۰۶ مرداد ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۴
فیلم بیشتر »»

غزل شماره 347 حافظ

صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم
تا به کی در غم تو ناله شبگیر کنم

دل دیوانه از آن شد که نصیحت شنود
مگرش هم ز سر زلف تو زنجیر کنم

آن چه در مدت هجر تو کشیدم هیهات
در یکی نامه محال است که تحریر کنم

با سر زلف تو مجموع پریشانی خود
کو مجالی که سراسر همه تقریر کنم

آن زمان کآرزوی دیدن جانم باشد
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم

گر بدانم که وصال تو بدین دست دهد
دین و دل را همه دربازم و توفیر کنم

دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش به تزویر کنم

نیست امید صلاحی ز فساد حافظ
چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم

تفسیر :

تاکنون رنج و درد زیادی را تحمل کرده اید، در برابر سختی های آینده همچنان صبور بوده و از یاس و ناامیدی برحذر باشید. به تلاش خود ادامه دهید و در مقابل فریب و دورویی افراد بدخواه شکیبایی به خرج داده و نهراسید.

برای رسیدن به نیت دل باید اختیار زندگی خود را به دست بگیرید و از بی خیالی دوری کنید تا سرنوشت خود را بسازید. هرآنچه بکارید همان را درو خواهید کرد.