۲۳ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۲۲۸۱۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۲۲-۰۹-۱۴۰۴
کد ۱۱۲۲۸۱۸
انتشار: ۱۱:۳۰ - ۲۲-۰۹-۱۴۰۴

«فکر کردند چون نمی‌بینم، نمی‌فهمم چه کسی به من تجاوز کرده»/ آزار پنهان زنان دارای معلولیت

«فکر کردند چون نمی‌بینم، نمی‌فهمم چه کسی به من تجاوز کرده»/ آزار پنهان زنان دارای معلولیت
خشونت علیه زنان دارای معلولیت از جمله موضوعاتی است که در ایران کمتر درباره آن گفته شده. فقدان آمار رسمی، پنهان‌کاری خانواده‌ها و بی‌توجهی نهادهای مسئول، باعث شده ابعاد تجاوز، آزار و خشونت خانگی علیه این زنان کمتر از واقعیت دیده شود. 

گاهی یک تماس کوتاه، وزنی دارد که تا ساعت‌ها و حتی روزها روی شانه‌ات می‌ماند. زنی پشت خط، با صدایی لرزان و بریده‌بریده پرسید: «کسی را سراغ دارید بخواهد بچه بخرد؟» مکث کرد و ادامه داد: «نه بچه کوچک. نوزاد. حتی نوزاد هم نه؛ بچه‌ای که هنوز به دنیا نیامده. ۳۰ یا ۴۰ میلیون تومان کافی است. البته می‌گویند بیشتر هم می‌شود فروخت، اما ما به همین راضی هستیم. فقط زود پول بدهند و زود قضیه تمام شود.» 

به گزارش خبرآنلاین، زن آب دهانش را قورت داد و شروع کرد به توضیح دادن: «دخترِ خواهرم کم‌توان ذهنی است و باردار شده. نمی‌دانیم پدر بچه کیست. خود دخترک هم که حواس درست و حسابی ندارد. هربار یک نفر را نشان می‌دهد و می‌گوید کار او بوده؛ به حرف او اعتمادی نیست اما هرچه زودتر باید چاره‌ای پیدا کرد. خانواده خواهرم در روستا زندگی می‌کنند و اگر ماجرا علنی شود آبروریزی راه می‌افتد. شوهر خواهرم هر دویشان را در حد مرگ کتک می‌زند. حتی ممکن است خواهرم را طلاق بدهد. خانم شما کسی را سراغ نداری بخواهد چنین بچه‌ای را بخرد؟» 

او با جدیت ادامه می‌دهد: «خواهرم می‌گوید برویم بچه را سقط کنیم، اما من می‌گویم حالا که اینطور شده، بگذار حداقل بچه را بفروشیم. هم یک خانواده بی‌چاره بچه‌دار می‌شوند، هم پولی گیر شما می‌آید. فکرش را هم کرده‌ام. دخترک را تا وقتی بچه دنیا بیاید به بهانه مدرسه به خانه خودم در شهر می‌آورم؛ پدرش هم چیزی نمی‌فهمد. فقط خدا کند کسی پیدا شود بچه را بخواهد.» 

زن همچنان حرف می‌زند اما ذهن من از دخترکی که یکبار در تجاوز جنسی مورد سوءاستفاده قرار گرفته و حالا با تصور پول درآوردن از نوزادش مورد سوءاستفاده خانواده و نزدیکان قرار دارد جلوتر نمی‌آید. 

از سکوت خانواده تا بی‌توجهی نهادها

خشونت فقط آن چیزی نیست که بر بدن یک زن می‌نشیند؛ سکوت، پنهان‌کاری، معامله، و تبدیل‌کردن یک بدن به کالا هم شکل‌هایی دیگر از همان خشونتی‌اند که اگرچه دیده نمی‌شود، اما جان‌سوزتر است. 

خشونت علیه زنان دارای معلولیت از جمله موضوعاتی است که در ایران کمتر درباره آن گفته شده. فقدان آمار رسمی، پنهان‌کاری خانواده‌ها و بی‌توجهی نهادهای مسئول، باعث شده ابعاد تجاوز، آزار و خشونت خانگی علیه این زنان کمتر از واقعیت دیده شود. 

