در آستانه سال نو ايرانيان، نوروز، پرونده هستهای ايران، همچنان اصلیترين دغدغه باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا باقی مانده است. باراک اوباما نمیداند که ميان تعامل با ايران از راه گفتوگوی مستقيم يا سیاست اعمال تحريمهای جدید و به دنبال آن بهرهگیری از پتانسیل ناآرامیهای درونی در ايران کدام یک را برگزیند.
به گزارش «تابناک»، دکتر کیهان برزگر، استاد ایرانی و کارشناس مسائل بینالملل، با انتشار مقاله ای در وب سایت دانشگاه هاوارد، بلفر سنتر، با نام «اوباما و ایران: گفتوگو یا تحریم؟» به بررسی موضوع مهم نحوه برخورد احتمالی باراک اوباما با موضوع ایران در سالی که پیش روست، پرداخته است.
وی در این یادداشت مینویسد: نشانهها همگی دال بر اين است که باراک اوباما در حرکت به سوی در پیش گرفتن راهکار تحريم است؛ اما این تحول نشان میدهد که سیاستگذاران آمريکايی در فهم جایگاه امنيت ملی و مسائل استراتژيک و استفاده از جنبشهای دمکراتيک داخلی برای تحت تأثير قرار دادن برنامه هستهای ايران دچار برداشت اشتباه شدهاند.
پيام تبريک سال گذشته (بيستم مارس 2009) اوباما با موجی از بدبينیها و خوش بينیها در درون ايران و در سطح نخبگان سیاسی همراه شد. بدبينها به اين پيام نوروزی، عمدتا مخالفان محمود احمدی نژاد بودند؛ نخبگانی که اعتقاد دارند تغيير رئيسجمهور در آمریکا، الزاما به معنای تغيير استراتژی سیاست خارجی واشنگتن در برابر تهران نيست که اساسا با ماهیت و بنیاد جمهوری اسلامی ایران در تعارض است.
این استاد ایرانی میافزاید: از اين دیدگاه حتی اگر سیاست «تغيير» در رفتار آمريکا نسبت به ايران واقعی باشد، اکنون زمان مناسبی برای ایران در جهت نزدیکی با آمریکا نيست. خوشبينها عمدتا از گروههای سیاسی و نخبگان طرفدار محمود احمدینژاد رئيسجمهوری ايران بر این باورند که چرخشی در سياستهای آمريکا در قبال ايران ايجاد شده و تهران بايد از اين فرصت پدید آمده کمال استفاده را ببرد. درست است که ایجاد تغييرات واقعی در سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران، راهی طولانی، سخت و پردردسر است، اما هماکنون تهران در موضعی است که با آغاز گفتوگوهای استراتژیک با ايالات متحده و با تمرکز بر پرونده هستهای ايران، میتواند معضلات راهبردی خود با این کشور را حل و فصل کند.
در ادامه یادداشت منتشره در وب سایت دانشگاه هاروارد اضافه شده است: اما رخدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ايران، شرايط را کاملا تغيير داد. هرچند اوباما بر خلاف همتایان اروپايی خود ترجيح داد در روند مسائل داخلی در ايران به دلیل سابقه طولانی بیاعتمادی نسبت به آمریکا در ایران دخالت نکند، بن بست پدید آمده در مذاکرات هستهای، سبب شد که غرب به خود اجازه دهد تا به نوعی از آب گلآلود ماهی بگیرد و هم ايران را به واسطه فعاليتهای هستهایش تحت فشار تحريم قرار دهد و هم البته به نوعی در ماجراهای داخلی دخالت کرده و سعی در تضعيف نظام از درون داشته باشد.
برخی از سياستمدارن آمريکايی مانند «ريچارد هاس»، پای را از اين هم فراتر نهاده و خواهان بازتعریف سیاست شکست خورده «تغيير رژيم» در ايران شدند. هاس در بخشهايی از موضعگيری خود حتی تأکيد کرد که اکنون زمان سختگيری بیشتر بر ايران فرا رسيده است.
