صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۹۵۸۳۲۶
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۳ - ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - 13 April 2024
مؤسسات فرهنگی و هنرمندان بومی در صنایع نفت و گاز غریب هستند

  چنبره مؤسسات فرهنگی و دلالان غیربومی بر پول‌های نفت 

این اجحاف است و هنرمندان و مؤسسات فرهنگی هنری بومی حق‌شان نیست که این‌گونه در بین بده و بستان‌های سیاسیون و دلالان فرهنگی غیربومی نادیده گرفته شوند. 

عصرایران ؛ حجت عبداللهی‌پور  - زمانی که دخل و تصرف صنایع نفت و گاز برای رسیدن به ذخایر نفتی و گازی در جنوب استان بوشهر تازه آغاز شده بود، مردمان این منطقه مجذوب «توسعه» و «آبادانی»، در پندار خود تصور می‌کردند سهم قابل‌توجهی از این خوان نعمت و ثروت خواهند داشت، ولی با آغاز فعالیت پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها سهم‌شان از این داشته‌ها بیشتر آسمانی دوده‌گرفته و سیاه و آلودگی‌های کشنده و مضر شد. هر چه امتیاز و نعمت بود به از ما بهتران غیربومی و مدیران پروازی و مشاوران نظرکرده و مؤسسات غیربومی رسید تا جوانان و نخبگان و هنرمندان و ورزشکاران بومی! 

البته به‌دور از انصاف است اگر گفته شود سهم بومیان از خوان صنعت صفر بوده اما هر چه بوده تنها درصد معدودی است که در مقایسه با امتیازها و اعتباراتی که به دلالان و مؤسسات و هنرمندان غیربومی سالانه داده شده، بسیار ناچیز و حقیرانه است. بدون‌تردید یکی از حوزه‌های پر بریز و بپاش صنایع مستقر در عسلویه، حوزه فرهنگ و هنر است که متأسفانه با وجود همه سخت‌گیری‌ها و کنترل بودجه‌های فرهنگی اما همین حداقل بودجه هم عمدتاً به جیب دلالان و مؤسسات فرهنگی غیربومی سرازیر می‌شود تا هنرمندان و مؤسسات فرهنگی هنری بومی. 

خوشبختانه در سال‌های اخیر با روی کارآمدن و منصوب شدن نیروهای کارآزموده و باتجربه بومی در روابط‌عمومی بعضی از پتروشیمی‌ها و شرکت‌های صنعتی تا حدودی نگاه‌ها به سمت هنرمندان و مؤسسات فرهنگی‌هنری بومی چرخید و از ظرفیت هنری استان در ویژه‌برنامه‌ها و جشن‌های صنایع فوق بهره گرفته شد ولی این توجه فقط از سوی اندکی از پتروشیمی‌ها دیده می‌شود و بیشتر پتروشیمی‌ها و صنایع مستقر در جنوب استان همچنان برای فعالیت‌های فرهنگی و هنری و آموزشی خود با دلالان و مؤسسات فرهنگی تهران و غیربومی همکاری دارند. آنها با نادیده‌انگاری مسئولیت‌های اجتماعی که در برابر جوامع محلی این منطقه دارند، بودجه فرهنگی صنعت را به جیب مدیران فرهنگی و هنرمندان غیربومی سرازیر می‌کنند. 

قسمت دردناک ماجرا این‌جاست که برخی از این دلالان و مؤسسات فرهنگی غیربومی به سفارش برخی از چهره‌های سیاسی به پتروشیمی‌ها تحمیل شده‌اند، این در حالی است که در استان بوشهر هنرمندان حرفه‌ای و مؤسسات فرهنگی هنری باتجربه‌ای وجود دارد که مورد غفلت تعمدی صنایع نفت و گاز واقع شده‌اند و برخی از چهره‌ها بانفوذ استان هم به‌جای حمایت از آن‌ها و الزام پتروشیمی‌ها به استفاده از ظرفیت فرهنگی هنری استان در مناسبت‌ها و ویژه‌برنامه‌‌ها خود، به تحمیل آقازاده‌های غیربومی و مؤسسات فرهنگی تهران اهتمام می‌ورزند.

بدون‌تردید این اجحاف است و هنرمندان و مؤسسات فرهنگی هنری بومی حق‌شان نیست که این‌گونه در بین بده و بستان‌های سیاسیون و دلالان فرهنگی غیربومی نادیده گرفته شوند. 

