۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۷:۱۹
کد خبر ۱۰۶۱۵۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - ۱۴-۰۱-۱۳۸۹
کد ۱۰۶۱۵۰
انتشار: ۰۹:۵۱ - ۱۴-۰۱-۱۳۸۹

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.

جام جم: همت اگر سلسله جنبان شود

«همت اگر سلسله جنبان شود»عنوان سرمقاله‌ روزنامه جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن مي خوانيد؛ فيزيكدانان، «نيرو» را عامل انجام كار مي‌دانند و فقط در صورتي كه اعمال نيرو به جابه‌جايي جسم منجر شود، به آن واژه «كار» اطلاق مي‌كنند.

بنابراين اگر نيرويي بر يك جسم وارد شود ولي نتواند آن را جابه‌جا كند، كار انجام شده برابر صفر است. البته همه با اين نظر فيزيكدانان موافق نيستند و بسياري معتقدند، همين كه براي انجام كاري «نيرو» صرف شود ارزشمند است و قابل تقدير، ضمن اين كه در صورت تناسب بين «نيرو» و «كار» مورد نظر و نبود مانع، نيروي صرف شده حتما به نتيجه خواهد رسيد. مطابق تعريف عالمان فيزيك، «همت» را مي‌توان نيرويي دانست كه براي انجام كار صرف مي‌شود.

برخي نيز «همت» را عزم جدي همراه با «عشق» براي دستيابي به مقصود دانسته‌اند. جايگاه «همت» هم در ادبيات ملي و هم در فرهنگ اسلامي، جايگاهي رفيع است.

«همت بلند دار كه مردان روزگار
از همت بلند به جايي رسيده‌اند»

يا

«همت اگر سلسله جنبان شود
مور تواند كه سليمان شود»

و يا

«اهل همت را ز ناهمواري گردون چه باك
سير انجم را چه غم كاندر زمين چون و چراست»

اميرمومنان(ع)‌ نيز در حكمت 47 نهج‌البلاغه مي‌فرمايند: «قدر الرجل علي قدر همته» (ارزش انسان به ميزان همت اوست)‌

سال 89 از سوي ولي امر مسلمين، سال «همت مضاعف، كار مضاعف» نامگذاري شد تا شاهد صرف نيروي بيشتر و عزم جدي‌تر همراه با عشق باشيم و كارهاي بزرگ‌تر و بيشتري به انجام برسد.

جهت اين همت و كار مضاعف نيز روشن است؛ دستيابي به «پيشرفت» و «عدالت» كه شعار محوري دهه چهارم انقلاب اسلامي است.

همت و كار مضاعف اگرچه تمامي عرصه‌ها از سياست تا اقتصاد و از فرهنگ تا علم و دانش را در برمي‌گيرد اما اولويت در «مبارزه با فقر، فساد و بي‌عدالتي» است.

پرسش مهم در اين ميان، شناخت موانع همت و كار است؛ پرسشي كه دستيابي به پاسخ آن، ما را در دستيابي به سرمايه ارزشمند «همت» و ثمربخش بودن آن، يعني انجام «كارهاي بزرگ» مدد مي‌رساند.براساس مدلي مي‌توان «بي‌اعتمادي»، «عدم تعهد»، «عدم مسووليت‌پذيري» و «عدم توجه به اهداف» را مهم‌ترين موانع دستيابي به «همت مضاعف، كار مضاعف» در سطوح خرد و كلان دانست.در مدل موردنظر «اعتماد» محور و نقطه ثقل پيشرفت و كارآمدي است، هر‌چند اين چهار عامل هر يك ريشه در ديگري دارد.

بي‌اعتمادي مردم نسبت به يكديگر يا به نظام و مسوولان و برعكس يا بي‌اعتمادي نهادها به يكديگر مثلا دولت و مجلس، موجب از دست رفتن تعهد جمعي مي‌شود و عدم تعهد جمعي روحيه مسووليت‌پذيري را از بين مي‌برد. ملت و مسوولاني كه مسووليت‌پذير نباشند، به اهداف ملي توجه نمي‌كنند و منافع فردي و حزبي را بر منافع ملي يا مصالح عمومي‌ ترجيح مي‌دهند.لذا هر حركتي كه در جهت كاهش اعتماد در جامعه انجام شود. حركتي است براي آسيب رساندن به سرمايه اجتماعي و عدم دستيابي به اهداف ملي و مردم و مسوولان بايد در برابر چنين حركت‌هايي هوشيار باشند. تكليف دشمن روشن است؛ اما دوستاني كه از سر غفلت و دوست نماهايي كه همسو با دشمن در مسير بي‌اعتمادي گام برمي‌دارند، نيازمند مراقبت بيشتر هستند.

در پايان، سال 89 همت كنيم شعار كمتر بدهيم و همت مضاعف به كار گيريم سمينار و كنگره و همايش براي «همت مضاعف، كار مضاعف»‌ برگزار نكنيم!

مردم سالاري: سال 89 و گفتمان تعالي بخش

«سال 89 و گفتمان تعالي بخش»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد است كه در آن مي‌خوانيد؛

از ميان کبود آهن و دود
مي فرستم به اهل عشق درود
و به هرکس که اهل آزادي است
اهل شور آفريني وشادي است
سخنم هرکجا کمي گيراست
ردپاي دل شما و خداست
هرکسي که دل به کار مردم داد
شعرهايم نثار ايشان باد

اين ابيات گزيده يکي از اشعار زنده ياد مجتبي کاشاني است که در نخستين نوشته سال 1389 به شما تقديم مي کنم.

سال 1388 با آثار و تبعات فراوان اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي در جهان و بسيار متفاوت با سال هاي قبل از خود در ايران سپري شد و مفاهيم جديدي از جامعه مدني، کرامت انساني، جمهوريت و اسلا ميت و دسته بندي سياسي و اجتماعي و دموکراسي و... خلق و عرضه و پرورانده شد که ناگزير در سال 89 با جامعه پرتحرک و پرتنش ما همراه و رفتار اجتماعي و فرهنگي ما را متاثر خواهد نمود و به عنوان مولفه هاي اصلي تعيين وضعيت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آينده ما ايفاي نقش خواهند کرد و چگونگي تعامل نيروهاي درون نظام، روابط خارجي، نيروهاي سياسي منتقد و وضعيت اقتصادي، تورم، بيکاري، پايداري يا ناپايداري، اجتماعي، سياسي به چگونگي درس گرفتن ارکان حاکميت و سطوح مختلف مديريت جامعه از اين حوادث بستگي تام و تمام دارد و تامل و تدبير فراوان را طلب مي کند.

در چنين شرايطي تنها نگاهي حرفه اي تر و تخصصي تر و مبري از جبهه گيري هاي سياسي با کمک به شکل گرفتن يک گفتمان تاريخي که همه انديشه ها و نگرش هاي همراه وهمپاي انقلا ب اسلا مي و رويداد هاي پسين و پيشين آن را به رسميت بشناسد مي تواند مسير حرکت جامعه را هموار و تعالي بخش نمايد و با ارائه يک مدل ارتباطي دو سويه هم سنگ، فراروي همه نهادهاي مدني، اسلا مي و اجتماعي و فرهنگي به انسجام و بازسازي سياست داخلي اهتمام و بر تنش هاي تخريبي منبعث از روابط خارجي و تحول اقتصادي در پيش روي، بکاهد و بر آنها فائق آيد. به قول يکي از انديشمندان:«پيش شرط هر وجدان مدني، وجداني تاريخي است و وجدان تاريخي شکل نمي گيرد مگر ديروز به تاريخ سپرده شود و بدل به موضوع شناخت شود.

گذشته را زندگي کردن مانع از شناختنش مي شود و تصاحب گذشته فقط در صورت فاصله گرفتن و بدل ساختن آن به موضوع شناخت ميسر است، شناختي که زمينه ساز عبور از آن نيز مي شود، در غير اين صورت هيچ نقطه عزيمت تعريف شده اي وجود ندارد که جامعه  با تکيه بر آن بتواند به يک «پس از ديروز» بينديشد.»

مروري به ويژه نامه هاي مطبوعاتي اصلاح طلب، اصول گرا و مستقل در آخرين هفته سال گذشته بسيار درس آموز است، ويژه نامه هاي نشريات طرفدار دولت و منتسب به اصول گرايان با چشم  بستن بر انديشه هاي متکثر جامعه و تلا ش نخ نما براي حذف نام و تفکر آنان خطر انقلا ب مخملي را مبناي رويکردهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي مي دانند و پيروزي بر آن را بر جسته نموده اند و تداوم رفتار اجتماعي گذشته وابستگان به اين جريان فکري را تجويز مي کنند، ويژه نامه هاي منتسب به نشريات اصلاح طلب با چشم گشودن بر انديشه هاي متکثر و مجرب از راديکاليزه شدن جامعه سخن رانده اند و خطر کشانده شدن جامعه به يک انقلاب و از دست رفتن دست آوردهاي انقلاب بزرگ اسلامي و انديشه هاي بنيانگذار آن امام خميني(ره) به شدت نگران هستند و بازگشت بي چون و چرا به قانون اساسي و معيارهاي امام را راه حل برون رفت مي دانند و ويژه نامه هاي نشريات مستقل و نيمه مستقل به بازسازي چهره هايي که مي توانند نقشآفرين باشند و با توسل به مفاهيم عقلگرايي در اداره جامعه، از حذف خونين منتقدان و تحميل هزينه هاي سنگين انساني و کاهش بي سابقه سرمايه اجتماعي و سرمايه فرهنگي نگران هستند.