دکتر کیهان برزگر میافزاید: اما حرکت در مسير راهبرد دوگانه اعمال تحريم عليه ايران و بهره برداری از پتانسیلهای مخالفتهای داخلی اندک تأثيری بر راهبرد و جهت پرونده هستهای تهران نخواهد گذاشت. بر خلاف پندار آمريکايیها، اين استراتژی دوگانه در نهايت برنامه انرژی هستهای به عنوان یک موضوع استراتژیک و امنیت ملی را تبديل به اهرمی برای اتحاد ميان ايرانیها تبدیل خواهد کرد و برعکس تصور آمریکاییان منجر به ناکارآمدی سیاست تحریم و تهدید خواهد شد.
همچنین اين استراتژی سرانجام دست دولت را برای تداوم فعاليتهای هستهای در مسیر کنونی باز خواهد گذاشت.
با توجه به پراکندگیهای قومی در ايران و همچنین سابقه دخالتهای خارجی در اين کشور، باور به ضرورت وجود یک دولت مرکزی قوی که وظيفه اصلی آن حفظ منافع ملی و تأمين امنيت باشد، جایگاه ویژه ای در ذهنیت ايرانیها دارد.
از زمان انقلاب مشروطه در ايران در سال 1906 تاکنون، روند دمکراتيک شدن در ایران با پستی و بلندیهای بسياری روبهرو بوده، اما هرگز متوقف نشده است. ايرانیها به جستجو در یافتن نقطه توازن خود در فرآیند دمکراتيک شدن سابقه طولانی دارند. در جريان انقلاب اسلامی در سال 1979، ايرانیها برای کوتاه کردن دست بيگانگان از دخالت در امور داخلی اين کشور دست به براندازی نظام شاهنشاهی زدند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه در ادامه مینویسد: جهت حرکت جنبشهای دمکراتيک در ايران در راستای ايجاد تغييرات اساسی در ساختار و ماهیت قدرت با الگويی که غربیها در ذهن دارند، بسيار متفاوت است. در حالی که بخش اعظمی از مشروعيت دولت در ايران از مذهب و ايدئولوژی سرچشمه میگيرد، در اغلب موارد، قدم گذاشتن در راه پیشبرد دمکراسی، به نوعی با کاهش يا افزايش ضريب امنيت ملی ارتباط مستقیم داشته است.
برای نمونه، دولت محمد خاتمی که دو دوره پيش بر مسند رياست جمهوری در ايران تکيه زده بود، در اوج شکوفايی خودٔ نتوانست آن جنس از تغييراتی را که انتظار میرفت محقق سازد. همانگونه که بسياری از اصلاحطلبها بعدها اعتراف کردند اصلیترين دليل اين شکست هم تعجيل اين طيف در ایجاد اصلاحات بود. آنها میخواستند یک شبه اصلاحات را عملی سازند، غافل از آنکه واقعیتهای سياسی موجود در ساخت قدرت و سیاست مانع از آن میشد.
وی میافزاید: اما موضوع «امنيت ملی» در مقابل مقدسترین مفهوم از منظر دولتهای ایرانی بوده، به گونهای که برای حکومتها، مشروعیت و حق حکومت کردن به همراه میآورده است. يکی از اصلیترين دلايل موفقيت نظام کنونی در ايران، توانايی آن در بسیج افکار عمومی پیرامون محوری به نام امنيت ملی بوده است. جنگ هشت ساله ايران و عراق و مقاومت ايرانیها در برابر حمايتهای غرب از عراق، خود نمونهای بارز از اين امر است. با توسل به همين بحث امنيت ملی بود که دولت توانست در کوتاهترين زمان ممکن به ناآرامیهای پس از انتخابات در ايران پايان دهد. به تازگی نیز دستگيری عبدالمالک ريگی، عنصر تروریست که مسئول کشتارهای بسياری در جنوب شرق ايران است، موفقيتی عمده برای دولت در راستای تقویت امنيت ملی به شمار رفته است.
در این باره باید گفت، تاريخ اثبات کرده است که در انتخاب بین دو حوزه امنيت ملی و دموکراتيک کردن ايران، اين امنيت ملی بوده که توانسته به عنوان عنصر کارآمدتری در دست حکومتها در بسیج عموم مردم مورد استفاده قرار گیرد. نکته جالب اينجاست که دخالتهای خارجی در اين امور، سرانجام به سود حکومتها در ايران تمام شده، به گونهای که مردم برای حفظ امنيت ملی پشت سر نظامهای سیاسی قرار گرفتند و البته در برخی موارد نیز از خير دمکراتيک کردن کشور نيز گذشتند.
