صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۴۲۴۸۸
تعداد نظرات: ۳۰ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۶ - ۱۰ آذر ۱۳۹۷ - 01 December 2018

به همین راحتی هم‌رنگ جماعت می‌شویم

واقعا تنها آرزویم در آن لحظه رسیدن به مترو بود. برای منی که اهل هل دادن نیستم، رسیدن به به واگن‌های مترو واقعا سخت بود. باید آدم‌ها را بشکافی تا پایت را به واگن بگذاری.

عصر ایران؛ مصطفی داننده- وقتی به ایستگاه مترو "دروازه دولت" رسیدم، ایستگاه مملو از جمعیت بود. گویی از زمین آدم می‌جوشید. پشت سر هم قطارها از خط‌های دیگر می‌آمد اما گویی قطار خط یک، قصد آمدن نداشت. گویی او دختری بود که برای سیل خواستگارهایش ناز می‌کرد.

روزهای شلوغ مترو را زیاد دیده‌ام اما امروز چیز دیگری بود. هرچه جلو می‌رفتم به مترو نمی‌رسیدم. گویی در سراب بودم.

واقعا تنها آرزویم در آن لحظه رسیدن به مترو بود. برای منی که اهل هل دادن نیستم، رسیدن به به واگن‌های مترو واقعا سخت بود. باید سد آدم‌ها را بشکافی تا پایت را به واگن بگذاری.

مسافرها دیرشان بود. آنها می‌ترسیدند به خاطر تاخیر مواخذه شوند. همه هی به ساعت نگاه می‌کردند، سری تکان می‌دادند و وقتی قطار می‌آمد، هجوم آغاز می‌شد.

برای حدود 5 قطار ایستادم. وضعیت عوض نشد. برخی سوار می‌شدند، بعضی پشت در می‌ماندند و مسافران از خطوط دیگر می‌آمدند و دوباره ایستگاه شلوغ می‌شد.

دیگر واقعا احساس کردم دیرم شده است. عقربه‌ها ساعت 8 را نشان می‌داد و من این ساعت باید سرکار می‌بودم نه اینجا در ایستگاه دروازه دولت.

مجبور شدم همرنگ جماعت شوم. مجبور شدم هل بدهم. هل دادم و سوار شدم. زیر فشار جمعیت راهبر قطار اعلام کرد که این قطار در ایستگاه طالقانی توقف نخواهد کرد. لبخند رضایتی به لبم نشست بدون اینکه به مسافران مانده در ایستگاه طالقانی فکر کنم که آنها هم منتظر مترو هستند و دیرشان شده است.

من فکر خودم بودم. فشار مسافران زیاد بود. دیر هم شده بود. به نظر می‌رسد حق داشتم به دیگر مسافران فکر نکنم.

بعد رسیدن به ایستگاه مفتح، قطار کمی خلوت شد و اجازه داد کمی نفس بکشم و البته فکر کنم. بعد از دیدن رفتار امروز خودم برای ورود به مترو، فهمیدم چرا جامعه ما به این حال و روز افتاده است.

بعضی از مردم در ایران سالم زندگی‌ می‌کنند. سعی می‌کنند از مسیر درست پول در بیاورند. همین آدم‌ها اما می‌بینند برخی دیگر با دور زدن مسیر، پله‌های پیشرفت رای یکان یکان بالا می‌روند و از آن بالا به دیگران نگاه می‌کنند.

ماشین خوب، خانه زیبا، سفرهای داخلی و خارجی و ... آدم‌‎های خوب اما روی پله‌ای که ایستاده بودند، ایستاده‌اند بدون اینکه تغییری در جایگاه کاری و سطح زندگی‌شان ایجاد شود. این فاصله گسترده طبقاتی ایجاد شده باعث می‌شود همین آدم‌های خوب کم کم هم رنگ جماعت شوند و برای اینکه از قافله عقب نمانند آنها هم سعی کنند پله‌ها را یکی درمیان طی کنند.

