عصر ایران - در بحبوحه جنگ روسیه و اوکراین و در حالی که سران ناتو ، در ویلنیوس ، پایتخت لیتوانی ، در بررسی جنگ اوکراین ، به نام ایران در کنار کشور متجاوز (روسیه) اشاره کردند و خواستار عدم ارسال تجهیزات نظامی از سوی ایران به روسیه شدند، وزیر خارجه روس ها در کنار وزرای خارجه 6 کشور عربی حاشیه خلیج فارس ، بیانیه ضد ایرانی درباره ادعاهای امارات راجع به جزایر سه گانه را امضا کرد.
این وقاحت روسی ، البته دور از انتظار نبود و کسانی که روسیه و تاریخ روابطش را ایران را می شناسند، نیک می دانند که روسیه، هرگز دوستی قابل اعتماد نبوده است و هر آن که این کشور تعامل کند، باید حواسش به پشت سرش نیز باشد تا خنجر از پشت نخورد.
بی مناسبت نیست مروری بر تاریخ پرخیانت و آکنده از ظلم و ستم روس ها در قبال ایران داشته باشیم و در نهایت به یک جمع بندی برسیم:
در روابط ایران و روس نخست دو جنگ تاریخی دو کشور به یاد می آید که تلخ ترین مواجهه ایرانیان در عصر مدرن با دنیای بیرونی بود که روس ها با توپ آمده بودند و ایران واجد ارتش مجهز و متحدی نبود که از پس مهاجمان برآید و اگر واقع بینانه قضاوت کنیم باید بگوییم چه بسا اگر به همان تسلیم شهرهای قفقاز تن نمی دادیم تمام خاک ایران را توبره می کردند و تا تهران پیش می آمدند.
پس از آن نیز ماجرای رفتار موهن و تحقیر آمیز گریبایدوف قابل ذکر است که در ربودن زنان مسلمان گرجی با توجیه بازگرداندن آنان مشارکت کرد و مردم تحقیر شده در جنگ این یکی را تاب نیاوردند و مثله اش کردند و باز بخت با دربار قاجار یار بود که خود تزار هم می خواست از شر نمایشنامه نویس منتقد حکومت خلاص شود که او را به ماموریت تهران فرستادند و عذرخواهی رسمی هیات ایرانی ( با عضویت و دیپلماسی میرزا تقی خانی که هنوز امیر کبیر نشده بود) را پذیرفتند وگرنه اگر خشم می گرفتند و باز به سوی ایران و به خون خواهی وزیر مختار مقتول می تاختند معلوم نبود چه اتفاقی می افتاد.
این کارنامه چنان سیاه بود که در پی پیروزی بلشویک ها و برافتادن تزار، لنین از لغو قراردادهای ظالمانه گذشته خبر داد و به همین خاطر نگاه ایرانیان به همسایه شمالی تغییر کرد تاجایی که شاعران سرشناسی در ستایش لنین شعر سرودند! با این حال اندک زمانی بعدتر همین لنین متهم به معامله بر سر میرزا کوچک خان جنگلی شد و همین اتحاد شوروی در دوران جانشین لنین- استالین وارد خاک ایران شد و آذربایجان را مدتی در تصرف داشت.
آنچه در چند سطر زیر می خوانید ، تنها بخشی از کارنامه روس هاست در ایران:
در 29 ذیحجه سال 1329 هـ.ق سربازان روس که در تبریز مستقر شده بودند برای تعمیر سیم تلفن قصد رفتن به بالای بام شهربانی تبریز را داشتند كه با ممانعت یكی از پاسبانان شهربانی تا كسب دستور از مافوق مواجه شدند. بلافاصله افسر روس و چند تن از سربازان به طرف مأموران ایرانی تیراندازی كرده آنها را به قتل رساندند. از این زمان درگیریها در تبریز آغاز شد و مردم دست به مقابله زدند و هجوم گستاخانه روسها را پاسخ گفتند.
درگیریها و خشونت روسها به حدی شدید بود كه وزیر مختار ایران در لندن به وزارت خارجه انگلستان گزارش داد كه سپاهیان روس در تبریز 500 زن و كودك را قتل عام كردهاند.
