صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۰۴۰۷۸
تعداد نظرات: ۲۴ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۹ - ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - 21 August 2023
هفتادمین سال‌گرد کودتا؛ پاسخ به سؤالات و ابهامات- 6

اگر مصدق سرنگون نمی‌شد سلطنت در ایران باقی می‌ماند یا نه؟

کسانی که می گویند اگر کودتا شکست می خورد ایران کمونیستی می‌شد نقش آقای بروجردی را نادیده می‌گیرند و آنها که می گویند جمهوری می‌شد فراموش می‌کنند مصدق مشروطه خواه بوده.

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- به مناسبت هفتادمین سالگرد کودتای 28 مرداد 1332 و در 5 یادداشت به 5 پرسش در این باره پاسخ دادیم. اگر چه مناسبت هفتادمین سالگرد سپری شده اما به احترام مخاطبانی که در بخش نظرات پرسیده بودند اگر دکتر مصدق سرنگون نمی شد شکل حکومت در غیاب شاه چگونه می‌شد،  این پرسش را هم آورده ایم چندان که در یک نوبت قول پاسخ داده شده بود.


سؤال این است  با توجه به این که شاه 25 مرداد 1332 رفته بود و ولیعهدی هم در کار نبود آیا در صورت شکست کودتای 28 مرداد و استمرار حضور دکتر مصدق از شاه می‌خواست برگردد و فقط نمادین سلطنت کند یا سلطنت به کل برمی‌افتاد و حکومتی دیگر برقرار می‌شد و شاهد تأسیس جمهوری بودیم؟ اگر جمهوری چه نوع؟ چمهوری لیبرال و سکولار یا کمونیستی؟


  هر چند در "اگر" نتوان نشست و تاریخ را با حدسیات نمی‌توان تحلیل کرد و در دل هر اگری هم اگری دیگر نهفته است اما به هر رو این پرسش مطرح است و به بهانۀ آن می‌توان نکاتی را بررسید.


در اندیشۀ پاسخ به آن دیدم آقای بیژن اشتری مترجم مشهور آثاری دربارۀ رهبران مارکسیسم و دیکتاتورهای قرن بیستم نیز به همین موضوع پرداخته با این باور که در این صورت کمونیست‌ها قدرت را در دست می‌گرفتند.


او نوشته است: 


 «دوستداران دکتر مصدق و کلاً دموکراسی‌خواهان معتقدند در این صورت یک نظام دموکراتیک ملی در ایران برقرار می شد و کشور در مسیر آزادی و رفاه قرار می‌گرفت. به نظرم این دیدگاه بیش از حد خوش‌بینانه است. برقراری یک حکومت دموکراتیک در ایران آن زمان به‌نظرم ناممکن بود. دموکراسی پیش‌شرط‌هایی دارد که در ایران 70 سال پیش فراهم نبود. خود دکتر مصدق هم بیش از آن که سیاست‌مداری دموکرات باشد سیاست‌مداری انگلیس‌ستیز بود و محبوبیت او هم در واقع بیشتر به خاطر همین به اصطلاح استعمارستیزی‌اش بود تا دموکراسی‌خواهی‌اش.


 حالا فرض کنید مصدق موفق می‌شد شاه را کنار بزند و حاکم کشور شود. بیایید به صحنهٔ سیاسی کشور در آن زمان نگاه کنیم: حزب توده بی‌هیچ شک و تردیدی قدرت‌مندترین تشکل سیاسی در کشور است. این حزب با سازمان‌دهی قوی در سراسر کشور نه تنها در بین مردم و کارگران بلکه در بین روشن‌فکران بیشترین طرفدار را دارد. هیچ عرصهٔ اجتماعی و سیاسی نیست که حزب در آن نفوذ نکرده باشد. از همهٔ این‌ها مهم‌تر ، سازمان مخفی نظامی حزب در ارتش بسیار قدرتمند است؛ حداقل هفتصد افسر توده‌ای در این سازمان عضویت دارند. این در حالی است که نیروهای ملی متفرق‌اند. 


