شریعتمداری: معرفی احمدی نژاد به عنوان «واسطه» و«ملاک» ولایتمداری، سخنی «گزاف» و لافی «خلاف»

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان نظرات اسفندیار رحیم مشایی در گفت و گو با ویژه نامه سال نو همشهری را « سخن گزاف» خواند.

     مهم ترین بخش های  یادداشت شریعتمداری را در ادامه بخوانید:
    *
      اگر آقای اسفندیار رحیم مشایی، رئیس دفتر آقای دکتر احمدی نژاد نبود، نوشتن این وجیزه کمترین ضرورتی نداشت ولی ایشان به هر علت- و برخلاف نگاه شناخته شده ملت- در جایگاهی قرار گرفته است که سخنان و اظهار نظرهایش به حساب رئیس جمهور محترم و محبوب کشورمان نیز نوشته می شود و در نگاهی نه چندان خوش بینانه می توان احتمال داد مقصود نهایی آقای مشایی از برخی نظرات سخیف و اقدامات تعجب آوری که هر از چند گاه مطرح کرده و انجام می دهد، تضعیف جایگاه ریاست محترم جمهوری و توهم پراکنی درباره ایشان باشد! این نگاه اگرچه خوش بینانه نیست و در آموزه های اسلامی «حمل به صحت» توصیه شده است ولی بیم آن می رود که برخی از «حمل به صحت ها» خدای نخواسته «حمله به صحت» باشد و...

    *
       آقای رحیم مشایی در تازه ترین اظهارنظر خود در مصاحبه با ویژه نامه نوروزی همشهری می گوید: «من بخشی از اصولگراها را تشکیل می دهم که محورشان برای رسیدن به ولایت، احمدی نژاد است. من مصداق برجسته تبعیت از ولایت را احمدی نژاد می دانم. من معتقدم فقط ادعای مقصد کافی نیست، بلکه توجه به طریقت هم لازم است و احمدی نژاد هم مظهر یک طریقت برجسته از ولایتمداری در یک نظام الهی است»!

    *
      اگر از قلمبه گویی های رایج در سخنان آقای رحیم مشایی صرفنظر کنیم، ایشان بر این باور است- و یا بهتر است گفته شود بر این باور تظاهر می کند- که نه فقط «طریق ولایت» از آقای احمدی نژاد می گذرد، بلکه اگر ولایت مقصود و «مقصد» است، آقای احمدی نژاد، راه رسیدن به این مقصد، یعنی «طریقت» است! چیزی، نستجیربالله و با عرض پوزش شبیه به این که «بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد»

بدیهی است جناب آقای دکتر احمدی نژاد یکی از پیروان صدیق ولایت است که در اکثر نزدیک به تمامی موارد، رهنمودهای ولی فقیه را نصب العین خویش قرار داده است ولی معرفی ایشان به عنوان کسی که «واسطه» و «ملاک» ولایتمداری است، سخنی «گزاف»، لافی «خلاف» و داعیه ای عجیب و بی جاست و یا خدای نخواسته، ترفندی برای مخدوش کردن اصل ولایت است و هر چه هست، نه فقط با هیچ یک از آموزه های اسلامی همخوانی ندارد، بلکه به یقین با بینش و منش شناخته شده ریاست محترم جمهوری نیز ناسازگار است. احمدی نژاد، اگرچه محبوب و برگزیده ملت و عزیز و قابل احترام است ولی ولایتمداری او نیز مانند سایر مردم مؤمن و پاکباخته با ملاک ولایت و میزان نزدیکی و پیروی از ولی فقیه قابل ارزیابی است، نه آن که به قول آقای مشایی، آقای احمدی نژادمیزان ولایت باشد و رسیدن به آن مقصد- ولایت- بدون این طریقت- یعنی احمدی نژاد- ناممکن باشد.

    *
      رئیس دفتر آقای رئیس جمهور در اظهارات اخیر خود می گوید «من بخشی از اصولگراها را تشکیل می دهم که محورشان برای رسیدن به ولایت، احمدی نژاد است»! آقای مشایی در این بخش از اظهارات خویش، اولا؛ به طور تلویحی آقای احمدی نژاد را غیرقابل نقد دانسته و هرگونه انتقاد احتمالی به مواضع و عملکرد ایشان را نشانه ضعف «ولایت» افراد نقدکننده معرفی می کند! با این حساب و به عنوان مثال، همه کسانی که به حضور آقای مشایی در کنار رئیس جمهور انتقاد دارند، بیرون از خط ولایت هستند!! و قس علیهذا...!!

    *
      و ثانیاً؛ به گونه ای ظریف و حسابشده و یا نسنجیده و بی حساب، سعی در ایجاد تفرقه میان اصولگرایان دارد، با این توضیح که اصولگرایان را به دو دسته، موافق همه مواضع و عملکرد آقای احمدی نژاد و کسانی که احتمالا به ایشان انتقادی دارند، تقسیم می کند! بدیهی است که نگاه آقای مشایی در این تقسیم بندی کاذب و من درآوردی به جبهه اصولگرایان است و سخنی از مخالفان اصولگرایی در میان نیست.

    *
      درباره اظهارات آقایی مشایی گفتنی های دیگری نیز هست که می گذاریم و می گذریم و اگر ایشان رئیس دفتر ریاست محترم جمهوری- و دارای چند پست حساس دیگر- نبود و یا به اصل ولایت دست اندازی نکرده بود، پرداختن به موضوع یادشده در همین اندازه هم ضرورتی نداشت.