صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۱۰۴۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۴ - ۲۴ مرداد ۱۳۸۸ - 15 August 2009

انقلاب مخملی؛ واقعیت یا آدرس غلط؟! (2)

در کشورهایی که انقلاب مخملی در آنجا روی می دهد ، سازمان دهی و سازمان یافتگی سیاسی و وجود احزاب شناخته شده و دارای پایگاه اجتماعی و قدرت سازمان دادن به هواداران و مردم یک ضرورت است.در ایران، چنین سطحی از سازمان یافتگی وجود ندارد.

عصر ایران ؛ مازیار آقازاده - در نوشتار قبلی که هفته گذشته درباره موضوع انقلاب مخملی نگاشته شد ، سعی شده بود تا با مقایسه ای از آنچه که انقلاب مخملی در کشورهایی که این تحول اجتماعی و سیاسی در آنها اتفاق افتاده است ، نقاط مشترکی پیدا شود و مقایسه ای بین شرایط کشور ما و آن کشور ها از این منظر صورت گیرد.

با توجه به اهمیت موضوع و استقبال خوانندگان سایت از مطلب قبلی و نیز انتقادات و پیشنهادات برخی از خوانندگان درباره محتوای مطلب قبلی ،بی مناسبت نیست برای موشکافی بیشتر قضیه نکاتی راجع به امکان یا عدم امکان تحقق انقلاب مخملی در ایران با توجه به ساختارهای اجتماعی و سیاسی کشور به نظر خوانندگان ارجمند عرضه شود:

نگارنده معتقد است که اساسا چیزی به اسم انقلاب مخملی در ایران با توجه به شرایط کشور امکان تحقق ندارد  و این امری است که عموما پویشگران سیاسی و اجتماعی در کشور به آن اشراف و اذعان دارند. یعنی مثلا به گونه ای نیست که عدم امکان تحقق انقلاب مخملی در ایران فقط از جانب عده ای قابل کشف باشد و برخی متوجه این قضیه نباشند و سعی کنند در ایران انقلاب مخملی راه بیندازند و بعد گرفتار شوند و کارشان به دادگاه بکشد و...

در این نوشتار قصد دارم تا نشان دهم اگر کسی اندک اطلاعی از اوضاع سیاسی و اجتماعی در ایران داشته باشد ، به خوبی خواهد فهمید که در ایران امکان وقوع انقلاب مخملی با توجه به شرایط توزیع قدرت و ساختار های قدرت و ثروت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و... وجود ندارد ، و فهمیدن این موضوع نیاز به هوش یا مطالعات و تحصیلات خاصی ندارد . بنابراین از کسانی که سال ها در عرصه سیاسی کشور پویش کرده اند و به قول معروف " عمری در این را ه گذاشته اند  " بسیار بعید می نماید که به فکر راه انداختن انقلاب مخملی در ایران باشند ، استدلال این فرضیه بر چند پایه مشخص استوار است :

1- در کشورهایی که انقلاب مخملی در آنجا روی می دهد ، سازمان دهی و سازمان یافتگی سیاسی  و وجود احزاب شناخته شده و دارای پایگاه اجتماعی و قدرت سازمان دادن به هواداران و مردم یک ضرورت است .

در ایران ، چنین سطحی از سازمان یافتگی وجود ندارد و دلایل آن نیز متنوع است . هم فرهنگ کار جمعی در روحیه ما ایرانی ها ضعیف است و هم اینکه دولت ها و حکومت ها به لحاظ تاریخی با سازمان یافتگی مخالفان خود با هر ابزاری مخالفت کرده و تلاش می کرده اند (و می کنند ) که حریف، سازمان لازم را به خود نگیرد .

بنابراین با توجه به اینکه در انقلابات مخملی سازمان یافتگی اعتراضات یک اصل و پایه مهم برای وادار ساختن حکومت به عقب نشینی است ، با توجه به فقدان این شرط در ایران کسانی که احتمالا می خواسته اند انقلاب مخملی کنند باید بسیار بسیار ناآگاه بوده باشند  که با توجه به سابقه متهمان دستگیر شده در این زمینه این امر بعید به نظر می رسد .

2- شرط دیگر برای تحقق انقلاب مخملی وجود قدرت رسانه ای (نه بیشتر بلکه لااقل هم سطح جناح حاکم ) است . در کشورهایی که در آنها انقلاب مخملی روی داده است احزاب مخالف دارای تریبون های مختلف رسانه ای (از روزنامه و شبکه رادیویی گرفته تا شبکه تلویزیونی و ماهواره ای و...) بوده اند.

