صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۶۵۱۲۳۱
تعداد نظرات: ۲۹ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۷ - 26 January 2019

روایت ناب عشق در شبکه افق

چهارشنبه شب و عصر پنج شنبه، ایدیولوژیک ترین شبکه تلویزیونی ایران، یک برنامه ناب درباره یکی از «شهیدان مدافع حرم» پخش کرد. مضمون اما تماما درباره پیوندی عاشقانه بود. از زبان دختری روستایی...

عصر ایران؛ سروش بامداد - تلویزیون جمهوری اسلامی ایران را می‌توان ایدیولوژیک‌ترین تلویزیون غیر خصوصی دنیا دانست.

این گزاره را پیش از این نیز نوشته بودم و از این نظر حرف تازه ای نیست. در نوبت‌های قبل اما غرض از اشاره به این گزاره ابراز این شگفتی بود که پربیننده‌ترین برنامه‌های این تلویزیون ایدیولوژیک اتفاقا برنامه‌هایی هستند که ایدیولوژیک نیستند.

برنامه هایی چون «خندوانه» و «نود» و مسابقه  «برنده باش» محمد‌رضا گلزار و مانند اینها پربیننده‌اند.

در همین تلویزیون اما شبکه «افق»، حال و هوای خاص خود را دارد و رنگ و بوی ایدیولوژی و سیاست و انقلابی‌گری و در اغلب مواقع با گرایش‌های خاص پررنگ‌تر است.

حالا در همین شبکه وقتی برنامه ای به یاد یک «شهید مدافع حرم» ساخته و پخش می شود انتظار داری تنها درباره سوریه و داعش و حرم حضرت زینب گفته شود و در گفت و گو سراغ پدر و مادر و بستگان بروند تا خاطراتی تعریف کنند.

«نیمۀ پنهان ماه» به تهیه کنندگی «امیر بنان» و کارگردانی «یاسر انتظامی» اما برنامۀ متفاوتی است.

تکرار یکی از قسمت های آن را که شامگاه چهارشنبه پخش شده بوده بود عصر روز پنج شنبه چهارم بهمن ساعت 15:30 دیدم. زینب ابوطالبی سراغ «مریم امجدیان» رفته بود تا از همسرش (ابوذر امجدیان) بگوید. نمی دانم برنامه های قبلی هم این قالب را داشته اند یا نه اما بر اساس آنچه دیدم درباره همین قسمت خاص نکته ای را مطرح می کنم: گفت و گو با همسر جوان ابوذر امجدیان و با لحنی کاملا متفاوت.

ابوذر امجدیان، متولد روستای «سهنله» در شهرستان سنقر از توابع کرمانشاه بود و اول آبان 1394 در حلب سوریه به شهادت رسید. درست در پنجمین سالروز ازدواج خود و در حالی که تنها سه هفته قبل (17 مهر 1394) اعزام شده بود.

نکته متفاوت مصاحبه زینب ابوطالبی با مریم امجدیان اما چه بود؟ این که سراسر حکایت عشق و دل دادگی بود و همسرش هر چه گفت دربارۀ عشق شان بود و احساس خود را بیان می کرد.

این که ابوذر او را بسیار دوست داشته و او نیز ابوذر را و خواستگاران دیگر را رد کرده چون او هم به ابوذر دل باخته بود.

مریم امجدیان حکایت این دل دادگی را چنان با شور و حرارت بازمی گفت که دل توی دل بیننده نبود که چگونه می خواهد روایت از دست دادن او را بازگوید.

دختر با احساس و شعف تمام روایت دل باختگی شان را گفت و این که تا ازدواج و بعد از آن ادامه داشته است و این که ابوذر گفته و نوشته بود: سه آرزو دارم: استخدام در سپاه، به دست آوردن مریم و شهادت.