 با توجه به همهٔ این واقعیت‌ها، دکتر مصدق فقط در صورتی می‌توانست به حکومت خود ادامه دهد که با حزب توده وارد یک حکومت ائتلافی شود و حتماً می‌دانید که حکومت ائتلافی اولین شگرد غصب قدرت توسط کمونیست‌هاست. به احتمال زیاد در ابتدا چند منصب وزارتی غیر مهم به حزب توده داده می‌شد اما پس از مدتی، به دلیل آشوب‌ها و آشفتگی‌هایی که توده‌ای‌ها در کشور به وجود می‌آوردند (شگرد دوم کمونیست‌های آمادهٔ غصب قدرت) مناصب کلیدی کابینه به توده‌ای‌ها داده می‌شد و نهایتاً خود دکتر مصدق هم کنار زده می‌شد و حکومت کمونیستی ایران برقرار می‌شد. ناگفته پیداست که سازمان مخفی نظامی حزب هم گسترش بیشتری می‌یافت و همزمان کلیت ارتش و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را هم مال خود می‌کرد و خلاصه نهایتاً ایران تبدیل می‌شد به یکی از اقمار اتحاد شوروی...» 


  به نظر می‌رسد این تحلیل  هم واقع‌بینانه نیست. چرا که:


اولا: نقش افسران حزب توده زیاده از حد بزرگ شده است. این بزرگ نمایی در واقع برای توجیه کودتا و همراه ساختن نیروهای مذهبی و روحانیون با کودتا بوده است. ضمن این که در رده‌های بالای ارتش هم قرار نداشتند. 


ثانیا: در این تحلیل حضور آیت‌الله بروجردی به عنوان مرجع تام شیعیان نادیده انگاشته شده است. در خاطرات آیت‌الله منتظری آمده صبح روز بعد از کودتا نزد آقای بروجردی بوده و دیده طلبه‌ای در آن جمع از سقوط دولت دکتر مصدق خبر داده و طلبه ای دیگر تا شنیده بلافاصله سجده شکر به جا آورده و آیت‌الله هم دیده اما واکنش منفی نشان نداده است. بنا‌بر این روشن است که مراجع و روحانیت نه زیر بار حکومت کمونیستی می‌رفتند نه ائتلاف با حزب توده. یکی از دلایل روحانیونی چون آیت‌الله بهبهانی و سکوت یا رضایت آیت‌الله کاشانی بیم به قدرت رسیدن کمونیست‌ها بوده است.


   این سخن واعظ شهیر شهر ( حجت الاسلام محمد تقی فلسفی) در مسجد سید عزیز الله تهران بعد از 70 سال در سینۀ تاریخ ثبت شده که " مورچه‌ها شاه دارند، زنبورها هم شاه دارند. مگر می‌شود مملکت شاه نداشته باشد؟" آقای فلسفی البته بعد از 15 خرداد 1342 از شاه فاصله گرفت ولی دیدگاه غالب روحانیت سنتی در دهۀ 30 همین بوده است.


  سوم: آیا دو گزاره بالا به این معنی است که با خروج شاه و بازگشت مصدق در ایران به جای سلطنت یک جمهوری سکولار یا جمهوری لیبرال برپا می شد؟ 


  نه، منظور این نیست. به دو دلیل. دلیل نخست همان مخالفت مراجع و روحانیت با جمهوری که یک بار در دوران رضاشاه هم ابراز شده بود. دوم اما خود مصدق که به هیچ وجه جمهوری‌خواه نبود و با ریشه و نسب قاجاری و تربیت  اشرافی و کلاسیک به سلطنت مشروطه باور داشت و پدر و پسر را هم نصیحت می‌کرد سلطنت کنند نه حکومت.


  گفته شده در غیاب شاه مصدق با علامه علی اکبر دهخدا صحبت کرده بود تا شورای سلطنت تشکیل و او رییس آن شود. این شورا البته عملا تحقق نیافت اما همین نشان می دهد مصدق مطلقا دنبال جمهوری نبوده. این پرسش اما باقی است که در سلطنت مورد نظر او شاه بعدی را از کجا می‌آورند؟ خود محمد رضا شاه را از ایتالیا برمی‌گرداندند تا برگردد و مثل سابق و رام و آرام و نمادین سلطنت کند؟ یا از او می‌خواستند مانند احمد شاه به گردش در اروپا بپردازد؟  یا شورای سلطنت تشکیل می‌شده؟ آن وقت این شورا تا کی مسؤولیت داشت؟


هیچ‌کس نمی‌تواند به این پرسش‌ها به دقت پاسخ دهد چون فکتی در دست نیست و همه در حد حدس است. 


با این حال می‌توان با قاطعیت گفت کمونیست ها بختی نداشتند و خود مصدق هم به دنبال جمهوری نبود. مسیر تاریخ البته آن گونه که تصور می‌کنیم و مطابق برنامه و طرح قبلی پیش نمی‌رود و اندیشیدن به این پرسش ولو به نتیجه قطعی نینجامد ذهن را به تکاپو وامی دارد.