اگر دانشگاهيان در رشته هاي ارتباطات و جامعه شناسي تحليل محتواي علمي و سريعي از اين ويژه نامه ها که با ويژه نامه هاي سال هاي گذشته بسيار متفاوت هستند، ارائه دهند، برجستگي هاي فوق الذکر با اعداد و ارقام و نمودار، متن و بطن دسته بندي نيروهاي فکري جامعه را نشان خواهد داد.

در چنين شرايطي شکل گرفتن يک گفتمان تاريخي فراتر از شعار با ايجاد امکان استفاده يکسان از ظرفيت هاي ارتباطي محيط و کنترل افراط و تفريط بهترين راه حل برون رفت از چالش ها و تنش ها است و اين همان مفهوم تاريخ سازي است که هر چه ديرتر به آن برسيم، بيشتر زيان خواهيم ديد.  به قول انديشمند فرهيخته مهندس ابوالقاسم حسينجاني:
بيا ميخانه را، از نو، بسازيم
دل ويرانه را از نو، بسازيم
سري ديگر، ز اهل راز يابيم
و «الميزان» خود را باز يابيم

كيهان: شما كدام گزينه را انتخاب مي كنيد؟!

«شما كدام گزينه را انتخاب مي كنيد؟!»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي‌خوانيد؛ فرض كنيد چرخ زمان براي مدتي چرخش معكوس كرده است و شما در حالي كه تمامي اخبار و اطلاعات چندماه گذشته را در حافظه خويش داريد به خردادماه سال 1388 بازگشته ايد! انتخابات رياست جمهوري دهم با حضور بي نظير 85درصدي و آراي 40ميليوني مردم انجام گرفته و شما در ابتداي يك فصل 8ماهه كه قرار است از 22خرداد آغاز شده و تا 22بهمن 88 ادامه داشته باشد، ايستاده ايد. حالا فرض كنيد كه قرار است اين مقطع زماني يك بار ديگر تكرار شود و اين بار، چگونگي عبور از فصل ياد شده را به ميل و اراده شما واگذار كرده و براي اين منظور دو گزينه پيش رويتان نهاده اند. گزينه اول؛ ادامه ماجرا به همان صورت و با همان رخدادهايي كه قبلاً اتفاق افتاده بود و گزينه دوم؛ عبور از اين مقطع زماني به طور عادي و طبيعي و بي آن كه فتنه اي در راه باشد. خب! شما كه فصل 8ماهه 22خرداد تا 22بهمن ماه سال 1388 را قبلاً پشت سر گذاشته و از وقايع آن باخبريد، كدام گزينه را انتخاب مي كنيد؟!

به يقين تمامي كساني كه دل در گرو اسلام و انقلاب، اقتدار ميهن اسلامي و بهروزي مردم اين مرز و بوم دارند، گزينه اول را برمي گزينند و از فتنه بعد از انتخابات با همه تلخي ها و سختي هايي كه داشت، استقبال مي كنند. چرا...؟! براي اين كه امروزه از پايان شيرين آن ماجراي تلخ باخبرند و فتنه 88 را با توجه به دستاوردهاي كم نظير آن، يكي از بزرگترين موهبت هاي الهي مي دانند.

در كلام خدا توصيه شده است كه نعمت هاي الهي را بازگو كنيد- و اما بنعمت ربك فحدث- از اين روي، اولين يادداشت در نخستين شماره از سال نو را به واگويه شماري از اين دستاوردها كه فقط اندكي از بسيارها و مشتي از خروارهاست، اختصاص مي دهيم، تا شكرانه اي «كم حساب» از آن نعمت بزرگ و بي حد و حساب باشد.

1-دشمنان بيروني انقلاب، مخصوصاً مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس كه مديريت مستقيم فتنه 88 را برعهده داشتند، تمامي گروهها، جمعيت ها و شخصيت هاي -بي شخصيت - تحت فرمان خود را به صحنه آوردند. در اين ميان، تكليف گروهها و جرياناتي نظير بهايي ها، منافقين، سلطنت طلب ها، ماركسيست ها، انجمني ها، گروهك عبدالمالك ريگي، نهضت آزادي، جبهه ملي و مفسدان تابلودار اقتصادي روشن بود. آنها هويت شناخته شده اي داشتند و همراهي آنان با مثلث ياد شده نه تازگي داشت و نه دور از انتظار بود. اما، مديريت بيروني فتنه در اقدامي ناشيانه - كه احمقانه واژه مناسب تري براي آن است- تقريباً تمامي سرمايه ناشناخته و يا كمتر شناخته شده خود را در داخل كشور نيز به كار گرفت. افراد و گروههاي طيف اخير به گواهي اسناد موجود از دو دهه قبل در پروژه موسوم به «طرح كنت تيمرمن» - مسئول وقت ميز ايران در سازمان سيا- شكار و به تدريج در جبهه اي موسوم به اصلاحات سازماندهي شده بودند. اين طيف اگرچه طي 20 سال گذشته و مخصوصاً در دوران رياست جمهوري آقاي خاتمي ساز مخالفت با ارزش هاي اسلامي و انقلابي را كوك كرده بود ولي كماكان به طرفداري از انقلاب و نظام تظاهر مي كرد.

مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس اين طيف وابسته و كمتر شناخته شده يعني «خط نفاق جديد» را هم در نقش ستون پنجم به ميدان كشيده و هزينه كرد. نتيجه آن كه وقتي فتنه 88 با مديريت پيامبرگونه رهبرمعظم انقلاب و هوشياري و ايستادگي جانانه مردم روبرو شد، چهره واقعي خط نفاق جديد نيز مرحله به مرحله از پرده بيرون افتاد و شبكه نفاق جديد كه با صرف هزينه هاي كلان مالي، سياسي و اطلاعاتي سازمان هاي سيا، موساد و MI6 در داخل كشور شكل گرفته بود، فرو پاشيد و افراد و گروههاي اين شبكه به مهره هاي سوخته تبديل شدند.

افشاي چهره خط نفاق جديد و جراحي اين غده سرطاني را مي توان و بايد يكي از بزرگترين دستاوردهاي فتنه 88 دانست كه بسيار آسان تر از آنچه انتظار مي رفت به دست آمد.
گفتني است «ريچارد هاووس» مسئول شوراي روابط خارجي آمريكا از ائتلاف گروههاي ضدانقلاب و اصلاح طلبان كه تحت مديريت سازمان هاي اطلاعاتي غرب صورت گرفته بود، با عنوان «ائتلاف سفيد»! ياد مي كرد و جرج سوروس، صهيونيست نشان دار آمريكايي و حمايت كننده مالي، تبليغاتي- اسپانسر- كودتاهاي مخملي كه از دو سال قبل با محمد خاتمي و چند تن ديگر از سران جبهه اصلاحات رايزني هاي حضوري و فشرده اي داشت، معتقد بود تضعيف اقتدار جمهوري اسلامي ايران، كمترين موفقيت اين ائتلاف است!... اما بعد از شكست فتنه، بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي، زبان به ملامت همكاران آمريكايي و انگليسي خود گشود و با حسرت اعلام كرد «اصلاح طلبان در ايران بزرگترين سرمايه اسرائيل بودند» و...

2-بازخواني وقايع صدر اسلام و عبرت گيري و بصيرت افزايي آن در شناخت خواص آلوده و يا گمراه، يكي ديگر از دستاوردهاي فتنه 88 بود. به عنوان نمونه -و فقط يك نمونه- شنيده و خوانده و در تاريخ مستند صدراسلام ديده بوديم كه فاطمه زهرا(س) در فاصله بعد از رحلت رسول خدا(ص) تا شهادت خويش- 75يا 95 روز- شبانه به خانه شماري از خواص رفته و با آنان از «بايد»هاي فراموش شده و «نبايد»هاي از ياد رفته سخن مي گفت و اينكه، چه زود سفارش هاي رسول خدا(ص) را از ياد برده ايد و اگر به ياد داريد و بر عهد پيشين استواريد، چرا در برابر انحرافي كه مي بينيد لب به اعتراض نمي گشائيد؟! و... اما، برخي از آنان دل به چرب و شيرين دنيا سپرده و در پي آرزوهاي دور و دراز و نفس هاي هوس باز خويش، عهدي را كه با رسول خدا(ص) بسته بودند، شكسته و پاسخشان سكوت بود، يا سخنان دو پهلو...

