در پرواز تهران -کیش «واقعاً» چه گذشت؟

ماجراي سرمهماندار يوناني ، مانيتورهاي بوئينگ575 و شرکت کيش اير ، چند روزي است که در ميان تيترهاي برخي رسانه ها ، تکرار مي شود.

به گزارش فردا، هرچند ماجرا، از انتشار ادعاي نمايش نام مجعول "خليج ع ر ب ي" در مانيتورهاي هواپيماي بوئينگ 575 کيش اير آغاز شد ، اما واکنش شتابزده وزير راه و ترابري به اين موضوع ، به اين ادعا رنگ واقعيت زد و آن را رسميت بخشيد.

پرواز جمعه شب گذشته تهران به کيش ، نزديک 5 ساعت طول کشيد زيرا به علت نامساعد بودن هوا و تراکم ابرها بر فراز "مهرآباد" مسافراني که سوار هواپيما شده بودند ، بيش از 3 ساعت در داخل آن معطل شدند و يک و نيم ساعت نيز در آسمان بودند.

در کل مسير نيز خبري از مانيتورها نبود و تنها چند دقيقه قبل از فرود ، مونيتورهاي هواپيما براي براي زمان کوتاهي باز شدند تا مسير پرواز و اين مژده که "به کيش نزديک مي شويم" را به مسافران خسته بدهند.

بر اساس تحقيقات خبرنگار "فردا نيوز" که مبتني بر گفت و گو با تعدادي از مسافران هواپيما و از جمله برخي خبرنگاران حاضر در پرواز (که عازم همايش هتلداري در کيش بودند) و نيز باز بيني مانيتورهاست ، خوشبختانه هيچ اثري از آن نام جعلي در پرواز مذکور نبوده است.

اگر بخواهيم صفحه مانيتورها را تصوير کنيم ، آنچه در مانيتورها به نمايش در آمد ، چنين بود:
در وسط مانيتورها ، نقشه اي از ايران ترسيم شده بود که در آن نام و جايگاه جغرافيايي تهران حک شده بود . به علاوه نام دو شهر اصفهان و شيراز نيز که پرواز از فضاي آنها مي گذرد در نقشه به چشم مي خورد و در نهايت ، نام و جاي کيش.
يک فلش قرمز رنگ نيز از مسير تهران ، اصفهان و شيراز رد مي شد و به کيش منتهي مي گشت.
گذشته از اين چهار نام ، اسامي پايتخت هاي کشورهاي منطقه از جمله دوشنبه ، کابل ، بغداد ، دمشق و ... نيز در نقشه به چشم مي خورد.
به جز اينها ، نام ديگر نقاط در نقشه وجود داشت ، از جمله نام درياها و آبراه هايي مانند خزر ، خليج فارس و تنگه هرمز اساساً در نقشه حک نشده و فقط به رنگ آبي ، موقعيت دريايي آنها مشخص گرديده بود.

اين ، تمام تصويري بود که در مانيتورهاي پرواز مذکور ، به چشم مي خورد و همان گونه که ذکر شد ، اساساً نامي از خليج فارس يا خليج ع ر ب ي در آن وجود نداشت و البته شاهدان عيني اين موضوع را تأييد مي کنند و تصریح می دارند که چنين نامي را در پرواز نديده اند.
اما چرا چنين چيزي مطرح شد؟
همان گونه که ذکر شد ، مانيتورها ، براي زمان اندکي باز بودند و پس از بسته شدن ، يکي از خبرنگاران از مهماندار ايراني علت را مي پرسد و مهماندار نيز مي گويد لابد مشکلي وجود داشته است.
خبرنگار که گویا به علت مدت اندک نمايش مانيتور نتوانسته بود آن را کامل ببيند ، با اين احتمال که مانند برخي رويدادها ، اين هواپيما نيز خليج ع ر ب ي را نمايش داده و به همين دليل مانيتورها را بسته اند ، خواستار توضيح بيشتري براي رفع سوء تفاهم مي شود.

به همين منظور ، مهماندار ، سراغ سرمهماندار يوناني پرواز مي رود(اين هواپيماي استيجاري بوده و از يونان اجاره شده است.)