بعد از این كشمكشها بود كه روسها چوبههای دار را برپا كردند و در روز دهم محرم 1330 هـ.ق، میرزا علی تبریزی ، مجتهد وطن پرست و مردم دوست آذربایجانی و جمع دیگری از آزادیخواهان از جمله خواهرزاده علی میسیو را اعدام كرده و بیرق خود را در بلندترین نقطه شهر نصب كردند.
روسها همزمان با وقایع تبریز، در رشت و انزلی نیز دست به كشتار مردم زدند.
نكراسوف كنسول روسها در رشت تعداد زیادی از آزادیخواهان را به كنسولگری احضار و پس از محاكمه فرمایشی آنان را اعدام كرد كه اكنون قبر چهار تن از آنان در حیاط بیمارستان پورسینای این شهر قرار دارد.
در جریان جنگ جهانی دوم نیز برغم آن که ایران اعلام بی طرفی کرده بود ، ارتش سرخ روس ها وارد ایران شد و بسیاری از شهرهای ایران را به اشغال خود در آورد.
این روسها بودند که در 29 مارس 1912 حرم مطهر حضرت رضا (ع) را به توپ بستند كه بر اثر این اقدام فجیع عدهای از مردم و زوار بیگناه ، كه در صحن مطهر اجتماع كرده بودند قتل عام شدند.
به توپ بستن مجلس ملی در دوران محمدعلی شاه قاجار نیز توسط ژنرال لیاخوف روسی صورت گرفت که لکه ننگی در تاریخ پارلمانی بود.
خاطره تلخ بعدی مربوط به رفتار شوروی در قبال دولت مصدق است. درست است مادام که استالین زنده بود آمریکایی ها حساب می بردند و یکی از دلایل کودتای 28 مرداد مرگ استالین و احساس گشاده دستی آمریکایی ها ذکر می شود اما قبل از آن با بهانه تراشی های مختلف ذخایر طلای ایران را در اختیار دولت ایران قرار ندادند. کاری که عکس آن را در قبال دولت کودتا انجام دادند.
از نمونه های بعد از انقلاب که می توانست روابط ایران و شوروی را دستخوش تلاطم و خشم و نفرت کند اما نکرد تحویل سلاح های روسی به عراق بود که رسما و علنا در جنگ با ایران قرار داشت. تا جایی که در یکی از دیدارهای آیت الله هاشمی رفسنجانی و سفیر شوروی در تهران آقای هاشمی به صراحت به او می گوید: «موشک های شماست که بر سر مردم ما می ریزد.»
ماجرای نیروگاه اتمی بوشهر نیز از جمله مظالم روس ها به ایرانیان است که دهه های متمادی چندین برابر وضعیت متعارف پول و انواع امتیازات را از ایران گرفتند تا یک نیروگاه تحویل دهند!
همین روس ها بودند که تمام قطعنامه های تحریمی ایران در شورای امنیت را به همراه سایر اعضای دائمی این شورا امضا کردند و ملت ایران را درگیر یکی از سخت ترین تنگناهای اقتصادی تاریخ شان کردند.
بدعهدی روس ها در فروش تجهیزات نظامی پیشرفته به ایران از s-400 تا سوخو -35 نیز قصه مکرر است.
در جریان مذاکرات منتهی به برجام نیز روس ها علیه ایران بودند به گونه ای که محمد جواد ظریف وزیر خارجه وقت ایران و مذاکره کننده ارشد ایران صراحتاً گفت که در مذاکرات، اولین ضربه را روسیه به ما زد.
و در آخرین پرده از نمایش سریالی خیانت های روسیه به ایران، وزیر خارجه این کشور در کنار وزرای خارجه 6 کشور عربی حاشیه خلیج فارس، بیانیه حمایت از تلاش های امارات در خصوص جزایر سه گانه (ابوموسی، تنب کوچک و تنب بزرگ) صادر کرد و کاری را که اسلافش با دار زدن پاسداران تمامیت ارضی ایران در تبریز انجام می دادند، در شکل و شمایل دیپلماتیک انجام داد.
