۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۴۸۴۵
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۷ - ۲۷-۱۲-۱۳۸۸
کد ۱۰۴۸۴۵
انتشار: ۱۱:۱۷ - ۲۷-۱۲-۱۳۸۸

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.

جام جم: مي‌سپارمت به «بهار»

«مي‌سپارمت به بهار»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جام جم به قلم بيژن مقدم مديرمسئول است كه در آن مي‌خوانيد؛

در خواب عقل بوديم، در زير سايه گل/ باد بهار عشقت، بيدار كرد ما را(صائب)‌

خداحافظي نمي‌كنيم؛ فقط چند روزي نيستيم. خستگي‌هاي يك سال پرجنب و جوش، يك سال پرحادثه و يك سال سرشار از اشك‌ها و لبخندها را به در مي‌كنيم و دوباره برمي‌‌گرديم تا سال 89 را با نگاهي نو ، ذهني سرشار از اميد «همتي» دوچندان آغاز كنيم.

استشمام بوي بهار، شكوفه‌هاي نويدبخش حيات و سرزندگي، تماشاي شادي‌هاي مردم و محبت‌هايي كه گل مي‌دهند و فضاي تك‌تك خانه‌هايمان را عطرآگين مي‌كنند، كافي است تا حركتي دوباره داشته باشيم.

آري! در هر جا كه هستيم، هر مسووليتي كه داريم و هر باري كه بر دوش گرفته‌ايم بايد بكوشيم تا به مقصد برسانيم. داشتن خوانندگاني صميمي، مهربان و انديشه‌ورز، بزرگ‌ترين سرمايه‌اي است كه به آن مي‌باليم. «جام‌جم» خود را «زبان شما» مي‌داند و در غم‌ها و شادي‌ها، همراه شما بوده و خواهد بود. امروز در آخرين شماره سال 88 - با آرزوي بركت، شادي و موفقيت روزافزون- خوانندگان گرامي خود را به «بهار» مي‌سپاريم.

مردم سالاري:از نوروز الهام مي گيريم...

«از نوروز الهام مي گيريم...»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم سهيلا صفايي است كه در آن مي‌خوانيد؛و باز هم بهار. شايد هم گاهي اوقات تاريخ را ورق مي زنيم، به زندگي نسل هاي گذشته مي نگريم و مي انديشيم يا شايد پرنده خيال را  به پرواز در مي آوريم و با يک همذات پنداري آنان را حس کرده و با زمان و مکانشان همدلي مي کنيم، نوروزها; جشنها، شادي ها و آزادگي ها، مبارزات و همه افت و خيزهاي اين ملت در ادوار کهن و جديد.

همچون سکانس هاي يک فيلم، به دوران باستان مي رويم، ايرانيان را با لباس هاي خاص آن دوران به ياد مي آوريم، دوران قرون ميانه و ايرانيان آن عصر، هموطنان ما در دوران مغولان چگونه اين روزها را از سر مي گذراندند. دوران صفويه، بازارهاي شاه عباسي، افشاريه، زنديه، قاجار، لباس هاي آن زمان، گويشها، جشنها، آيينها، مشروطيت آن سالها و شادي هاي مرسوم در آن  عصر، قس عليهذا.

هنگامي که به دورههاي تاريخي نظر مي افکنيم، داستان هاي آن  دوران را مي خوانيم يا فيلمهاي متعلق به آن عصر را  مي بينيم، کنجکاو مي شويم و مي خواهيم بيشتر بدانيم راجع به آداب و رسوم، لباس ها، نحوه جشن ها و حال و احوال ايرانيان گذشته تر از خود. ما اکنون چه ميراثي داريم، چه وجه تمدني در رفتار و گفتار و کردار اکنون  است تا براي نسلهاي پسين به يادگار بماند؟ حال و احوال و گپ و گفت وگو و سلام و عليک ما در آستانه سال 1389 چگونه است؟ يکي دو روز پيش هنگام عزيمت به دانشگاه  براي تدريس به سمت ميدان تجريش مي رفتم. با کنجکاوي مردم را نظاره مي کردم.

رفت و آمد تاکسيها، مترو، اتوبوس ها، مردم شتابان در حال خريدهاي عيد، اسفند ماه و کمبود وقت، گراني، تورم و شکوه و شکايت مدام خلق از اين همزاد دو قلوي خود، ناگهان نگاهم به کوه دماوند افتاد، اين کوه ستبر تاريخي که تهران را در دامنه خود پرورانده بود. احساس کردم خسته و کسل است; گويي بار خستگي و دلزدگي مردم اين شهر به همراه دود و ترافيک و آلودگي و خيابان هاي قفل تهران بر دوش او سنگيني مي کرد. او نيز خسته بود و رنگ پريده.

تهران در آستانه سال 1389 چه رنگ و بويي دارد؟ مردم پر شکوه و شکايت از گراني و تورم، قيافههاي عبوس و گاه متفکر مردان و زنان ميانسال، خستگي روحي بازنشستگان از رفت و آمد مکرر  به بانکها و صف هاي طويل آن، نگاه هاي پرسان مردم در مقابل مغازهها که لختي در مقابل آن  درنگ  مي کنند و قيمت ها را بالا و پايين کرده و با تکان دادن سري دو باره به مسير خود ادامه مي دهند.

خيابان هاي تهران مملو از جمعيت به هم فشرده، ترافيک سرسام آور، نرخهاي عجيب و غريب و نا هم آواز با جيب خلايق! انتظار و بي صبري مردم براي دريافت عيدي هايي که فکر مي کنند اندک است و تکافوي مخارج عيدانه آنها را نمي دهد.  سطح خيابان هاي تهران پر است از انواع حراجيها و کارهاي حداقلي، از دست فروش ها و لباس هاي حراجي گرفته تا تحفههاي روستاها يا افرادي که مقداري هويج و سيب زميني مقابل خود ريخته و تا شب آنها را در مقابل چشمان مردم به طرق مختلف خرد مي کنند تا بلکه کسي نظر به آنها نيز بيفکند و از اين سيب زميني خردکن ها بخرد تا پيکهاي موتوري که پيتزا و ساندويچ از اين سو به آن سوي شهر مي برند يا شايد ماهي نيز، مسافري سوار کنند. اتوبوسها، خطوط ويژه، مترو و داستان آن در زيرزمين و البته زحمات و تلاش قابل تقدير شهردار وقت که در اينهاگير و واگير حداقل به فکر زيباسازي شهر تهران است، خيابان هاي تهران در آستانه سال نو رنگ و بوي تازه به خود گرفته اند.

بزرگراههاي در حال احداث، تونل ها، زيرگذرها و گل هاي مخملي که ميدانهاي شهر را دلربا و زيبا کرده اند و البته موتورهاي شهر تهران که دشمن خوني اين زيبايي اند و همچون اجل معلق بر سر شهر تهران، مداوم تردد مي کنند. بگذريم، از شهر و هر آنچه درون آن است سخن مي گوييم. از انديشه، تفکر، مطالعه، دکههاي روزنامه فروشيها. قدري کنار آنها درنگ مي کنيم، اخبار ضد و نقيض.

پاره اي از روزنامهها در مدح و ثناي دولت و پاره اي ديگر در ذم و نقد آن. جنگ مداوم اصولگرايي و اصلاح طلبي; اين دعواي زمانه ما که گويي تمامي ندارد و همچنان التهابات پس از انتخابات که به گونه اي هر چند کمرنگ اما حضور دارد. از آن سو، هشدارهاي ايمني براي چهارشنبه سوري، آماده باش پليس، نيروهاي انتظامي، بيلبوردهاي متعدد در سطح شهر که مردم را به يک چهارشنبه سوري آرام دعوت مي کنند و اين هم از عجايب روزگار تهران ماست که برخلاف نسلهاي گذشته که چهارشنبه سوري را شادي و آرامش و يادآوري جشنهاي کهن مي دانستند و کوزه شکسته و قاشق زني را نمادهاي آن، ما بايد از انفجار و احتراق و قطع دست و پا و آسيب چشم به عنوان نمادهاي چهارشنبه سوري نگران باشيم.

اما سرانجام در کنار اين دل خستگيها، غمها و افت و خيزها، شکوهها و شکايتها از دوران، ما نيز همچون ايرانيان دوران هاي پيشين و نيز همچون اسلافمان در دوران باستان، در تب و تاب نوروز به وجد مي آييم، انگيزه و رمق مي گيريم، بوي نظافت و خانه تکاني و پاک کردن زواياي خانه ها از دود و دم دوران و خاک و غبار غم، بوي عيدي و عيدانه، بوي ماهي، سفره هفت سين پهن در کوچه و بازار، از بازار قائم تجريش تا ميلاد نور و مجتمعهاي تجاري، هفت حوض و نارمک و سيد خندان، ماهي فروشي ها و سبزه فروشيها، ذوق و شوق و جيغ و داد بچهها براي عيد و چشم هاي دو دو زده آنها براي خريد و التماس به پدر و مادرها هم از زيباييهاي دوران ماست. ما نيز همچون گذشتگان خود از نوروز الهام مي گيريم، به شور و شوق مي آييم و شور و شوق خلق، ما را نيز به وجد مي آورد.

