با این آمار و ارقامی که روز و شب از طریق رسانه ها می شنویم، دیگر اگر بگوییم که مصرف گاز در کشور «زیاد» است و البته «مسرفانه»، سخن از غیب نیاورده ایم.
تکیه زدن بر کرسی سومین مصرف کننده گاز دنیا، آن هم در حالی که فقط ممالکی سردسیر و پرجمعیت چون «آمریکا و روسیه» را بالاتر از خود می بینیم، به روشنی گواهی می دهد که «مهار» مصرف گاز در کشور «گسیخته» شده است.
تشویق مردم به صرفه جویی با اعلام این جمله که «لطفا در مصرف گاز صرفه جویی کند»، اگر قرار بود طرفی ببندد، تا کنون می بست و وضعمان به اینجا نمی رسید که کشورهایی چون کانادا و بسیاری از اروپایی ها، به رغم جمعیت و وسعت قابل ملاحظه ای که دارند، شاخص مصرفشان بسیار پائین تر از ما باشد.
با این همه اما چاره چیست؟ اگر بخواهیم خیلی زود سر اصل مطلب برویم باید از آنجا شروع کنیم که کم نیستند کسانی که در معنی کلمه صرفه جویی تشکیک کنند و به رغم این همه تکرار، آن را همسان با مصرف نکردن بدانند.
اعلام موجودیت کلمه ای چون «مدیریت مصرف سوخت» در سنوات اخیر هم شاید گواهی بر این مدعا باشد.
پس می توان گفت که تفهیم صرفه جویی، خود گام اول است. حال شاید مشتریان چنین آموزشی، چندان هم زیاد نباشند اما به هر حال آمارشان آن قدر هست که به انجامش بصرفد؛ و این همان اقدامی است که در چند سال اخیر رنگ جدی تری به خود گرفته است. چه هرچه می گذرد، بیشتر می شود شمار آنها که در می یابند «استفاده از درزگیر»، « دوجداره کردن شیشه ها»، «بستن شیر وسیله گرمایشی به جای گشودن پنجره در هنگام گرم شدن محیط» و مسائلی از این دست، مصداق های بارز صرفه جویی هستند آن هم بدون آنکه ذره ای از مصرف کاسته شود.
واقعیت اینجاست که کشور پهناورمان که به واسطه موهبت بی بدیل پروردگار عالم، بیش از 15 و نیم درصد گاز جهان را – آن هم در شرایطی که بیش از نیمی از خاک وسیعمان را هنوز پی گاز نگشته ایم - در اختیار دارد، باید آن قدر مصرف داخلی را خوب مدیریت کند که در بازارهای جهانی حرف هایی برای گفتن داشته باشد؛ حال آنکه در حال حاضر فقط یك درصد از بازارهای بین المللی را در اختیار دارد این اما در شرایطی رخ می دهد که روسیه با داشتن 28 درصد از ذخایر گاز جهان 23 درصد از بازار گاز دنیا را به خود اختصاص داده و نروژ هم با داشتن 4/3 درصد از ذخایر جهانی، 11 درصد از بازارهای فروش گاز را در اختیار دارند
. مرور این رده بندی، بیش از پیش خاطر نشان می سازد که وقتی ذخیره مان در جهان کم نظیر است و تولید روزانه مان هم کفاف 200 میلیون نفر جمعیت را می دهد، پس کمیت گاز در میدان مصرف – و خصوصا در بخش خانگی - لنگ می زند که وزش سوز زمستان، زنگ خطر را برای مردم و مسوولان به صدا در می آورد.
آمارهای شركت ملي گاز ايران حکایت از آن دارد که قیاس مصرف امسال و سال قبل در همین روزها، با کمال تاسف از رشد مصرف خبر می دهد و این یعنی که «ادامه چنین روندی گذر از سرما را برای مردمی که در سرشاخه های انتقال گاز، زودتر از همه پذیرای سرما شده اند و بنا بر عهدی معهود دیرتر از همیشه هم بدرقه اش می کنند، بسیار مشکل می کند».
سخت نیست به یادآوردن زمستان تاریخی 86 که موج بی سابقه سرما و پیمان شکنی ترکمن ها در ارسال گاز به ایران، باعث شد كه گاز برخی از استانهای كشور قطع شود و یا كاهش فشار چنان باشد كه زندگی عادی مردم با دشواري هايي روبرو شود
. در آن مقطع البته رسانه ها عمده ترين دلايل كمبود گاز در كشور را بالا بودن مصرف گاز بر اساس شاخص هاي جهاني و عدم مديريت مصرف بهينه، غير قابل قبول بودن عملكرد سازمان بهينه سازي مصرف سوخت و وزارت مسكن در بخش ساختمان، وجود ضعف در شبكه هاي انتقال گاز، تاخير در برخي پروژه هاي توليد گاز، پايين بودن كارايي نيروگاههاي كشور (راندمان زير 30 درصد) و وجود برخي محدوديت هاي بودجه ايي و عملياتي در واردات سوخت مايع اعلام كردند.
