صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۵۲۰۷۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۱۹ - ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ - 04 August 2022
10 آموزۀ مدرن در قیام عاشورا- 5

قهرمان زن در کربلا

قیام عاشورا یک قهرمان اصلی و نقش‌های مکمل و فرعی ندارد. بلکه دو قهرمان اصلی دارد: تا ظهر عاشورا یک مرد که حسین بن علی است و از آن به بعد یک زن که زینب است.

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- پنجمین آموزه از قیام عاشورا که در دنیای مدرن هم قابل فهم است و در عین حال با آموزۀ قبلی پیوند دارد نقش زنان است و به صورت مصداقی و واقعی و تاریخی و مشخص: زینب.


   روایت‌های مذهبی معمولا مردانه است و در مواردی مانند تولد عیسی مسیح، مریم تنها مادر است که در دفاع از عصمت خود هم چاره‌ای ندارد که از فرزند یاری بگیرد.


   زن در دنیای سنت به سرعت به همسر و مادر تبدیل و به عنوان مادر شناخته‌ می‌شود.


   علی شریعتی در «فاطمه، فاطمه است» می‌خواهد همین را بگوید که برای دختر پیامبر و همسر علی و مادر بزرگان، شأن مستقل هم قایل شویم.


   با این حال در هم تنیده‌اند اما دربارۀ زینب اگرچه دختر او و خواهر امام حسین است اما به عنوان شخصیت مستقل و قهرمان کربلا شناخته می‌شود و فراموش نکنیم که او یک زن است.


  دقت کنیم که در جمهوری اسلامی هم روز پرستار را به مناسبت او نام گذاری کرده‌اند که یک شغل است و پرستاری امری مدرن به حساب می‌آید.


نام زنان را در قیام عاشورا فراوان می‌شنویم. زنانی که با تصویر سنتی که سست‌عنصر و اهل دنیا و فریب‌کارند به کلی تفاوت دارد و سیمای مدرنی از زن را ارایه می‌کند.


  این که زنی کاروان را هدایت کند ولو با توجیه بیماری مرد (‌امام سجاد) باشد فراتر از سنت است و خاصه سخن‌رانی او در حضور خلیفه در شام و این جملۀ تاریخی که «‌ما رأیت الا جمیلا»؛ جز زیبایی ندیدم.


  چنان که در بخش پیشین آمد اما نقش زینب فراتر از پرستاری و ناله‌های خواهرانه که پیام‌رسانی بوده است و این یک تصویر مدرن است از زن در جامعۀ آن روز که به قاعده باید بعد از چنان مصیبتی روزان و شبان را تنها با اشک و آه و حسرت سپری می‌کرد نه با پیام و سخن.


  زنان دیگر هم البته نقش‌آفرین بودند. از آنها که مردان خود را تشویق و تشجیع کردند یا سرزنش نکردند که چرا مانده اند تا آن که نخست خبر امام حسین و برادر را پرسید و بعد فرزند را و در فرهنگ سنتی نام زن را هم نباید در علن آورد یا باید به نسبت همسر و فرزند باشد اما در کربلا همان گونه که نام حسین و ابوالفضل را می‌آوریم از زینب هم می‌گوییم ودریغا که از نتایج رواج انواع مداحی در سال های اخیر یکی فروکاستن نقش زینب و محدود شدن به جنبه‌های احساسی است.


  در مثل مناقشه نیست و جماعت اهل مصادره و تملک باز خرده نگیرند و گمان نکنند که مقدسات خدشه دار می‌شود زیرا تنها برای توصیف است.


   در فیلم «سگ کشی» سکانس درخشانی است که سنگستانی‌ها از «گلرخ» قهرمان زن داستان می‌پرسند چرا به جای گریستن برای وضعیت خود فریاد می‌کشد و او با با بازی مژدۀ شمسایی پاسخ می‌دهد: "گریه‌هامان را کرده‌ایم و حالا وقت فریاد است".


   در کربلا مطابق تصور و تصویر سنتی زینب باید در سوگی چنین سترگ که ناگاه جهان را تاریک می‌بیند تنها ضجه کند و با اشک و آه بگذراند اما او هم می‌شکیبد هم می‌خروشد و هم سخن می‌گوید و به کربلا سیمایی زنانه و نه حتی مادرانه یا خواهرانه می‌بخشد.


   چندان که می‌توان گفت قیام عاشورا یک قهرمان اصلی و نقش‌های مکمل و فرعی ندارد. بلکه دو قهرمان اصلی دارد: تا ظهر عاشورا یک مرد که حسین بن علی است و از آن به بعد یک زن که زینب است و البته این تأکید به معنی نادیده انگاشتن نقش زنان هاشمی و غیر هاشمی نیست اما از آنان در کنار همسران‌شان یاد شده و در این گفتار بیشتر مراد نقش مستقل و افشاگر و راهبرانه و پیام رسانانۀ یک زن است که نمی‌شکند و تاب می‌آورد و حاکمیت یزید را به چالش می‌کشد.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200