علاوه بر عوامل اقتصادي، وجود نقشهاى جنسيتى و دسترسى محدود زنان به منابع قدرت، آموزش و پرورش و منابع سودزا در فقر زنان تاثيرگذارند. در حالى كه فقر برمناسبات كل خانواده تاثير ميگذارد اما به دليل تقسيم جنسيتى كارها و مسووليتها اين زنان هستند كه بيشتر بار فقر را بر دوش ميكشند.
با توجه به تعاريفى كه در معاهدات بينالمللى از حقوق بشر آمده و در شرايطى كه نبود هر كدام از عوامل موجود در آن تعاريف به منزلهء فقر و يا آسيبپذيرتر بودن در برابر فقراست، فقر در ميان زنان به گونهاى متفاوت از مردان رواج يافته و آثار خود را نشان ميدهد.
زنان همچنين بنا بر ويژگيهاى جنسيتى نهادينهشده در ضمير خود و جامعه فقر را به گونهاى ديگر لمس ميكنند.