امروز اما آن داستان گذشته و انتظار آن می رود که درس های گران قیمتش را از بر شده باشیم. از این رو پس از زمستان سال گذشته و حواشي سياسي، اجتماعي و اقتصادي آن، مجموعه وزارت نفت اقدامات و تمهيدات بسياري براي مديريت هرچه بهتر انرژي كشور به كار گرفت كه از مهم ترين آنها مي توان به اصلاح شبكه هاي انتقال گاز، پيگيري پروژه هاي ذخيره سازي گاز، برگزاري جلسات سوخت زمستاني در سطح وزير با وزارت نيرو و صنايع، تمهيدات واردات و ذخيره سازي سوخت مايع براي نيروگاهها، حل و فصل مسايل مربوط به واردات گاز از تركمنستان، اجراي طرح افزايش توليد از ميادين گازي مستقل كشور به ميزان روزانه 25 ميليون متر مكعب و در نهايت در مدار توليد قرار گرفتن سه فاز 6، 7 و 8 و همچنين 9 و 10 پارس جنوبي بطور كامل تا پايان سال جاري اشاره كرد. این همه اما تنها در صورتی اثربخش خواهد بود که مصرف کنندگان، از اسراف دست بردارند که اگر چنین نشود، تضمینی نیست که داستان سال قبل تکرار نشود.
تردیدی نیست که برای كسب جایگاه اصلی كشورمان در بازارهای جهانی، نیازمند مدیریت و شیوه های كارآمد برای بهینه سازی مصرف گاز در داخل كشور هستیم. در این میان، استفاده از الگوهای مناسب و فناوری های نو در مصرف بهینه انرژی راه های گریز ناپذیری است كه در پیش روی داریم. اما آنچه كه تاكيد بر آن به نظر مي رسد از اهميت بسياري برخوردار باشد اين است كه اگر رشد مصرف گاز در كشور همانند ماه جاري باشد، هيچ گاه مجموعه وزارت نفت توان تامين كل گاز مصرفي را نخواهد داشت. در نظر داشته باشیم که هر فاز پارس جنوبي 3 تا 4 سال زمان نياز دارد تا از مرحله قرارداد به مرحله توليد برسد و نباید برای جبران مصرف زیاد، دل به نگین خلیج فارس بست؛ چه آیندگان هم از آن سهم دارند و شایسته نیست که به خاطر اهمال در صرفه جویی، سهم بعدی ها را کمتر کنیم.
1-اختلاف شديد در نوع سيستم گرمايشي مورد استفاده ما و كشورهاي غربي!
2-استفاده نكردن از مصالح و موانع لازم براي جلوگيري از برون رفت انرژي!
توضيح1: اگر به نوع سيستم گرمايشي در ايران و ساير ممالك پيرفته نگاهي بيندازيم در خواهيم يافت كه ما مقدار بسيار زيادي از گاز را بيهوده توسط وسايل غير استاندارد ميسوزانيم!
بخاري هاي گازي توليد داخل به هيچ عنوان منبع مناسبي براي گرم كردن خانه نيستند بدين سان است كه در ممالك پيشرفته سالهاست كه شوفاژ و پكيج و سيستم هاي گرمايش از سقف و گرمايش از كف جايگزين شده اند!
استفاده از پكيج علاوه براي جلوگيري از هدر روي گاز اب گرم مناسب و دايم و همچنين گرماي لازم براي استفاده شوفاژ و ديگر سيستم ها را تامين ميكند با توجه به اينكه بالاترين بازده انرژي را دارست!
توضيح2:بطور جد ميتوان گفت كه 95 درصد از ساختمان هاي كشور از مسكوني دولتي اداري و ... فاقد استاندارند هاي لازم براي جلوگيري از اتلاف انرژي هستند!
عدم استفاده از شيشه هاي دولايه!
هدم استفاده از پشم شيشه و ... رد عايق بندي لوله ها و ديوار ها...
لوله كشي هاي غلط!
استفاده نكردن از سيستم هاي گرمايشي و سرمايشي بروز و مبتني بر استانداردهاي روز دنيا!
هر چند موارد فوق بخش كوچكي از مشكلات را شامل ميشود ولي ميتوان 70% از مصرف بيرويه سوخت را برمبناي همين مشكلات توجيح كرد!
البته چنين مشكلاتي به صنعت گاز محدود نميشود ما در مصرف بنزين هم دقيقا همين مشكل را داريم.
تصحیح فرهنگ مصرف گاز کار یه روز و دو روز نیست.