۰۳ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۴ - ۰۸:۱۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۳۴۸
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۶ - ۲۱-۱۱-۱۳۸۸
کد ۱۰۰۳۴۸
انتشار: ۱۶:۳۶ - ۲۱-۱۱-۱۳۸۸

قاتل جوان به قصاص محكوم شد

قاضي گفت: تو يادت مي‌آيد كه چاقو را گرفتي، يادت مي‌آيد كه فرار كردي، يادت مي‌آيد كه چاقو را انداختي، يادت مي‌آيد كه به تو فحاشي كرد ولي يادت نمي‌آيد كه در اين بين مقتول را با چاقو زدي؟
فارس: جواني كه در درگيري با جوان ديگر با اصابت چاقو، وي را به قتل رسانده بود، به قصاص محكوم شد.

ساعت 30 دقيقه بامداد ‌27 مهر 86 مأموران كلانتري مجيديه از درگيري دو جوان در يكي از خيابان‌هاي مجيديه جنوبي با خبر شدند.

مأموران با حضور در صحنه متوجه شدند، دو جوان به نام اميرمهدي و مصطفي به دليل نامعلومي با يكديگر درگير شده كه در اين درگيري مصطفي با ضربه چاقو به ناحيه سينه‌اش مجروح شده است.

طبق اظهارات شاهدان، اميرمهدي 25 ساله در حالت غير عادي بوده و پس از مجروح كردن مصطفي از صحنه گريخته است.

تحقيقات در خصوص مخفيگاه احتمالي اميرمهدي آغاز شد و اين در حالي بود كه مصطفي پس از انتقال به بيمارستان امام حسين(ع) جان سپرد.

شواهد نشان مي‌داد كه اميرمهدي و مصطفي هيچ‌گونه آشنايي از قبل با يگديگر نداشته و بر سر مسائل نامعلومي در ساندويچي با يكديگر درگير شدند.

تحقيقات در خصوص شناسايي مخفيگاه اميرمهدي ادامه داشت تا اينكه مشخص شد اين فرد پس از گذشت 6 ماه به عسلويه گريخته است.

امير مهدي توسط مأموران كلانتري در پارس جنوبي دستگير و به تهران منتقل شد و در بازجويي مدعي شد از به قتل رسيدن مصطفي اطلاعي نداشته و صرفا يك ضربه چاقو به وي وارد كرده است.

متهم در ادامه تحقيقات لب به اعتراف گشود و علت اين درگيري را فحاشي بي‌دليل مقتول عنوان كرد.

پرونده قتل به شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران ارجاع شد و امروز به رياست قاضي حسن تردست برگزار شد.

در ابتداي جلسه، سيد مرتضي سيدرضايي، نماينده دادستان ضمن قرائت كيفرخواست گفت: اميرمهدي، متهم به مباشرت در قتل عمدي مصطفي با وارد كردن ضربات چاقو و همچنين شرب خمر است كه 6 ماه بعد از ارتكاب قتل، در عسلويه دستگير شد.

با توجه به شكايت اولياي دم، گزارش مرجع انتظامي، اظهارات شهود، نظريه پزشكي قانوني و اقرار متهم، بزه منتسب محرز است و تقاضاي مجازات متهم را دارم.

بعد از قرائت كيفرخواست توسط نماينده دادستان، مادر مقتول به عنوان تنها ولي دم در جايگاه قرار گرفت و با اعلام شكايت از متهم، درخواست خود را قصاص اعلام كرد.

در ادامه جلسه، متهم در جايگاه قرار گرفت و ضمن قبول اتهام در تشريح حادثه گفت: از مجيديه به سمت خانه در حركت بودم كه تصميم گرفتم در يك ساندويچي غذا بخورم. وارد مغازه شدم كه متوجه شدم يكي از مشتريان بدجوري به من نگاه مي‌كند. شروع به فحاشي كرد و من هم به او اعتراض كردم. صاحب مغازه گفت اگر قصد دعوا داريد بيرون برويد كه مقتول من را بيرون كشيد و به من گفت موتور تو را مي‌خواهم.

من از حال خود خارج شدم و يادم نيست چطور او را زدم و فقط يادم است كه فرار كردم. بعد از حادثه در شهرهاي مختلف مي‌گشتم و در پارك و خيابان مي‌خوابيدم.

قاضي به متهم گفت كه در تحقيقات به صراحت به وارد كردن چاقو اعتراف كردي، كه متهم در جواب گفت: چيزي يادم نمي‌آيد.

در ادامه، قاضي تردست اظهارات صاحب مغازه ساندويچي را اين‌گونه بيان كرد: متهم حالت عادي نداشت كه وارد مغازه شد. به مقتول گفت كه چرا با چاقو ماشين او را تخريب كردي كه مقتول به متهم گفت، چيزي كه نشد. با متهم بيرون رفتند و متهم با چاقو مقتول را زد.