این شبکه های متعدد رسانه ای در واقع تسهیل گر ارتباط احزاب مخالف با بدنه اجتماع و هوادارانشان بوده است . حال اگر بخواهیم کشور خود را در این زمینه مقایسه کنیم می بینیم که بزرگ ترین رسانه در کشور ما که صداوسیما است کاملا و دربست در اختیار جناح حاکم قرار دارد و احزاب منتقد دولت در بهترین حالت دارای یک روزنامه ( با تیراژ حداکثر 50 هزار نسخه ) و یک یا چند سایت اینترنتی هستند .

این سطح از قدرت رسانه ای به هیچ وجه یارای مقاومت با فراگیری رسانه صداوسیما را ندارد . بنابراین در یک نبرد نابرابر رسانه ای از قبل معلوم است که مغلوب چه کسی است . از سوی دیگر این شرایط هنگامی تشدید می شود که در نظر آوریم حتی همین بضاعت اندک رسانه ای مخالفان در ایران هم با حق وتوی جناح حاکم در توقیف و فیلترینگ رسانه ها و سایت ها و... رنگ می بازد و جناح حاکم می تواند هر وقت که بخواهد همین ابزار اندک رسانه ای مخالفان را نیز  مسدود کند .

3- هزینه فعالیت سیاسی و مخالفت با جناح حاکم در ایران بسیار بالاتر از کشورهایی است که در آنها انقلاب مخملی روی داده است .

در آن کشورها وجود طبقه یا احزابی با نام اپوزیسیون تقریبا امری جاافتاده و مورد پذیرش بوده است ولی ساختار قدرت در حاکمیت سیاسی در ایران بسیار متفاوت ار جاهایی است که در آنها انقلاب مخملی روی داده است .

در قوانین موضوعه در ایران لبه مرز " محاربه " و فعالیت سیاسی " مخالف " گاه آن قدر به هم نزدیک است که ممکن است با تفسیرهای موسع از قانون گروه یا جماعتی به عنوان محارب جواز اعدام بگیرند . در حالی که این امر در کشورهای اروپای شرقی و آسیای مرکزی و قفقاز که در برخی از آنها انقلاب مخملی روی داده است بسیار متفاوت است و در آنجا احکامی همچون اعدام در قوانین پیش بینی نشده است .
بنابراین هزینه فعالیت سیاسی یکی از مشخصه هایی است که می توان امکان یا امتناع وقوع انقلاب مخملی را در کشوری مورد بررسی قرار داد . کشورهایی چون ایران که به لحاظ تاریخی موضوع جناح یا حزب سیاسی مخالف و اپوزیسیون جا افتاده نیست و هزینه فعالیت سیاسی در آن بالاست ،  کاروان انقلاب مخملی نمی تواند با توجه به هزینه های مترتب بر فعالیت سیاسی مخالف ، جذب نیرو و هوادار بکند.

4- نکته دیگری که وجود دارد این است که در ایران به رغم کشورهایی که در آنها انقلاب مخملی روی داده است ، حکومت به لحاظ منابع درآمدی " خود اتکا " است و نیازی به مالیات شهروندان و دیگر منابع در آمدی از جامعه ندارد .

در کشورهایی که در آنها انقلاب مخملی روی داده است دولت ها عموما به لحاظ اقتصادی ضعیف بوده اند و نمی توانسته اند در شرایط بحرانی یک ماهه ، دخل و خرج خود را تنظیم کنند و حتی به کارمندان دولت حقوق پرداخت کنند.
اما در آمدهای سرشار نفتی در ایران که کاملا در اختیار دولت است منبعی ظاهرا لایزال است که همواره در حکم پشتیبان دولت عمل می کند و به عبارت دیگر " هیچ گاه دست دولت ایران در پوست گردوی نداری نمی ماند" . علاوه بر آن این درآمد سرشار دست دولت را در تشویق و تنبیه موافقان و مخالفان باز می گذارد .

با توجه به آنچه که به اختصار ذکر شد و عموما مردم و پویشگران سیاسی هم این مطالب را می دانند ، اندیشیدن درباره انقلاب مخملی در ایران با شرایط موجود سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و... امری عبث و بی نتیجه محسوب می شود و بسیار بعید به نظر می رسد که سیاست ورزان ایرانی  با طنابی چنین آشکارا سست ، به ته چاه بروند.

بنابراین چیزهایی که امروزه درباره تلاش عده ای برای به پا کردن یک انقلاب مخملی در ایران می شنویم در بدبینانه ترین حالت ، همان تلاش ناکام برای کسب قدرت از سوی مخالفان جناح حاکم است که از قضای روزگار با توجه به بضاعت اندک مخالفان و قبضه تمامی ابزار قدرت از سوی جناح حاکم عملا آب در هاون کوبیدن بوده است . در واقع اتهام کسانی که امروزه آنها را با عناوینی چون سران آشوب و.. نام می برند تلاش ناکام برای کسب قدرت در جریان یک انتخابات بوده است . 

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۷:۵۵ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۵
به نویسنده محترم وقلم شیوایشان تبریک میگویم ودر پاسخ معتقدین به انقلاب مخملی بودن تحرکات اخیر هم عرض می کنم اگرانقلاب مخملی هم باشد باید استارت زننده انرا که مناظره تلوزیونی بود بعنوان رهبر ش معرفی کرد که امروز همه از ترسشان جوربزه این که اسمش را هم بیاورند ندارند مسبب اصلی امروز سکوت کرده ونقش گالیندوپل را به خو دش گرفته است ودم از رافت اسلامی با بازداشت شدگان میزند پس درود بر نویسنده شجاع این مقاله
ناشناس
۱۵:۲۰ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۵
آقای آقا زاده : شما 4تا دلیل در رد این فتنه ( انقلاب مخملی ) نوشتید ولی من میتونم 100 تا دلیل برای اثباتش بیارم .
ناشناس
۱۱:۴۹ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۵
خيلي تحليل عالي بود. ممنون از صداقت شما
ناشناس
۱۱:۲۴ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۵
این نوشتار چند اشکال اصولی دارد، اول اینکه نویسنده با جملاتی تند از همان اول سعی کرده راه هرگونه انتقاد را ببندد و چه زشت است این کار: در این نوشتار قصد دارم تا نشان دهم اگر کسی اندک اطلاعی از اوضاع سیاسی و اجتماعی در ایران داشته باشد ، به خوبی خواهد فهمید که در ایران امکان وقوع انقلاب مخملی با توجه به شرایط توزیع قدرت و ساختار های قدرت و ثروت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و... وجود ندارد ، و فهمیدن این موضوع نیاز به هوش یا مطالعات و تحصیلات خاصی ندارد . بنابراین از کسانی که سال ها در عرصه سیاسی کشور پویش کرده اند و به قول معروف " عمری در این را ه گذاشته اند " بسیار بعید می نماید که به فکر راه انداختن انقلاب مخملی در ایران باشند
دوم اینکه نویسنده تنها به ذکر اصول کلی اکتفا کرده فاکتور زمان و تغییرات جامعه و رسانه را به هیچ وجه دخیل ندانسته است.
سوم اینکه گویا نویسنده یا با اینترنت و دنیای مجازی بیگانه است و یا خود را به راه دیگری زده که میگوید 1 یا چند سایت
در آخر اینکه افرادی که به سایتهای خبرگزاریها مراجعه میکنند از یک حداقل درک سیاسی و اجتماعی برخوردارند با استدلال هایی بی پاییه و یا ناقص چون:هزینه فعالیت سیاسی و مخالفت با جناح حاکم در ایران بسیار بالاتر از کشورهایی است که در آنها انقلاب مخملی روی داده است، به نام خود و شعور مخاطب توهین نفرمایید
ناشناس
۱۰:۱۵ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۵
خيلي براي اين تحليل متاسفم .با اين همه اعتراف و واقعيت باز هم طفره رفتن ؟! انسان اين جوريه ديگه . گاهي ميشه روز روشن را شب دانست
ناشناس
۰۷:۵۳ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۵
دوست عزيز متن اعترافات خود را كه اين چند سطر را به سفارش بنياد سورس نوشتي و در روز آمدن هابرمارس در ايران داشتي مكلمات آنها را شنود مي كردي بنويس البته با چيزهاي ديگر مثلا در انفجار شيراز كجا بودي وووو
ناشناس
۰۳:۰۵ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۵
الان حقيقت كلام اون سيد شهيد رو درك مي كنم كه گفت به شرق رفتم اسلام را ديدم اما مسلمان نديدم و به غرب رفتم مسلمان ديدم اما اسلام را نديدن. در خارج اين مرزها مخصوصا در دول غربي به راحتي سخن مخالف را ميشنوند ولي اينجا ... كافيه اين روزها تيترها روزنامه ها و نمازجمعه ها را بخوانيد. چه دوره اي شده كه بايد مسلماني بعضي مبارزان انقلابي را ثابت كنيم!