دو برابر آسیب، دو برابر سکوت

اگرچه سازمان بهزیستی تاکنون آماری در رابطه با خشونت‌های رخ داده در مورد زنان دارای معلولیت منتشر نکرده و بر همین اساس تقریبا هیچ سهمی در دفاع از آنان ندارد اما پژوهش‌های دانشگاهی نشان می‌دهند زنان دارای معلولیت به دلیل دو عامل «زن بودن» و «معلولیت داشتن»، دو تا چهار برابر بیشتر از سایر زنان در معرض خشونت قرار می‌گیرند. 

محدودشدن این زنان به محیط خانه یا مراکز، وابستگی به مراقبان، نداشتن آموزش‌های لازم درباره موقعیت‌های خطرناک و باورهای اشتباه جامعه درباره توانایی درک و تشخیص آن‌ها، همگی زمینه‌ساز تکرار خشونت‌های طولانی است در مورد آن‌هاست. 

باور اشتباه جامعه، چراغ سبز سوءاستفاده

نکته تأسف‌برانگیز این است که بسیاری از افراد جامعه تصور می‌کنند افراد دارای معلولیت به دلیل محدودیت‌های جسمی یا حسی نمی‌توانند خشونت، تجاوز یا عامل آن را تشخیص دهند و این باور اشتباه، به سوءاستفاده‌گران اجازه می‌دهد دست به خشونت بزنند و قربانیان را نادیده بگیرند. 

درحالیکه معلولیت هیچ ارتباطی با درک و تشخیص واقعیت ندارد و افراد دارای معلولیت قادرند دقیقاً تشخیص دهند چه کسی و چه اتفاقی در حال رخ دادن است و از این رو، هرگونه سوءاستفاده نه ناشی از ناتوانی قربانی، بلکه ناشی از سوءاستفاده از قدرت و سوءاستفاده از فقدان قدرت فرد دارای معلولیت است. 

بوی حقیقت در تاریکی سکوت

مهری، دختر نابینایی که سال‌ها پیش مورد تجاوز قرار گرفته، روایت می‌کند: «سال‌ها پیش وقتی یک نوجوان ۱۶.۱۷ساله بودم مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفتم. به شدت آسیب روحی دیدم، در آن سن و سال تا مدت‌ها کنترل ادرارم را از دست دادم و بااین‌حال هرگز جرأت نکردم بگویم چه کسی با من آن کار را کرد. 

مادر و خانواده‌ام هم فکر کردند چون قدرت بینایی ندارم و نتوانسته‌ام صورت آن فرد را ببینم پس ماهیتش را هم تشخیص نداده‌ام درحالیکه من از بوی تن پدرم، آغوشی که از کودکی آن را پناه خودم می‌دانستم، فهمیده بودم که فرد متجاوز، پدرم است.» 

برای کودک اتیسم هیچ جا امن نیست

لیلا. مادر یک دختر اتیستیک نیز در میان اشک‌هایی که در حین اشاره به تجاوز صورت گرفته به فرزندش می‌ریزد، اظهار می‌کند: دختر من مبتلا به اتیسم است اما کلام دارد و می‌تواند حوادث را بازگویی کند. 

او پس از چند روز تشنج با حال روحی وخیم درحالیکه به شدت می‌لرزید برایم توضیح داد که در یکی از مواردی که نگهداری دخترش را برای چند ساعت به یکی از اقوام سپرده بودم، چگونه توسط پسر آن‌ها مورد لمس و تجاوز قرار گرفته است. 

تنبیه جای حمایت

معصومه زن ۴۵ ساله‌ای که کم‌توان ذهنی با هوش مرزی است نیز تعریف می‌کند: «از کودکی مورد تجاوز قرار می‌گرفتم. آداب روستا اینگونه بود که همه رفت و آمد زیادی با هم داشتند و در این رفت‌وآمدها من توسط شوهرخاله‌ام، پسر همسایه، پسران فامیل و حتی همسر خواهرم مورد دست‌درازی و انواع رفتارهای جنسی قرار می‌گرفتم اما هیچکس حرفم را باور نمی‌کرد. 

مادر و خواهرهایم فکر می‌کردند من عقل درست و حسابی ندارم و به جای حمایت حتی دعوا و تنبیهم می‌کردند تا اینکه برای راحت شدن از دستم مرا به یک مرد سن بالا که به شدت درگیر اعتیاد بود شوهر دادند.» 

