۱۵ مهر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۰۴:۰۰
فیلم بیشتر »»

غزل شماره 308 حافظ

ای رخت چون خلد و لعلت سلسبیل
سلسبیلت کرده جان و دل سبیل

سبزپوشان خطت بر گرد لب
همچو مورانند گرد سلسبیل

ناوک چشم تو در هر گوشه‌ای
همچو من افتاده دارد صد قتیل

یا رب این آتش که در جان من است
سرد کن زان سان که کردی بر خلیل

من نمی‌یابم مجال ای دوستان
گر چه دارد او جمالی بس جمیل

پای ما لنگ است و منزل بس دراز
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

حافظ از سرپنجهٔ عشق نگار
همچو مور افتاده شد در پای پیل

شاه عالم را بقا و عز و ناز
باد و هر چیزی که باشد زین قبیل

تفسیر :

معشوق دور است و بین شما فاصله هاست، برای وصال یار و رسیدن به مراد دل باید صبر و شکیبایی به خرج دهید و زود ناامید نشوید.

عشقی در سر دارید، برای رسیدن به او باید از یاس حذر کرده و تمام تلاش خود را در این راه بکنید. صداقت داشته باشید و با صبوری و توکل به خدا قدم بردارید.