او به تهران منتقل می شود و گویا در یگان ویژه فعالیت می کند. هر چند ما یگان ویژه را با نیروی انتظامی بیشتر می شناسیم و احتمالا در نیروی قدس بوده و بنا به ملاحظاتی چنین گفته است. برای اعزام به سوریه داوطلب می شود و سه هفته بعد در حالی که همسرش سالگرد ازدواج را در غیاب اوبرگزار کرده بود، اصابت یک موشک سبب می شود پهلوی او دریده شود و ...

مهم ترین ویژگی این گفت و گو اما چنان که اشاره شد لحن عاشقانه و متفاوت «مریم امجدیان» بود که نه از سیاست می گفت، نه از داعش وهر چه بود عشق بود و عشق. از سر به روی شانه های ابوذر گذاشتن ها می گفت و از این که وقتی می فهمند صاحب فرزند نمی شوند تصمیم می گیرند از بیرون بچه بیاورند و البته این مجال دست نداد و در حالی که تصور می شد می خواهد بگوید کاش مادر می شدم یا یادگاری از او می داشتم . ولی گفت چه خوب شد فرزندی نداریم چون دوست نداشتم یتیم بزرگ شود. همین قدر صریح و واقعی و غیر کلیشه ای.

هویت خود را هم چنان دوست می داشت که دو سه بار توضیح داد فامیل خود من هم امجدیان است و قبل از ازدواج نسبتی نداشتیم و این نام خانوادگی در روستای ما زیاد است تا تصور نکنیم به خاطر همسر به این نام خوانده می شود.

در کمتر برنامه ای و شاید هیچ برنامه ای اعم از مستند و غیر مستند و حتی فیلم وسریال، روایتی این گونه آن هم از زبان دختر نشنیده بودیم.

کاری به این ندارم که کارگردان قصد داشته مضمون آشنای عشق زمینی و عشق آسمانی را پیوند بزند یا نه اما این که مردم ببینند این بچه ها عاشق می شوند و زندگی را دوست دارند و با این وجود دل می کنند و به هر دلیل روانه سرزمینی دیگر می شوند.

لحن این دختر جوان را در هیچ برنامه دیگری تا این اندازه صریح و صمیمی ندیده و نشنیده بودم. برق نگاه و شادی اولیه و بغض و اشک های او در آخربرنامه به شدت تأثی‌گذار بود.

رسانۀ رسمی از کمبود روایت عشق رنج می‌برد و دچار فقد و فقر عشق  است. تا جایی که در فیلم‌های سینمایی صحنه های قتل و جنایت را نشان می دهد ولی وای به حال صحنه ای که یکی به دیگری بگوید دوستت دارم!

حال آن که با شکوه‌تر از عشق و دل‌دادگی در جهان روایتی نیست. شاید منتقدان بگویند این برنامه هم اهداف دیگری داشته یا حکایت این عشق متفاوت است.  نکته اما در همین است. آنچه مریم می‌گفت تنها عشق بود و اتفاقا کاری به جنبه‌های دیگر نداشت.

بیش از این نمی‌توان نوشت. باید می‌دیدید که آن دختر روستایی با چه شوری سخن می‌گوید. از مهر پدر،  از عشق ابوذر...

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲۹
در انتظار بررسی: ۴۵
غیر قابل انتشار: ۱۵
ناشناس
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
کجان اون افرادی که می گفتند مدافعان حرم برای پول رفتند سوریه!!
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
شماها که دائم تو رسانه میلی هستید تا یه چیزی پیدا کنید بهش گیر بدید کاش دیگه ادعا نمی کردید رسانه میلی نمی بینید

وآلا بیشتر از ما ها می بینید
ناشناس
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
خوش به حال جوانانی که عشق زمینی و عشق آسمانی شون به هم پیوند خورده و از هم ناگسستنی هست

داریم از چی حرف می زنیم؟

چنین فضایی برای امثال من که غرق در مادیات و عشقهای زودگذر هستم اصلا قابل درک هم نیست چه برسد به این که بخواهم براش تحلیل هم بنویسم