به يادمان مي آورد که  با همه  خستگي، دلزدگي و آزردگي ها، باز هم زندگي جاري است و به قول سپهري تا شقايق هست، زندگي بايد کرد. نوروز به يادمان مي آورد که ما ملتي هستيم در اوج; بايد به بلندي ها بنگريم و به فتح آن فکر کنيم.

كيهان:سال بركت ، ولايت و قهرماني ملت

«از نوروز الهام مي گيريم...»،«سال بركت ، ولايت و قهرماني ملت»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان است كه در آن مي‌خوانيد؛پايان سال 1388شايد موضوع خوبي براي نوشتن نباشد، چرا كه بسياري موضوعات مهم در اين سال تازه آغاز شده است. زماني شايد صحيح بود كه اين سال را سال فتنه بناميم اما اكنون كه در روزهاي آخر اين سال ايستاده ايم و منظر و نماي كلي از همه آنچه در اين مدت رخ داد، پيش چشمانمان است شايد بتوان گفت كه عنوان «سال فتنه» كمي عجولانه بوده است. سال 88 را بايد سال «مرگ فتنه» خواند، فتنه اي كه قدمت آن لااقل به 20 سال قبل مي رسد.

در ميانه سال 88 آن هنگام كه نداي مظلوميت و حق خواهي از هر سو بلند بود و مدعيان عرصه را براي جولان خود فراخ مي ديدند، ما در كيهان در اين انديشه بوديم كه چه كسي از مظلوميت اسلام و انقلاب دفاع خواهد كرد؟ روايت حوادث و وقايع صدر اسلام را بسيار شنيده بوديم و هر بار شايد از دل هامان اين انديشه گذشته بود كه «چطور ممكن است؟ چگونه عده اي چنين آسان در تشخيص حق از باطل بازماندند و جانب جبهه اي را گرفتند كه تا تاريخ تاريخ است مايه ملامت و ريشخند خلايق خواهند بود»؟

پاسخ اين سؤال ها را به راي العين و با جزئيات مي شد ديد كه در آن دوران چه اتفاقي رخ داده است و البته با يك تفاوت؛ تفاوتي كه بهتر از هر جاي ديگر در كلام امام(ره) جلوه كرده است، آنجا كه فرمود: «مردم ما بهتر از مردم صدر اسلام هستند.»

توصيف آنچه در سال 88 رخ داد، هدف اين نوشته نيست. اين كار با دقت و به طور مستمر در شماره هاي يك سال گذشته كيهان انجام شده است. كيهان تمامي مراحل فتنه را قبل از وقوع آن پيش بيني كرده بود. براي كيهان روشن بود كه كساني به راي مردم گردن نخواهند نهاد، دروغي به نام تقلب را به دروغ هاي ديگر ضميمه خواهند كرد، بخشي از مردم را با سوءاستفاده از اعتماد آنان به خيابان خواهند كشاند، از امكاناتي كه دشمن خارجي در انواع مختلف براي آنها فراهم آورده استفاده خواهند كرد، صفي از خواص غافل يا آلوده پشت سر خود ايجاد خواهند كرد و مهم تر از همه به بهانه دولت و انتخابات اصل نظام و ارزش هاي انقلاب و خط امام را هدف خواهند گرفت.

تمامي اين مراحل بي كم و كاست واقع شد. علت اين نبود كه كسي در اينجا از نعمت غيب گويي برخوردار بود يا الهامات ويژه اي از راه مي رسيد؛ بلكه همه چيز به يك روش شناسي خاص در پيش بيني رفتار جريان فتنه و ديدگاهي مستند درباره ماهيت آنها بازمي گشت. كيهان فرمولي در اختيار داشت كه مي دانست همه آنچه رخ مي دهد در چارچوب همان فرمول است و خواهد بود و اين فرمول را هم سران داخلي فتنه ننوشته بودند چون اساساً در موقعيتي نبودند كه قادر به خط مشي گذاري در اين حدود باشند.

اين فرمول را كساني كه نام و نشانشان ناشناخته نيست و در محيط هايي كه دسترسي به آن براي همگان- غير از آنها كه تصميم گرفته اند چشم هاي خود را ببندند و حقيقت را نبينند- مقدور بود عرضه كرده اند و مهم تر از آن در چند مورد به طور عملي به اجرا گذاشته اند. كيهان آشكارا مي ديد كه بازي همان بازي است، بازيگران همان بازيگرانند و قواعد هم همان قواعد است، پس ديگر جايي براي شبهه و ترديد باقي نمي ماند و نماند. با اين وجود فتنه اكنون گذشته و رفته است كيهان اكنون و پس از گذشت چند ماه سخت و دشوار عقيده دارد تازه زمان آن فرا رسيده كه آنچه زماني فتنه اي خوفناك ناميده مي شد بركات خود را نشان دهد تا معلوم شود «و مكروا و مكروالله، والله خيرالماكرين.»

اين داستاني بلند است كه خيرات و بركات فتنه88 چه بوده است كه كيهان در آينده به تفصيل و با اسناد و قرائن بسيار به آن خواهد پرداخت.نتيجه اما از هم اكنون روشن است: بركت آنچه در سال 88 رخ داد بي گمان از خسارات و آفات آن بيشتر است. اگر فقط بخواهيم فهرستي ارائه كنيم شايد نقطه شروعي مناسب تر از اين نباشد كه در اين سال قدر نعمت ولايت و معناي حقيقي واژه تدبير- كه عموماً از آن سخن گفته مي شود ولي درك عيني زيادي از آن علني نبوده است- براي همگان، هم خواصي كه برخي از آنها امتحان خوبي در اين سال پس ندادند و هم براي عموم مردم كه به راستي بايد آنها را قهرمانان سال 88 ناميد آشكار شد.

جهانيان در اين سال همگي ديدند و مكرراً شهادت دادند كه نعمت ولايت فقيه در ايران براي همه آنها رشك برانگيز است، نعمتي كه هم علامت ثبات و پايداري بي نظير است و هم مهم ترين ضامن حركت ايران در مسير تعالي و شكوه به رغم همه كينه توزي ها و دشمني هايي كه هر روز تازه تر و پيچيده تر مي شود. بركت دوم مربوط به دشمناني است كه خداوند مكر آنها را به خير و نيكي براي مردم ايران تبديل كرد. دشمنان ايران در آن روزهاي نخست فتنه سخت به طمع افتاده بودند كه مجالي براي عملي كردن بسياري از آن اوهام و رأياهاي خام كه سال هاست در سر داشتند فراهم آمده است.

درست به دليل همين طمع خام بود كه تمام سرمايه خود اعم از نيروهايي كه آشكارا پياده نظام دشمن بودند و هم شبكه پنهاني كه طي سال هاي طولاني ساخته و ذخيره شده بودند تا روزي به كار گرفته شوند را به ميدان آورند و مقابل چشمان تيزبين و دستان توانايي قرار دادند كه با گمنامي نگهبان ايران عزيز در كوران فتنه بوده اند. نظام جمهوري اسلامي در سال 88 و در مدتي كوتاه توانست بخش اعظم شبكه هاي دشمن را شناسايي و خنثي كند و چهره حقيقي بسياري از كساني را كه همواره تلاش مي كردند نيات شوم خود را در پشت ظواهر فريبنده پنهان كنند برملا نمايد.

لطف خداوند در به طمع انداختن دشمنان ايران بود كه موجب شد پروژه هاي پيچيده اطلاعاتي نظير دستگيري ريگي يا برخورد با شبكه بزرگ جاسوسي سايبري آمريكا در ايران به سرانجام برسد. در واقع بي مبالاتي اطلاعاتي و اشتباه محاسبه هاي پي در پي دشمن شرايطي بوجود آورد كه نظام جمهوري اسلامي بتواند خلأهاي امنيتي خود را پر كند و ضمن مستحكم تر كردن هرچه بيشتر پيوند خود با مردم در حماسه انتخابات 88 و وقايع پس از آن- به عنوان مهم ترين عامل امنيت بخش- پروژه هاي دشمن را كه برخي از آنها براي سال ها بعد ذخيره شده بود به تمامي خنثي و مستهلك نمايد.

به جز مباحث مربوط به فتنه البته در اين سال بسياري اتفاقات ديگر هم رخ داده است. در عرصه فناوري هاي پيشرفته اكنون ايران در حال رسيدن به قله هاي دانش است. فناوري ليزر به مجموعه دارايي هاي فناورانه ما اضافه شده و در مورد فناوري هسته اي هم گام هاي بزرگي در حال برداشته شدن است كه در كنار مقاومت جانانه و مدبرانه در مقابل پروژه هاي دشمن به زودي به شگفتي هاي بزرگ تبديل خواهد شد، ورود به باشگاه فضايي جهان، دسترسي به سلاح هاي مدرن و دوربرد و...