با همه این بدعهدی ها، روابط ایران و روسیه هیچ گاه قطع نشد و نباید هم بشود ولی قصه اینجاست که نباید به حکومتی که خیانت و خنجر از پشت زدن، جوهره آن است؛ اعتماد کرد و با طناب آن به ته چاه رفت.
عقل سلیم می گوید روسیه ای که در کشاکش جنگ و در حالی که یکی از مهم ترین سلاح هایش به اذعان خود اوکراینی ها، پهپادهای انتحاری ایران است و در شرایط انزوای جهانی که ایران را به عنوان یکی از معدود دوستان، در کنارش دارد، این گونه بی پروا و وقیحانه علیه تمامیت ارضی ایران بیانیه می دهد، با گذر از این بحران، حتماً رفتارهای نامناسب تری در قبال ایران خواهد داشت.
هر جنگی روزی به پایان می رسد و جنگ روسیه و اوکراین نیز از این اصل، مستثنی نیست. زمانی که روس ها بخواهند با اوکراین و به معنای عام تر با غرب و ناتو ، تنش زدایی کنند، حتماً ایران را به عنوان بخشی از هزینه های جنگ قربانی خواهند کرد؛ هر مجرمی دنبال شریک جرم است.
تشدید فشار علیه ایران برای بهبود رابطه با غرب و نیز شریک کردن ایران در پرداخت غرامت نجومی جنگ اوکراین، از جمله پیش بینی های تلخ درباره فرجام اعتماد امروز به روس هاست؛ اعتمادی که تاوانش را ملت ایران خواهند داد.
البته این نوشتار در صدد تجویز روس ستیزی (و اعتماد به غرب) نیست. خوب یا بد ، ما در منطقه ای هستیم که خرسی هر چند فرتوت اما با مغزی قدر نشناش و خیانت پیشه و چنگال هایی اتمی زندگی می کند و باید با این هم محله ای نه چندان خوشایند، زیست مسالمت آمیز داشت ولی این به معنای آن نیست که آینده ایران را به دم این "خرس وحشی زخم خورده فرصت طلب" ببندیم.
سیاست شرق گرایی ایران، هر چند در اصل، خردمندانه است ولی اگر با بهسازی ارتباط با غرب متوازن نشود، بهره اش تماماً عاید شرق (مشخصاً روسیه و چین) خواهد بود چرا که ما را به چشم یک کشور تنها ، با " عمق استراتژیک ناچیز در روابط بین الملل " می بییند و به خود اجازه می دهند هر رفتاری با ما داشته باشند؛ یک روز ما را بازار اجناس بی کیفیت خود می کنند تا کارخانه های ضعیف خود را تقویت کنند و راه اندازی یک نیروگاه اتمی را دهه ها طول می دهند و چندین برابر پول می گیرند و روزی دیگر، با قربانی کردن ما از دیگران امتیاز می ستانند، درست مانند ماجرای بیانیه اخیر روسیه و 6 کشور حاشیه خلیج فارس که قاعدتاً روس ها معامله ای با اعراب کرده اند که این گونه علیه ایران موضع گرفته اند.
دنیای سیاست، از یک منظر، همانند یک زمین فوتبال است که برای کسب بهترین نتیجه، بازیکنان باید در همه جای زمین پخش شوند. اگر تیمی همه بازیکنانش را در یک نیمه زمین جمع کند، هرگز برنده نخواهد شد.
توازن سیاسی بین غرب و شرق ، کاری است که اغلب کشورهای جهان به ویژه در منطقه ما از ترک ها گرفته تا عرب ها ، انجامش می دهند و با گسترش زمین بازی، قدرت مانور خود را افزایش می دهند و از هر دو طرف، امتیاز می گیرند.
این متوازن سازی، همانند نان شب برای سیاست خارجی ایران لازم است.
به کسی گفتند: خبر بدی برایت داریم؛ پدرت مرده است، برخیز و لباس سیاه بپوش و ما با به قبرستان بیا تا دفن اش کنیم.
گفت: به نظرم اتفاقی افتاده که شما نمی خواهید به من بگویید! چیزی شده؟!
حالا حکایت ایران است و روسیه ؛ درباره خوی خیانت پیشگی روسیه ، این همه گزاره تاریخی و رویداد روز وجود دارد؛ منتظر خبر دیگری نباشید و نپرسید "چیزی شده؟".
