زني كه با همدستي با پسر جواني همسرش را به قتل رسانده بود پس از 8 ماه تناقضگويي سرانجام لب به اعتراف گشود.
به گزارش فارس، مرداد امسال زن جواني به پايگاه ششم پليس آگاهي رفت و ادعا كرد، همسرش به نام حسين حدود 2 ماه است از خانه خارج شده و ديگر بازنگشته است.
با طرح اين شكايت پرونده در پايگاه ششم پليس آگاهي تشكيل و مأموران تحقيقات خود را در اين رابطه آغاز كردند. چند روز پس از طرح اين شكايت زن جوان دوباره به مأموران مراجعه كرد و اين بار وانمود كرد همسرش با رها كردن او و دختر 7 سالهاش در يكي از شهرهاي شمالي كشور زندگي جديدي را شروع كرده است.
پس از گذشت حدود 5 ماه از ماجرا در حالي كه هيچ ردي از مرد ناپديد شده در دست نبود، برادر او با مراجعه به اداره آگاهي ادعا كرد به همسر برادرش مشكوك است.
او گفت: دختر 7 ساله برادرم به نام نگار در يك ميهماني گفته بود پدرش از سوي مرد جواني كه با مادرش در ارتباط است، به قتل رسيده است.
با به دست آمدن اين سرنخ مأموران با دستور محمدحسين شاملو احمدي بازپرس شعبه اول دادسراي جنايي تهران زن جوان به اسم زهره را دستگير كردند.
زهره در بازجويي منكر هرگونه اطلاعي در قتل شد و دوباره ادعا كرد همسرش در يكي از شهرهاي شمالي كشور است.
مأموران كه متوجه تناقضگوييهاي اين زن شده بودند او را بازداشت كرده و به تحقيق از او ادامه دادند. سرانجام زهره اعتراف كرد، چندي قبل با پسر جواني آشنا شده و با او دوست شدم، دو ماه پس از ناپديد شدن همسرم پسر جوان ادعا كرد، مرتكب قتل حسين شده است.
با اين اعتراف جوان 27 ساله به نام امير دستگير شد كه او به قتل حسين و آتش زدن جسد او اعتراف كرد.
صبح امروز در جلسه بازجويي در شعبه اول بازپرسي دادسراي جنايي تهران با اعتراف به همدستي در قتل همسرش گفت: من و حسين 9 سال قبل ازدواج كرديم. او هميشه مرا كتك ميزد و من در طول زندگيام از او هيچ محبتي نديدم.
پس از مدتي با امير دوست شدم. امير بچه طلاق و تشنه محبت بود. به خاطر اينكه هم درد بوديم با هم رابطهمان را ادامه داديم اما در مدت دوستيمان رابطه نامشروع با هم نداشتيم.
پس از برقراري ارتباط با امير براي اين كه بتوانيم حسين را از سر راه خود برداريم تصميم به قتلش گرفتيم.
روز حادثه بر اساس نقشه قبلي وقتي حسين در خواب بود با امير تماس گرفتم و از او خواستم به خانهمان بيايد.
زن جوان ادامه داد: در را به روي امير باز كردم او وارد اتاق شد و با چاقو ضربهاي به حسين زد. حسين از خواب پريد و مقاومت كرد. من نگار را به داخل اتاقي بردم و در را بستم سپس به كمك امير آمدم با دست پاهاي حسين را گرفتم و امير به او ضربه زد.
بعد از اين كه همسرم جان سپرد جسدش را به خارج شهر برده و در آنجا به آتش كشيديم.
بازپرس شاملو پس از اعترافات زهره دستور بازداشت او و بازسازي صحنه قتل را صادر كرد.