ناشناس
۲۱:۳۷ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
اه اه خدا بدادتون برسه.فرداست كه تحليل گر بنام قرن بيست و يكم آقاي شريعتمداري رابطه اين نقد شمارا با سازمان هاي جاسوسي غرب افشا كند؟
ناشناس
۱۸:۳۷ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
نه انقلاب مخملی و نه کودتای مخملی همه اینها کشک است بی خیال باشید جمهوری اسلامی اینقدر قوی هست که با این بادها نلرزد اگر ضعیف بود مطمئا باشید اولین کشوری که اشغال می شد همین ایران بود . اینقدر از ایران می ترسند که دورتا دور ما را حلقه کرده و کلی برای خودشان هزینه تراشیده اند - خاک بر سر کسانی که فکر می کنند چند نفر شکست خورده سیاسی می توانند اینجا انقلاب کنند - ضمنا این عصر ایرانیها هم بهتره نظرات را صادقانه درج کنند نه هرکو را سود باشد زر بود و انکه ضرر است کاه زرد بود
ناشناس
۱۷:۴۸ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
خيلي جالبه جريان كامنتها رو مي گم معلومه كه كاملا توسط نيروهاي حامي دولت تحت كنترل
ناشناس
۱۷:۳۷ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
نمی دانم آیا کسانی که ادعای وجود انقلاب مخملی را می کنند تا به حال به این مسایل فکر کرده اند؟ 1- انقلاب مخملی چه کسانی علیه چه کسی؟ 2- ضرورت انجام انقلاب مخملی چیست؟ 3-تحولات پس از پیروزی انقلاب مخملی چگونه خواهد بود؟
ادعای انجام انقلاب مخملی توسط اصلاح طلبان در حالتی قابل بررسی خواهد بود که اصلاح طلبان در این انتخابات خواستار تغییر نظام یا رهبری می شدند. اما همه جناحها در چهارچوب قانون اساسی در انتخابات شرکت کردند و هدف تغییر رئیس جمهور کشور بود. شاید معتقدان به انقلاب مخملی معتقدند که مردم حق نداشتند به کسی غیر از احمدی نژاد رای بدهند!
ناشناس
۱۷:۳۱ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
ممنون از بحث های کارشناسی شما در این دو مقاله.
ناشناس
۱۷:۰۳ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
قطعا کودتای مخملی برنامه غرب بود.
بعضی ها ظاهرا اصلا تو باغ نیستند، کسی مدعی نیست که جریان اصلاحات طراح انقلاب مخملی بود، اما قطعا زمینه را برای انقلاب مخملی ایجاد کرد(خواسته با ناخواسته) و این انحراف بزرگ این جریان است. و لیدرهای این جریان به این دلیل حتی اگر ناخواسته باشد باید محاکمه شود.
ناشناس
۱۵:۴۷ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
خودتون رو خسته نکنید.جامعه ی ما به دو دسته تبدیل شده که از هیچ طرف احدی به سمت مقابل متمایل نمیشه.شما خود پیامبر رو هم بیارید و به این حامیان دولت بگید انقلاب مخملی در کار نبوده میگن دست نشانده ی امریکاست و به فکر منافعشه. تغییری اتفاق نمی افته ما به اعتقادات خودمون مطمئنیم و مخالفین ما بی اعتماد و بی اعتنا به هر توضیحی که دروغ هاشون رو به چالش میکشه.ممنون از وقت و حسن نیتتون.
ناشناس
۱۵:۴۳ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
باسلام راستی چطور شد که شعار مرگ بر روسیه دوباره رواج یافت آیا این شعار با ابقای دوباره محمود احمدی نزاد واقعیت دارد یا ادرس غلتی است...
ناشناس
۱۵:۳۴ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
با سلام نمیدانم چرا بعضیها کاسه داغتر از اش شده اند موقعی که غربیها خودشان اعتراف میکنند که هر کاری را میتوانسته اند برای ضربه زدن به ایران به کار بسته اند نمیدانم این فیلسوف نماها برای چه اینقدر سفسته میکنند خداوند عاقبت ما را با این گونه افراد خود بزرگ بین خیر بنماید
ناشناس
۱۵:۳۲ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
با سلام نمیدانم چرا بعضیها کاسه داغتر از اش شده اند موقعی که غربیها خودشان اعتراف میکنند که هر کاری را میتوانسته اند برای ضربه زدن به ایران به کار بسته اند نمیدانم این فیلسوف نماها برای چه اینقدر سفسته میکنند خداوند عاقبت ما را با این گونه افراد خود بزرگ بین خیر بنماید
ناشناس
