۱۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰
فیلم بیشتر »»

غزل شماره 181 حافظ

بعد از این دست من و دامن آن سرو بلند
که به بالای چمان از بن و بیخم برکند

حاجت مطرب و می نیست تو برقع بگشا
که به رقص آوردم آتش رویت چو سپند

هیچ رویی نشود آینه حجله بخت
مگر آن روی که مالند در آن سم سمند

گفتم اسرار غمت هر چه بود گو می‌باش
صبر از این بیش ندارم چه کنم تا کی و چند

مکش آن آهوی مشکین مرا ای صیاد
شرم از آن چشم سیه دار و مبندش به کمند

من خاکی که از این در نتوانم برخاست
از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند

باز مستان دل از آن گیسوی مشکین حافظ
زان که دیوانه همان به که بود اندر بند

تفسیر :

ناامیدی را کنار بگذارید و با تمام تلاش سعی کنید به هدف خود برسید. اگرچه مشکلاتی هست اما لطف خداوند بر سختی های روزگار غلبه کرده و اگر صبوری پیشه کنید سرانجام نتیجه صبر و تلاش خود را خواهید دید. به توانایی های خود اعتماد کنید.

باعث رنجش اطرافیان نشوید زیرا دل شکستن در سیرت و باطن نیکوی شما نمی گنجد. به نزدیکانی که به شما نیاز دارند کمک کنید، مسافری دارید، نگران نباشید، اوضاع خوبی دارد.