تحقیر؛ نام دیگر خشونت علیه زنان و دختران معلول

خشونت علیه زنان همیشه تجاوز جنسی نیست. دختران و زنان معلول گاهی با شکل‌های دیگر خشونت روبه‌رو می‌شوند: سلب حق تصمیم‌گیری درباره بدن و سلامت‌شان، محروم کردنشان از مراقبت پزشکی یا وسایل کمکی. طرد شدن، نادیده گرفته شدن، بی‌توجهی به نیازها وعدم مراقبت عمدی هم مصداق بارز خشونت است. 

پروانه با معلولیت جسمی شدید تعریف می‌کند: طرد شدن و تحقیر کاری بود که در برخی مواقع پرسنل مرکز با من می‌کردند. 

او می‌گوید: «هر وقت نیازم به دستشویی رفتن کمی بیشتر از باقی روزها می‌شد پرسنل مرکز سرم داد می‌زدند. در این مواقع وقتی آب می‌خواستم نمی‌دادند و می‌گفتند باز الان می‌خواهی بگویی دستشویی دارم. آن‌ها حتی به حرف‌هایم واکنش نشان نمی‌دادند طوری که انگار صدایم را نمی‌شنوند و این به شدت عصبی‌ام می‌کرد. حجم غذایم را کم می‌کردند و من سیر نمی‌شدم. وقتی می‌گفتم بیایید از تخت بلندم کنید کسی سراغم نمی‌آند و اینگونه آزارم می‌دادند.» 

ناامنی در مراکز نگهداری از معلولان

نگاهی به اخبار منتشر شده از تجاوز به معلولان در مراکز نگهداری هم نشان می‌دهد که مراکز نگهداری و توان‌بخشی افراد دارای معلولیت به دلیل ضعف نظارتی به محل بروز خشونت شدید علیه زنان معلول تبدیل شده‌اند و فراتر از خشونت رفتاری، خشونت جنسی و تجاوز علیه زنان دارای معلولیت در برخی از همین مراکز نیز به‌عنوان واقعیتی تلخ مطرح است. 

اگرچه تاکنون هیچ نهادی به ارائه امار دقیقی از تجاوزهای رخ داده به زنان معلول در مراکز نگهداری نپرداخته و می‌توان مطمئن بود که پس از این هم کسی به این امر نخواهد پرداخت اما خبرهای منتشر شده از شرایط داخلی مراکز نگهداری از معلولان در شهرهای مختلف حاکی از بالا بودن فراوانی تجاوز به حریم معلولان در مراکز است. 

امانتی که سالم برنگشت

فاطمه، یکی از مادرانی دارای فرزند کم‌توان ذهنی است که وقتی به جراحی و بستری شدن در بیمارستان نیاز پیدا کرد و چون فرد امنی را برای سرپرستی چند روزه فرزندش پیدا نمی‌کرد به یک مرکز نگهداری مراجعه کرد و هزینه نگهداری از دخترش را پرداخت تا با خیال راحت راهی بیمارستان شود. او پس از ترخیص از بیمارستان وقتی دخترش را به منزل برد متوجه آسیب‌هایی در قسمت ران و مقعد او شد اما مرکز آسیب‌ها را ناشی از حساسیت به پوشک عنوان و بروز هر اتفاق سوء‌ی را انکار کرد. 

ناتوانی سیستم در توقف چرخه خشونت علیه افراد معلول

مریم، یکی از کارکنان بهزیستی که وظیفه‌اش نظارت و سرکشی به مراکز نگهداری از معلولان است، می‌گوید: تاکنون با چندین مورد تجاوز و آسیب جسمی به دختران و زنان دارای معلولیت در مراکز مواجه شده‌ام اما برای رفع کامل این مشکل نتوانسته‌ام کاری از پیش ببرم. 

او می‌گوید: مراکز برای کاهش هزینه‌ها اغلب از افرادی فاقد تخصص و سواد کافی استفاده می‌کنند و این افراد درک درستی از محل کار و رسالت خود ندارند و از طرفی فکر می‌کنند معلولان متوجه چیزی نیستند و علت سکونتشان در مراکز دور انداخته شدن و خواسته نشدن است، پس کسی پیگیر جریانات داخل مرکز نخواهد شد. 

به گفته او مراکز برای استفاده از کادر مجرب و تحصیل‌کرده متحمل هزینه‌های بالا می‌شوند بنابراین رغبتی به این تغییر ندارند و عموما با اخراج فرد خاطی صورت‌مسأله را پاک و نیروی مشابهی را جایگزین فرد قبلی می‌کنند. 

