آفتاب نوشت: زورآزمایی ایران و غرب بر سر پرونده هستهای با تصویب قطعنامه تحریم در شورای امنیت سازمان ملل متحد و اقدام متقابل مجلس در ملزم ساختن دولت به تجدید نظر در همکاریها با آژانس بینالمللی انرژی هستهای وارد مرحله خطیری شده است.
در چنین شرایطی استفاده از تمامی ابزارهای موجود برای پاسداری از منافع ملی نکتهای است که بیشک میبایست در دستور کار مسئولان دستگاه دیپلماسی قرار بگیرد. در این میان وجود جامعه نسبتا بزرگی از ایرانیان در خاک آمریکا پتانسیل بالقوهای برای تاثیر گذاری و تعدیل سیاستهای تندروانه کاخ سفید تلقی میشود که البته تاکنون چنانکه باید وشاید مورد توجه قرار نگرفته است. اگر این پتانسیل بالقوه و دست نخورده را بامیزان تاثیر لابی یهودی در سوق دادن سیاستهای واشینگتن به حمایت از اسراییل مقایسه کنیم به شکاف ژرفی که میان آنچه هست و آنچه میتواند باشد وجود دارد بیشتر پیمیبریم.
نباید از یاد برد که به اعتقاد بیشتر صاحب نظران در جهان امروز استفاده هوشمندانه از «دیپلماسی غیر رسمی» نقش بسیار پراهمیتی در پیشبرد و تحقق اهداف دیپلماسی رسمی دارد. «تریتا پارسی» رئیس شورای آمریکاییهای ایرانیتبار و استاد دانشگاه جانهاپکینز در گفتگویی قطعنامه تصویب شده را بوجود آورنده یک شرایط باخت-باخت در قبال برنامه هستهای ایران دانستهاست.
نظر به اهمیت موضوع آفتاب چکیدهای از این گفتگو را منتشر میکند:
من فکر میکنم آنچه اکنون اتفاق افتاده ورود به یک بازی باخت-باخت است که توان طرفین را به جای پیدا کردن راهحل و رسیدن به توافق، به این موضوع معطوف میکند که چگونه یک ضربه کاریتر به طرف مقابل وارد کنند. در این بازی هر طرفی که مقاومت بیشتری به خرج دهد و دیرتر خسته شود شانس بیشتری برای برندهشدن دارد. مطمئنا ایران بهخاطر سرسختی خود مجبور به تحمل فشارهای اقتصادی خواهد شد، ولی فراموش نکنید که ایالات متحده نیز در عراق شرایط بسیار دشواری دارد.
این قطعنامه شانس حل دیپلماتیک مسئله را به طور کامل از بین نبرده، ولی مطمئنا هزینه بازگشت به میز مذاکره را برای طرفین بیشتر کردهاست.
من فکر نمیکنم که این تحریمها لزوما تاثیر خاصی بر ایران داشته باشند، حتی از جهاتی می توان گفت اقدامات یکجانبه ایالات متحده در تحت فشار قراردادن بانکهای طرف معامله با ایران به نوبه خود میتواند از تحریمهای لحاظ شده در قطعنامه 1737 بسیار موثرتر باشد.
بله، ولی من فکر نمیکنم که جامعه جهانی با این اقدام(تصویب قطعنامه) گام موثری برای حل موضوع برداشته باشد. در شرایط کنونی دیپلماسی قربانی چرخه معیوب تهدیدها و تحریکات ایران و آمریکا علیه یکدیگر شده است.
درطرف ایران، شاید تحریکآمیزترین کاری که می توانست در این شرایط صورت گیرد برگزاری کنفرانس هولوکاست بود که قطعا از هیچنظر نمیتواند تاثیر مثبتی بر منافع این کشور بگذارد. در طرف مقابل آمریکاییها نیز همچنان از گفتگو با ایران در مورد عراق سرباز زده و عمدا نقش فوقالعادهای که ایران می تواند در برقراری ثبات و امنیت در عراق داشته باشد را نادیده میگیرند.
بله به شرطی که ابتدا دو چیز اتفاق بیافتد؛ اول اینکه غرب به طور آشکار اعلام کند که ایران حق دارد از تمامی جنبههای یک برنامههستهای صلحآمیز بهرهمند شود و مذاکرات بدون پیششرط را با این کشور را آغاز کند، دوم اینکه ایران بهجای دیپلماسی تحریکآمیز کنونی یک سیاست خردورزانه در مذاکرات داشتهباشد.
ما اکنون داخل یک چرخه افتادهایم. بله اگر تهران قطعنامه را نپذیرد شورای امنیت تا چند ماه دیگر دور دوم تحریمها علیه ایران را اعمال خواهد کرد.
از نظر من احتمال وقوع چنین چیزی کم است. من مطمئنم در داخل ایران عناصر تاثیرگذاری وجود دارند که خطرات در پیش گرفتن چنین رویکردی را درک می کنند، هرچند ممکن است در کوتاهمدت بازرسان IAEA با محدویتهایی در دسترسی به تاسیسات هستهای این کشور مواجه شوند اما به طور طبیعی در بلندمدت چنینچیزهایی اتفاق نخواهد افتاد.