روس ها در ماجرای اخیر علناً ایران را به کشورهای عربی خلیج فارس فروختند، هر چه سریع تر با احیای اصل " توازن بین شرق و غرب " در سیاست خارجی ایران در قبال روسیه تجدید نظر کنید و به ویژه در جنگ اوکراین ، حتی همراهی سیاسی نیز با این کشور نکنید چرا که ادامه این وضعیت و غش مطلق به سمت شرق، زیان فاحش برای ایران و ملت ایران و حتی نسل های بعدی ایران است.
ضرب المثل ایرانی " جلوی ضرر را از هر کجا بگیری منفعت است " ، اگر اینجا کاربرد نداشته باشد، پس کجا به کار می آید؟!
* بخش های تاریخی این نوشتار، 10 سال پیش در عصر ایران منتشر شده بود.
اندوه ایران خانوم کشت ما را....
سلام
می گویند: اثبات شیء ، نفی ما عدا نمی کند.
یعنی اثبات یک چیز، نافی چیزهای دیگر نیست.
مثلا اگر بگوییم و ثابت کنیم که روسیه جنایتکار است، معنایش این نیست که آمریکا جنایتکار نیست.
قطعا کارنامه آمریکا از ویتنام گرفته تا عرق و افغانستان و ایران، آکنده از جنایت است.
نکته اینجاست که نباید به دام یکی یا دامن دیگری بیفتیم. باید با متوازن سازی روابط با شرق و غرب، بتوانیم عمق استراتژیک سیاسی برای کشورمان ایجاد کنیم و بیشترین نفع را برای کشورمان ایجاد کنیم نه این که بازیگر میدان بازی روسیه یا چین یا آمریکا یا اروپا و دیگران باشیم.
موفق باشید
آمریکا هر بلایی خواسته سرمون اورده بعد شما پیشنهاد میدید باز گولشو بخوریم بعد روسیه ای که کلی تا حالا بهش صادرات داشتیم رو میخواید دشمن جا بزنید.
کاملا درست و هوشمندانه نوشته شده
باید اشاره کنم که چین هم مدتی قبل همین موضع رو بعد از جلسه با کشورهای عربی داشت و شاید مصلحت اندیشی و عدم واکنش مناسب ایران در آن زمان روسیه رو هم در این حد وقیح کرده، قطعا باید کاری کرد.
سپاس از مقاله خوبیتون
دست مریزاد گل گفتی
اینم شد روز فوت مهسا امینی که با تکرار یه خبر در رسانه و همراه با بیانیه تحریک آمیز اغتشاش رو شروع کردید
زمان اغتشاش چی منافع ملی و تمامیت ارضی به خطر نیفتاده بود؟
حقیقت اینه شماها دلسوز نیستید دنبال منافع خودتونید و دائم دنبال تحریک افکار دیگران هستید
سلام
یک سوال از شما داریم: اگر بیانیه مشکلی نداشت و صرفا یک موج رسانه ای است، چرا وزارت خارجه ایران، سفیر روسیه را احضار و نسبت به بیانیه اعتراض کرد؟ آنها هم نخوانده اند؟
خیلی بد است یک ایرانی بخواهد اقدام ضد ایرانی یک کشور خارجی را ماستمالی کند.
سلامت باشید
این موضوعات رو طی این دهه ی اخیر از کتابهای تاریخ حذف کردن.
کتاب "قحطی سرخ" پرونده ی سیاه روسیه ی روسیاه در اوکراین هست. توصیه میکنم بخونیدش.
ولی با تمامی خباثت روسیه من گله از انها ندارم کشور بیگانه است و بفکر منافع خود تمام درد و رنج ما از دست مسولان است نه خودشان توانایی تصمیم گیری درست ندارن نه به حرف دلسوزان ارزشی قائل میشوند
می دانم چاپ نمی کنید ( همانند سانسورچی های ارشاد) اما گفتنی هارا باید گفت.