در فتنه 88 بار ديگر همان ماجراي تلخ در مقياسي ديگر تكرار شد. اين بار اما، مردم با مشاهده انحراف، سكوت و يا دوپهلوگويي برخي از خواص، ماجراي آن روزها را به خاطر آوردند و به فراست دريافتند كه اين، همان است. ديگر مانند آن روزها با خواص نلغزيدند، چشم به «ولي» دوختند و از فتنه جهيدند و رهيدند و برخلاف آن روزها از خواص آلوده عبور كردند. خواص لغزيدند و رفوزه شدند و سقوط كردند. اگر ماجراي آن روزهاي صدر اسلام در اذهان ملت بازخواني نشده بود، چه كسي باور مي كرد شماري از كساني كه حضور در كنار حضرت امام(ره) را نيز تجربه كرده اند به اين زودي عهد پيشين وانهند و در مقابل امام راحل و خلف حاضر او قرار بگيرند؟! پالايش برخي خواص آلوده دستاورد بزرگ ديگري بود كه فتنه 88 در پي داشت. به بركت، عبرت گرفتن از تاريخ مشابه صدر اسلام.

3- نسل هاي سوم و چهارم انقلاب، اگرچه از چگونگي وقوع انقلاب اسلامي و نقش دشمنان و دوستان و بندبازان و منافقان در آن واقعه عظيم و رخدادهاي چند ساله پس از انقلاب كم و بيش باخبر بودند ولي بايد اذعان كرد كه به علت كم كاري غيرقابل توجيه مراكز فرهنگي كشور، از چند و چون ماجرا و مخصوصاً نقش جريانات و افراد چند چهره و ترفندهاي آنان اطلاع چنداني نداشتند. فتنه 88، تابلوي گويا و روشني از تاريخچه سال هاي اوليه بعد از پيروزي انقلاب را پيش روي نسل هاي سوم و چهارم انقلاب قرار داد به گونه اي كه انگار در آن سال ها حضور مستقيم داشته و رخدادها و فراز و نشيب ها را به چشم خود ديده اند. منافقاني كه از وطن دوستي دم مي زدند و وطن فروشي مي كردند. جرياناتي كه سنگ مردم را به سينه مي زدند و با دشمنان خونريز و غارتگر مردم دست در يك كاسه داشتند. اراذل و اوباش آدم كشي كه فرياد آزاديخواهي سر مي دادند، احزاب و گروههايي كه از اصلاحات دم مي زدند و سر در توبره شناخته شده ترين جرثومه هاي فساد و تباهي، يعني موساد و سيا و MI6 داشتند بي تمدن هاي قانون گريزي كه از «جامعه مدني» سخن مي گفتند.

نسل هاي سوم و چهارم انقلاب در جريان فتنه 88، چهره واقعي و بي نقاب آمريكا و انگليس و ساير مدعيان حقوق بشر و دموكراسي را به وضوح ديدند و بازيگري ستون پنجم دشمن را بي پرده مشاهده كردند. اسرائيل در غزه و لبنان خون زنان و مردان و كودكان را به زمين مي ريخت و نامزد فتنه گران، حاميان اسرائيل را «مردم خداجوي»! مي ناميد و...
در فصل 8ماهه 22خرداد تا 22بهمن 88، كار روشنگري درباره هويت نفرت انگيز مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس براي نسل هاي سوم و چهارم انقلاب كه مسئولان فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مسئوليت آن را برعهده داشتند و طي سال هاي گذشته بر زمين مانده بود، به بهترين و گوياترين شكل ممكن صورت پذيرفت. اين نياز مبرم و ضروري را مثلث ياد شده بي آن كه بداند و بخواهد از طريق سرويس هاي اطلاعاتي خود و به دست ستون پنجمي كه در داخل كشور به كار گرفته بود، انجام داد! مگر نه اين كه به گفته امام سجاد(ع) «حماقت دشمن شايسته شكرگزاري است» و در حديث ديگري آمده است كه خدا به دست انسان هاي فاسق نيز دين خود را تأييد مي كند؟

4- طلوع دوباره امام خميني(ره) يكي ديگر از بركات بزرگ و دستاوردهاي فتنه 88 بود. در جريان اين فتنه و از آنجا كه سران فتنه از پوشش «خط امام» براي پنهان كردن ماموريت بيروني خود استفاده مي كردند. انگيزه مراجعه به متن رهنمودها، سخنان و بينش و منش امام راحل(ره) با اشتياق فراوان در ميان مردم برانگيخته شد. مردم از يكسو، همراهي آشكار فتنه گران با دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب را مي ديدند و از سوي ديگر شاهد ادعاي سران فتنه و عوامل اصلي آن بودند كه خود را پيرو خط امام(ره) معرفي مي كردند! از اين روي، فرهيختگان و دلدادگان واقعي امام(ره) كه از برخورد منافقانه و نفرت انگيز سران فتنه باخبر بودند، براي نشان دادن نفاق و دورويي ستون پنجم دشمن و كساني كه فريب پشت هم اندازي ها و ترفندهاي فتنه انگيزان را خورده بودند، براي آگاهي از واقعيت ماجرا، تنها راه چاره را مراجعه به آثار مكتوب و مضبوط حضرت امام(ره) مي ديدند. اين مراجعه كه بايد از نقش برجسته صداوسيما در آن تقدير كرد، از يكسو طلوع دوباره امام راحل(ره) را در پي داشت و از سوي ديگر، زمينه رسوايي سران فتنه و عوامل ميداني آنها را خيلي زودتر از آنچه انتظار مي رفت، فراهم آورد طلوع دوباره حضرت امام(ره) و عطر دل انگيز رهنمودهاي روشنگر و گره گشاي آن بزرگوار، در نسل هاي اول و دوم انقلاب نيز جان تازه اي دميد و بايدها و نبايدهاي به فراموشي رفته و يا كمرنگ شده خط مبارك امام راحل(ره) را گوشزدي دوباره كرد.

5- اتحاد و يكپارچگي مردم كه در حماسه 9 دي ماه و راهپيمايي چندده ميليوني 22بهمن به نمايش درآمد، يكي ديگر از دستاوردهاي عظيم فتنه 88 بود. مردم هوشيار و با بصيرت وقتي دست آشكار دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و مخصوصاً مثلث منفور آمريكا، اسرائيل و انگليس را در فتنه ديدند و هجوم وحشيانه و نفرت انگيز سران فتنه و اراذل و اوباش اجاره اي را به ساحت مقدس امام حسين(ع)، حضرت صاحب الزمان(عج)، امام خميني (ره)، آتش زدن مسجد، قتل مردم بي گناه و... را مشاهده كردند، به وضوح دريافتند كه ماجرا بسيار فراتر از دروغ تقلب در انتخابات و يا مخالفت با دولت است و دشمنان بيروني و ستون پنجم داخلي آنها، اسلام و انقلاب و امام و رهبري و استقلال و اقتدار نظام اسلامي را نشانه رفته و سوداي تحويل اين مرز و بوم به آمريكا را در سر مي پرورانند. چنين بود كه دشمنان از «باد»ي كه براي تفرقه كاشته بودند، طوفاني سهمگين عليه خود و موجوديت خط نفاق جديد درو كردند و بيش از 20 سال برنامه ريزي، هزينه هاي كلان و فعاليت اطلاعاتي و امنيتي سازمان هاي جاسوسي آمريكا، اسرائيل و انگليس براي تفرقه افكني ميان مردم مسلمان ايران را به باد دادند. آيا اين دستاورد بزرگ كه فتنه 88 زمينه آن را فراهم آورد شايسته شكرگزاري نيست؟ البته كه هست.

6- درباره خاستگاه واژه «فتنه»- كه در كلام خدا نيز بارها آمده است- گفته اند، به معني وارد كردن طلا در آتش است تا ناخالصي هاي آن گرفته شده و «عيار» واقعي آن به دست آيد. و از اين روي «فتنه» را «آزمايش» نيز ناميده اند.

آيا كمترين ترديدي هست كه دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها در جريان فتنه 88، علاوه بر استفاده از اهرم هاي سخت افزاري نظير آدم كشي، تخريب، آتش سوزي، حمله به مردم و... تمامي توان نرم افزاري خود را نيز براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران و هر دو بخش جدانشدني اسلاميت و جمهوريت آن به كار گرفتند. هزاران سايت اينترنتي، صدها شبكه تلويزيوني و راديويي، هزاران نشريه داخلي و خارجي، شبكه هاي عنكبوتي رسانه اي در تمامي ساعات و دقايق فتنه 88 به توهم پراكني، دروغ بافي، اهانت و در يك كلمه جنگ نرم عليه اسلام و انقلاب و مردم اين مرز و بوم مشغول بودند؟ و آيا مي توان انكار كرد كه بصيرت و هوشياري مردم اصلي ترين و كارآمدترين حربه براي مقابله با جنگ نرم دشمنان است؟ بنابراين به آساني بايد - و مي توان- نتيجه گرفت كه مردم پاكباخته و انقلابي ايران اسلامي به همان اندازه كه در مقابل جنگ سخت دشمنان از جمله جنگ تحميلي 8 ساله با اقتدار و توانمندي ظاهر شدند، در عرصه جنگ نرم نيز از قدرت و قابليت هاي برجسته و مثال زدني برخوردارند. و بي ترديد بخش قابل توجهي از اين بصيرت را در چم و خم فتنه 88 تجربه كرده و به دست آورده اند.

