صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۹۶۷۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۶ - ۱۶ آبان ۱۳۸۸ - 07 November 2009

انتقاد از شمس العماره

یکی از کاربران عصرایران با ارسال یادداشت زیر نوشت:
نمي‌دونستم بايد چطوري اين مسأله را مطرح كنم تا صدايم به بالادست‌ها برسد. براي همين تصميم گرفتم مسأله را با شما كه منتقد منصف و داراي بيننده‌هاي فراوان هستيد، مطرح كنم.

مسأله، سريال شمس العمارة است. مطمئنا سئوال‌هاي زيادي هم در ذهن شما ايجاد شده‌ است. من هر كاري كردم كه مثبت به اين سريال نگاه كنم نشد.
در اين سريال بنده چيزي جز مسائل زير نديدم:

1- مهمل گويي رحمت و زنش
2- مسخره بازي شكور و زنش
3- مصنوعي بازي كردن ليلا و ادا درآوردن
4- به مسخره گرفتن اسراف آب و برق به وسيله رحمت و اطرافيانش
5- به كار بردن اشتباه ضرب المثل‌ها توسط پري خانم
و بگذاريد دو مورد بسيار مهم را بگويم:
6- بي‌تفاوتي و بي‌قيدي رحمت براي ارتباط همسايه با دخترش و اجازه دادن به او براي راحت حرف زدن در مورد دخترش
7- باز بودن ارتباطات بين زن‌ها و مردها و مخصوصا ليلا و خواستگارانش كه حتي براي ليلا كادوي تولد مي‌گيرند و تبريك مي‌گويند در حالي كه هيچ عقد ازدواجي بسته نشده.

اين اولين باري است در صدا و سيما دست به چنين اقدام شنيع براي پاك كردن مرزهاي عفت و پاكي با زشتي و پليدي زده مي‌شود. گويا اين جا اروپا است و جامعه بناست به سمت بي‌قيدي و لاابالي گري نزول كند.

البته اين مسأله در صدا و سيما تبديل به جريان شده است. چند وقتي است سانسورهاي تلويزيون با مسامحه و مساهله بيش از پيش انجام مي‌شود. در بازي‌هاي واليبال و فوتبال در هنگامي كه تماشاگران نشان داده مي‌شوند سانسور به نحو كم‌رنگي انجام مي‌گيرد.

در صدا و سيما مرزهاي اخلاقي در حال شكسته شدن است. عمو پورنگ، به بچه‌ها اجازه گستاخي و پررويي مي‌دهد. رابطه مردان و زنان به شكل باز به طور گسترده نمايش داده مي‌شود.
مردم و مخصوصا جوانان را فيلم زده كرده‌اند در حالي كه اكثر فيلم‌ها خارجي است و اهداف اين فيلم‌ها با هم متفاوت و متباين است.

 خيلي از آنها آخرالزماني است كه القائات صهيونيستي و يهودي دارند. بگذريم. صدا و سيمايي كه بنا بود دانشگاه باشد به جاي اين كه براي علم فيلم بسازد، با جبهه و جنگ، طنز معنوي درست كند، رمان نويسان و داستان نويسان قدر را به كار گيرد تا فيلم‌نامه‌هاي اخلاقي اجتماعي و سياسي بنويسند، يا سياست‌گذاري با حساب و كتاب در مورد موضوعات مهم زندگي آدم‌ها داشته باشد و يا علم و معرفت را در صدر مهمات خود قرار دهد، گپ و گفت زن و مرد نامحرم، نمايش سريال‌هاي كم ارزش و بي‌محتوا، فيلم‌هاي خارجي متزاحم با عقايد مسلمين و مرزبندي كردن بين قرآن و اهل بيت با بقيه مسائل زندگي، را آموزش مي‌دهد.

 اين كه علم را محدود به شبكه چهار و هفت كنيم و بگوييم كه هر كس مي‌خواهد علم بياموزد به اين شبكه‌ها مراجعه كند بسيار كوته فكرانه و نابخردانه است؛ يا مثلا بگويد هر كس مي‌خواهد قرآن و حديث بياموزد برود شبكه قرآن. مسأله اين جاست كه صدا و سيما و متوليان اين مجموعه بزرگ، هنوز ارتباط وثيق علم و دين با زندگي عادي يك انسان را نفهميدند. براي همين هر وقت صحبت از اينها مي‌شود با مرزكشي خاصي از زندگي عادي صحبت مي‌شود. در حالي كه اينها جز زندگي عادي ما آدم‌ها نيستند.

صدا و سيما نبايد فكر كند كه اگر صد در صد طبق اميال بيننده‌هايش عمل كند موفق است! بلكه بايد دانشگاه باشد، بايد تربيت كند و اميال آدم‌ها را تغيير بدهد. صدا و سيماست كه مي‌تواند فكر آدم‌ها را يك جا تربيت كند. و بماند درد دل‌هايي از اين قبيل كه ما ظرفيت به اين عظمت داريم و در غفلت بزرگي به سر مي‌بريم. «اقترب للناس حسابهم و هم في غفلة معرضون»

در هر صورت از شما تقاضامندم كه به طور جدي و پيگيرانه به اين مسأله توجه كنيد و بپردازيد. صدا و سيما دارد منشأ شر مي‌شود به جاي اين كه منشأ خير باشد.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200