۰۶ مرداد ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۴
فیلم بیشتر »»

غزل شماره 205 حافظ

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود

ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود

چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود

بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود

تفسیر :

کسی از آینده خبر ندارد اما راز زندگی در تیزهوشی و درایت است، هر انسانی می تواند با عقل و صبر و شکیبایی به موفقیت برسد. ناامید نباشید، از تردید و دودلی دست بردارید.

به خداوند توکل کنید و از عجله کردن پرهیز کنید که برای رسیدن به مقصود باید پله پله جلو رفت. اگرچه از یکنواختی زندگی خسته شده اید اما امیدوار باشید که با تلاش و کوشش می توانید بهترین زندگی را بسازید.