۲۷ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۷ آذر ۱۴۰۴ - ۰۲:۰۴
فیلم بیشتر »»
کد ۱۱۰۷۲۱

شادی قطبی و شادی دایی چه تفاوتی با هم دارند؟

ما، عاشقان مرثيه گريستن براي آنهايي هستيم كه موقعيتي را از دست مي‌دهند. «ما» در عين حال، علاقه چنداني به آنها كه در موقعيتي هستند، نداريم البته تا زمان سقوط. وقتي كه نوبت غم‌خواري برسد و ما پيش خود بگوييم: «زمين‌اش زدند!»
سایت گل -ر كس دارايي خود را دارد. عطوفت و خشم، سخت‌كوشي و نرم‌خويي، آرامش و تلاطم و... دارايي غالب هر يك از ما هستند.

 اگر افشين قطبي بعد از گل‌زني مقابل سنگاپور دور زمين مي‌دود، علي دايي بعد از پيروزي در بازي صبا، اشك مي‌يزد و اين دو اشكال مختلف شادي‌اند كه از درون اين دو مي‌جوشند. يكي از گلزني بازيكنانش و براي آنها از خود بي‌خود مي‌شود و ديگري هر بردي را به مثابه يك هديه الهي براي اثبات مجدد خود به مخالفانش تلقي مي‌كند.

چند ماه پيش زماني كه قطبي بعد از برد مقابل سنگاپور، آن‌طور شادي كرد، بسياري از نويسندگان و مربيان، اين واكنش را دليلي بر كوچكي قامت مربيگري او فرض كردند. آنها با اشاره به تاريخ پرافتخار فوتبال ايران (كه البته در آن بحث وجود دارد) و مقايسه آن با سنگاپور، اين‌طور نتيجه گرفتند كه او با اين رفتار بزرگي تيم‌ملي را زيرسوال برده است.

 اين خرده‌گيري تا آنجا پيش رفت كه قطبي مجبور به توضيح در اين باره شد. او در برنامه نود خطاب به عادل فردوسي‌پور گفت كه «دوباره شادي خواهد كرد»، گرچه اين توضيح، از نگاه مخالفان نه‌تنها قانع‌كننده نبود كه فرصت تازه‌اي براي هجوم ايجاد كرد.

خب، حالا به امروز رسيده‌ايم، لحظه‌اي كه فردوسي‌پور، گزارشگر بازي پرسپوليس– صبا بعد از گزارش فوق‌العاده‌اش در اين مسابقه زماني كه تصويربردار به حلقه شادي قرمزها نزديك شد تا از لابه‌لاي قطرات درشت باران، شاتي از چشم‌هاي گريان دايي بگيرد، سعي نكرد شادي او را با يادآوري تاريخ پرافتخار پرسپوليس و مقايسه آن با تاريخ صبا يا 10 نفره بودن صبا در 30 دقيقه وقت اضافي يا امتياز بزرگ ميزباني پرسپوليس با 70 هزار تماشاچي لوث كند.

 اين يك موفقيت ورزشي بود و دايي به عنوان مربي پرسپوليس حق داشت آن را هر طور كه دلش مي‌خواست جشن بگيرد. گرچه اين برد بعد از نمايش بدون كيفيت و در ضربات پنالتي به دست آمده بود...

 امروزاما در روزنامه‌هاي ورزشي اثري از خرده‌گيري به علي‌دايي نبود. فكر مي‌كنيد چرا؟ شايد به اين علت كه دايي بعد از مدت‌ها زندگي روي قله به سختي از آن بالا سقوط كرد و بعد از اين سقوط، سكوت پيشه كرد و با اين غيبت به دل ما بازگشت.

ما، عاشقان مرثيه گريستن براي آنهايي هستيم كه موقعيتي را از دست مي‌دهند.
«ما» در عين حال، علاقه چنداني به آنها كه در موقعيتي هستند، نداريم البته تا زمان سقوط. وقتي كه نوبت غم‌خواري برسد و ما پيش خود بگوييم: «زمين‌اش زدند!»
ارسال به دوستان