من خیلی زور بزنم عشق مادی و دنیوی را به صورت مقطعی و دوره ای درک خواهم کرد

خدایا توفیق بده ما هم مزه عشق رو بچشیم

عشق حقیقی نه خیابونی
ناشناس
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
چه عشقولانه
ناشناس
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
ندیدن دلیل بر نبودن نیست

عصر ایران صدا و سیما چنین برنامه هایی زیاد داره
شهرام
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
این متن به دلم نشست زیرا که از دل نگارنده ی آن برآمده بود
همین امشب دانلود می کنم و می بینم
رضا
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
از روی نظرات می توان فهمید در دشمنی کردن انصاف نداریم.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
در نوشتن هم انصاف ندارند

اونایی رو میگم که مثلا رسانه میلی رو نمی بینند

ولی تمام برنامه های خوب و بدش رو نقد می کنن
ناشناس
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
من یه بیست سالی میشه این شبکه افق را تماشما نمی کنم. حالا چی است شبکه افق؟
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
من هم 150 سالی میشه که رسانه میلی ندیده ام

کی به کیه؟؟
ناشناس
| |
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
خ خ خ

حالا که این جور شد من 160 سال هست که تلویزیون ندیده ام

حتی دیشب فوتبال هم ندیدم. باور کنید از تو آینه دیدم به خود تلویزیون نگاه هم نکردم
امیر
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
ده سالی میشه صدا و سیما رو تماشا نکردم اصلا نمی دونستم همچین شبکه ای وجود داره
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
من هم تا به حال پرچم رومانی ندیده بودم

اصلا فکر نمی کردم چنین پرچمی وجود داشته باشه
ناشناس
| |
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
امیر جون یه کم اطلاعات عمومیت رو ببر بالا عزیزم اینقدر دستمایه خنده نشی

مردم از خنده امیر جون
ناشناس
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
من این برنامه را ندیدم ولی نیک دریافته ام که"عاقلان نقطهُ پرگار وجودند ولی- عشق داند که درین دایره سرگردانند"
ناشناس
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
افق عشق شیب بام
محمد
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
متن گزارش به شدت زیبا و احساسی نگارش شده بدون آنکه از نقل قول با حتی سکانسی از مستند استفاده کند. قابل تحسین است
ناشناس
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
فکر کردید عشق به ینگه دنیا فقط عشقه؟؟؟
ناشناس
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
این برنامه قبل از تاسیس شبکه افق هم وجود داشت و موضوعش هم همیشه عشق بود از زبان همسران شهید.شما قبلن تلویزیون نمیدیدین ؟ یا اینکه دستمایه ای کردین برای تبلیغ شبکه افق؟!!!!
ناشناس
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
چقدر رمانتیک باید بودجه این شبکه رو سه برابر کنن !
ناشناس
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
یه تیکشو میزاشتین
ناشناس
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
کی شبکه افق نگاه میکنه!! دلت خوشه تو هم.....
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۳۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
شما كه اماراتي مگه تا حالا اسم شبكه هاي ايراني رو شنيدي كه اظهارنظر ميكني؟؟
ناشناس
| |
۱۰:۴۱ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
اتفاقا این شبکه بیشتر دیده میشود و دلیلش همین جمله شماست
ناشناس
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
واقعا موضوع خیلی خیلی مهمی بود ممنون که انعکاس دادین !
خويي
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
امان ازدست اين تلويزوين دولتي
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
برنامه بسیار خوبی بود ویک عاشقانه درست و خداپسندانه را به نمایش گذاشت درود بر مروجان راه روشن حقیقت
ناشناس
| |
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
توصیه میکنم تکرار برنامه ثریا پریشب را که یکشنبه ساعت 21:30 از افق پخش میشود حتما ببینید حالتان خوب میشود
ناشناس
| |
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۰۶
تشکر ازنگارنده
وتشکر از عصر ایران
این برنامه نیمه پنهان ماه را اکثرا نگاه می کنم
همه اش در باره عشق است
تعداد کاراکترهای مجاز:1200