ماجرا از ورود مهماندار بد اخلاق و متکبر اروپايي که "جرج سيانا" نام داشت ، بالا مي گيرد.
او بر خلاف آداب مهمانداري ، به محض مواجهه با خبرنگاري که اين سوال برايش پيش آمده بود ، با تحکم به او مي گويد که چيزي به او ربط ندارد و اگر بخواهد اعتراضي بکند ، اقدام به بازداشتش مي کند!

اين رفتار که بسيار عجيب و دور از انتظار بود ، با واکنش ديگر مسافران و بقيه خبرنگاران حاضر مواجه مي شود .

جرج سيانا نيز با عصبانيت از خبرنگار ايراني مي خواهد که نام و مشخصاتش را به او بدهد و با بي ادبي مي گويد که در صورت لزوم برخورد فيزيکي هم مي کند و ادامه مي دهد که او در ارتش انگليس نيز خدمت کرده و مي تواند اين کارها را بکند.

اين درحالي است که او مي توانست با ذکر اين موضوع ساده که نام مورد نظر در ميان نبوده و نيز گفتن علت بسته شدن مانيتورها ، قضيه را ختم به خير کند اما غرور يوناني اش ، مانع از اين کار شد و نهايتاً کار به درگيري شديد لفظي و تشديد سوء تفاهم کشيد و آن خبر ، بدان شکل منتشر شد و منشأ سوء تفاهم هاي بعدي شد.

در چنين وضعيتي ، وزير راه و ترابري نيز با خواندن آن خبر - که منشأ آن انصافاً فقط سوء تفاهم بود - موضع گيري کرد و دستور زمين گير شدن هواپيما و توبيخ مسوولان هواپيمايي کيش اير را صادر نمود.

اين در حالي است که از يک مقام رسمي انتظار مي رود ، ابتدا درباره موضوع تحقيق کند (که اين امکان را نيز داشت) و اگر به جمع بندي برسد که خطايي صورت گرفته ، برخورد نمايد. ولي آقاي وزير ، ابتدا موضع گيري کرد و با سخنان خود ، بر صحت قضيه مهر تأييد زد و سپس ، دستور بررسي موضوع را داد و جالب اين که در بررسي هاي تيم بازرسي ويژه که از تهران عازم کیش شده بود ، مشخص شد که خليج ع ر ب ي در هواپيماي مذکور به کار نرفته است.

متاسفانه اظهارات عجولانه آقاي وزير ، باعث شد مردم و بقيه مسوولان تصور کنند که آن واژه مجعول واقعاً به کار رفته است و بدين ترتيب از سر وطن دوستي ، به اظهار نظر و محکوميت موضوع پرداختند.

البته ، در اين که سر مهماندار يوناني ، بسيار گستاخانه و خارج از شؤون برخورد کرد ، شکي نيست و دستور اخراج وي از کشور به دليل بي احترامي و تهديد مسافران ، اقدامي مناسب بود ولي اقدامات تند بعدي بر مبناي خبري تأييد نشده ، چندان معقول و منطقي به نظر نمي رسد.

حال بايد اين سوال را مطرح کرد که در حالي که بيش از 200 مسافر در هواپيما حاضر بودند و هيچ کدام واژه خليج ع ر ب ي را نديده اند و کساني هم که دقت کرده اند ، شهادت مي دهند که هيچ اسمي در ميان نبود و نيز در حالي که تيم بازرسي ، تاييد کرده که در مانيتورها خبري نبود ، چرا قضیه را - که دارد رنگ و بوی شخصی می گیرد - فیصله نمی دهند و همچنان بر مبنای "هیچ" به جنجال ادامه می دهند؟!

وزیر راه در بدو ماجرا ، به تصور این که در یک پرواز داخلی "خلیج ع ر ب ی" به کار رفته ، شجاعانه از مردم عذرخواهی کرد و حال ، با توجه به نتیجه تحقیقات ، آیا وقت آن نرسیده است که واقعیت را آن گونه که بوده با مردم در میان بگذارد؟ بی گمان مردم بسیار خوشحال خواهند شد اگر بدانند که آن خبط و خطا و آن واژه منحوس در پرواز ایرانی جایی نداشته است.