رضاخان که در سال 1925 سلسله پهلوی را راهاندازی کرد، توانست با توسل به شعار تلاش برای حفظ امنيت ملی و استقلال ايران و برقراری نظم و امنیت به همه ناآرامیها و مخالفتها و حرکتهای نوظهور دمکراتیک در آن زمان پايان دهد.
بر همين اساس است که دولتی مقتدر در ايران که شعار حفظ و تقویت امنيت ملی را سرلوحه کاری خود قرار دهد بهتر میتواند با ايالات متحده وارد گفتوگو شود. در ايران موضوع مصالحه با ايالات متحده به شدت تحت تاثير تحولات سياسی داخلی است؛ بنابراین، تنها یک موضوع استراتژیک و در قالب امنيت و منافع ملی مانند پرونده هستهای که توانایی ایجاد اجماع سیاسی در سطح نخبگان سیاسی و افکار عمومی را داشته باشد، قابلیت روند گفتوگو با امريکا را بهتر فراهم میسازد.
بسياری از کارشناسان بر این باورند که نزديکی ايران و ايالات متحده بدون برقراری اجماع بین نخبگان تصميمگيرنده و حاکم در ايران، هيچگونه نتيجهای به دنبال نخواهد داشت. محمود احمدی نژاد، بيش از هر رئيسجمهوری ديگری در ايران، راه را برای گفتوگویهای استراتژيک با واشنگتن هموار ساخته است. با اصرار بر توليد و چرخه مستقل سوخت هستهای، او توانست در ميان نخبگان سیاسی بر یک مسأله مهم امنيت ملی و ژئواستراتژيک اجماع ایجاد کند.
امروز برنامه هستهای ایران اين پتانسيل را دارد که ايران و ايالات متحده را وارد گفتوگوهای استراتژيک کند. همزمان، احمدینژاد با حضور فعال در عرصه ديپلماتيک و نقش آفرينی در بحرانهای عراق، افغانستان، لبنان و فلسطين به نخبگان ايرانی فهمانده است که گفتوگوی ديپلماتيک از موضع قدرت و در شرایط برابری سیاسی در مسایل منطقه ای به سود منافع استراتژيک و امنيت ملی ايران است.
دکتر برزگر در پایان یادداشت خود مینویسد: با رسيدن سال نو در ايران، اکنون پنجرهای ديگر به روی باراک اوباما برای گفتوگو با تهران گشوده شده است. اوباما میتواند با تأکيد بر گفتوگوهای استراتژيک وارد مصالحه با ایران شود. تلاش برای اعمال دور جدیدی از تحريمها ضد ايران و يا دخالت در ناآرامیهای اين کشور در درازمدت به ضرر واشنگتن خواهد بود و هرگونه فرصتی را برای گفتوگوهای مستقیم و راهبردی از بين خواهد برد.
آمریکا همچنان نیازمند همکاری ايران برای کمک به بهبود اوضاع سیاسی و امنیتی منطقه است. ورود به گفتوگوهای استراتژيک، تنها شانس کسب همکاری تهران است. در این چهارچوب، آمریکا بايد بداند که یک ایران ضعيف و با شکافهای داخلی اساسا وارد هیچ گونه مذاکره با آمریکا نخواهد شد. تنها یک ايران قدرتمند و يکصدا میتواند مشروعیت لازم داخلی برای گفتوگوهای مستقیم پس از سی سال را فراهم کند.
و در پایان باید یادآور شد که تلاش اوباما برای همراهی چين، روسيه يا عربستان سعودی در تشديد تحريمها عليه ايران راهکاری کوتاه مدت است. آمریکا بايد به دنبال راهکاری با کارآمدی درازمدت باشد که بنیاد آن بر ایجاد تغییرات واقعی و با هدف فراهم کردن زمینههای گفتوگوهای استراتژیک با ایران بر مبنای بازی برد ـ برد استوار باشد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر