صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۱۸۳۲۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۸ - ۲۵ آبان ۱۴۰۲ - 16 November 2023

اسراییل و انتقام قربانیان: چشم در برابر چشم نه؛ به ازای هر نفر 10 یا 30 نفر

این تحلیل را مروان بشاره تحلیل‌گر ارشد الجزیره نوشته. یک چهره شناخته شده در تحلیل سیاست خارجیِ ایالات متحده و خاورمیانه او استاد پیشینِ روابط بین‌الملل در دانشگاه آمریکایی پاریس بوده است. 

منبع: الجزیره  
تاریخ انتشار: ۹ نوامبر ۲۰۲۳     
نویسنده: مروان بشاره 
مترجم: لیلا احمدی 
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 
دربارۀ نویسنده: مروان بشاره، تحلیل‌گر ارشد الجزیره است که در باب تحولات سیاسی بین‌المللی می‌نویسد. بشاره مرجعی موثق،شناخته‌شده و قابل‌توجه در تحلیل سیاست خارجیِ ایالات متحده، خاورمیانه و امور استراتژیکِ بین‌المللی است. او استاد پیشینِ روابط بین‌الملل در دانشگاه آمریکایی پاریس بوده است. 
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 
   عصر ایران- خشونت و مرگ در مناطق استعماری، رخدادی اتفاقی نیست. داستان فرانسوی‌ها در الجزایر، هلندی‌ها در اندونزی و آفریقای جنوبی، بلژیکی‌ها در کنگو، اسپانیایی‌ها در آمریکای جنوبی و اروپایی‌ها در آمریکای شمالی گویای تصادفی‌نبودنِ استعمار و شباهت رخدادها به یکدیگر است. صهیونیست‌ها نیز بومیان این سرزمین را پیش‌درآمد یا دستمایه‌ای برای گناه، ‌قساوت، سرکوب و خشونت روزافزون قرار داده‌اند.

  اما استعمار را نباید با یهودیت خلط کرد. به‌هرنحو یهودیان از نظر تاریخی سده‌ها قربانی نژادپرستی بوده‌اند و بسیاری از آ‌ن‌ها اندیشۀ ضداستعماری دارند. 
 
  دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸، بر فراز ویرانه‌های ملتی فلسطینی‌ تأسیس شد و پس از پاک‌سازی قومیِ هفتصد و پنجاه هزار نفر از مردم این سرزمین به کشوری با اکثریت یهودی مبدل گشت. 

  اسرائیل از آن زمان تاکنون امنیت خود را با سرکوب دولتی، اشغال نظامی، جنگ‌های خونین و کشتارهای بی‌امان علیه غیرنظامیان حفظ کرده است. 
 
  ناصره، زادگاه من، از معدود شهرهایی است که از پاک‌سازی قومی در امان ماند، زیرا فرماندۀ نظامی، بنجامین دانکلمن، یهودیِ کانادایی که رهبری تیپ هفتم ارتش اسرائیل را برعهده داشت، از دستور مافوق خود برای تخلیه و پاک‌سازیِ این شهر با اکثریت مسیحی‌ امتناع ورزید. دانکلمن بعدها در خاطراتش نوشت این سرپیچی عمدتاً به دلیل ترس از عواقب بین‌المللی بوده است. 
 
شانس با حدود ۴۰۰ شهر و روستای فلسطینیِ دیگر یار نبوده است. همۀ آنها خالی از سکنه شدند و بیشترشان به طور کامل از بین رفتند.

خیلی از ساکنان این مناطق را کشتند، خیلی‌ها را بیرون راندند، اموالشان تخریب و مصادره شد و به آنها اسامی جدید عبری اطلاق کردند.   
 
مِرون بِنوِنیستی، دانشمند علوم سیاسی اسرائیلی، در کتاب خود با عنوان «منظرۀ مقدس: تاریخ مدفونِ سرزمین مقدس» از سال ۱۹۴۸ چنین نوشته است: «جهان متمدن از اواخر قرون وسطی شاهد تصرف عمدۀ اماکن مقدس نبوده است. جامعۀ دینی را فاتحانِ سرزمینی به زیر کشیده‌اند.» 
 
  اسرائیل از آن زمان، بی‌اعتنا به رهبری خود یا فلسطینی‌ها، چشم به مردم دوخته است. مردم فلسطین از نظر اسرائیل دشمنان داخلی هستند که باید ریشه‌کن شوند. این مردم را تهدید جمعیتی قلمداد می‌کنند و می‌گویند باید از بین بروند. 

  تصادفی نیست که اسرائیل از زمانی که روی کار آمده، رژیم سرکوبگرِ «برتری یهود» را ایجاد کرده است. این رژیم پس از جنگ و اشغال ۱۹۶۷ در کل فلسطین تاریخی از رود اردن تا دریای مدیترانه گسترش یافت. به همین علت است که فلسطینی‌ها در شعارهایشان فریاد می‌زنند: «از رودخانه تا دریا، فلسطین آزاد خواهد شد». 
 