سخن آخر اما، اين است كه روشن شدن اقتدار نظام، تجديد محبوبيت مردمي آن، جوان شدن سرمايه اجتماعي آن و غربال نفاق جديد، دستاوردهاي كوچكي نيست كه آسان به دست آمده باشد و دوام و بقاي آن جز به شكر مداوم خداوند و پاس داشتن نعمت ولايت و استمرار خدمت به مردم كه بحمدالله دولت كنوني در اين بستر است، ميسر نخواهد بود...
الحمدلله الذي هدانا لهذا و ما كنا لنهتدي لولا ان هداناالله...
 
ابتكار:نوروز،فرصت پاکشويي تن و روان

«نوروز،فرصت پاکشويي تن و روان»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن مي‌خوانيد؛نوروز اين عيد باستاني،کهن و ملي که مقارن با تجديد حيات طبيعت پس از خواب عميق زمستاني است براي ايرانيان عيدي بس بزرگ و ملي است و در کمال خوشوقتي با مصوبه سازمان ملل از اين امسال نيز جهاني شد به غير از اتصال و پيوند نوروز با طبيعت که جلوه اي از زنده شدن مجدد طبيعت است اين عيد فرخنده داراي آداب خاص خود است.تطهير، نظافت، پاکيزگي و آلايش فردي و اجتماعي، محيط و نيز منازل در قالب " خانه تکاني " پايان سال از جمله آدابي است که در درون باستان وجود داشته است اما نکته اي که براهميت فر هنگي نوروز افزوده اينست که مجموعه آداب باستاني زمينه پاکشويي تن را فراهم آورده است و نوعي هارموني در پاکيزگي بين پوست انداختن طبيعت و تجديد حيات آن با پاکيزگي و تغيير وضع ظاهري  آدمها برقرار است.

برخي از آداب اجتماعي بعدها برآداب نوروزي اضافه شد و در فرهنگ ايراني نهادينه گرديد اين آداب بر بعد معنوي نوروز افزوده است مجموعه آدابي که به روان شويي معروف هستند.روان آدمي همچون تنش نياز به پاکشويي دارد،حسادت و دروغ دو ويژگي هستند که کم و بيش در بين ما ايرانيان رواج دارد و روح ايراني را مکدر کرده است و اگر بپذيريم که دروغ يعني کتمان و پوشاندن حق است آنگاه معلوم مي شود که دروغ از نظر اخلاقي مساوي با کفرمي باشد کفر يعني پنهان سازي "راست و حق" مي باشد و شکر يعني آشکارسازي هرچيز "درست" مي باشد.

همه عهد کنيم که هنگام تحويل سال در آن لحظه اي که دست ها را به آسمان مي گيريم و دعاي يا محوالحول سر مي دهيم با تمام وجود شکر بجا آوريم و از کفر بيزاري بجويئم و از خداوند مقام شکر طلب نمائيم و آنچنانکه گفته شد شکر يعني اظهار هر نوع "راستي و درستي"و کفر يعني پنهان کردن " راستي ها " مي باشد و همگان بخواهيم که سال جديد را با شکر شروع کنيم و ملت شاکر باشيم. ملت شاکر از هر گونه نادرستي و ناراستي بيزار است و در هر کجا باشد در مسير راستي و درستي قرار دارد.

در سالي که گذشت اتفاقات زيادي در پيرامون هر کدام از ما رخ نمود تشخيص راه درست و انتخاب مسير صحيح،کار مشکلي شده است.اگر ياد گيريم که زبان شکر بکار بريم و به مقام شکرگذار دست يابيم، نعمت شکر افزون خواهد شد شکر افزون به تشخيص" درستي و راستي ها" در فضاي غبار آلود و مه گرفته خواهد بود خود را با صفت شکر نو کنيم،ذهن خود را از انديشه هاي ناپسند پاک نمائيم انديشه درست را تمرين کنيم و نسبت به همديگر حسن ظن پيدا نمائيم.

خلاصه اين بهار را چون بهاران گذشته به عادت نگذاريم و تصميم بگيريم که تن و روح خود را شست و شو دهيم و با پاکشويي تن و روان آدمي ديگر شويم و بهاري متفاوت آغاز کنيم.فرصت را غنيمت شمرده عيد را به همه ايرانيان تبريک گفته توفيقات همگان را از خداوند خواهانيم.
 
جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته

«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛بوي عيد مي آيد و بهار بر شهرها و روستاها كوهها و دامنه سرسبز دشت ها خيمه زده است . اين روزها كه به پايان سال نزديك مي شويم همه از سال 88 به عنوان سال كهنه ياد مي كنند و در انتظار آمدن سال نو و آغاز سال 89 لحظه ها را مي شمارند .

از امروز ساعت به ساعت به نوروز نزديك تر مي شويم و با آمدن سال جديد همان ضرب المثل قديمي در گوشها طنين انداز مي شود كه هرگاه پديده نو ظهوري به بازار عرضه شود قديمي ها دل آزار مي شوند ولي عليرغم اين تمثيل و لحظه شماري ها ساعتها دقيقه ها و عمر كالاي پربهايي است كه قدر و قيمتي همسنگ آن نيست و اگر رفت ديگر قابل بازگشت نخواهد بود.

از اين كه بگذريم امسال بهار بسيار زودتر از سالهاي گذشته آمد و درختان را خيلي زود به گل نشاند. امسال سرسبزي طبيعت مژده فرا رسيدن بهار را يك ماه زودتر از هر سال ديگر به ارمغان آورد و همه را به بيقراري و تكاپوي تحول در حالات و احوال وادار كرد. پس چه نيكوست اكنون كه در آستانه سال نو و تجديد طبيعت و نو شدن احوال و روزگاران قرار گرفته ايم يادي نيز از شهداي انقلاب و رادمرداني كنيم كه با مجاهدت هاي خويش بهاران توام با آزادي را براي ملت ايران به ارمغان آوردند و زمينه ساز اقتدار و خلق حماسه هايي بزرگ در عرصه هاي مختلف شدند.

بي مناسبت نيست امروز كه آخرين روز كاري را در سال 88 سپري مي كنيم از خداي رحمان و رحيم مسئلت نمائيم كه از خزانه بي منتهاي لطف و عنايت خويش مقدرات سال جديد اين ملت را با شادكامي و مسرت توام با موفقيت رقم بزند. قطعا اگر هر يك از ما براي روزها هفته ها ماهها و سالهاي نو انديشه اي براي نيكو احوالي نداشته باشيم طبعا مشمول آن حديث شريف خواهيم شد كه « اگر كسي دو روز از عمرش شبيه به هم و در يك موقعيت باشد دچار خسران شده است . » پس بيائيم در لحظه تحويل سال جديد از حضرت حق عاجزانه بخواهيم كه ملت ايران را در راه تحقق حكومت عدل الهي و ظهور عدالت گستر گيتي حضرت مهدي موعود(عج ) موفق بدارد و تحول در برخوردهاي اجتماعي و تخلق به آداب و اخلاق اسلامي را كه فلسفه بعثت انبيا و تحول در اشخاص و احوال بوده نصب العين ما قرار دهد . اميد آنكه با دعاي خير ابرار نوروز سال 89 كه با ولادت يازدهمين خورشيد عالمتاب هدايت حضرت امام حسن عسگري عليه السلام مقارن شده توفيق تحول در رفتارهاي فردي و اجتماعي و تخلق به اخلاق محمدي (ص ) را در ما ايجاد كند. قطعا اين فقرات از ادعيه معصومين (ع ) راهگشاي ما در سال جديد خواهد بود.

بارالها! بر محمد و آل محمد (ص ) درود فرست و باران رحمت خود را برجان و جهان ما بباران تا هم جان ما و هم جهان ما از خشكسالي به بهار رويش و نيايش برسد.
خدايا! ما را بر صراط مستقيم هدايت ثابت قدم بدار تا از فتنه ها و نامردمي ها و خدا نديدن ها به هواي تازه وحدت و برادري برسيم .

پروردگارا! روز و شب ما را چنان تدبير كن كه جانها همه از نور سرشار و سفره ها از نان حلال انباشت و خانه ها از آرامش لبريز و لحظه هاي مردمان اين ديار فرح انگيز باشد.
معبودا! بر همه منيت ها و جدل ها نقطه پايان بگذار و ما را به لطف خويش چنان بنواز كه زندگي هامان بر طريق معرفت با انسان دوستي آغاز و به حيات طيبه تبديل شود.

نكته اي كه در روزهاي پاياني سال ضرورت ارزيابي آن بيش از هر چيز ديگر احساس مي شود بررسي عملكردها در نحوه تحقق يك شعار حياتي و اساسي يعني اصلاح الگوي مصرف است كه امسال از سوي رهبر معظم انقلاب به عنوان سال آغاز حركت به سمت اصلاح الگوي مصرف اعلام شد و از همه مردم و مسئولين خواستند با توجه به اهميت مصرف مدبرانه و عاقلانه منابع كشور سال 88 در همه زمينه ها سال اصلاح الگوي مصرف باشد تا مصداق برجسته اي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حالها باشد.