7- و بالاخره اگرچه فهرست دستاوردهاي فتنه 88 نيز به تنهايي مثنوي هفتاد من كاغذ است و اين رشته سر دراز دارد، اما يادداشت پيش روي را با يكي از بزرگترين دستاوردهاي فتنه ياد شده به پايان مي بريم و آن اين كه، پيروزي حماسي مردم در فتنه همه جانبه 88 بيش از همه و پيش از همه مديون مديريت الهي و پيامبرگونه رهبرمعظم انقلاب بوده است. فقط نگاهي گذرا به مراحل مختلف فتنه 88 به وضوح نشان مي دهد كه هر جا، نه فقط مردم عادي، بلكه نخبگان و صاحب نظران مومن و متعهد «مو» ديده اند، آقا از «پيچش مو» خبر داده اند و آنچه كه پيران خردمند در آينه نديده بودند، آقا در خشت خام مشاهده كرده اند... پس در يك كلمه بايد گفت؛ فتنه 88 بار ديگر بر واقعي بودن اين حقيقت تاكيد كرد كه «خامنه اي، خميني ديگر است».

سياست روز:آسيب‌شناسي رسيدن به وضعيت مطلوب

«آسيب‌شناسي رسيدن به وضعيت مطلوب»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سياست روز به قلم علي يوسف پور است كه در آن مي‌خوانيد؛

1 در سي‌سال گذشته در زمينه‌هاي مختلف شاهد پيشرفت‌هاي شگرفي بوديم و استعدادهاي جوانان کشور در مسائل علمي، صنعتي توانسته‌ است به ظهور برسد و شعار «ما مي‌توانيم» که حضرت امام خميني(ره) در ابتداي انقلاب مطرح نموده‌اند جامه عمل به خود پوشيده است از طرف ديگر ظرفيت‌هاي انساني، امکانات و توانايي‌هاي طبيعي و مادي ملت و کشور ما به گونه‌اي است که ما مي‌توانيم با کارآمد نمودن ساختارهاي داخلي و رفع موانع موجود در زمينه‌هاي مختلف شاهد جهش‌هاي بزرگي باشيم که بتوانيم رتبه‌اي بزرگ‌تر و شايسته‌تر در ميان کشورهاي منطقه وجهان کسب نمائيم در اين نوشتار کوتاه سعي شده است اهم مشکلات و موانع که در سر راه جهش‌هاي وجود دارد مطرح شود اميد است مراکز تحقيقاتي و پژوهشي ما با ارائه تحقيقات کاربردي بتوانند راه‌هاي رسيدن به وضعيت مطلوب در مورد شعار همت مضاعف کار مضاعف را به دستگاه‌هاي قانون‌گذار، اجرايي و قضاييه ارائه نمايند.

2 عدم تصويب و اجراي طرح آمايش سرزمين، در سي‌سال گذشته؛ اگرچه کارهاي زيربنايي زيادي در استان‌هاي کشور انجام گرفته است و چهره مناطق محروم دگرگون شده است، اما فاصله استان‌هاي محروم و برخوردار بخصوص در زمينه‌هاي اقتصادي هنوز وجود دارد و روند مهاجرت از روستاها و شهرهاي کوچک به سمت شهرهاي بزرگ ادامه دارد.

نبود يک طرح آمايش مصوب که چشم‌انداز هر استان را به طور دقيق و همه‌جانبه مشخص نمايد و سهمي که هر استان مي‌بايستي طي افق چشم‌انداز و در برنامه‌هاي پنج ساله از اعتبارات ملي و همچنين اعتبارات بانکي بهره‌مند شود مشخص نيست و همچون گذشته مي‌بايستي مديران و نمايندگان استان‌ها و ائمه جمعه به دنبال طرح‌ها و بودجه‌ها در دستگاه‌هاي اجرايي حضور داشته باشند و پيگير کار باشند و به طبع استان‌هاي بزرگ که داراي نمايندگان بيشتري هستند و در مراکز تصميم‌گيري نخبگان صاحب‌منصب دارند از امکانات و اعتبارات بيشتري استفاده خواهند کرد. لازمه اجراي عدالت اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، تدوين، تصويب و اجراي طرح آمايش سرزمين مي‌باشد.

3 ساختار دولتي گسترده و متمرکز؛ اين مسئله باعث پايين آمدن بهره‌وري و به هدر رفتن نيروها و امکانات زيادي در سراسر کشور شده است که البته در سالهاي گذشته قدم‌هاي خوبي در جهت اعطاي اختيارات به استانداران و گسترش اختيارات شوراها است برداشته شده که البته به هيچ وجه کافي نيست و در اين جهت دولت مي‌بايستي تا آنجا که امکان دارد اختيارات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و حتي قسمتي از اختيارات سياسي خويش را به ديگر نهادهاي مردمي و عمومي واگذار نمايد و اين روند مي‌بايستي شتاب بيشتري در سال جاري و سالهاي آينده به خود بگيرد.

4 تدوين، تصويب و اجراي الگوي مديريت؛ در بعد از انقلاب اسلامي يکي از مسائلي که مغفول مانده است پرداختن به الگوي مديريت در کشور مي‌باشد با وجود اينکه ما در جنگ تحميلي و سازندگي کشور الگوهاي عملي خوبي را به نمايش گذاشتيم كه تحت عنوان مديريت بسيجي با مديريت جهادي مي‌توان از آن نام برد اما متاسفانه تاکنون اين عملکرد‌هاي بي‌نظير به صورت نظريه‌هاي مديريتي تدوين نشده است و در سطوح مختلف به عنوان متون آموزشي ارائه نگرديده است و هم‌اکنون مديراني که کشور را اداره مي‌نمايند به طور عمده براساس تجربيات شخصي و آموزه‌هاي مختلف و احيانا متفاوت در مصدر امور مي‌باشند که اين عدم هماهنگي در روش‌ها، سياست‌ها، و خط‌مشي‌ها باعث دوباره کاري و اتلاف منابع زيادي شده است که اميد است مورد توجه قواي مختلف بخصوص دولت خدمتگزار و مجلس محترم قرار گيرد. در صورتي که اين مهم صورت پذيرد و ما داراي الگوي مديريتي بر اساس باورهاي مذهبي و فرهنگ‌ ملي خودمان باشيم شاهد بهره‌وري در همه زمينه‌ها خواهيم بود.

5 شايد يکي از بخش‌هاي اصلي که در آن بازدهي و پيشرفت کم بوده است و مردم هنوز گرفتار معضلات اين بخش هستند بخش اقتصادي کشور مي‌باشد، اقتصاد ما داراي بيماريهاي مزمن و نهادينه شده‌اي است که اميد مي‌رود با اجراي طرح هدفمند کردن يارانه‌ها قدم بزرگي در حل مشکلات برداشته شود اما پيشنهاد مي‌شود براي تسريع در حل مشکلات بخش اقتصادي دولت مبادرت به ايجاد يک معاونت حمايت از سرمايه‌گذاري در نهاد رياست جمهوري نمايند همانطور که دولت نهم در سفرهاي استاني و اجراي پروژه‌هاي عمراني موفق بود اين بار هم بتوانند در جلب سرمايه‌هاي داخلي و خارجي موفقيت شاياني را کسب نمايد اين معاونت مي‌تواند در جهت اصلاح قوانين موجود تسريع در اجراي اصل 44 قانون اساسي و پيگيري مشکلات اجرايي سر راه سرمايه‌گذاريهاي موجود و آينده را به عهده بگيرد.

6 در اين راستا رسانه‌هاي نوشتاري، ديداري و شنيداري نيز داراي وظيفه‌اي سنگين و اثرگذار مي‌باشند و مسئولين رسانه‌ها مي‌بايستي اقدامات مثبت را بازتاب دهند و مشکلات و موانع را از نگاه منتقدي مشفق به اطلاع مردم و مسئولين برسانند تا هر چه زودتر چاره کار براي برطرف کردن مشکلات برداشته شود.
 
آفرينش: دولت عراق پس ازانتخابات

«دولت عراق پس ازانتخابات»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در ان مي‌خوانيد؛ با آن که حدود يک ماه از انتخابات مهم وسرنوشت ساز پارلماني نيمه اسفند ماه در عراق مي گذرد اما هنوز سرنوشت  سياسي  وچگونگي آرايش سياسي نيروها در پارلمان ومهم تر از همه تشکيل دولت در چندو چون معا دلات چندگانه وجبهه گيري هاي جديدي قرار دارد.

در اين ميان اعلام نتايج انتخابات پارلماني از کمسيون انتخابات و رقابت سه ائتلاف مهم  العراقيه، دولت قانون وملي عراق براي تشکيل دولت آينده وتغييرنخست وزير حساس تر شده است در اين حال نوع تفسير خاص ويژه از قانون اساسي عراق ونوع نگاه هيات باز خواست وعدالت هم از متغيير هاي مهم ديگر در تعيين  دولت عراق است .

اياد علاوي رهبر فهرست سکولار العراقيه که گمان ميرفت  با تفسير خاص از قانون اساسي مامور تشکيل دولت شود اينک با راي دادگاه قانون اساسي براي ماموريت نخست وزيري مهم ترين تشکل سياسي در پارلمان کار خود رابا چالش هاي مهمي روبرو ديده است.

به علاوه در همين حال شانس نوري مالکي رهبر فهرست دولت قانون  براي بدست آوردن  دوباره پست نخست وزيري  درصورت مذاکرات و دستيابي به توافقات با ائتلاف ملي عراق و ائتلاف کردستان بيشتر شده است . در اين حال رد صلاحيت 11نفر از نمايندگان راي آورده فهرست ها و احتمال افزايش آن تا 20 نفر توسط هيات بازخواست و عدالت بار ديگر نوع رقابت فهرست هاي برتر بويژه دولت قانون  والعراقيه را تغييرداده است. بي شک پارلمان 325 کرسي عراق مهمترين اولويت آن تعيين دولت ونخست وزير آينده عراق است.

نخست وزيري که بنا برقانون اساسي اين کشور مهمترين شخصيت سياسي کشور محسوب مي شود و عملا  سکان قدرت وهرم سياسي کشور را در چند سال آينده تعيين مي کند در اين ميان اياد علاوي، نوري المالکي وحتي ابراهيم جعفري از مهمترين نامزد ها اين پست هستند، نامزدهاي که به ويژه درصورت شکل گيري محور جديد پارلماني و احتمال  به قدرت رسيدن علاوي عراق با دگرگوني هايي درسياست داخلي و خارجي ربه رو خواهد شد  دگرگوني هاي که بي شک با حمايت بسياري ازکشورهاي عربسني و ذي نفوذ خاورميانه روبرو خواهد شد در مقابل اين روند چنانچه نوري المالکي بتواند درروند مذاکرات انجام شده با ائتلاف ملي عراق به رهبري مجلس اعلاي اسلامي (حکيم و جعفري)وائتلاف  کردستان (بارزاني وطالباني) با آنها موفق به تشکيل بزرگترين ائتلاف پارلمان عراق شود بي شک ماموريت  تشکيل دولت آينده از طرف رئيس جمهوربه آنها تفويض ميشود امري که باشرکت بيش از200 نماينده پارلمان کار تشکيل دولت را آسان تر خواهد کرد. با وجود اين اختلافات کردها و دو ائتلاف بزرگ شيعي (ملي عراق و دولت قانون ) مهمترين چالش بوجود آمدن ائتلاف بزرگ پارلمان است.

آنچه مشخص است عراق امروز پس ازانتخابات هرچند با مسائل مهمي نظير تقلب در انتخابات ، اعتراض هاي فهرست هاي انتخاباتي  به نتايج  واعتراض ها به واشنگتن و سازمان ملل روبرو بوده است اما با مشخص تر شدن اوضاع سياسي  و راي دادگاه قانون اساسي در مورد شکايات فهرست ها فضاي سياسي آينده مشخص تر خواهدشد به علاوه در همين حين چنانچه فهرست  هاي بزرگ  پارلمان  وچهره هاي  سياسي مهم  در راه تشکيل ائتلاف اکثريت موفق  شوند کار تشکيل دولت عراق روند طبيعي خود را طي خواهد کرد, اما در مقابل اين روند تداوم چانه زني ها و اختلافات  بر سر راي دادگاه قانون اساسي و نمايندگان مجلس در کنار دخالت احتمالي  واشنگتن و کشور هاي ديگر در کنار پيچيدگي قانون اساسي، نوع تقسيم و شکل گيري کابينه آينده راه تعيين دولت آينده عراق  ممکن است با ماهها تاخير روبرو شود وباعث پيچيده شدن وبحراني سياسي  در اين کشور شود .

 رسالت: کار به مثابه يک ارزش

«کار به مثابه يک ارزش»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن مي‌خوانيد؛سنت نام گذاري سالها توسط رهبر معظم انقلاب در يکي دو دهه گذشته برکات زيادي براي کشور و مردم به همراه داشته و اين عنوان بندي به بخشي از فرهنگ عمومي جامعه در ابتداي سال تبديل شده است.البته هدف از اين نام گذاري ها  گفتمان سازي جهت التفات بيشتر مردم و مسئولان به نيازها و ملزومات حياتي کشور است.

دهه چهارم انقلاب دهه پيشرفت و عدالت توامان است. بديهي است در اين دهه بايد امکانات مساعد در مسير اين دوگانه تعالي را تقويت و اصطکاکات موجود را فروکاهيد و در عين حال براي آينده برنامه ريزي کرد.

رهبر معظم انقلاب دور انديشانه سال1389  را تحت عنوان   ” همت مضاعف، کار مضاعف ”   نام گذاري نمودند و تاکيدفرمودند: “شعارهاي هر سال، نمايشي و تشريفاتي نيست و طبعا همه مشکلات را هم حل نمي کند بلکه انگشت اشاره اي است که راه و روش را نشان مي دهد که امسال نيز با توجه به اهداف بلندتر ملت و کشور، بايد همتي برتر فراهم آورد و کارهاي بيشتر و جدي تر انجام داد.”

مطالعات و پژوهش هاي مختلف درباره علل کندي و صعوبت پيشرفت در    ايران نشان مي دهد که يکي از موانع عمده در کنار ساير عوامل،    اصطکاکات فرهنگي بويژه ضعف فرهنگ و اخلاق کار در ايران است.

اقتصاددانان و متخصصان مديريت معمولا مجموعه  ارزشها، هنجارها، ايستارها و دانشهاي  مشترک  و پذيرفته  شده  يک  گروه  کاري  را فرهنگ  کار مي گويند.

اما فرهنگ کار درايران پديده مبهمي است و هرچند تعريف متقني از آن متناسب با مختصات فرهنگي و مردم شناسي ايراني ها ارائه نشده است  اما نوعا اعتقاد بر اين است با هر تعريفي که در ذهن سيال جامعه بر آن توافق و تقاعد عمومي وجود داشته باشد باز فرهنگ کار در ايران در سطح پاييني قرار دارد.

اگر سنگاپور در هر سال فقط معادل100  ميليارد دلار نرم افزار مي فروشد و اگر مردم ژاپن تنها800  ميليارد دلار در حساب هاي پس انداز خود پول دارند و اگر چيني ها امروز فقط بيش از40  درصد بازار واردات آمريکا را به توليدات خود اختصاص داده اند و اگر برزيلي ها لکوموتيو اقتصاد دنيا در دهه آينده هستند و اگر ... بدون ترديد فرهنگ کار در اين کشورها يکي از دلايل موفقيت هاي عظيم اقتصادي آنها بوده است.

کشور ايران در دهه چهارم انقلاب، نيازمند توليد فزاينده ثروت در عين تحقق عدالت است. توليد ثروت در جرثومه بي عدالتي کاپيتاليسم و نسخه هاي بين المللي توسعه، تجويز نابخرادانه اي براي بهبود بيماري هاي مزمن جامعه ايران است. ما نيازمند توليد ثروت به روش ايراني و اسلامي هستيم. توليد ثروتي که در زير چرخ هاي آن فقرا له نمي شوند و مستضعفين در اموال اغنيا سهم دارند. بديهي است چنين فرايندي مسبوق به تصحيح فرهنگ تلاش و اخلاق کار در جامعه ايران و بازسازي آن متناسب با بايسته هاي ديني و ملي است.

فرهنگي که در آن اوقات آحاد جامعه به سه وقت کار، عبادت و استراحت و رسيدگي به خانواده تقسيم مي شود. کار در ايران بايد به عنوان يک ارزش فردي واجتماعي مورد توجه و عنايت عمومي قرار گيرد. کارآفرينان و صاحبان نبوغ و استعداد بايد از جايگاه در خوري در جامعه برخوردار باشند. تا زماني که کار به عنوان  پديده اي  ارزشمند تلقي  نشود نمي توان به بهسازي و نوسازي فرهنگ کار در يک کشور اميد بست.