متهم در پاسخ به اين اظهارات گفت: من زماني كه وارد مغازه شدم در حالت عادي بودم. شاهدي هم براي تأييد ادعاي خود ندارم.

قاضي خطاب به متهم گفت، يكي از شاهدان حادثه گفته است كه شما چاقو داشتي و با اين چاقو، دست مقتول هم پاره شده بود كه متهم در جواب گفت: من چاقو را از دست مقتول گرفتم.

قاضي گفت: جراحات روي انگشتان و ساعد مقتول نشان‌ دهنده دفاع مقتول در برابر ضربات شما است.

متهم گفت: يادم نمي‌آيد.

قاضي گفت: آيا يادت مي‌آيد كه چاقو را از مقتول گرفتي، متهم گفت: يك چيزهايي يادم مي‌آيد.

قاضي گفت: تو يادت مي‌آيد كه چاقو را گرفتي، يادت مي‌آيد كه فرار كردي، يادت مي‌آيد كه چاقو را انداختي، يادت مي‌آيد كه به تو فحاشي كرد ولي يادت نمي‌آيد كه در اين بين مقتول را با چاقو زدي؟

متهم گفت: يادم نيست.

در ادامه جلسه، وكيل متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت: موكل من در حال دفاع چاقو را گرفته است و بعد از آن چون در حال خود نبوده است، مسلوب‌الاراده بوده و در واقع سهل‌انگاري خانواده در انتقال مقتول به بيمارستان باعث فوت وي شده است. موكل من در حالت عادي نبوده است و تقاضاي برائت موكل را دارم.

در ادامه جلسه، يكي از شاهدان در جايگاه قرار گرفت و درباره حادثه گفت: با يكي از دوستان در حال عبور از خيابان بوديم كه متهم و مقتول را كه هر 2 را مي‌شناختم در حال جر و بحث ديدم. متهم از مقتول فاصله گرفت و از داخل جورابش، چاقويي درآورد و همين‌طور كه از مقابل ساندويچي دور مي‌شدند، ضربه‌اي به بدن مقتول زد و فرار كرد. ابتدا مقتول قصد داشت كه چاقو را از متهم بگيرد كه متهم با چاقو به ساعد او زد. مقتول در زمان درگيري چاقو نداشت.

صاحب ساندويچي هم به من گفت كه متهم، حالت عادي نداشت. چند نفر سعي كردند كه او را بگيرند كه نتوانستند و متهم فرار كرد.

متهم در پاسخ به سؤال قاضي كه چه دفاعي درباره اظهارات شاهد داري، گفت: يادم نيست. فقط يادم مي‌آيد كه از آنجا فرار كردم.

متهم همچنين در آخرين دفاعيات خود از خانواده مقتول خواست، او را ببخشند.

قاضي تردست، ختم جلسه را اعلام كرد و بعد از مشورت با اعضاي دادگاه، متهم را به قصاص محكوم كرد.
ارسال به دوستان
نگاهی نزدیک به تانک K3؛ هیولای هیدروژنی کره جنوبی با ظاهر بمب‌افکن‌های رادارگریز برترین عکس‌های طبیعت ۲۰۲۵؛ روایت شگفتی‌های حیات وحش از اقیانوس تا کوهستان شاخص کیفیت هوای شهرهای صنعتی (آخرین وضعیت) امروز با سعدی: دیگران چون بروند از نظر از دل بروند (+ آواز استاد شجریان) بودای «صلصال» در پارک «های‌لاین» نیویارک نصب می‌شود ۱۵ سال پس از فاجعه فوکوشیما؛ ژاپن دوباره بزرگ‌ترین نیروگاه هسته‌ای جهان را فعال می‌کند جدال ایران و امریکا در جلسه شورای امنیت / امریکا: مذاکره مستقیم براساس غنی سازی صفر / ایران: منصفانه نیست «ریما رامین‌فر» و «نگار فروزنده» 21 سال قبل (عکس) ۵ افسانه در مورد روغن موتور که نباید باور کنید  ۱۰ دشمن عضله‌سازی را بشناسید!(اینفوگرافیک) چهرۀ «توران مهرزاد» بازیگر سینمای قبل از انقلاب در 93 سالگی علائم گوارشی را ساده نگیرید؛ هر خون‌ریزی هموروئید نیست دوچرخه‌سواری دختر سرکش ناصرالدین‌شاه (عکس) رشد جمعیت ایالات متحده از ۲۰۰۵ تاکنون و پیش‌بینی‌ها تا ۲۰۵۵ (+ اینفوگرافیک) تمرینات کالیس‌تنیکس در خانه ؛ تناسب اندام مؤثر بدون تجهیزات و هزینه(+عکس)