پایان کابوس زندگی مخفیانه یک قاتل

شامگاه جمعه گذشته مرد جوانی خود را به کلانتری تهران نو رساند و به افسر نگهبان گفت: «من حدود ۴ ماه قبل در شهرستان مرتکب قتل شده و به تهران فرار کردم اما تا الان یک لحظه هم آرامش نداشتم. به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم تا شاید کابوس‌هایم به پایان برسد.»

به گزارش ایران، متهم در ادامه گفت: «در یکی از شهرهای لرستان زندگی می‌کردم اما بر سر آب کشاورزی و اختلافات طایفه‌ای درگیری شدیدی داشتیم. بارها کار به زد و خورد کشید و هر بار با وساطت بزرگان درگیری به پایان می‌رسید.

عذاب وجدان قاتل

تا اینکه روز حادثه دوباره شنیدم که خانواده‌ام با طرف دیگر ماجرا دعوایشان شده است. خیلی عصبانی شدم و از این همه ناراحتی و دعوا خسته بودم. به همین دلیل تصمیم گرفتم آن‌ها را بترسانم تا شاید دست از دعوا بردارند، بنابراین چاقویی را از داخل خانه برداشتم و راهی محل درگیری شدم. چاقو را بی‌هدف پرتاب می‌کردم تا بترسند اما ناخواسته چاقو به یکی از آن‌ها اصابت کرد و کشته شد.» 

متهم ادامه داد: «خیلی ترسیده بودم و شبانه از لرستان خارج شدم. در این مدت در چند شهرستان سکونت داشتم تا اینکه به تهران آمدم و مشغول کار شدم. اما عذاب وجدان رهایم نکرد. در نهایت امروز وقتی از مقابل کلانتری رد می‌شدم با خودم گفتم اگر می‌خواهی کابوس‌هایت تمام شود بهتر است خودت را معرفی کنی.»

به دنبال اظهارات مرد جوان، بلافاصله موضوع به بازپرس محسن اختیاری اعلام شد و بازپرس جنایی دستور بازداشت مرد ۳۰ساله را صادر کرد.

با استعلاماتی که از سوی کارآگاهان جنایی از شهرستان محل حادثه صورت گرفت، صحت موضوع قتل تأیید شد و از آنجایی که جنایت در تهران رخ نداده بود، بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت با قرارعدم صلاحیت، پرونده را برای رسیدگی به لرستان ارجاع کرد.

یک عکس ناب از اتوبوس قدیمی ایران‌پیما در اواخر دهه سی

تماشاخانه

کوروش می‌گوید: «خدایان آزاد شدند، مردم آزاد شدند، و هر کس می‌تواند خدای خود را بپرستد» / چرا «منشور کوروش» مهم است؟ (فیلم)

اولین حضور کوتاه همایون ارشادی در سینما ؛ فیلم کاکادو سال 1373 (فیلم)

فیلم های دیگر