۰۵ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۵ دی ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۱۷۹۶۳
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۶ - ۰۶-۰۹-۱۴۰۴
کد ۱۱۱۷۹۶۳
انتشار: ۱۱:۲۶ - ۰۶-۰۹-۱۴۰۴

روزی که علی حاتمی بشکن زنان فریاد زد: «کارگردان شدم»/ روزگاری که او نقش یک خرگوش را بازی کرد

روزی که علی حاتمی بشکن زنان فریاد زد: «کارگردان شدم»/ روزگاری که او نقش یک خرگوش را بازی کرد
علی حاتمی شروع کرد به بشکن زدن در راهروی تلویزیون و رقصیدن و گفت:«کارگردان شدم. کارگردان شدم.»

عصرایران- علی حاتمی نازنین که خالق سریال ها و فیلم های ماندگاری مانند« هزاردستان»، «مادر» و « دل شدگان» بوده است در ابتدا کار خود را با کار برای سازمان تلویزیون ملی ایران در دهه ۱۳۴۰ آغاز کرد. لیلی گلستان به تازگی در مصاحبه ای با شرق به نحوه استخدام حاتمی و یک تجربه بسیار جالب در این مورد پرداخته است:

«چیزی که برای من خیلی جذاب بود در تلویزیون یک روز رضا قطبی رییس رادیو تلویزیون به من گفت:«برنامه بچه‌ها احتیاج به یک کارگردان سریال برای بچه‌ها دارد و این  را ما نداریم.» من آن زمان رییس بخش کودکان تلویزیون بودم.

علی حاتمی در جوانی و نونهالی 

علی حاتمی

 قطبی ادامه داد:« فراخوان دادم یک عده اسم نوشتند می آیند فردا مصاحبه تو حتماً باید باشی.»خب مثلاً ۱۰ ۱۵ نفر آمده بودند مصاحبه که کارگردانی خوانده بودند.آن موقع یکی از آن ها را من انتخاب کردم گفتم:«این ولاغیر» آنقدر محکم گفتم که قطبی تعجب کرد. گفتم «این خیلی خوب است.» و این کی بود؟ علی حاتمی.  واقعاً باعث افتخار من است که علی حاتمی را من کشف کردم.

خاطراتی از علی حاتمی 

همین  علی حاتمی که اولین سریالش را که ساخت خودش هم بازی می‌کرد سریال «خرگوش و روباه» و خودش شده بود خرگوش من باید یک لباس خرگوش برایش طراحی می‌کردم. یادم هست طراحی کردم و رفتیم خیاطی دادیم لباس را دوخت و علی حاتمی لباس را که تن می کرد همه از خنده واقعاً دیگر داشتیم می‌مردیم  او مدام  ورجه ورجه‌های خرگوشی می کرد  با لباسی که هنوز آماده نبود خیلی به ما خوش گذشت.

لیلی گلستان

لیلی گلستان

 یک صحنه دیگه هم که از علی حاتمی  یادم هست  سریالی را ساخت به اسم «خرگوش و روباه در کنار دریا»یک سریالی بود که همه کاراکترهایش خرگوش و روباه بودند کارهای مختلف می‌کردند و روزی که می‌خواست این را به رؤسای تلویزیون نشان بدهد  قطبی، مصطفی فرزانه و احمد فاروقی و فراخ غفاری و اینها همه روسای تلویزیون بودند معاون و رئیس و اینها بودند آمدند رفتند داخل سالن فیلم و من و علی که آمدیم برویم داخل قطبی گفت:« شماها نیایید برای اینکه ما می خواهیم راجع به فیلم صحبت کنیم شماها نباشید بهتر است.»

ما ناراحت شدیم در را بستند و تمام شد. علی گفت :«خب حالا چیکار کنیم؟ »هی گوشش را می‌گذاشت به در ببیند صدای خنده می آید یا نه چون خیلی خنده‌دار ،کمدی بود. نه هیچ صدای خنده‌ای نمی آمد. همین گوشش به در بود  که یک دفعه دیدم پرید هوا گفت:« خندیدند.» و  شروع کرد به بشکن زدن در راهروی تلویزیون و رقصیدن و گفت:«کارگردان شدم. کارگردان شدم.»

و بدین ترتیب علی حاتمی کارگردان شد و آن لحظه کارگردان شدنش من بودم و خیلی لحظه هیجان انگیزی بود واقعاً.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
دیوژن؛ فیلسوف یونان باستان که معنای بیکاری را بازتعریف کرد چگونه میلیاردر شویم؟ خالق ChatGPT پاسخ می‌دهد معمای ۱۶۶ ساله فارادی حل شد: چرا یخ قبل از ذوب شدن نیمه‌مایع است رنو و پایان محدودیت بزرگ خودروهای برقی (+عکس) نامه خانه مطبوعات به رییس مجلس برای اصلاح قانون مطبوعات با محوریت نماینده مدیران مسئول چگونه کشورهای بدون دسترسی به دریا نیروی دریایی تشکیل می‌دهند؟ علت سرریز آب از منبع انبساط خودرو چیست؟ + راه‌حل‌های کاربردی اصفهان در عصر قاجار؛ قاب ماندگار مادام دیولافوا از نقش جهان راز طول عمر ۵۰۷ ساله قدیمی‌ترین جانور منفرد دنیا سفر با گذرنامه ایرانی در ۱۰۰ سال قبل (عکس) عطسه نوری؛ چرا بعضی‌ها با دیدن نور عطسه می‌کنند؟ آیتک‌ سلامت: دوست ندارم با زهرا گونش مقایسه شوم ندا تقی پور: آقای محمد رضا گلزار لطفا برگرد وزیر سابق تجارت دانمارک: رشد اقتصادی دانمارک به اندازه‌ای قوی است که می‌تواند خرید ایالت‌های آمریکا را آغاز کند روسیه یک موشک ماهواره بر به فضا پرتاب کرد
نظرسنجی
قوانین کنونی ازدواج و طلاق در ایران ...