۱۵:۳۱ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
ای بابا کو گوش شنوا ... برای ایجاد آرامش و جلب اعتماد مردم فقط در حال حاضر برای سرکوب طرف مقابل مدام دارند قصه بافی می کنند که این قصه ها ، قصه های تلخی است که سرانجام شومی دارد ، ایکاش بجای تهمت و افترا و سرکوب راه اندیشمندانه تری پیدا می کردند و دست از این راه حل های تندروی و غارنشینی بر می داشتند و مردم و دولت را با آموزه های اسلامی و محبتهای دینی آشتی میداند.
ناشناس
۱۵:۱۸ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
مهم این نیست که انقلاب مخملی است یا نه
مهم اینه که ایا مردم ان را می پذیرند یا نه مهم ا ینه دل خواهان چیه؟
ناشناس
۱۵:۱۰ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
براي نوع تحليل شما فقط بايد افسوس خورد. فقط يك مورد ادلائل شما را كه تحليل بكنيم متوجه ميشويم كه با چشمان بسته سخن پراكني ميكنيدآيا فيس بوك و توئيتر قدرت كمي به عنوان رسانه هستند آيا شبكه هاي ماهواره اي را به حساب نميآوريد آن هم به اين گستردگي؟
ناشناس
۱۴:۵۴ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
كليت بحث را قبول دارم اما در بعضي جاها لاپوشاني كرده ايد. مثلا همه مي دانيم كه facebook و تويتر و سايت هاي ديگر با اينكه فيلتر هستند، اما دانلود فيلتر شكن كار هر ننه قمري مي باشد! و اينكه بسياري از ايرانيان ماهواره دارند و bbc فارسي در اغتشاشات اخير، نقش كمي نداشته است. لذا جناح مخالف، از نظر رسانه كمبود زيادي هم نداشته است!
با تشكر
ناشناس
۱۴:۵۲ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
اینو به اون آقایونی بگید که میخواستند همچین کاری در ایران بکنند , اما اعتبار خودشونو بین مردم از دست دادند.
ناشناس
۱۴:۳۲ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
ضرورتا در همه این نوع حرکات همه مولفه ها یکسان نیستند
ناشناس
۱۴:۲۲ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
توحش نکنید...
مگر ما عمال روسیه هستیم که خادمان ملت را به انقلاب مخملی متهم می کنیم...!؟
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
هی نگید انقلاب مخملی بگویید کودتای مخملی. این حرکاتی که تحت نام انقلاب مخملی در کشورهای گوناگون به دست آمریکایی ها و شرکای غربی شان انجام شده و گاها هنوز میشود کودتاست نه انقلاب. در انقلاب همیشه سیستم حاکم به صورت ساختاری توسط توده های مردم تحت ستم و محروم و ضعیف جامعه تغییر داده میشود در حالیکه در این جنبشها اصلا بحث تغییر ساختاری نیست بلکه یک دولت کنار زده میشود و دولتی که باب میل آمریکا و غرب است به قدرت میرسد. عقبه این جنبشها هم اصلا توده های محروم و ضعیف مردم نیستند بلکه اقشار مرفه سرمایه دار بزرگ و متوسط هستند که منافعشان در اتحاد با آمریکا و غرب است.
ناشناس
۱۳:۵۳ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
همین که اخیرا گفتند درست است انقلاب مخملی پس از سال 1368 با نفوذ بی حد و حصر یک جریان فکری در تمامی ارکان مهم نظام شروع شد و در تاریخ 22/3/88 به موفقیت دست یافت
ناشناس
۱۳:۵۰ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
خواهشمند است كتابهايي را كه در ستاد آقاي موسوي پيدا شده نگاه كنيد، و اينقدر ساده لوح نباشيد، ساده لوحي با ادعاي بي طرفي و روشنفكري فرق دارد. اگر انقلاب مخملي نبود پس به ما بگوييد چه بود . انقلاب انتخاباتي بود!!!
ناشناس
۱۳:۴۳ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۴
یک بار پاسخ شما را دادم و عرض کردم این نشانه هایی که شما نام می برید اصالتی برای موضوع ندارد و می توان با هر روشی غیر از انقلاب مخملی تدارک همچین جریانی را نه تنها در ایران بلکه در خود امریکا نیز فراهم نمود اما صد افسوس که شما فقط نظر کابران را فقط برای نشان دادن آزاد بودن ظاهری خود در سایت قرار می دهید و حتی یک بار آنها را عمیق مطالعه نمی کنید .
شرمنده ام !
تعداد کاراکترهای مجاز:1200