بله، شرایط جامعه به ویژه شرایط اقتصادی باعث می‌شود آدم‌های خوب، هم رنگ کسانی شوند که به جز خود به کس دیگری فکر نمی‌کنند و تنها خود را می‌بینند.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۳۰
در انتظار بررسی: ۳۰
غیر قابل انتشار: ۴
ناشناس
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
دقیقا" ؛ آقای داننده من مقررات راهنمایی رو خیلی رعایت میکنم ، برام پیش اومده که با رعایت نکردن راحت تر کارم پیش رفته و نتیجه گرفتم این موضوع به همه چیز قابل تعمیمه
مریم
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
جناب آقای داننده با تمثیلی زیبا حقیقتی رو باز گو کردی.
ناشناس
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
آقای داننده
در اتوبوس های بی آر تی هم همین وضعیت هست
ناشناس
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
جالب اینکه این وضعیت را می اندازند گردن فرهنگ مردم یا جمعیت تهران ، انگار که فقط تهران جمعیت میلیونی دارد ،
واقعا جای سواله که چرا شهرهایی بزرگتر و پرجمعیت تر از تهران در جهان فراوان هستند اما هیچ یک از مشکلات تهران را ندارند ، چرا دولت در تامین واگن کوتاهی می کند ،
این فقط وضعیت تهران نیست ، سالهاست که در توسعه قطار بین شهری هم مانده اند ، واقعا وضعیت ناامید کننده ای است ، هیچ راهی برای بهبود وضع موجود وجود ندارد ،
بلاشک هیچ دولتی هم نمی تواند بهتر از قبلی ها کار کند
امرو
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
ما یه همکار داشتیم میگفت واسه اینکه بتونم سوار شم سوزن فرو میکنم تو تن مردم. متاسفانه قبل اینکه به باغ وحش ارم تحویلش بدیم از شرکت رفت.
ناصری
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
حالا بدبختی اینجاس که بیشتر مردم کسی را که رعایت میکنه خل و گیج به حساب میارن
ناشناس
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
انسانی که واقعا خوب باشد تحت هر شرایطی خوب است.
آنی که همرنگ میشود پتانسیلشو داشته
در واقع شناگر خوبی بوده ولی آب ندیده
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
برادر شعار نده. شما همین شرایطی که در مقاله توصیف شد رو در نظر بگیر یا اینکه واقعا یکبار تجربه اش کن. 2 راه وجود داره یک راه همین موردی بود که گفته شد و راه دوم هم اینه که هر روز 5 صبح بیدار بشی که به موقع برسی سر کار. یعنی به خاطر شرایطی که خودت مقصرش نیستی باید از استراحتت بزنی. که همین هم بعدا باعث افت کیفیت کار، تندخویی، درگیری با ارباب رجوع و کارفرما و کلی مسائل دیگه میشه.
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
با سلام
خوب بود
ناشناس
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
حالاهل دیدی ملتو و چند نفر رو له کردی و رفتی سوار مترو شدی !!! بعد هم عذاب وجدان گرفتی !!! رو خودت اسم آدمهای خوب گذاشتی و تعمیمش دادی به کل جامعه و ... عیبی نداره نوش جونت !!!! ولی تور خدا دیگه زمین رو به آسمون ربطش نده !!!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
خ خ خ

خیلی با مزه بود
ناشناس
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
نکته مهم این است که زیست اخلاقی نباید با سختی همراه باشه. اگر در غرب دروغگویی و ریاکاری کمتر است بدلیل این است که برای پیشبرد زندگی نیازی به این رفتارها ندارند. باید جامعه رو طوری سامان داد که زیست اخلاقی امری آسان باشد. مردم در پی رفع نیازهایشان هستن و این دیگه بستگی به امکانات جامعه جهت رفع این نیازها داره که از طرق اخلاقی بتوان انها را رفع کرد یا غیراخلاقی
ناشناس
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
این معضل مدیریتی ماست
ناشناس
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
دیر رسیده سر کار ...