موضوع را از وجهی دیگر و البته این یکی جانب‌دارانه هم می‌توان دید. آن هم این که چرا می گوییم اگر مصدق پیروز می شد؟ مگر پیروزی تنها در ظاهر است؟ همین که بعد از 70 سال دربارۀ دولتی دو سال و چند ماهه این همه بحث و نظر در گرفته نشان می‌دهد شکست به معنی نابودی یک ایده نبوده است. چندان که خود شاه در ماه‌های آخر دست به دامان شاپور بختیار شد که خود را از دوست‌داران مصدق معرفی می‌کرد و علاقه و ارادتی به شاه نداشت.

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۲۴
در انتظار بررسی: ۱۵
غیر قابل انتشار: ۰
علی
۱۱:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۱
اصلا امکان پیروزی مصدق وجود نداشت. ایشان درصورت مخالفت با شاه، برای بقا در ریاست فقط دو راه در پیش داشت: ائتلاف با حزب توده و شوروی. ائتلاف با روحانیت و نیروهای مذهبی (آنچه در ۳۰ تیر رخ داد). سوابق مبارزاتی کشور از قبل از مشروطه نشان میدهد تضعیف یا سرنگونی سلطنت صرفا با کمک شوروی و کمونیستها(مثل جریان آذربایجان) و یا اقدام مذهبی ها (مثل مشروطه، سقوط قوام و روی کار آمدن مصدق، ۱۵ خرداد، انقلاب اسلامی۵۷ و ...) انجام شد و مصدق به لحاظ اعتقادی با هیچکدام از ایندو نمیتوانست همراه شود.
ناشناس
۱۱:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۱
اگر کودتای مصدق پیروز میشد االان ۷۰ سال عقبتر بودیم و یه چیزی شبیه سودان و یمن و بولیوی و اینا
ناشناس
۰۵:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۱
مصدق جرات اعلام جمهوری نداشت و ایران رو 50 سال عقب برد، خدایش نیامرزد
علی
۰۰:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۱
همین میشد که بعد شاه شد
ناشناس
۲۳:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
تحلیل تاریخی بسیار خوبی بود مرور وقایع تاریخی کار ارزشمند و مفیدی است .. ملتی که تاریخ نمی‌خواند ناگزیر به تکرار تاریخ خواهد بود ..
امیر
۲۳:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
تمام این حرفها بهانه است . حتی اگر در آن زمان شوروی وجود نداشت و نظام تک قطبی در جهان حاکم بود ، باز هم مصدق را سرنگون میکردند . غرب ذاتا دشمن دموکراسی است .
ناشناس
۲۲:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
کشورتجزیه‌میشد
حسن
۲۲:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
من احتمال میدم یک چیزی شبیه حکومت انگلیس میشد که درونش شاه مثلاً همه کارست ولی مجلس مشروطه و نخست وزیر حرف اولو و اخرو می زنن
ناشناس
۲۱:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
استاد خدیر با تشکر از مطالب مفیدتان لطفا یک شماره هم به این اختصاص دهید که چرا مردم در ۲۸ مرداد به میدان نیامدند
ایران
۲۱:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
اگر کودتای مصدق پیروز میشد همان اتفاقی که واسه مصدقیون( بازرگان و کابینه اش) در ۵۷ افتاد می‌افتاد!!!!
ناشناس
۲۱:۰۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
تا وقتی که فقط به فقط مصدق وشاه به عنوان تنها عوامل دوطرف مناقشه نگریسته شود ونقش اطرافیان آنها مثل دکتر فاطمی.حسین مکی.مظفر بقایی وووووپرداخته نشود قطعات پازل 28 مرداد کامل نخواهد شد. انگلیس وامریکا فقط شرایط بوجود امده را به نفع خود مدیریت کردند
ناصر
۲۰:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
البته در جائی هم خواندم که مصدق کمی میل به شوروی آنزمان داشت
ناشناس
۲۰:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
خدیرا جان

"فکت" یا حقیقت ؟!