  اسرائیل طی چندین دهۀ متمادی از حملات نامتناسبی استفاده کرده و کشتار بی‌شماری علیه غیرنظامیان فلسطینی با عناوین انتقام، مجازات و بازدارندگی انجام داده است. ماه گذشته، فلسطینی‌ها هفتادمین سالگرد "کشتار قبیه" را گرامی داشتند، جایی که در انتقام حملۀ فلسطین به شهرک‌های اسرائیلی (که منجر به کشته شدن سه نفر از جمله دو کودک شد)، نیروهای اسرائیلی به رهبری آریل شارون به روستای کرانۀ باختری حمله کردند و در جریان این انتقام‌گیریِ نامتناسب، حدود ۲۰۰۰ سکنه و ۶۹ فلسطینی (که اکثراً زن و کودک بودند) قتل‌عام شدند. 
 
  همین منش انتقام‌جویانه بعدها در غزه اعمال شد و نوعی استراتژی بازدارنده است که با هدف آسیب‌رساندن به غیرنظامیان به منظور فاصله‌گرفتن از رهبران و گروه‌های نیابتی صورت می‌گیرد. 

  حالا دستگاه تبلیغاتی اسرائیل مشغول ساخت و پاختِ فریادهای خشم و نومیدیِ ساکنان غزه است که حماس را به خاطر تحمیل خشم اسرائیل بر آنها سرزنش می‌کنند. 
 
  اسرائیل هرگز رویکرد «چشم در برابر چشم» را در رویارویی با فلسطینی‌ها نمی پذیرد. این کشور در مورد تلفاتِ غیرنظامی خود در مقابل تلفات غیرنظامیِ فلسطینی بر نسبت ۱ به ۱۰ یا ۳۰ اصرار دارد. از این رو، غیرنظامیان فلسطینی بدون توجه به ملاحظات اخلاقی و قانونی باید در هر درگیری بهای سنگینی بپردازند. 
 
  این عدم تقارن هیچ‌جا به اندازۀ اشغال نظامیِ ۵۶ سالۀ اسرائیل در کرانه باختری و غزه (که طبیعتاً به خشونتِ پیوسته علیه غیرنظامیان دامن زده)، فراگیر نیست.

 
  فلسطینی‌ها نسل به نسل مجبور به تحملِ اشغال نظامیِ نژادپرستانه، مهیب و غیرقانونیِ اسرائیل بوده‌اند که تحقیرهای روزانه، مجازات‌های دسته‌جمعی، مصادرۀ زمین و نابودی زندگی و معیشت را به ارمغان آورده است. 

  این روند تاریخی برای غزه به معنای محاصرۀ ۱۷ سالۀ این منطقه با عملیات نظامی وحشتناک و غیرانسانی، تهاجمات نظامی، بمبارانِ زیرساخت‌های غیرنظامی و مانند این‌ها بوده است. 
 
  هرچند اسرائیل مدعی است که «هیچ انتخابی ندارد»، اما اشغال فلسطین در واقع مبتنی بر استراتژی است، نه بر اساس ضرورت. در طول شش دهۀ گذشته، اسرائیل سرزمین‌های فلسطینی را اشغال کرده تا از طریق شهرک‌سازی‌های غیرقانونی در مناطق چپاول‌شده، آن‌ها را مستعمره کند و با گروگان‌گیری، اهداف سیاسی‌اش را به کرسی بنشاند. 
 
  عامل مهم دیگر در پس پردۀ خشونت اسرائیل علیه غیرنظامیان فلسطینی، نفرتی است که با ترس، حسد و خشمِ بی‌امان درهم آمیخته است. 
 
  اسراییل از هرآنچه به استواری فلسطین، وحدت فلسطین، مقاومت فلسطین، شعر فلسطین و همۀ نمادهای ملی فلسطین گرده خورده باشد، هراس دارد. چنین ترسی نفرت تولید می‌کند، زیرا دولتی که همیشه می‌ترسد، نمی‌تواند آزاد باشد. 

اسرائیل از فلسطینی‌ها خشمگین است که از تسلیم‌شدن و بیرون‌رانده‌شدن امتناع می‌ورزند. فلسطینی‌ها از واگذاری حقوق اولیۀ خود سرباز می زنند، چه رسد به قبول شکست.

ا‌سرائیل به قدرت درونی و صلابت مردم فلسطین حسادت می‌کند و به باورهای قدرتمند و آمادگی آنها برای فداکاری و جان‌بازی در راه وطن غبطه می‌خورد. 


  آنچه مسلم است، اسرائیل از مردم فلسطین به خاطر ممانعت از تحقق اتوپیای صهیونیستی در سراسر فلسطینِ تاریخی بیزار است. او از ساکنان غزه متنفر است و از تبیل رؤیای فتح به کابوسِ خشم و مجازات واهمه دارد. 
 
  پاسخ به رخدادهای غزه و سایر مناطق فلسطین نمی‌تواند کشتار و اشغال بیشتر باشد. کشتار مداوم اسرائیل و سرکوب سراسری فلسطینیان، در تلافی حملات هولناک ۷اکتبرحماس در جنوب اسرائیل، جنایتکارانه و احمقانه است. اسرائیل در ۷۵ سال گذشته سعی کرده به زور سرنیزه حکومت کند، اما بذر ناامنی، بدنامی و خشم را کاشته است.

   تکرار استراتژی نادرست و انتظار نتایج متفاوت حماقت‌بار است. اگر اسرائیل همچنان حق حیات، امیدواری و آسودگی را از فلسطینی‌ها سلب کند، آینده‌ای در این منطقۀ عربی نخواهد داشت.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200