تاریخ تصویری ارتباط با روسیه . بسیار عالی
احسنت به اين نوشتار عالي بود انشااله مسئولين اگر واقعا ايراني هستند و ايران را دوست دارند مغزشون رو بكار بندازن تا اينقدر ملت ايران صدمه نبينه
این توصیف غلط است چون شمیر از رو بسته ده
مطلبی که در مقاله نبود،فروش سلاح های مخرب و هواپیماهای پیشرفته به عراق توسط همین روسیه جنایتکار بود که هزاران نفر از مردم مظلوم ایران را کشته و مجروح کردند.
در حال حاضر هم سلاح ها و پهبادهای ایران که باید در دفاع از تمامیت ارضی ایران بکارگیری شوند بر علیه اکراین بکار گرفته می شود
سلام
بیانیه ، حمایت از موضع امارات است که خواستار ارجاع پرونده به دادگاه بین المللی یا مذاکره در این باره است. در واقع روس همانند اماراتی ها خواستار آن شده اند که ایران درباره بخشی از خاک خود مذاکره کند. مثل این می ماند که ایران بگوید امارات درباره مالکیت ایران بر دوبی با ایران مذاکره کند.
اگر بیانیه واقعا مشکلی نداشته، چرا وزارت خارجه ایران، سفیر روسیه را احضار و به این بیانیه اعتراض کرده است؟!
مطلب را هم به درستی نخوانده اید که نوشته اید "سریع نسخه قطع روابط رو مستقیم و غیر مستقیم می پیچید" ؛ حال ان که صریحا و به زبان سلیس فارسی نوشته ایم که نباید با هیچ طرفی قطع رابطه کرد.
اگر روس ها امروز عیله تمامیت ارضی ایران بیانیه می دهند یا آمریکایی ها به خود اجازه می دهند کارهایی که نوشته اید را علیه ایران انجام دهند، به خاطر این است که هنوز نتوانسته ایم روابط مستحکمی با قطب های قدرت در دنیا داشته باشیم.
ما معتقدیم نه باید با روس ها قطع رابطه و دشمنی کرد نه با آمریکا و اروپا. بلکه باید با هر دو طرف رابطه متوازن داشت تا فضای بیشتری برای بازی های دیپلماتیک داشته باشیم. عربستان را نگاه کنید که یک سلام به شرق می گوید و از غرب امتیاز می گیرد و یک گام به سمت غرب بر می دارد و از شرق امتیاز می گیرد.
اگر فقط در یک طرف زمین بازی کنیم، فقط خودمان را محدود کرده ایم.
سلامت باشید
ما بدمون بیاد یا نه، روسیه به منافع ملی خودش فکر میکنه.
چین رو در نظر بگیرین. ما یک کلمه در محکومیت سرکوب مسلمانان چین نمی گیم. حرف از سرکوب تبت نمی زنیم. از سیاستِ "چین واحد" پکن در مسئلۀ تایوان حمایت می کنیم. اما چین حاکمیت ایران رو بر جزایر سه گانه به رسمیت نمی شناسه. منافع ملی چین اقتضا می کنه دل اعراب خلیج فارس رو هم به دست بیاره.
آیا غرب بهتره؟ اکثریت عمدۀ سیاستمداران غربی از "خلیج" صحبت می کنن. کلمه ای در محکومیت صدام در جنگ علیه ایران نگفتن. حمایتش هم کردن. حالا ما بگیم بی معرفتن. خب که چی؟
وقتی قطر در شرکت های خیلی مهم آلمان سهام عمده داره، ما انتظار معرفت از دولت آلمان داریم چون چندتخته فرش و چند خروار پسته و برگ زردآلو از ایران وارد می کنن؟
میاد روزی، گرچه نزدیک نیست، که روسیه و آمریکا دوباره تشنج زدایی می کنن و مایی که از درخت اونقدر بالا رفتیم که تنهایی نمی تونیم بیام پایین، باز باید منتظر کشوری مثل چین بمونیم و بهش باج بدیم تا دستمون رو بگیره.
متأسفانه در سیاست بین المللی اخلاق جایی نداره.
برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است
یعنی اینقدر ذوب در پوتینن !؟
اونوقت ایرانی هستید ؟
مزدور و مواجب بگیر روسیه هستید ؟
آدم معتقد وارزشی خودتونو میدونید ؟