رشد 3/2 درصدي يا 7/2 درصدي اقتصاد ايران در سال 1387 و احتمال كاهش آن به كمتر از ارقام يادشده براي سال جاري و پيشبيني رشد اندك در سال 1389 را به چه عواملي ميتوان نسبت داد؟ ميتوان گفت كه درآمد حاصل از فروش نفت ناگهان سقوط كرده است.
ميتوان يادآور شد كه خشكسالي اتفاق افتاده موجب رشد منفي بخش كشاورزي شده و اين عامل موجب شده است كه رشد اقتصاد ايران به پايين كشيده شود. دلايل ديگري لابد وجود دارند كه بهتر است مديران ارشد اقتصادي و سياستمداران براي شهروندان توضيح دهند كه چرا توليد ثروت در ايران ناكافي بوده است. در ميان همه دلايل و علل كند شدن رشد اقتصادي ايران، فقدان كارآمدي چيزي است كه نبايد از آن غفلت كرد. واقعيت اين است كه «ناكارآمدي» در ايران به دلايل گوناگون يك عنصر فراموش شده به حساب ميآيد كه دولتها به سادگي از كنار آن عبور ميكنند و دلايل آن را كالبد شكافي نميكنند. كارآمدي، مقولهاي از جنس انديشه، تفكر، مداراجويي و برنامهاي است و شمار قابل توجهي از جامعههاي با رشدهاي بالا، با تكيه بر اين مقوله توانستهاند شهروندان خود را از گرداب فقر و ناداري و بيكاري نجات داده يا دست كم آنها را در مسير اميدواري به آينده قرار دهند.
كارآمدي يك عنصر چندسويه است كه مجهز شدن به آن، الزامها و شرايط خاص خود را ميخواهد و كالاي ارزانقيمتي نيست كه به دست هر نهاد، سازمان يا دولتي برسد. اين پديده بسيار مفيد، در جامعههايي نمود پيدا ميكند كه رهبران سياسي و رهبران اقتصادي، به ويژه دولتها به اين پديده اعتقاد داشته باشند. اين پديده بايد در سياست داخلي، در سياست خارجي، در مناسبات ميان شهروندان و دولت، در مناسبات ميان احزاب و دولت و... جاري شود. براي عبور از فقدان يا ناكافي بودن كارآمدي كه اكنون بر اندام اقتصاد ايران تنيده شده است بايد ديدگاه تصميمسازان تغيير يابد. يكي از مهمترين نيازهاي عبور از وضعيت ناكارآمد كه نمونههاي آن در تدوين بودجه، در متقاعد كردن كارشناسان و قانونگذاران براي اجراي هدفمند كردن يارانهها، در حوزه جذب سرمايهگذاري مستقيم خارجي، در حوزه رشد توليد صنعتي و... ديده ميشود، بهكارگيري همه نيروهاي كارشناس در جامعه ايراني است. اين چيزي است كه متاسفانه در سالهاي اخير به ضعف اقتصاد ايران منجر شده است و رشد توليد ناخالص داخلي در حالي كه قيمت نفت در بالاترين حد بوده، معيار اصلي ارزيابي آن است. بپذيريم كه در غياب عنصر كارآمدي همه داشتههاي ملي ميتواند به مرور و در يك دوره زماني ميان مدت تحليل رفته و توانايي بالندگي از دست برود.
منبع: دنیای اقتصاد