اين رهنمود سر آغازي روشن بود براي اينكه مخاطبين پيام نوروزي رهبري با ارائه راهكار و برنامه هاي مناسب مردم را به سمت الگوهاي واقعي مصرف و استفاده بهينه از منابع دعوت كنند و براي نهادينه كردن آن تدابير لازم را اجرا نمايند. از اين رو هر چند امسال اقداماتي در راستاي تحقق اين رهنمود و فرهنگ سازي مصرف بهينه پايه گذاري شد ولي قطعا اجراي كامل اين امر نيازمند فرهنگ سازي است كه بايد در سالهاي بعد هم شاهد استمرار و تكميل آن بود.

لايحه بودجه سال 1389 كشور در اين هفته به تاييد شوراي نگهبان قانون اساسي رسيد و تبديل به قانون شد . امسال ماجراي بودجه پرحاشيه تر از هميشه بود و اين حاشيه ها عليرغم تاييد شوراي نگهبان همچنان ادامه دارد.

بسياري از ناظران و در راس آنان دولت معتقدند مخالفت چهره هاي سرشناس اصولگراي مجلس در حوزه اقتصاد با لايحه پيشنهادي دولت خصوصا درباره درآمد حاصل از هدفمندي يارانه عامل اصلي راي منفي نمايندگان مجلس به پيشنهادهاي اصلي مندرج در بودجه دولت است . اين مخالفتها از سوي دولت سياسي كاري تعبير مي شود و در مقابل نمايندگان و به ويژه مخالفان بودجه با بيان استدلالهاي اقتصادي خود مخالفت با درآمد 40 هزار ميليارد توماني مورد نظر دولت را داراي خاستگاه كارشناسي ارزيابي مي كنند و اتهام سياسي كاري را بي انصافي مي دانند. در اين مجادلات حق با هر كدام از دو طرف باشد نتيجه يكي است آن هم ادامه كشمكش و عدم وفاق در اجراي بودجه است كه چندان مورد رضايت مجريان و ناظران نيست .

در حوزه مسائل خارجي نيز طي يك هفته گذشته شاهد رخدادهاي مختلفي بوديم . در عراق شمارش آراي انتخابات سراسري اين كشور ادامه يافت كه براساس تازه ترين گزارش ها از حدود 80 درصد آرا فهرست العراقيه متعلق به اياد علاوي نخست وزير سابق عراق و شركاي سني وي نسبت به ديگر ائتلاف ها پيشي گرفت كه نتيجه اي غيرمترقبه بود چرا كه تا پيش از آن فهرست دولت قانون به رهبري نوري مالكي در صدر قرار داشت و اكثر منابع عراقي نيز فهرست مالكي را حائز اكثريت نهايي معرفي مي كردند.
در واكنش به اين رويداد نوري مالكي معترض شده و ادعاي تقلب توسط ائتلاف اياد علاوي را مطرح كرده است .

اگر اين نتيجه يعني پيش بودن فهرست ائتلاف العراقيه تا پايان شمارش آرا حفظ شود و شكايت هاي احتمالي نيز بي نتيجه باشد بايد آنرا رخدادي غيرمنتظره در صحنه سياسي عراق تلقي كرد. در آن صورت ائتلاف نوري مالكي كه در رتبه دوم قرار خواهد داشت ابتكار عمل در تشكيل دولت را از دست مي دهد و ائتلاف العراقيه مسئول تشكيل كابينه خواهد شد كه البته اين ائتلاف نيز به تنهايي قادر به تشكيل دولت نبوده و بايد با يك يا چند گروه ائتلاف كند.

درصورت تحقق چنين مسئله اي يعني كسب اكثريت توسط ائتلاف اياد علاوي جناح نوري مالكي در برابر گزينه دشواري قرار خواهد گرفت . اين گروه يا بايد ائتلاف با علاوي را بپذيرد كه در آن صورت ابتكار عمل و نقش تصميم گيري در دولت آتي در اختيار اياد علاوي خواهد بود و نوري مالكي به رتبه دوم بايد رضايت دهد و يا اينكه ائتلاف با اياد علاوي را نپذيرد بلكه با سيد عمار حكيم ائتلاف كند كه در اين حالت به سبب اينكه ايادي علاوي امكان گردآوري نصف بعلاوه يك كرسي ها را نخواهد داشت در نتيجه از تشكيل دولت عاجز خواهد ماند و طبعا جناح نوري مالكي به عنوان اكثريت دوم مامور تشكيل دولت خواهد شد. قطعا شق دوم مسئله هم به نفع نوري مالكي خواهد بود و هم به سود جناح شيعه . بهرحال فعلا بايد منتظر ماند تا نتيجه نهايي انتخابات و سهم قطعي گروهها مشخص شود.

با اينحال آنچه تاكنون مسجل شده اين است كه دو فهرست شيعه يعني مالكي و حكيم مشتركا بيش از نيمي از كرسي هاي مجلس آينده را در اختيار خواهند داشت كه پيروزي چشمگيري و قابل قبولي براي شيعيان محسوب مي شود. چرا كه از مدتها قبل تلاش ها و برنامه ريزي هاي گسترده اي از سوي آمريكا عربستان و برخي ديگر از كشورهاي غربي صورت گرفته بود كه شيعيان نتوانند راي قابل ملاحظه اي كسب كنند كه با نتيجه هاي به دست آمده اين تلاش ها كاملا ناكام ماند.

اين هفته همچنين در فلسطين شاهد تحركات و توطئه هاي گسترده صهيونيستها در بيت المقدس بوديم . كابينه نتانياهو كه از افراطي ترين كابينه هاي تاريخ موجوديت منحوس 60 ساله رژيم صهيونيستي محسوب مي شود در ادامه سياستهاي خود براي اسلام زدايي از هويت بيت المقدس مكاني موسوم به « الخراب » را به عنوان معبد متعلق به يهودي ها در مجاورت مسجدالاقصي افتتاح كرد و به اين بهانه صدها يهودي افراطي را به اين منطقه كشاند. نقشه صهيونيستها اين است كه همانگونه كه مسئولان فلسطيني نيز اعلام كرده اند صهيونيستها از اين معبد به عنوان پايگاهي براي اجراي توطئه بعدي خود عليه مسجدالاقصي و افتتاح « معبد هيكل » بهره برداري كنند.

صهيونيستها مدعي هستند معبد هيكل در زير مسجدالاقصي قرار دارد و براي بيرون آوردن اين معبد بايد مسجدالاقصي ويران شود. توطئه شوم عليه مسجدالاقصي گام به گام درحال پيگيري و اجرا از سوي كابينه كنوني رژيم صهيونيستي است و درصورت تعلل جهان اسلام و دولتهاي مسلمان صهيونيستها قطعا در اجراي توطئه پليد خود درنگ نخواهند كرد. طي چند روز گذشته فلسطيني هاي غيرتمند عليه اين توطئه وارد عمل شدند و در اين راه نيز تاكنون هزينه هايي داده اند از جمله دهها نفر در زد و خورد با صهيونيستها مجروح شده و شمار زيادي نيز بازداشت شده اند. آنچنانكه رهبران فلسطيني هشدار داده اند اين بار توطئه بسيار جدي است و كابينه نتانياهو با توجه به اقداماتش در طول يكسال گذشته نشان داده است كه عزم خود را براي تخريب مسجدالاقصي و تغيير هويت اسلامي بيت المقدس جزم نموده است .

در چنين شرايطي مسئوليت صيانت از مسجدالاقصي تنها بر دوش فلسطيني ها نمي باشد بلكه اين رسالت بر عهده تك تك مسلمانان جهان است . در اين ميان دولتهاي مسلمان و همچنين مجامع اسلامي وظيفه سنگين تري دارند تا مقابل اين توطئه شوم بايستند چرا كه هرگونه اهمال و غفلت تبعات غيرقابل جبراني خواهد داشت و سكوت كنندگان امروز در پيشگاه تاريخ ننگين خواهند بود و آيندگان از آنها به عنوان خائن ياد خواهند كرد.

در هفته جاري همچنين در مسائل افغانستان نيز تحولات تازه اي رخ داد. سفر حامد كرزاي به پاكستان براي مذاكره پيرامون مصالحه با طالبان و اعتراف وزير دفاع آمريكا داير بر دشوار بودن آينده براي آمريكايي ها در افغانستان از جمله تحولات اين كشور بوده است . كرزاي كه از چندي قبل از سوي كشورهاي غربي مامور به مذاكره با طالبان شده است . براي تحقق اين امربه پاكستان سفر كرد. پاكستان هم پايگاه برخي سران طالبان است و هم اينكه گفته مي شود برخي جناح ها در پاكستان بر طالبان اشراف دارند. مذاكره با طالبان بخشي از استراتژي تازه غرب در افغانستان است تا از اين طريق بتوانند بر بحران افغانستان چيره شوند و خود را از باتلاق اين كشور نجات دهند.