در دين مبين اسلام کار از جايگاه ويژه اي برخوردار است. در آيات و روايات مختلف بر اهميت و ارزشمند بودن کار به کرات تاکيد شده است. پيامبر اکرم(ص) مي فرمايد: “عبادت هفتاد پاره است و برترين آن، طلب روزي حلال است.” امام باقر(ع) مي فرمايند:  “هر کس براي بي نيازي از مردم  و تلاش براي رفاه  خانواده  و مهرباني و خيرخواهي به همسايه در طلب مال و امکانات  زندگي بر آيد روز قيامت در حالي که صورتش همچون بدر درخشان است خداوند را ملاقات مي کند.” . امام صادق(ع) مي فرمايد: “خداوند  متعال بيکاري را دشمن انسان مي داند.”

روشن است ترميم فرهنگ کار در ايران پيوندهاي مستمري با افزايش توليد ثروت ملي دارد. البته مديران و برنامه ريزان کشور بايد ارتباط منطقي بين کار وتلاش مضاعف با  توليد بيشتر ثروت برقرار کنند. مردم بايد احساس کنند با کار بيشتر در عرصه هاي مختلف نظير علم و تحقيق، سرمايه گذاري و کارآفريني، توليد فکر، کتابخواني و افزايش معلومات عمومي، سلامت، صنعت، کشاورزي و ... رفاه بيشتري براي خود و خانواده شان مهيا مي کنند.

در اين پارادايم به نظر مي رسد آسيب شناسي فرهنگ کار در جامعه ايران و درمان بيماري هاي مزمن آن يکي از بزرگترين خدماتي است که مي توان به جامعه کارفرمايي، کارگري، کارمندي و ... ارائه داد.

مآلا يکي از اصول توليد ثروت ملي همپوشاني فرهنگ ملي با توليد ثروت است که مي تواند ما را از دور باطل و بي مبناي توزيع عادلانه فقر برهاند. به تعبير مقام معظم رهبري يکي از شاخص هاي دهه چهارم عمر پر برکت انقلاب اسلامي، پيشرفت همراه با عدالت کشور است و پيشرفت محقق نمي شود مگر با تصحيح فرهنگ کار در کشور و افزايش توليد ثروت ملي.

سرمايه عظيم نيروي انساني درايران در دوره اي که ايام جواني خود را سپري مي کند متراکم ترين انرژي و نيرويي است که مي توان با مديريت صحيح وبرنامه ريزي مدبرانه پتانسيل هاي آن را رها کرد و بسترهاي لازم را براي تحقق توامان پيشرفت وعدالت فراهم نمود. نامگذاري داهيانه امسال توسط رهبر معظم انقلاب فرصت و مجال مناسبي براي تصحيح و ترميم فرهنگ بيمار کار در ايران است و بايد ازاين مجال نهايت استفاده را برد.

جمهوري اسلامي: زنده باد جمهوري اسلامي

«زنده باد جمهوري اسلامي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛هر چند 12 فروردين كه سالروز اعلام استقرار نظام جمهوري اسلامي در ايران است به دليل قرار گرفتن در تعطيلات طولاني نوروز همواره مظلوم است و توجهي به آن نمي شود لكن عليرغم اين بي توجهي و قدرناشناسي در تاريخ ايران از جايگاه ويژه اي برخوردار است . آثار و بركات نظام جمهوري اسلامي در داخل و خارج آنقدر زياد و دامنه دار است كه اگر هيچوقت در تمجيد اين نظام حتي كلمه اي گفته يا نوشته نشود اين آثار و بركات به خودي خود اهميت و عظمت آنرا نمايان مي سازند.

علاوه بر نهضت بيداري گسترده اي كه در اثر پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران در منطقه و جهان پديد آمده و بسياري از ملت ها را در برابر قدرت هاي ظالم و زورگو قرار داده و به مسير دستيابي به حقوق خود هدايت كرده و نهضت جهاني اسلام را با هدف آزادي ملت هاي مستضعف و گسترش ارزش هاي ديني و معنوي به شكوفائي رسانده است اين نظام اسلامي و مردمي در داخل ايران منشا خدمات بيشماري در زمينه هاي عمراني صنعتي پزشكي دفاعي و از همه مهمتر فكري و معنوي شده است .

كافي است با استفاده از تعطيلات نوروزي به بعضي نقاط كشور سفر كنيد و تغييرات زيادي را كه در همه جا كاملا محسوس است مشاهده نمائيد. تصديق اين واقعيت كه ايران در سه دهه گذشته به پيشرفت هاي بزرگي نائل شده فقط به نگاهي واقع بين و پرهيز از بدبيني ها و منفي بافي ها نياز دارد. بدون اغراق و مبالغه مي توان بر اين واقعيت تاكيد كرد كه ساخت و ساز و عمران و آباداني و تلاش براي رفاه و پيشرفت در همه زمينه ها در سه دهه گذشته به صورت شبانه روزي و با استفاده از همه توان و امكانات در جريان بوده و به نتايج درخشاني رسيده است نتايجي كه آنچه در تمام دوران قبل از انقلاب انجام شده بود با آن اصولا قابل مقايسه نيست .

بعد از پيروزي انقلابي اسلامي در 22 بهمن 1357 و استقرار نظام جمهوري اسلامي در 12 فروردين 1358 به رهبري امام خميني رضوان الله تعالي عليه درعين حال كه كارهاي بزرگي از قبيل تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي تهيه و تصويب قوانين مدني و جزائي منتهي براين قانون اساسي و شكل دادن به اندام هاي نظام نوپاي جمهوري اسلامي كه به نوبه خود اقدامات مهمي بودند و در كمترين زمان ممكن انجام گرفتند به مدت يك دهه كامل نيروهاي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي درگير شورش هاي داخلي و جنگ تحميلي بودند و در عين حال از سازندگي كشور و پيشبرد اهداف علمي و صنعتي غافل نماندند. در كوران آن حوادث تلخ و طاقت فرسا كليه اقدامات قانوني از جمله برگزاري انتخابات مجلس و رياست جمهوري و مجلس خبرگان و همه پرسي قانون اساسي چه در مرحله تدوين و چه در مرحله بازنگري بعمل آمدند و حتي كمترين تاخيري در انجام آنها صورت نگرفت . اينها در شرايطي بود كه جمهوري اسلامي ايران از يكطرف زير فشارهاي سياسي و نظامي قدرت هاي استكباري قرار داشت از طرف ديگر در محاصره تحريم هاي اقتصادي و تبليغات مسموم بوق هاي صهيونيستي و در داخل نيز هر روز توطئه اي از قبيل شورش هاي محلي انفجارها و كودتاهاي رنگارنگ به وقوع مي پيوست . درست در چنين شرايط سنگيني بود كه مردم ايران با مقاومت كم نظير در برابر اين فشارها تحريم ها و توطئه ها ايستادند و از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي محافظت كردند و دشمنان را ناكام نمودند.

دهه هاي دوم و سوم زمان مناسبي براي ساختن كشور و پيشرفت در همه زمينه ها بود. اين كار نيز با همت مسئولان نظام تلاش مديران و همراهي مردم انجام شد و علاوه بر شكل گيري زيرساخت هاي كشور طرح هاي عمراني زيادي نيز به اجرا درآمد و گام هاي بلندي براي رسيدن به خودكفائي در همه زمينه ها برداشته شد. در اين دو دهه نيز توطئه ها و تحريم ها و فشارهاي تبليغاتي و سياسي ادامه يافت ولي باز هم مقاومت مردم و درايت و تدبير مسئولان نظام جمهوري اسلامي توانست همه آنها را خنثي كرده اهداف بلند انقلاب و نظام را تحقق بخشد. اين تلاش در سالهاي دهه چهارم نيز ادامه يافته و بايد همچنان ادامه يابد.

پيشرفت هاي تحسين برانگيزي كه اكنون در سرتاسر ايران به چشم مي خورد و آنچه در زمينه هاي علمي به دست آمده و ايران را در رديف 6 يا 8 و يا 10 كشور اول جهان در اين زمينه ها قرار داده نتيجه تلاش ها و تدبيرهاي همه ي مديران و مسئولان در طول 31 سال گذشته است . در اين پيشرفت ها قطعا شهدا جانبازان ايثارگران و خانواده هاي صبور آنان نقش اول را دارند. مديراني كه در دوران دفاع مقدس در برابر دشمنان ايستادند و در داخل نيز همه ي توطئه ها را خنثي كردند و با كمترين امكانات در دهه هاي اول و دوم و سوم براي بازسازي كشور تلاش كردند و پايه هاي پيشرفت در همه زمينه ها به ويژه علوم و فنون روز از فناوري هسته اي گرفته تا نانو و صنايع موشكي و فضائي را گذاشتند نقشي مهم و فراموش ناشدني دارند كه همه بايد قدردان آنها باشند و همواره نام و ياد آنها را گرامي بدارند.

با اينحال آنچه امروز داريم هنوز بخش كوچكي از چيزي است كه بايد داشته باشيم . نظام جمهوري اسلامي ظرفيت هاي زيادي دارد كه هنوز از بسياري از آنها استفاده نشده است . نيروي انساني كارآمد و پراستعداد ايران به ويژه جوانان مستعد و پرتلاش ما قادرند قله هاي بزرگتر علوم و فنون را فتح كنند و از ظرفيت هاي فراوان نظام جمهوري اسلامي استفاده شايسته نمايند.