فارسی را پاس بداریم.
ناشناس
۱۹:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
احتمالا شاید ایران تجزیه میشد شمال دست روس‌ها جنوب دست انگليس و آمریکا چون ابرقدرت ها ایران را ول نمی کردند
سیامک
۱۹:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
جناب خدیر عزیز بیایید و دست از سر ... این 28 مرداد بردارید . به قول محمد قائد "کشت ما را این دانته شما" . دست کم برای تنوع هم که شده خوانندگان سایت را به مقالات دو بزرگوار آقایان داریوش بایندر و فریدون مجلسی مندرج در روزنامه دنیای اقتصاد شنبه 28 مرداد 1402 ارجاع دهید .خدمت شما و همه دوستان ارادت دارم .
عصر ایران به احترام مخاطبان و سوالات آنان است.اگر این نوشته نبود کی و چگونه از نظر شما آگاه می شدیم. واقعا این پرسش ذهن رابه تکاپو وامی دارد و مطلقا بحث تعصب نیست. فرض کنید از خود شما بپرسند. چه حدس می زنید؟
ناشناس
۱۸:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
اگر مصدق پیروز میشد اردوغان ایران میشد البته دمکرات تر و روشنفکرتر از اردوغان
ناشناس
۱۸:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
فکر منو مشغول کردی آقای خدیر. واقعن اگه کودتا شکست می خورد مصدق چی کار میکرد؟ به شاه میگفت برگرده؟ در حالی که اون رفتارها را کرده بود؟ اعلام جمهوری می کرد؟ در حالی که خودش مشروطه خواه بود و خودتون نوشتین قرآن مهر کرده به مشروطه وفاداره. چی میشد واقعا؟ چرا تا حالا ننوشته بودین. البته همین رو هم که نوشتین حواسم پرت شده!!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
حالا شما خودشو خیلی ناراحت نکن. اتفاق نیفتاده که. یه سوآل و یه احتمال رو مطرح کردن. به نظرم مصدق به شاه می گفت برگرد و سلطنتت رو بکن مثل سابق و مثل سال 31 قبل 9 اسفند
گیج
۱۸:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
اکثریت آقایان روحانیون با نفوذ بیش از همه سلطنت میخواستند و آنرا ودیعه اللهی تلقی میکردند و در مقابل آنها مصدق و یارانش بیش از مشروطه نمیتوانستند بخواهند
ناشناس
۱۸:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
موسی غنی نژاد گفته مصدق طرفدار شوروی کمونیستی انزمان بود.درست است ایا؟
عصر ایران نه. مصدق گمان می کرد آمریکا سیاست متفاوتی به نسبت انگلستان اتخاذ می کند و از مذاکره با هری ترومن هم این گونه برداشت می کرد و روی کار امدن آیزنهاور بداقبالی او بود.
ناشناس
۱۷:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
من نمی دانم که در صورت سرنگونی شاه ، توده ای ها حکومت را به دست می گرفتند یا ملی ها اما این را می دانم که تا زمان سقوط دیوار برلین ، هر اتفاق سیاسی که در کشورهای جهان رخ داده به خواست و اراده یکی از دو ابرقدرت بوده و هیچ موردی را پیدا نمی کنید که نیروی سوم یا نیروی ملی توانسته باشد بر بلوک شرق و غرب پیروز شود .
به فرض هم که شاه را برکنار می کردند ، آیا دولت های شرق و غرب اجازه می دادند ایران خارج از دایره قدرت آنها بماند ، روزی و سالی از پیروزی مصدق نمی گذشت که دوباره با یک جنگ یا کودتا ، ایران را به مدار متفقین باز می گرداندند.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۱:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۱
انقلاب اسلامی ایران پیش از سقوط دیوار برلین به پیروزی رسید و مورد تایید هیچیک از ابرقدرتهای زمان خویش نبود.
ناشناس
| |
۱۷:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۱
همین طرز فکر شماست که ایران رو عقب نگه داشته دنبال مقصر گشتن همه جای دنیا به جز خود ! چرا فقط با ایران مشکل دارند این همه کشور تغییرات سیاسی مثبت داشتند اگر خودشون بخوان . همون مصدق و انقلابیون مشروطه به تقلید از غرب با این مفاهیم آشنا شدند و امروز من و شما با اینترنت آگاه شدیم وگرنه هنوز طرز فکرمون قاجاری بود یکی از دلیل متحد نشدن ملت ها همین مقصر دونستن مطلق بقیست .
جمشید سرورامینی
۱۷:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
یکی دو نکته در نظر گرفته نشده است و آن نقش شوروی سابق و جنگ سرد در آن زمان بوده است.
آیا شوروی سابق ساکت می ماند و نظاره گر اتفاقات می شد؟
تعداد کاراکترهای مجاز:1200