اوايل هفته جاري وزير دفاع آمريكا اعتراف كرد روزهاي دشواري پيش روي ناتو در افغانستان قرار دارد. آمريكا و متحدانش پس از اينكه كليه تلاش ها و طرح هاي خود را براي مهار بحران افغانستان بي نتيجه يافتند از يكسال قبل يعني از زمان روي كار آمدن باراك اوباما استراتژي تازه اي را در پيش گرفته و اميدوارند اين استراتژي براي خروج آنها از باتلاق افغانستان كمك كند. براساس اين استراتژي همزمان با تشديد عمليات نظامي عليه شورشيان طالبان مذاكره با جناح ميانه رو اين گروه نيز در دستور كار قرار گرفته است . در اولين مرحله از اجراي اين استراتژي ناتو ماه قبل حملات سنگيني را عليه پايگاه اصلي طالبان در « منطقه فرجاه » صورت داد و همزمان حامد كرزاي نيز از طالبان خواست به مذاكره و مشاركت در دولت روي آورند. كرزاي حتي در اظهارات خود ملاعمر و طالبان را برادران خود ناميد و از سازمان ملل خواست اسامي سركردگان طالبان را از فهرست تروريسم خارج سازد.

دنياي اقتصاد:سال سخت و اميدهاي پيش‌رو

«سال سخت و اميدهاي پيش‌رو»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن مي‌خوانيد؛سال 1388 با اميد آغاز شد و با اميد پايان يافت؛ اما حد فاصل اين دو اميدواري، روزگاري سخت و تلخ بر ملت ودولت گذشت.

ماهيت اميدهاي آغازين و واپسين و تلخكامي ميانه چه بود و سال پيش‌رو چگونه خواهد بود؟

سالي كه تنها سه روز از آن باقي مانده است، بنا به سنتي چند ساله، توسط رهبري نظام، سال اصلاح الگوي مصرف ناميده شد. اين نامگذاري، براي فعالان اقتصادي و علماي علم اقتصاد، معنايي خاص داشت كه اگر دولت خواسته بود يا توانسته بود آن را سرلوحه كار خود قرار دهد آثار و بركات فراواني به بار مي‌آورد. وجهي از الگوي مصرف كه توجه بسياري به آن شد، صرفه‌جويي‌هاي اختياري يا اجباري بود كه در تبليغات و توصيه‌ها بازتاب فراواني يافت، درباره نتايج اين فرهنگ‌سازي هنوز آمار جامعي منتشر نشده است؛ اما براساس پاره‌اي قراين و امارات، در اين زمينه كاميابي‌هايي حاصل شده است. اما وجه اصلي و مهم‌تر اصلاح الگوي مصرف، به صرفه‌جويي در هزينه‌هاي كلان دولت مربوط مي‌شود كه نشانه‌هاي زيادي دال بر تحقق آن ديده نمي‌شود.

سال 1388، سال ركود بود و اگر هزينه دولت در جاهايي كاهش يافته باشد، بيشتر محصول ركود بوده است تا اصلاح الگوي مصرف. بررسي لايحه هدفمندسازي يارانه‌ها و بودجه سال 1389 در دولت و مجلس، وقايع اقتصادي ديگري بودند كه آثار آنها را بايد در سال آينده ديد. اما دست كم يك بخش اين برنامه‌ اقتصادي؛ يعني جرح و تعديل يارانه‌ها كه منطقي‌ترين ترجمان اصلاح الگوي مصرف است، هنوز محل بحث و ترديد است. دولت اميدوار بود با اخذ مجوز از مجلس، از محل حذف يا كاهش يارانه‌ها، چهل‌هزار ميليارد تومان به كف آورد و آن را در قالب يارانه‌ نقدي بين گروه‌هاي درآمدي و به تناسب درآمد خانوارها توزيع كند؛ مجلس با اين استدلال كه چنين رقمي، تورم سرسام‌آور به دنبال خواهد آورد، رقم پيشنهادي دولت را نصف كرد و اقتصاددانان مستقل،‌ فارغ از هر دو رقم، موفقيت اين طرح را در گرو الزامات ديگري دانستند.

به اعتقاد اقتصاددانان طرفدار اقتصاد رقابتي، حذف يارانه‌ها وقتي مفيد، اقتصادي، عقلايي و موثر است كه مقدمات و لوازم آن؛ يعني آزادسازي اقتصادي، واقعي كردن قيمت‌ها (از جمله قيمت ارز) و حذف مقررات دست و پاگير در زمينه سرمايه‌گذاري، فراهم شده باشد. به اعتقاد اين دسته از منتقدان، كاهش اندك يارانه‌ها و بازگرداندن عايدات آن به دست مصرف‌كنندگان، ممكن است براي مدتي، برخي قشرهاي كم‌درآمد را خرسند سازد، اما تاثير درازمدت آن؛ يعني اصلاح نظام اقتصادي محل ترديد است.

ايرانيان در سال 1388، علاوه‌بر دست و پنجه نرم كردن با ركود اقتصادي و آثار آن؛ يعني فرسايش دارايي‌ها، نكول بدهكاران بانك‌ها از بازپرداخت ديون، بيكاري و كاهش آهنگ سرمايه‌گذاري با فشارهاي بيروني بر اقتصاد هم مواجه شدند. فشارها كه در قالب تحريم‌هاي آمريكا و متحدانش به ايران وارد شده است، عمدتا نظام بانكي و تكنولوژي را هدف گرفته است. دولت ايران در دو دهه اخير كوشيده است خود را با تحريم‌ها تطبيق دهد و آثار آن را رقيق كند؛ اما به هر حال از عوارض آن مصون نمانده است.

در حوزه سياست، تحولات با شتابي بيشتر شكل گرفت و البته با همان شتاب هم فروكش كرد. وجه عاطفي تحولات پس از انتخابات، كشته و زخمي شدن شماري از مردم و وجه سياسي آن، تخريب روابط فعالان و بازيگران سياسي بود. آنچه در ماه‌هاي پس از انتخابات رخ داد براي كشور و نظام سياسي آن پرهزينه؛ اما جبران‌پذير بود. تحولات هفته‌هاي اخير در سپهر سياسي ايران، از تقويت خط تدبير و تمشيت خبر مي‌دهد و اين اميدواري را در بسياري پرورانده است كه همزمان با غبارروبي خانه‌هاي ايرانيان، سياستمداران نيز غبارروبي دل‌ها و دور شدن از تخاصم و راديكاليسم و روي آوردن به رقابت و اصلاح امور را پيشه كرده‌اند.

آنچه در حوزه اقتصاد در ايران سال 1388 رخ داد، به لحاظ كيفي تفاوتي با سال‌هاي قبل نداشت و تنها مي‌توان گفت كميت ركود و آثار آن افزايش يافت؛ اما آنچه در حوزه سياست رخ داد، پديده‌اي جديد، تكان‌دهنده و دل‌آزار بود. تقارن ركود اقتصادي، پريشاني‌هاي سياسي و فشار بين‌المللي در سال 1388 تجربه‌اي است كه لاجرم، رفتار دولت و ملت ايران را در سال 1389 شكل خواهد داد. منطقي‌ترين و محتمل‌ترين وضعي كه براي سال جديد متصور است، اين است كه دولت براي غلبه بر اين دشواري سه‌وجهي، بر كارآمدي خود بيفزايد.

زيرا كارآمدي، تنها وجهي از دولت است كه در پس هر حادثه سياسي، بودن آن مي‌تواند ابزار نجات و نبودن آن اسباب هلاك باشد. تجربه سه دهه‌اي جمهوري اسلامي نشان مي‌دهد كه قابليت‌ها و ظرفيت‌هاي آن براي عبور از بحران‌ها فراوان است؛ مشروط بر آنكه دست و زبان سياستمداران، با تدبير و تمشيت امور، بيشتر آشنا باشد تا خرده‌گيري بر منتقداني كه كاستي‌ها را گوشزد مي‌كنند. اميد كه ايرانيان، سال نو را با قبول و تكريم يكديگر آغاز كنند و سال پيش رو از سال پشت سر فرخنده‌تر باشد. ان‌شاء‌ا...

ايران:كوله بار تجربه از سالي تمدن‌ساز

«كوله بار تجربه از سالي تمدن‌ساز»عنوان سرمقاله روزنامه‌ي ايران به قلم مرتضي قمري‌وفا است كه در آن مي‌خوانيد؛ سال 88 دوره‌اي ويژه، هويت‌پرور و تمدن‌ساز از عمر پربركت و جريان‌ساز انقلاب اسلامي و كشورمان بود؛ اين واقعيت اكنون به باور تك‌تك مردم ايران تبديل شده است.

امسال همه اقشار ملت و اركان جامعه و نظام، محك سختي خوردند و چه بسا در اين كوره ناب‌شدگي، ريزش‌هايي رخ داد، اما به اعتراف دوست و دشمن، رويش‌هاي انقلاب، نظام و كشور آنچنان بود كه همه را براي جهش‌هاي استثنايي و رسيدن به اوج شكوفايي و تعالي به آمادگي كامل رساند و از اين جهت راه پرافتخار آينده ايرانيان را بيمه كرد.
البته عبور از اين دوران سخت و سرنوشت‌ساز با عبرت‌ها و درس‌هايي همراه بود كه بهره‌گيري از اين تجربيات گرانقدر وظيفه آحاد جامعه است. در اين‌باره به چند نكته اشاره مي‌كنم.

1- مديريت همه‌جانبه بحران، اتخاذ تدابير به موقع و گفتمان‌سازي هوشمندانه، در كنار صبر و تحمل الهي و انقلابي، مختصات ويژه اقدامات رهبر معظم انقلاب اسلامي در سال 88 بود كه همچون گذشته قوت قلبي براي ملت و مسئولان كشور در كشاكش فتنه‌هاي رنگارنگ شد و آنها را قادر ساخت تا حق را از باطل بازشناسند. بدين‌گونه ولي‌فقيه زمان - دام عزه الشريف - به معيار اساسي بصيرت و قضاوت مردمان تبديل شدند.

در اين ميان، به واقع آن عده قليل از خواص كه اين معيار را در غفلت خود نديدند - و يا نخواستند ببينند - به انحراف رفتند و در ميان صفوف ملت انگشت‌نما شدند و بيگانه. اكنون واقعيت ظرفيت الهي ولايت فقيه براي رهبري و هدايت جامعه اسلامي بيش از پيش آشكار شده است.

2- سال 88 دوره‌اي جديد از بازشناسي ابعاد و ظرفيت‌هاي نهفته ملت ايران بود. گذشت 30 سال از پيروزي انقلاب اسلامي، طلب مي‌كرد كه مجدداً اين مردم در بستر ابتلائات و آزمايش‌هاي سرنوشت‌ساز قرار گيرند و در قبال انقلاب اسلامي، جمهوري اسلامي، ولايت‌ فقيه و مردم‌سالاري ديني، دست به انتخاب گزينه‌هاي «آري يا نه» بزنند. نتيجه اين رفراندوم تاريخي به گواه همه ناظران سياسي، آري اكثريت مطلق ملت به اين 4 گانه تمدن ساز بود. از اين رهگذر اقشار مختلف مردم به فتنه‌گران، ساختارشكنان و ضد انقلاب و دشمن بيگانه «نه افسانه‌اي» گفتند و آنها را در سه كنج نابودي و هلاكت قرار دادند.

حالا به جرأت مي‌توان گفت كه وحدت ملي و انسجام اجتماعي و سياسي ايرانيان به اوج رسيده و در سال آينده نتايج سازنده خود را بيش از پيش در مسير شكوفايي و تعالي ايران اسلامي نشان خواهد داد.

3- دولت دهم، نتيجه يك انتخابات آزاد، عادلانه و استثنايي در طول دوران حيات جمهوري اسلامي ايران است. مشاركت 85 درصدي مردم و رأي بسيار بالاي 25 ميليوني ايرانيان به رئيس جمهور عدالتخواه - حتماً و بايد - پشتوانه پرصلابت اين دولت براي پيشرفت و تعالي است و ان‌شاء‌الله به مدد خداوند متعال، امدادهاي غيبي امام زمان‌(عج)، حمايت‌هاي داهيانه رهبر معظم انقلاب از دولت مكتبي و كوشا و مشاركت و ياري آحاد مردم، جمهوري اسلامي ايران در سال‌هاي آينده گام‌هاي بزرگي را در عرصه‌هاي داخلي و خارجي خواهد برداشت تا ظرفيت‌هاي تمام‌نشدني خدمت، تلاش، سازندگي، پيشرفت و آباداني در پهنه ايران اسلامي ايجاد شود.

4- رويدادهاي سال 88 تأثير حياتي فقدان و يا بي‌تفاوتي نسبت به ترسيم و اجراي سياست‌هاي جامع و كارساز فرهنگي و اجتماعي را براي مردم و مسئولان نظام آشكار ساخت و ثابت كرد هرگونه سستي در قبال اين مهندسي و يا انفعال در قبال تهاجم دشمن در اين حوزه‌ها آسيب‌هاي غير‌قابل جبران وارد مي‌كند. جالب اينكه راه برون‌رفت از حوادث و فتنه‌هاي اخير باز هم از فعال كردن ظرفيت فرهنگي اسلام و تشيع امكانپذير شد.
بر اين اساس سرمايه‌گذاري استراتژيك در حوزه‌هاي فرهنگي و اجتماعي، تدبيري فعالانه براي تضمين آينده جمهوري اسلامي ايران محسوب مي‌شود.

اكنون كه چند روزي بيشتر به پايان سال نمانده، آرامش و شوقي وصف‌ناپذير سراسر ايران‌زمين را فرا‌گرفته، همه ايرانيان با اقتدار كامل آماده ورود به سال جديد هستند و طلب تحول همه‌جانبه و جلب رضايت حضرت دوست، زمزمه دل‌هاي همه مؤمنان است: «يا مقلب‌القلوب والابصار، يا مدبرالليل والنهار، يا محول الحول والاحوال، حول حالنا الي احسن‌الحال.»

جوان:بدعاقبتي در ماليخولياي اسراف

«بدعاقبتي در ماليخولياي اسراف»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جوان به قلم رسول سنايي راد است كه در آن مي‌خوانيد؛رواج پديده زشت مصرف‌گرايي و اسراف در جامعه ما و کم‌رنگ شدن روحيه قناعت و ساده‌زيستي به عنوان يک آسيب جدي که در سطوح مختلف خرد و کلان مطرح است، تبديل به يکي از دغدغه‌هاي اساسي مسؤولان و در رأس آنان مقام معظم رهبري شده است. به گونه‌اي که معظم‌له، در پيام ابتداي سال 1388، اسراف را تهديدي براي آينده کشور دانستند که در ابعاد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي قابل توجه است.

بنابراين معظم‌له ضرورت صرفه‌جويي و رعايت الگوي مصرف را مطرح فرمودند که متأسفانه اين پيام اساسي در ميان جنجال‌هاي سياسي ناشي از رقابت‌هاي انتخاباتي و اغتشاشات پس از آن رنگ باخت. امّا واقعيت اين است که همانگونه که روحيه مصرف‌گرايي در فرآيندي تدريجي اتفاق افتاده و جايگزين روحيه قناعت و معنويت‌گرايي ديني و ملّي شده است، اصلاح الگوي مصرف و بازگشت به مصرف عقلاني و متناسب نيز محتاج حرکتي منطقي و معتدل مي‌باشد که به‌ناچار بايد در طول زمان هم به آن پرداخت. از اين‌رو، در پايان سال جا دارد مسؤولان و مردم با ارزيابي عملکرد خويش، ميزان مصرف و دلايل آن را با معيارهاي زير تطبيق نمايند.

1 نيازها و ضرورت‌هاي واقعي: طبيعي است که نيازها طيف گسترده‌اي از نيازهاي اوليه و جسماني تا نياز به شکوفايي و تعالي را شامل مي‌شود که البته با توجه به منابع و ارزش‌ها بايد اولويت‌گذاري شود. مثلاً زماني که هنوز بسياري از کوچه‌ها و خيابان‌هاي شهرها نياز به تأمين زيرساخت‌هاي اوليه دارند، آيا صرف هزينه‌هاي گزاف تحت پوشش زيباسازي با اولويت‌ها انطباق دارد؟

2 کار ويژه اساسي مصرف: درحالي که هر نوع مصرفي بايد معطوف به برآوردن يک نياز واقعي باشد امّا تأثيرپذيري از تبليغات بنگاه‌هاي توليدي و رواج ارزش‌هاي مادّي، در پاره‌اي موارد مصرف کارکردي ابزاري براي نمايش و ابراز وجود و حتي پرستيژ به حساب مي‌آيد که حاکي از درغلتيدن به فرهنگ مادّي و مصرف‌گرايي است. چنين پديده‌اي در سطوح شخصي زشت و در سطوح دولتي که از بيت‌المال هزينه مي‌شود، زشت‌تر خواهد بود.

3 اولويت مصرف به توليد داخلي: گرچه در پاره‌اي موارد توجيه مصرف کالاي وارداتي به دليل تفاوت کيفيت با مشابه داخلي، منطقي به‌نظر مي‌رسد امّا حداقل در مورد آن‌دسته از اقلامي که کيفيت يکسان دارد، بايد اولويت به خريد و مصرف کالاي داخلي داده شود.

