طلایی خروج از بحران کمبود گاز است، بیراه نگفتهایم، زیرا در درجه اول با واقعی شدن قیمت، بررسیهای اقتصادی در پروژههای گازرسانی اهمیت بیشتری خواهد یافت و چه بسا در برخی از نقاط کشور، استفاده از سایر حاملهای انرژی و حتی انرژیهای نو مقرون به صرفهتر باشد و باعث کاهش تقاضای گازرسانی شود.

در درجه دوم، استفاده از دستگاه های انرژیبر پیشرفته که بازدهی دارند، همچنین به کارگیری فناوری های نوین در زمینه بهینه سازی مصرف انرژی مقرون به صرفهتر خواهد شد و پروژههایی همانند ذخیره سازی گاز طبیعی و پروژه های جمع آوری گازهای همراه، اهمیت بیشتری خواهند یافت و سرانجام این که پروژههای بهینهسازی کارخانه های انرژیبر، به ویژه نیروگاه های برق و پروژههای افزایش بازدهی سیستمهای انتقال و توزیع برق بیشتر مورد توجه قرار خواهند گرفت.

روشن است که اول و آخر، عقلانی آن است که گاز در مسیری استفاده شود که ارزش افزوده ای از آن حاصل شود نه آنکه فقط در بخش خانگی و برای گرم کردن منازل. گاز موهبتی است که امروز در اختیار ما قرار دارد و همان قدر که امروزی ها از آن سهم دارند، آیندگان هم باید از این نعمت بهره مند شوند. این بهره مندی اما پیش نیازهایی دارد و مهم ترین آنها علاوه بر «کنار گذاشتن جیره آیندگان»، می تواند «فراهم کردن شرایطی برای سودآوری از گاز» باشد. ... این اهداف، نیازمند آن است که شاخص مصرف از جایگاه کنونی که بی تردید از سقف ممکنه هم بالتر رفته، اندکی نزول کند.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200