نامگذاري سال 1389 به سال « همت مضاعف و كار مضاعف » كه توسط رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي صورت گرفته به همين واقعيت اشاره دارد. همانگونه كه ايشان در بيانات اول فروردين در جوار حرم رضوي فرمودند اين نامگذاري به معناي شروع يك تلاش مستمر براي هميشه است و اختصاص به سال 89 ندارد . نظام جمهوري اسلامي راهي را در برابر ملت ايران گشوده است كه راه سعادت دنيا و آخرت است . پيمودن اين راه و رسيدن به اهداف بلند نظام جمهوري اسلامي به همت و تلاش همگاني نياز دارد. اين چيزي است كه براي ملت بلند همت ايران در چارچوب نظام جمهوري اسلامي با ظرفيت هاي فراواني كه دارد كاملا عملي و ميسر است .

عظمت و افتخار امروز ملت ايران مرهون نظام جمهوري اسلامي است و اين نظام مي تواند ما را به مجد و عظمت بي نظيري كه در سايه اسلام نصيب مسلمانان شد برساند. رسيدن به اين نقطه پرافتخار با حفظ وحدت و همدلي و كنار گذاشتن اختلافات امكان پذير است نعمتي كه نظام جمهوري اسلامي در نشيب و فرازهاي مختلف توانست آنرا به ملت ايران هديه نمايد و اكنون نيز با همين سرمايه است كه مي توانيم اين راه پرافتخار را ادامه دهيم و به خاطر آنچه نظام جمهوري اسلامي براي ملت ايران به ارمغان آورده از اعماق جان فرياد برآوريم : زنده باد « نظام جمهوري اسلامي.»

بهار:پشت پرده رفراندوم

«پشت پرده رفراندوم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي بهار است كه در آن مي‌خوانيد؛احمدي نژاد در تداوم انتقادهاي تند دولتمردان از مصوبه مجلس اصولگرا پيرامون نحوه اجراي هدفمند سازي يارانه ها عملکرد نمايندگان در تصويب اين قانون را به «ضرر مردم» دانسته و خواستار برگزاري رفراندوم در اين زمينه شده است، موضعي که بالقوه مي تواند به شکل گيري مرزبندي هاي جديدي در اردوگاه اصولگرايان منتهي شود.

رفراندوم يا همه پرسي به معناي دانستن نظر مردم کشور در مورد موضوع خاصي و با هدف پيشگيري از قانونگذاري به زيان اکثريت جامعه و شيو هاي معمول در اغلب نظام هاي سياسي است.

اصل ششم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران نيز «همه پرسي» را در کنار «انتخابات» از جمله راهکار هاي اداره کشور با «اتکا به آراي عمومي» بر شمرده است. اصل 59 قانون اساسي مقرر کرده است: «در خواست مراجعه به آراي عمومي بايد به تصويب دو سوم مجموع نمايندگان مجلس برسد.» و اصل 110 اين قانون هم صدور «فرمان همه پرسي» را در حوزه «وظايف و اختيارات رهبر» قرار داده است. کاربرد همه پرسي در ايران پس از انقلاب اسلامي به سه مورد محدود بوده است.

همه پرسي نوع نظام حکومتي ايران پس از سقوط رژبم پهلوي(12 فروردين 1358)، همه پرسي نخستين قانون اساسي تدوين شده پس از انقلاب اسلامي (12 آذر 1358) و همه پرسي اصلاح قانون اساسي (6 مرداد 1368).

سواي اين سه رفراندوم برگزار شده، موارد متعددي نيز بوده که جناح ها و فعالان سياسي به عنوان حربه اي تبليغي عليه جناح مقابل خواستار رجوع به آراي عمومي شده اند تا اعتماد به نفس خود در زمينه اطمينان از داشتن پايگاه مستحکم اجتماعي را به رخ رقيب بکشند اما اين سخنان در همان مرحله تهديد باقي مانده و به دليل موانع متعدد اجرايي هرگز از قوه به فعل تبديل نشده است. قاطبه مناديان رفراندوم در حوزه فعالان جناحي
و سياسي بوده اند و مقامات رسمي به ويژه سران قواي سه گانه براي حل اختلاف خود با جناح رقيب، به ندرت براي استفاده از ظرفيت قانوني همه پرسي، تمايل علني و مستقيم نشان داده اند زيرا از دشواري و مخاطرات سياسي طرح چنين پيشنهادي آگاه بوده اند. اما اکنون رئيس اصولگراي دولت دهم در يک برنامه زنده تلويزيوني، مجلس اصولگرا را به برگزاري رفراندومي فيصله بخش درباره اختلافات دو قوه پيرامون هدفمندسازي يارانه ها فراخوانده است.

با توجه به اصول قانون اساسي تحقق خواست احمدي نژاد در صورتي ممکن است که دو سوم نمايندگان مجلس به رفراندوم پيشنهادي راي مثبت دهند و به اين ترتيب، وارد عرصه اي شوند که جداي از نتيجه رفراندوم جز تن دادن به بدعت و مخدوش سازي اعتبار مصوبات قوه مقننه حاصل ديگري در بر نخواهد داشت وچنين امري خوشايند مجلس نيست.

همچنين صدور فرمان همه پرسي توسط رهبري (مطابق اصل 110 قانون اساسي)، وجود بن بست در مناسبات قواي مقننه و مجريه و نيز شبهه نا کاميابي نهادهاي فراقانوني در مديريت اختلاف دو قوه را تداعي مي کند. علاوه بر اين نتيجه رفراندوم با هر ميزاني از مشارکت مردمي، قوه بازنده را در جايگاه فرودست معادلات سياسي آتي قرار مي دهد. بنابراين، انگاره صدور فرمان همه پرسي توسط رهبري، محل ترديد جدي است.

حال فرض کنيم مجلس و مقام معظم رهبري پشتوانه قانوني لازم براي برگزاري رفراندوم را فراهم آورند، آيا احمدي نژاد برنده چنين رفراندومي خواهد بود؟

واقعيت آن است که مردم از پيامد غيرقابل کنترل «جراحي بزرگ» و «تورم افسارگسيخته» احتمالي که زندگي روزانه آنان را به شدت متاثر خواهد ساخت، نگراني جدي دارند و بر اين اساس ضمن پذيرش ضرورت هدفمندسازي يارانه ها ترجيح مي دهند اين جراحي دردناک را با هزينه و فشار قابل تحمل تجربه کنند. افکار عمومي مي دانند هرچند تحقق رقم 40 هزار ميليارد تومان مطلوب دولت از «درآمد حاصل از هدفمند کردن يارانه ها»، افزايش يارانه نقدي پرداختي به آنان را در پي خواهد داشت، اما همانند کارشناسان مستقل و صاحبنظران متعهد به اين نکته کليدي نيز واقفند که اين اضافه دريافتي بايد از محل گراني فزون تر بهاي کالاهاي مشمول حذف يارانه تامين شود و اين گراني در کنار تورم انتظاري قادر است نه تنها قيمت اين کالاهاي اساسي بلکه ساير کالاها و خدمات غير مشمول را به ميزاني افزايش دهد که اضافه پرداختي يارانه نقدي توسط دولت، گره اي از کلاف سردرگم گراني طاقت فرسا نگشايد. در چنين وضعيتي و فراسوي تبليغات گسترده دولت پيرامون کنترل حتمي تبعات تورمي هدفمندسازي يارانه ها، پيش بيني واقع بينانه آن است که راي دهندگاني که جداي از گرايشات جناحي خود، هم اينک نيز برخلاف آمارهاي رسمي، زير بار تورم کمر خم کرده اند، به گزينه اي در رفراندوم راي دهند که تامين معيشت آنان را با چالش جدي مواجه نکند و اين يعني تنظيم شاهين ترازوي نتيجه همه پرسي به زيان احمدي نژاد.

علاوه بر اين، تاثيرگذاري رخدادهاي پس از انتخابات دهم رياست جمهوري موجب شده انگيزه مشارکت سياسي در راي دهندگان به نامزدهاي رقيب احمدي نژاد کاهش يابد اما خارج از تصور نيست در صورت برگزاري رفراندوم، طيف گسترده اي از اين گروه پرشمار، با هدف اعلام «نه به احمدي نژاد» پاي صندوق هاي راي رفته و خيل آراي خود را عليه احمدي نژاد واريز کنند تا هم در چارچوب مشي سياسي خويش گام برداشته باشند و هم اقتصاد کشور و معيشت خود و ديگران را از سيل بنيان کن تورم جهشي مصون نگه دارند.

بنابراين حتي خوشبين ترين حاميان احمدي نژاد نيز اطميناني به پيروزي در همه پرسي احتمالي ندارند. با توجه به اين واقعيات به نظر مي رسد احمدي نژاد از پيشنهاد رفراندوم چند هدف موازي را تعقيب مي کند.

1- مطلوب ترين وضعيت براي رئيس دولت دهم آن است که حربه طرح بحث همه پرسي، مجلس را در موقعيت انفعال و امتيازدهي قرار دهد به نحوي که اکثريت نمايندگان براي گريز از رفراندوم حاضر شوند در قالب پذيرش طرح دو فوريتي نمايندگان حامي احمدي نژاد در مجلس يا هر قالب ديگري از رقم 20 هزار ميليارد توماني مصوب پيشين عقب نشيني کنند و مبلغ 40 هزار ميليارد توماني درخواستي دولت يا ارقام نزديک به آن را تصويب کنند. به اين ترتيب، تهديد به رفراندوم، بدون برگزار شدن آن، پيروزي چشمگيري را براي دولت به ارمغان خواهد آورد و مناسبات آتي دو قوه را نيز با برتري رواني و اعتماد به نفس فزاينده قوه مجريه شکل خواهد داد.

2-اگر مجلس زير بار بازنگري در رقم 20 هزار ميليارد توماني نرود، آنگاه بايد موضع مستقيم يا غيرمستقيم خود را در قبال پيشنهاد رفراندوم احمدي نژاد مشخص کند. موافقت با همه پرسي، ولو با فرض ناکامي احمدي نژاد، مي تواند راه به چالش طلبيدن مکرر ساير مصوبات مجلس با رفراندوم را هموار سازد و پشتوانه کارشناسي اعضاي قوه مقننه را نزد موکلانشان متزلزل کند. مخالفت مجلس با همه پرسي نيز که گزينه محتملي است موجب خواهد شد «بهانه» تبليغي لازم براي دولت دهم ايجاد شود تا با استناد به آن از اجراي «قانون» هدفمند کردن يارانه ها شانه خالي کند و از موضع طلبکار، مجلس اصولگرا را مانع انجام جراحي بزرگ و سير نزولي آتي شاخص هاي اصلي اقتصادي معرفي کند.

3-امکان ديگر آن است که مجلس دست رد به سينه پيشنهاد رفراندوم بزند و احمدي نژاد نيز با يا بدون مقاومت، قانون مصوب مجلس را پذيرفته و وارد مرحله اجرا کند، در اين حالت نيز احمدي نژاد قادر خواهد شد تمامي پيامدهاي منفي هدفمند سازي يارانه ها را يکسره گردن مجلسي ها اندازد و حتي با انکار چالش هاي ناشي از ضعف مجريان، بي اعتنايي نمايندگان به هشدارهاي دولت و ناديده گرفتن پيشنهاد همه پرسي را ريشه افزايش فشارهاي تورمي به مردم معرفي کرده، از خود سلب مسووليت کند و انگشت اتهام ناکامي را به سمت مجلس اصولگرا نشانه رود.

جداي از انگيزه هاي نهفته در پشت پرده موضع احمدي نژاد که براي نخستين بار به حربه رفراندوم عليه مجلس اصولگراي هم جناح خود متوسل شده و نمايندگان را روياروي موکلانشان قرار داده، ادبيات وي نيز ناخرسندي اصولگرايان داخل و خارج مجلس را برانگيخته است. کاربرد عباراتي نظير اينکه«متاسفانه ما با استدلال نتوانستيم يک روش علمي و شدني و راهي که براي اصلاح اقتصاد کشور ضرورت دارد را به مخالفان بباورانيم»، «با نحوه تصويب لايحه هدفمند سازي يارانه ها در مجلس مردم ضرر مي کنند» و «نبايد دولت را به انجام کاري که به ضرر مردم است مکلف کرد، دولت کاري را که به ضرر مردم باشد اجرا نمي کند» که توأم با خدشه دار کردن ولو ناخواسته جايگاه مجلس و تهديد به اجرا نکردن قانون با توجيه پيشگيري از «ضرر مردم» است، مزيد بر علت شده تا در روزهاي آينده شاهد دفاع از خود اصولگرايان منتقد به ويژه مجلسي ها و انتقاد آنان از احمدي نژاد باشيم.
 
دنياي اقتصاد:راه حلي بينابين در قضيه هدفمندي يارانه‌ها

«راه حلي بينابين در قضيه هدفمندي يارانه‌ها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم علي سرزعيم است كه در آن مي‌خوانيد؛چالش اخير در عرصه سياست‌گذاري اقتصادي کشور، سرعت هدفمند کردن يارانه‌ها است. بايد خوشحال بود که بحث ضرورت و اهميت هدفمند کردن يارانه‌ها منتفي شده و اختلافات بر جزئيات اجرايي متمرکز گرديده است.

اين دقيقا با تحليل‌هاي اقتصاد سياسي سازگار است که روساي جمهور در دور دوم فعاليت خود نگراني محبوبيت ندارند و چون مي‌دانند که به طور قانوني نمي‌توانند مجددا کانديدا شوند، حاضر به انجام سياست‌هايي مي‌شوند که علي الاصول دشوار و در کوتاه‌مدت و ميان مدت نارضايتي ساز است.

معمولا وقتي دو گروه نسبتا بزرگ حول دو ديدگاه جمع مي‌شوند، هر کدام حقانيتي در ديدگاه خود مي‌بينند که آنها را مجاب مي‌کند تا از آن ديدگاه دفاع کنند؛ اما مشکل اين است که نکات حق موجود در ديدگاه مخالف را ناديده مي‌گيرند. در قضيه سرعت هدفمند کردن يارانه‌ها – تا آنجا که از سخنان و نوشته‌هاي رسمي‌معاون پارلماني دولت به دست آمد- اين نکات درست وجود دارد که 1) تورم تنها عامل تصميم‌گيري نيست، 2) افزايش قيمت بايد در حدي باشد که اصلاح رفتار مصرف‌کننده را موجب گردد. در ديدگاه مجلس نيز اين نکات درست ديده مي‌شود که 1) تبعات سياسي اين اقدام دست کم گرفته مي‌شود، 2) دولت تخمين درستي از پيامد تورمي‌و راهکار مقابله با آن عرضه نمي‌کند؟ 3) تاثير اين سياست بر حوزه توليد مشخص نيست مثلا معلوم نيست؛ نوسازي و اصلاح شيوه توليد در صنايع مختلف چقدر طول مي‌کشد.

واقعيت آن است که وقتي تغييرات نسبت به وضع موجود زياد باشد، پيش‌بيني با استفاده از داده‌هاي موجود و گذشته بسيار پرخطا مي‌شود. مضاف بر اين، وقتي تغييرات در سطحي وسيع باشد، قضاوت در مورد آن دشوار است. به عنوان مثال در سخنان مطرح شده عدم اطمينان شديدي نسبت به طول دوره اصلاح خطوط توليد ديده مي‌شود و تخمين‌هايي از يک سال تا ده سال ارائه مي‌گردد. واقعيت اين است که اين مساله براي صنايع مختلف متفاوت است و نمي‌توان با يک عدد کلي در مورد کل عرصه صنعت قضاوت كرد.

در ادبيات گذار اقتصادي اين پيشنهاد به طور جدي مطرح است که وقتي عدم قطعيت نسبت به وضعيت آتي بسيار زياد است بهتر است تا ابتدا به جاي ريسک کردن، سياست مذکور را در سطح چند صنعت يا بخش اجرا کرد و پس از مشاهده تبعات مثبت و حصول اطمينان خاطر آن را به کل اقتصاد تعميم داد؛ دليل آن اين است که پديده وابستگي به مسير وجود دارد؛ به اين معني که اگر پيامد اجراي يک سياست اقتصادي بزرگ منفي باشد، اقتصاد نمي‌تواند به راحتي و آساني به جاي نخست خود بر گردد. مثال کلاسيک اين قضيه روسيه است که گذار اقتصادي در آنجا کاملا ناموفق از آب درآمد؛ اما سياست‌گذاران عملا نتوانستند اقتصاد را به عقب و جاي نخست برگردانند و اينک شاهد نابساماني‌هاي موجود در آنجا هستند.

غرض آنکه مي‌توان راه حلي بينابين ميان خواست دولت و مصوبه مجلس پيشنهاد کرد و آن اينکه اگر دولت اصرار بر سرعت زياد در اجراي سياست هدفمند کردن يارانه‌ها دارد، به جاي تاکيد بر 40 هزار ميليارد تومان مي‌تواند همان 20 هزار ميليارد تومان را با سرعت زياد نه در همه بخش‌هاي اقتصاد، بلکه در برخي بخش‌ها و حوزه‌ها اعمال کند و اگر نتيجه مثبت بود با اطميناني که حاصل مي‌شود مي‌توان مجلس را مجاب کرد که براي سال بعد سرعت زياد و گستره وسيع‌تر هدفمند کردن را به تصويب رساند. به اين ترتيب هم از ريسک مذکور کاسته مي‌شود و هم نزاع موجود فيصله مي‌يابد. 

ارسال به دوستان
وبگردی