صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۷۳۷۲۰۸
تعداد نظرات: ۱۵ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ - ۲۲ تير ۱۳۹۹ - 12 July 2020

به خاطر نوشته‌هایم معذرت می‌خواهم! نه خطر جنگل شدن را جدی بگیرید نه کوری سفید را

تا همین چندی پیش آنهایی که در صف خرید دلار، گوشی، سکه، پوشک و ... می‌ایستادند را شماتت می‌کردم که این چه کاری است؟ اما حالا ..

عصرایران؛ مصطفی داننده- در این مدت که وضعیت اقتصاد ایران شبیه به دریاهای همیشه طوفانی شده است که به هیچ کشتی و قایقی رحم نمی‌کند، بارها نوشتم که مواظب جامعه خودمان باشیم. نوشتم که خطر جنگل شدن جامعه ایران را جدی بگیریم. نوشتم که دچار کوری سفید شده‌ایم. نوشتم و امروز می‌خواهم بابت این نوشته‌هایم عذرخواهی کنم.

در این جامعه نمی‌شود خوب و با انصاف زیست. خودم را جای تولید کننده بیچاره گذاشتم. یک تولیدی کوچک  مثلا لباس در گوشه‌ای از تهران. در این وضعیت بحرانی چگونه می‌توانستم آن را اداره کنم و حقوق کارگرها را بدهم؟ چگونه می‌توانستم بدون کار، مالیات، عوارض و اجاره واحد تولیدی را بدهم؟

نمی‌توانستم و مجبور بودم تولیدی را تعطیل کنم و وارد چرخه دلالی یا نه اصلا وارد بورس شوم. می‌توانم امروز سکه بخرم، فردا گران‌تر بفروشم. دلار بخرم و سود کنم. چه کاری است که تولید کنم؟ چه کاری است که عده‌ای را مشغول کنم و بعد نتوانم حقوق آنها را بدهم.

خودم را جای فروشندگان گذاشتم. دیدم حق دارند. جنسی که امروز خریده‌اند و باید فردا بفروشند با جنسی که قرار است پس فردا بخرند زمین تا آسمان تفاوت قیمت دارد. جنس امروزخریده را به قیمت پس فردا می‌فروشد تا چراغ مغازه‌اش روشن باشد. تا بتواند چرخ زندگی‌اش را بچرخاند. اگر اینگونه رفتار نکند، دو روز بعد باید ضرر کند، مغازه‌اش را تعطیل کند و جواب تلفن صاحب مغازه را ندهد که چرا اجاره باقی مانده را نمی‌دهد.

خودم را جای تاکسی‌های اینترنتی گذاشتم، دیدم حق دارند کرایه‌های دو برابری برای مسیرهای عادی بگیرند. می‌دانید یک لاستیک چقدر گران شده است؟ می‌دانید استهلاک یک ماشین چقدر است؟ حالا اصلا کاری به بنزین نداریم. واقعا در این شرایط انتظار داریم، فلان شرکت به اندازه یک سال قبل کرایه بگیرد؟

تا همین چندی پیش آنهایی که در صف خرید دلار، گوشی، سکه، پوشک و ... می‌ایستادند را شماتت می‌کردم که این چه کاری است؟ نخرید بگذارید ارزان شود و هزار نصیحت بزرگ و کوچک دیگر. حالا می‌نویسم برای اینکه سفره‌تان کوچک نشود هرجا صف بود، زنبیلی بگذارید و نوبت بگیرید.

چندی پیش فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که مردم در تهران در حال دویدن برای خرید دلار بودند. برخی‌ها حتی زمین خوردند. اگرهمین یک سال پیش بود، سری تکان می‌دادم و می‌گفتم داریم به کجا می‌رویم؟ حالا به همه آنها حق می‌دهم. آنها نگران وضعیت زندگی خود هستند. نگران سفره‌ای که هر روز کوچک‌تر می‌شود.

آنهایی که هرجا ثبت نام خودرو است، نامی از آنها دیده می‌شود، کار خوبی می‌کنند. پول‌شان را کجا سرمایه گذاری کنند بهتر از بازار خودرو. امروز ماشین را می‌خرند مثلا 50 میلیون و فردا می‌فروشند 90 میلیون تومان!

نه نگران کوری سفید باشید نه نگران جنگل شدن جامعه، به فکر خود و سفره‌تان باشید که هر روز در حال کوچک شدن است.

____________________

بیشتر بخوانید:

*خطر «جنگل» شدن جامعه را جدی بگیریم

*دچار کوری سفید شده‌ایم!

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۵
در انتظار بررسی: ۱۴۰
غیر قابل انتشار: ۰
صالح
۱۳:۳۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
آقای داننده من حداقل 10 ماه پیش به این نتیجه رسیدم تعجب میکنم تو با این دانایی تازه رسیده ای؟ البته دانستنش هم فایده ای ندارد آن صفها پول میخواهند .
ناشناس
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
آفرین آقا مصطفی
حالا عاقل شدی. اون حرفا مال از ما بهترون پسرم.
خدا رو شکر که هنوز فرصت داری...
ناشناس
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
گاش همه رسانه ها حرف مردم ودردمردم دغدغه شان بودومنعکس میکردند افرین برشما
علی
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
احسنت بر جناب داننده. احمقانه ترین کار در حال حاضر پس انداز کردن پوله!
ناشناس
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
مردم از خرید سکه و دلار و کالاها سودی نمیبرند فقط ارزش پولشان را سعی میکنند حفظ کنند.
اگر در این معاملات یک سکه آنها دو سکه شد سود برده اند. وحالا آقای داننده به این نتیجه رسیده که مردم حق دارند. وراه مقابله با گرانی نخریدن نیست. چون اگر داری و نخری بدون شک فردا آن روز باید همان کالا را گران بخری
یاسر
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
به به چه عجب جناب نویسنده کمی از دنیای فانتزی غیر واقعی و خود ساخته بیرون آمده و واقعیت ها را دیدند!
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
:pensive:
چیزی نمیشه گفت
ناشناس
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
وقتی فقر وارد شود نسخه های جامعه شناختی و روانشناسی دیگر جواب نمی دهد
پیروز پوردلشاد
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
سلام آقا مصطفی

ناامیدمان نکنید، هرچند با آن توصیه‌های شما، چیزی تغییر نکرد و مردم همچنان رفتار هیجانی خود را ادامه دادند اما با این توصیه جدید شما، مسلما اوضاع بهتر نخواهد شد.

نمیدانم، شاید من که دو ماه حقوقم را کارفرمای قبلی نداده و بیخانمان شده‌ام و بدون حقوق دارم در یک کارگاه دوستم کار میکنم چون اتاقکی در انتهای کارگاه بمن داده‌اند تا مابقی اثاثیه‌ام را در آن بگذارم و با بچه‌ام، سرپناهی داشته باشم و تمام پس‌اندازم تمام شده و هنوز بیمه بیکاریم جور نشده، به وضع بد خیلی از آنهایی که این رفتارها را میکنند، دچار نشده ام ولی امیدوارم به آنجا نرسم
ناشناس
۱۰:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
سلام من برای خرید خانه مبلغی داشتم که بخش زیادی از آن وام با سود ها زیاد بود که به علت رشد چند باره قیمت ها موفق نشدم از سکه 1800هزار تومانی تا اکنون شماتت دیگران را به جان خریدم و وارد هیچ کدام از بازار ها نشده الان ارزش پولم انقدرکاهش پیدا کرده که خدا می داند و هنوز وهرروز شماتت میشنوم و بی عرضه خطاب می شوم اما اعتقاد داشتم به اندازه چند سکه هم نباید تو این فشار که مردم و کشور و مسولین میاد نقش داشته باشم من که دلال نیستم اکنون دلخورم از وضع موجود اما پشیمان نه فقط افرادی را شماتت می کنم که دم ازچیزی میزنند و باوری را ابراز می کنند اما در منافع شخصی چه اقتصادی چه و چه و چه جور دیگر رفتار می کنند وگرنه کسی درد معیشت دارد او کار به ظاهر مشروع انجام میدهد چه شماتتی
سلام
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
:pensive::smirk::sob:
ناشناس
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
اگر تو ندزدی و در صف نایستی دیگران می برند و تو برای رعایت ارزش ها باید گرسنگی بخوری. ترس از فقر انسان را به هر کاری وادار می کند.
محمد
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
معلومه دلار یا سهام خریدی جدیدا و داری حال می کنی
هادی هادی
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
خیلی رعب آور بود...
ناشناس
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۴/۲۲
جالب بود و متفاوت و گزنده
تعداد کاراکترهای مجاز:1200