4 تناسب مصرف با منابع درآمدها: طبيعي است که نمي‌توان نوع و ميزان مصرف را بدون نگاه به منابع و درآمد انتخاب کرد و لذا بايد رابطه متناسب و منطقي بين اين دو متغير برقرار کرد. چه بسا مصرف يک نوع کالا براي يک فرد و يا دولت اسراف باشد، درحالي که براي فرد و دولتي ديگر يک مصرف طبيعي به حساب آيد. همانگونه که در روايات و احاديث ديني نيز به آن اشاره رفته و مصرف را با شأن و منزلت مرتبط دانسته است.

با توجه به معيارهاي فوق است که امکان بازبيني و تجديدنظر در نوع و ميزان مصارف و حرکت به‌سوي اصلاح الگوي مصرف جاري به سمت مصرف بهينه و منطقي فراهم مي‌آيد والّا چه بسا تحت تأثير سلطه فرهنگي کمپاني‌هاي توليدي بزرگ به‌ويژه کارتل‌ها و بنگاه‌هاي جهاني که به‌دنبال اعمال فرهنگ مصرفي حتي برخي از کارگزاران و مسؤولان در تشخيص مسأله و تعريف اولويت‌ها به اشتباه عمل نمايند.

به‌نظر مي‌رسد براي اصلاح وضعيت موجود يک اهتمام ملي به‌ويژه از سوي اصحاب فرهنگ لازم است تا با تقويت بنيه فرهنگي و هويت معنوي افراد، امکان عبور از فرهنگ مصرفي زاييده تبليغات اغواکننده فعلي و روحيه مادي و شيفتگي به مصرف متأثر از آن را فراهم آورد.

مشکل اساسي از آنجا شروع مي‌شود که متأسفانه بعضي افراد مصرف را نه براي برآوردن يک نياز واقعي بلکه ابزاري براي نيل به اهداف کاذب از جمله ابراز شخصيت و حتي هويت از راه نمايش مارک، مد و تجمل تلقي کرده و به نوعي ماليخوليا گرفتار آمده‌اند که هويت انساني آنان را مسخ کرده است. شرايط ناهنجاري که حل آن، عمل به توصيه‌اي از سوي امام صادق (ع) است که از زبان لقمان به پسرش فرموده‌اند: «اي پسر... در اين دنيا همچون گوسفندي مباش که در کشتزاري سرسبز رها شده و چندان از آن خورده که نيک فربه شده و همين فربگي باعث کشته شدن او شده است.»
(1) الحيات. ج3 ص49

تهران امروز:ما اميدواريم

«سالي که گذشت»،«ما اميدواريم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم سيدجواد سيدپور است كه در آن مي‌خوانيد؛ما اميدواريم، ما به‌رغم همه‌‌چيز، اميدواريم، ما به فردايي كه بهار مي‌آيد، به روزي كه شكوفه‌ها مي‌رسند، ما به لحظه‌هاي باد و باران، به دقايق شكوفايي و رويش، به طراوت و پاكي و صفا، ما به نسيم بهار كه بر اين آب و خاك مي‌وزد و آدميان سرمازده را سرگرم مي‌كند، ما به رويش و زايش زمان و زندگي اميد و ايمان داريم.

ما به‌رغم همه تلخي‌ها، همه غصه‌ها، همه ناراحتي‌ها، همه تامل‌ها و توقف‌ها، همه افتادن‌ها و برخاستن‌ها، همه ترشرويي‌ها و تلخ‌زباني‌ها، همه غيبت‌ها و دروغ‌ها، همه كاستي‌ها و تنبلي‌ها و همه آنچه بايد مي‌شد و نشد و همه آنچه شد كه نبايد مي‌شد، به آيندگان و روندگان اين لحظه از زمان و اين لحظه از تاريخ اميدواريم. هيچ‌كس نمي‌تواند اميد ما را در محاق قرار دهد. هيچ‌كس نمي‌تواند دل اميدواري كه براي ايران اسلامي مي‌تپد را تحريم كند.

هيچ‌كس نمي‌تواند اميد را در حصار قرار دهد، هيچ‌كس نمي‌تواند اميد را بدنام كند، هيچ‌كس نمي‌تواند به اميد خيانت بورزد، هيچ‌كس نمي‌تواند دل اميدوار را تخريب نمايد، هيچ‌كس نمي‌تواند با اميد درآويزد و عليه‌اش بشورد چراكه اميد ذات زندگي است و نمي‌توان بدون آن به حيات پرتلاطم چشم دوخت و چشم بست. اگر بشود گل‌ها و شكوفه‌ها را از عطرافشاني باز داشت، مي‌توان اميدها را از زندگي بريد و تبعيد كرد.

چه بسياران دست‌ها، صداها، حلقوم‌ها، نفس‌ها كوشيدند، تلاش كردند، نقشه‌ها چيدند تا در سال پرهياهو و پرگفت‌و‌گو و پراتفاق، خانه اميد را خراب كنند تا از پس آن دلمردگي به‌جاي سر زندگي، رخوت به‌جاي تلاش، نفرت به جاي رفاقت، تفرقه به‌جاي وحدت، تخريب به‌جاي سازندگي، توهين به‌جاي احترام، تهمت به‌جاي شفاف‌سازي، خيانت به‌جاي خدمت، گريه به‌جاي خنده و دروغ به‌جاي راستي بنشيند.

ما به‌رغم همه اين توطئه‌هاي شيطاني و افسار گسيختن نفس اماره در بازار مكاره سياست همچنان به سلوك، منش و روش جاودان اخلاق اسلامي و «تخلقوا باخلاق‌الله» رسول گرامي اسلام(ص)، اميد و ايمان داريم. اخلاق هم‌ درد ماست و هم دواي ماست.

ما به انرژي الهي اين درد و درمان اميد و ايمان داريم. در برابر يأس كهنه سال و بي‌باوري پيشينيان خسته، دل‌فسرده و مغموم بايد اذعان كرد كه در اين هياهوي پرقيل و قال مي‌توان دل اميدوار به كار و كار و كار براي ايران و اسلام داشت چراكه فرزندان فرداي اين ديار از ما انتظار توأمان توسعه و تعالي، آزادي و بندگي، رفاه و تقوا، ثروت و عدالت، دنيا و دين، ايران و اسلام را مي‌طلبند و مي‌خواهند. ما مي‌توانيم – و بايد بتوانيم- ايراني در خور و شايسته ايراني بسازيم تا از هر كنگره‌اش صداي يكتاپرستي به گوش برسد چراكه ديدگاه عيني تاريخ به ما آموخته كه قدرت واقعي بر سودمندي حيات انسان در راه پويش، پيمايش و بهينه‌سازي سجاياي محيطي خويش روان خواهد شد.

از پي چنين رويشي است كه جامعه اميد توليد مي‌كند و توليد ثروت مي‌آورد، ثروت فراغت مي‌بخشد، فراغت تفكر را پويا مي‌كند، تفكر خدا را مي‌خواند، خدا نجات مي‌دهد، نجات اميد مي‌‌بخشد، اميد جامعه را مي‌سازد، جامعه اميد توليد مي‌كند و توليد ... در اين صيرورت است كه هويت تاريخي ما نيز معنا مي‌يابد و تجلي مي‌كند.

ما اميدواريم، ما هنوز پرتلاشيم كه تلاش و اميد، آب و نان ما هستند. بايد اراده كرد و تحول را سامان داد كه نه سال به سال «دريغ» از پارسال كه سال به سال «بهتر» از پارسال شود و اين ميسر نمي‌شود مگر آنكه بارقه اميد همچنان پرفروغ باشد. سال 1388 با اميد بسياري شروع شد و با اميد بيشتري بايد ختم شود، اميد بيشتر به توسعه بيشتر، رفاه افزون‌تر، تلاش فراوان‌تر، قانونگرايي كامل‌تر، احترام فزون‌تر، اقتدار بيشتر، اخلاق متعالي‌تر، اقتصاد پررونق‌تر، سلامت شاداب‌تر، فرهنگ پوياتر، هنر جذاب‌تر، ورزش سالم‌تر و سياست اخلاقي‌تر.

اميد رمز ماست، راز ماست، رمز و راز ما در برابر تباهي، سياهي، كدورت‌ و فرسايندگي سهمناك زندگي است تا اسير ديو پليدي و تنبلي و وادادگي و خستگي نگرديم تا هر روز و هر لحظه به‌ياد داشته باشيم كه هستيم، به كجا روانيم، به كجا بايد برويم و از كجا نبايد برويم. ما هنوز اميدواريم، به فردا كه بهتر از امروز است و بايد بشود. ما هنوز اميدواريم به زندگي، به زايش، به رويش و به بهار. بهارتان پراميد و اميدتان هميشگي باد.

رسالت:سالي که گذشت

«سالي که گذشت»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم دکتر حشمت الله فلاحت پيشه است كه در آن مي‌خوانيد؛آخرين سرمقاله سال1388 را در حالي مي نويسم که بخش عمده وقت و فکر خود را به آماده سازي هيئت ايراني براي شرکت در اجلاس بين المجالس دنيا در “بانکوک”، تايلند اختصاص داده ام. يک سال پيش اين اجلاس در آديس آباباي اتيوپي برگزار شد و جالب آنکه پيام نوروزي آقاي اوباما رئيس جمهور ايالات متحده آمريکا به مردم و دولت ايران درآن اجلاس خيلي جدي گرفته شده بود. طوري که ما با درخواست هاي مکرر هيئت آمريکايي و واسطه هاي عمدتا اروپايي يا عرب آنها بويژه آقاي جانسون دبير کل بين المجالس براي نشستن پاي ميز مذاکره مواجه شديم و رئيس هيئت آمريکايي نيز سخنراني خود را تقريبا به ايران و پيام تازه اوباما و دور تازه روابط خوب با ايرانيان اختصاص داد.

به عبارتي بهترين تحول ابتداي سال1388 پيام آقاي اوباما به مناسبت نوروز بود که در آنجا وي بر خلاف اسلاف خود، لفظ رهبران و “دولت” ايران را به کار برد و گفت با توجه به نقش تاثيرگذار ايران به دنبال رابطه اي بهتر هستيم و ... البته همان طور که مقام معظم رهبري در اشاره به پيام اوباما فرمودند، رئيس جمهور جديد سعي کرد در لفافه، اتهامات گذشته را مطرح نمايد و ايرانيان طبق تجربيات تاريخي خود در تشخيص تفاوت ميان چراغ سبزهاي تاکتيکي و تداوم استراتژي هاي قرمز و خصومت آميز خبره شده اند.

لذا در سخنراني خود به نمايندگي از هيئت  ايراني اين تغيير لحن را ديرهنگام ارزيابي کرده و ابراز اميدواري نمودم سال آينده در نطق بانکوک مجبور نشوم تناقض هاي رفتار و گفتار آمريکا را بار ديگر مطرح نمايم. و اکنون بخشي از سخنراني  خود را به اين موضوع اختصاص داده ام که در آخرين سال حکومت بوش که به زعم خود سه بار طرح حمله به ايران را روي ميز گذاشت،24  طرح و قطعنامه و قانون ضد ايراني در کنگره تصويب شد در يک سال اول دموکرات ها و اوباما حدود 70 قطعنامه و قانون ضد ايراني تصويب کردند که موارد مختلف سياست هاي ضد منشور ملل متحد از تحريم تا مداخله و نقض حاکميت ملي جمهوري اسلامي را در بر مي گيرد. در واقع اوباما نيز به توصيه واقع گرايان توجه نکرد و راه بي نتيجه اسلاف خود را مي رود.

 در پايان سال1388  روابط ايران و  آمريکا به طور کم سابقه اي خصمانه است. شرايط فوق فضاي رابطه5+1  با ايران را نيز خصمانه کرده است. البته در طول سال88  جمع مزبور نتوانستند قطعنامه تحريم تازه اي را در شوراي امنيت به تصويب برسانند. چين و روسيه کماکان استراتژي تاخير زماني و تعديل محتوايي قطعنامه ها را دنبال مي کنند لذا اعضاي غربي5+1  به رغم آگاهي از عدم کاربرد اهرم “وتو” توسط اين دو قدرت شرق سابق، نسبت به ناکارآمدي تحريم ها نگرانند. شرايط جمهوري اسلامي ايران با قربانيان گذشته شوراي امنيت متفاوت است. همسايگي با14  کشور جهان،  توجيه ناپذير بودن قرار گرفتن نام ايران ذيل فصل هفتم منشور، با توجه به فقدان مولفه هاي ضد امنيتي آن، و بويژه سياست تهاجمي و فعال ايران در قبال اقدامات تحديدي و تحريمي،  علل اصلي تعلل در جمع آن شش کشور است.

به همان ميزان که موضع با صلابت خارجي کشور افتخارآميز بوده برخي حوادث داخلي روزهاي تلخي را در تقويم سياست ايرانيان به وجود آورد. مشارکت سياسي40  ميليون نفري مردم در انتخابات رياست جمهوري خرداد ماه سال جاري افتخارآميز بوده اما برخي حدودشکني هاي غير اخلاقي و غير عقلاني هنگام رقابت هاي انتخاباتي، فضا را بيش از آنچه که مقتضي مشارکت سياسي نهادمند باشد ملتهب و مهيج ساخت.

برخي رفتارهاي افراطي و عدم تمکين به قانون به عنوان فصل الخطاب مشاجرات، به حلقه واسطه “التهاب” و “اغتشاش” تبديل شد و متاسفانه مداخله بيروني و سوءاستفاده گروه هاي محارب رانده شده در مسير تحولات انقلاب، شرايطي را به وجود آورد که اعتراض به نتيجه انتخابات تبديل به اعراض از اصول اصلي انقلاب و جمهوري اسلامي شد و لذا ايرانياني که حماسه هاي دي و بهمن امسال را آفريدند همراهان هميشگي نظام بودند که شکست يا پيروزي يک جناح رقيب، تنها دغدغه دوم آنها است.

و اکنون انتظار مي رود با پرهيز از افراط دامنه تنش را محدود ساخت، روح جمعي و وحدت گرا با محوريت منافع و امنيت ملي را تقويت ساخت و با ايجاد  فضاي اغماض به ترميم خدشه  به اعتماد عمومي پرداخت و با حل و هضم دروني تعارضات، طالبان الگوهاي مداخله جوي بيروني را نوميد ساخت. ده ها بزم شادي و دوستي لازم است تا آن خاطرات تلخ و کدورت هاي برجاي مانده را پاک نمايد.

در پايان سال چند رويداد برجسته مولفه هاي قدرت جمهوري اسلامي را تقويت کرد. دستگيري عبدالمالک ريگي در عملياتي کم نظير، محدودسازي اهرم هاي ناامن ساز بيگانه در داخل ايران وغلبه بر هجمه سايبرنتيکي دشمنان جمهوري اسلامي و امضاي موافقت نامه امنيتي با قطر در تقابل با راهبرد ايران هراسي اقدماتي اساسي بود.

دستگيري ريگي پيروزي ايران بر چند دستگاه امنيتي داخل و خارج از منطقه بود. برخي بازيگران در طول چهار دهه اخير از “تروريسم” استفاده دوگانه مي نمايند. از حضور نظامي در منطقه به بهانه مقابله با تروريسم تا حمايت از فهرست هاي سياسي- انتخاباتي تروريست هاي گذشته در انتخابات عراق، هر روز مصداق تازه اي از عدم صداقت آمريکا و برخي دوستان منطقه اي و فرا منطقه اي آنها را در جنگ عليه تروريسم نشان مي دهد.
پيروزي هاي ايران در مقابله با تروريسم سخت و نرم نشان داد که هيچ تروريستي در مواجهه با ايرانيان از حاشيه امن برخوردار نيست.

و سرانجام زماني که به همراه آقاي نجار وزير محترم کشور جهت امضاي موافقت نامه امنيتي با قطر به دوحه رفتيم، خشم رسانه هاي وابسته به کشورهاي مرتجع منطقه از اين رويداد آشکار بود. در اوج پروژه “ايران هراسي” قطري  ها با کشوري موافقت نامه امنيتي امضا مي کردند که آن کشور به ادعاي اصحاب آن پروژه، تهديد امنيتي براي همسايگان به شمار مي رفت. يکي از مقامات قطري که در قبال روابط خوب دوحه با ايران مورد انتقاد همتايان عرب خود قرار مي گيرد در پاسخ آنها مي گويد: روزي را مي بينم که همه شما براي دست دادن با طرف ايراني صف ببنديد.

به هر حال يک سال ديگر نيز در حالي گذشت که فضاي اطراف ما متلاطم بود و ايرانيان به لطف استراتژي توسعه خود اتکا، کماکان از مولفه هاي امنيت برتري برخوردارند. اما اين امر به منزله انکار نواقص، کاستي ها و اشتباهات نيست. طرح آ ينده آنها ايجاد مثلث فشار “تحريم خارجي”،  “اختلاف سياسي داخلي” و “نارضايتي اقتصادي” در ايران است. براساس تجربه تاريخي، وحدت در داخل، راهبرد فعال سياست خارجي در عين تاکيد بر “تنش زدايي” و حل مشکلات مديريتي و معيشتي و ارتقاي شاخص “اميد به زندگي” در ميان مردم بهترين ابزار مقابله با هجمه هاي بيروني است. به هر حال تا زماني که دشمنان انقلاب1357  جمهوري اسلامي ايران و مولفه هاي قدرت آن را به عنوان يک واقعيت نپذيرند اين رقابت ادامه دارد. ضمن آنکه ايرانيان به رغم اختلافات گوناگون نمي خواهند حاصل31  سال تلاش خود را با پذيرش جايگاه درجه دوم در منطقه خاورميانه به هدر دهند.

ارسال به دوستان
وبگردی