کلی هم بد اخلاقی کرده ...

حالا هم صبح تا حالا این متن رو سر هم می کرده ...

شماها کارهای مهمتری ندارین عایا؟؟؟؟؟
ناشناس
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
باید چندتا واگن اضافه بشه عروس خانم قدرت بله گفتن به اینهمه خاستگار را ندارد.
پاسخ ها
امرو
| |
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
بعلت طول محدود ایستگاه ها امکان اضافه شدن واگن وجود نداره، باید فواصل زمانی کوتاه بشه. مثلا در ساعات پیک از هر 6 دقیقه به 3 دقیقه برسه.
ناشناس
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
ته ته ته استدلال شما همین بود؟؟؟؟

به عنوان خواننده مطالب شما برا خودم متأسفم با این سطح استدلال شما ...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
خب نظر شما چیست؟
ناشناس
۱۱:۱۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
توجیه و دیگر هیچ ...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
عزيزم شما اگه افلاطون را هم در اين شرايط بگذاري بهتر از اين رفتار نميكنه
درست مثل اينه كه در زمان خاكسپاري فرزند كسي با اداي فيلسوف مابانه بهش بگي سوگواري نكن
96 درصدی
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
تصور کن این مقوله در کسب درامد و روزی مردم نهادینه شده باشد که شده است یعنی مهن نیست بر دیگران چه اتفاقی می افتد و چند نفر به خاطر رانت من بیکار و یا بی حقوق و یا متضرر میشوند اگرچه شایستگی بیشتری دارند و در صف انتطار ورود به این واگن زودتر از من رسدیه و شایسته تر هم بوده اند . مهم این است که من انچه میخواهم کسب کنم ....پدر بقیه . این حال و روز مردم وعلی الخصوص مسولان است که در چند صباح پست خود تلاش میکنند همه چیز را یکشبه کسب کنند و به هر قیمتی شاید فردا این صندلی به کسی دیگر داده شده که حتما میدهند و انوقت من افسوس فرصتی را میخورم که نصیب دیگران شد و به راحتی استفاده کردند و خوردند و بردند
ناشناس
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
وقتی در این جامعه اکثریت مردم با هزار رنج و عذاب وامکانات کم برای برطرف کردن نیازهای اولیه زندگی دوندگی میکنند، با زندگی گلخانه ای و پشت میز نشستن وحرف از اخلاق زدن خنده داره.
ناشناس
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
اینا رو به اون روشنفکر نماهایی که همیشه برای مردم نسخه میپیچند وبا شماتت مردم را به رعایت کلیه متر و معیارهای اخلاقی دعوت میکنند بگویید. آنهایی که فکر میکنند اینجا امکانات مثلا سوئیس را دارد و مردم نمیفهمند و رعایت نمیکنند.
پاسخ ها
علی
| |
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
و بدین ترتیب این زنجیره ناخوشایند ادامه می‌یابد... یه روز بالاخره باید قطع بشه دیگه. از خودمون شروع کنیم
ناشناس
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
وقتی اخلاق منقطع شد رنج ها آغاز می شوند
ناشناس
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
داعا کن ما هم مثل تو ادم خوبی بشیم
ناشناس
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
حالا مونده تا با زیر و بم مدیرت تکرار اشنا بشی
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
واقعا چطور یک انسان می تواند بر سر یک مسئله مهم اخلاقی و فکری، شعور خود را به رخ بکشد و دعوای سیاسی احمقانه راه بیندازد را نمی فهمم؟
امرو
| |
۱۲:۵۰ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
حالا نه اینکه دوره دیگر روسای جمهور مترو خلوت بود، جیب مردم پر بود و سفره ها بوی نفت میداد؟!
ناشناس
| |
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۹/۱۰
راست میگی باید امور به دست با کفایت تتلیتیها داده میشد که قطار هوایی و تاکسی فضایی برامون تا حالا راه مینداختند...
تعداد کاراکترهای مجاز:1200