متأسفانه دلالان و مؤسسات غیربومی با همکاری برخی از روابط عمومی‌های که اغلب غیربومی هستند یا به اعتبار هنر بومی عقیده‌ای ندارند، چنان بر پول نفت و گاز چنبره زده‌اند که اگر برنامه‌ای را بدون هماهنگی با آن‌ها به مؤسسه یا گروه‌های هنری بومی بدهند، معترض می‌شوند و متولیان برنامه را تحت فشار می‌گذارند.

البته در تعدادی از شرکت‌ها و پتروشیمی‌ها با درایت مدیران روابط عمومی که از نیروهای بومی هستند، در دو سال اخیر، دست برخی از این دلالان از برنامه‌های فرهنگی کوتاه شده و گروه‌های هنری و مؤسسات فرهنگی مستعد استان مورد توجه قرار گرفته‌اند. این شرکت‌ها با رعایت عدالت و نگاه برابر در برگزاری مراسم و جشن‌ها از ظرفیت هنری استانی و ملی بهره می‌گیرند.

همین امر باعث شده که هنرمندان بوشهری با انگیزه بیشتری به تولید محتوا و برنامه‌سازی برای جشن‌های شرکت‌ها بپردازند و کارکنان و کارگران صنایع نیز از هنر بومی جنوبی که از اصالت و غنای زیادی برخوردار است، بیشتر لذت ببرند. 

انتظار می‌رود استاندار بوشهر همان‌گونه که اخیراً مصوبۀ ممنوعیت اسکان کارکنان صنعت در دو شهر عسلویه و نخل تقی را به سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس ابلاغ کرده است، مصوبه‌ای هم در راستای کوتاه شدن دست دلالان و مؤسسات آقازاده‌ها و غیربومی‌ها از بودجه‌های فرهنگی و پول‌های بادآورده صنعت صادر کند تا هنرمندان و مؤسسات فرهنگی بومی این‎‌گونه در شرکت‌ها و پتروشیمی‌ها بی‌کس و غریب نباشند.  

فرهنگ و هنر بوشهر با همۀ کارکرد و تاریخ و محتوا و شهرتی که دارد اما با مقاومت برخی از روابط‌عمومی‌ها که از قدرت و نفوذ بالایی در تصمیم‌گیری‌های شرکت متبوع خود برخوردارند، همواره روبه‌روست و اغلب این شرکت‌ها در فراخوان‌های خود یا دعوت از گروه‌های هنری، طوری پیش می‌روند که هنرمندان و مؤسسات نظرکرده خود برنده شود و در این کار چه سری نهفته است؟ الله اعلم.

به‌هر روی، می‌طلبد که در برنامه‌سازی‌های فرهنگی و اعیاد و جشن‌ها، هنرمندان و گروه‌های هنری و مؤسسات به‌ویژه آن‌هایی که در چهار شهرستان جنوبی با حداقل‌ها در حال تولید آثار باکیفیت و متناسب با نیاز فرهنگی منطقه جنوب هستند، از سوی روابط‌عمومی‌های بانفوذ و مدعی بیشتر مورد توجه قرار بگیرند و سکان اجرای برنامه‌های فرهنگی هنری صنایع به آن‌ها سپرده شود؛ چراکه این شرکت‌ها و پتروشیمی‌ها طبق مسئولیت‌های اجتماعی که در برابر جوامع محلی و پیرامونی خود دارند، موظفند در ازای آلودگی‌ها و بیماری‎هایی که به جان اهالی شهرستان‌های چهارگانه جنوب استان انداخته‌اند، خدمات و امتیازاتی خاص به آن‌ها ارائه دهند. 

 به‌نظر می‌رسد، وقت آن رسیده است که با نظارت مدیران ارشد استان، تزریق پول‌های صنعت به جیب دلالان و بده و بستان‌های پس‌ِپرده روابط عمومی‌ها با مؤسسات غیربومی و سفارش‌شده متوقف شود و این بودجه‌ها به گروه‌های هنری و حوزه فرهنگ و هنر استان اختصاص بیابد که به‌شدت به این اعتبار برای بقای خود در شرایط اقتصادی فعلی محتاج است. بدون تردید توسعه فرهنگی و تحرک هنر بومی در جامعه امروزی در گروی حمایت و اعتماد صنعت است. بنابراین بایستی شرکت‌های فوق به مسئولیت‌های اجتماعی خود عمل کرده و از ظرفیت هنر بومی و مؤسسات فرهنگی هنری استان در برنامه‌های مناسبتی و فرهنگی خود از این پس استفاده کنند و بیش از این حق هنرمندان جنوبی را نادیده نگیرند.

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200