وزير دادگستري دولت نهم در جديدترين يادداشت خود به نقطه وصل رئيس جمهور و آيتالله آملي لاريجاني در مراسم توديع و معارفه رئيس جديد قوه قضائيه اشاره كرده است.
غلامحسين الهام وزير دادگستري دولت نهم در جديدترين يادداشت خود با عنوان "كلمه حق و نقطه وصل " آورده است:
آيت الله آملي لاريجاني رئيس قوه قضائيه در نطق آغازين مسئوليت خطير خود كلماتي ايراد نمود كه در كلمه پنجم چنين تصريح كرد:
«بعد نظارتي در دستگاه قضايي كشور، امر بسيار مهمي است كه همه بدان اذعان دارند اين نظارت هم به نظارت دروني دستگاه مربوط ميشود و هم نظارت بيروني نسبت به قوه مجريه و ساير قوا. اگر تخلف يا فسادي از قاضي يا مسئولي ديده شود، چهره كل دستگاه ذيربط مخدوش ميگردد. همه مسئوليم در بهبود اين وضع تلاش كنيم. هيچكس نبايد جرأت كند و به خود حق دهد برخلاف قانون حكم كند و حقوق شهروندان را ضايع نمايد و آرامش و امنيت آنان را سلب كند و چنين كساني بايد بدانند كه دير يا زود به محكمه عدل فراخوانده ميشوند و حق مظلومان از آنان ستانده ميشود. بنده در همين جا اعلام ميدارم كه در اين راستا نسبت به احدي گذشت نخواهم كرد و بعون الله تعالي خاطيان را به دستگاه عدالت خواهم سپرد.»
«دولت در اجراي عدالت كمك و پشتيبان قوه قضائيه است. البته اجراي عدالت دشوار است چرا كه بلافاصله سفارشها، فشارها و فضاسازيها آغاز ميشود و اينكه گفته ميشود قاضي بايد داراي ويژگيهاي برجسته باشد به خاطر اين است كه تحت تأثير چنين فشارهايي قرار نگيرد البته خوشبختانه قضات مؤمن، شجاع و دلسوز در مجموعه دستگاه قضايي فراوان هستند.
والله ميارزد كه انسان در يك موضعي يك حكم خدا را براساس عدالت اجرا كند و جانش را در آن راه بگذارد چنين اقدامي بهتر از آن است كه صد سال در بالاترين مناصب حكومتي باشد اما جامعه از او انتظار عدالت نداشته باشد.»
آنچه در اين مراسم اتفاق افتاد زيباترين نقطه وصل اركان حكومت بود: رئيس قوه قضائيه گفت: «بعون الله تعالي خاطيان را به دستگاه عدالت خواهم سپرد.»
و رئيس قوه مجريه پاسخ داد: «والله ميارزد كه انسان در يك موضعي يك حكم خدا را براساس عدالت اجرا كند و جانش را در آن راه بگذارد.» اين يك اقتراح مبارك بود.
از اين كلمات برميآيد كه جامعه تشنه عدالت است و همگان اين نياز حياتي را دريافتهاند و اين خلأ در سطوح پائين جامعه نيست. در بالاها است. ايشان چه كساني هستند كه رئيس قوه قضائيه در فراز ديگري از نطق خود ميگويد: «مرد ميخواهد و صبر». و احمدينژاد فراتر ميرود و ميگويد:
«جان بايد داد.» اجراي حكم خدا، تا حد جان باختن پيش ميرود و البته والا و ارزشمند است.
مبادله اين كلمات اين آيه قرآن را تداعي ميكرد:
«ضرب الله مثلا رجلين احدهما ابكم لايقدر علي شيء و هو كل علي مولاه اينما يوجهه لايات بخير هل يستوي هو و من يأمر بالعدل و هو علي صراط مستقيم»
«نحل 76»
خداوند درباره 2 نفر مثل ميزند: يكي از آن دو گنگ مادرزاد است و قادر بر كاري نيست و از هر لحاظ سربار اربابش ميباشد. چنانكه او را دنبال هر كار و مأموريتي بفرستد خدمت مفيدي انجام نميدهد. آيا چنين شخصي با آنكس كه [بيان و زبان فصيح دارد] و در قضاوت به قسط و عدل حكم ميكند و بر راه راست مستقر است، برابرند؟