او می‌افزاید: بهزیستی هم به دلایل مختلفی از جمله حفظ اعتبار سازمان، جلوگیری از بحران اعتماد، ترس از پیامدهای حقوقی و کیفری، جلوگیری از ایجاد ترس اجتماعی درباره مراکز و فشارهای اجتماعی حاضر و قادر به برخورد قاطع بااین مراکز و علنی کردن این وقایع نیست و همین دلایل به تکرار خشونت در مراکز دامن می‌زند. 

تبعیض قضایی علیه افراد دارای معلولیت

دسترسی به عدالت راهکار قانونی مقابله با خشونت است، اما زنان دارای معلولیت به‌واسطه موانع متعدد اغلب از دریافت جبران‌های مناسب بازمی‌مانند. 

آزاردهنده‌ترین بخش ماجرا اینجاست که اغلب دادگاه‌ها و قضاوت در بسیاری از پرونده‌های آزار و تجاوز علیه افراد دارای معلولیت، همچنان با ذهنیتی قدیمی و تبعیض‌آمیز برخورد می‌کنند و روایت قربانی را به‌دلیل معلولیت او کم‌اعتبار یا فدقد اعتبار تلقی می‌کنند. 

قاضی و کارشناسانی که باید بی‌طرف باشند، گاهی به دلیل ضعف گفتاری، مشکلات حافظه، ناتوانی در تشریح جزئیات یا وابستگی به مراقب، شهادت فرد دارای معلولیت را فاقد ارزش اثباتی می‌دانند و نتیجه این نگاه خطرناک آن است که قربانی حتی در محاکم قضایی، جایی که باید دست‌کم قانون از او حمایت کند هم مورد خشونت قرار می‌گیرد. 

پیامدهای خشونت علیه زنان دارای معلولیت

پیامد خشونت علیه زنان دارای معلولیت تنها به صدمات جسمی یا جنسی محدود نمی‌ماند و گاه بسیار گسترده است و موجب افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، آسیب روانی، بارداری ناخواسته، بیماری‌های جسمی، محرومیت از حق تحصیل، اشتغال و مشارکت اجتماعی آن‌ها می‌شود. 

همچنین بسیاری از این زنان به دلیل ترس، شرم، نابرابری قانونی یا نداشتن دسترسی نمی‌توانند خشونت را گزارش یا از حمایت‌های قانونی و روانی استفاده کنند. 

راهکار چیست؟ 

خشونت علیه زنان دارای معلولیت نه تنها یک مسئله اجتماعی، بلکه یک بحران حقوق بشری است که نقض بنیادی‌ترین حقوق این زنان یعنی نقض حق زندگی امن، حق برخورداری از کرامت انسانی، حق دسترسی برابر به عدالت و حق حمایت قانونی را نشان می‌دهد. برای مقابله با این بحران ضروری است نظارت بر مراکز نگهداری و توان‌بخشی تقویت شود، خانواده‌ها و مراقبان مورد آموزش‌های حقوقی و آگاهی‌بخشی قرار گیرند و دسترسی زنان دارای معلولیت به حمایت‌های قانونی و روانی تضمین شود. ایجاد مکان‌های امن، برخورد جدی با متجاوزان و اعمال عدالت بی‌طرفانه در محاکم، گام‌های اساسی در جهت حفاظت از حقوق بشر این گروه آسیب‌پذیر است و می‌تواند چرخه خشونت را متوقف کند. 

نادیده گرفتن این واقعیت یعنی چشم بستن بر بخش بزرگی از جامعه و زنانی که صدایی ندارند و رسالت همه ما این است که برای تحقق عدالت، برای کرامت و برای فهم درست جامعه از حریم افراد دارای معلولیت، دقیق‌تر از همیشه به این صدای خاموش گوش دهیم.

ارسال به دوستان
صالحی امیری از خضریان شکایت کرد انفجار یک پالایشگاه نفت در شرق سوریه تظاهرات در اسرائیل در اعتراض به دولت نتانیاهو پاسخ ترانه سرای مشهور به یک سوال: چرا محسن چاوشی کنسرت برگزار نمی کند؟ اعلام نتایج آزمون ورودی کارآموزی وکالت سال ۱۴۰۴ سندرز: ترامپ ما را وارد جنگ غیرقانونی با ونزوئلا می‌کند استادیار ایرانی دانشگاه آرکانزاس آمریکا برکنار شد عراقچی: برای جنگ آمادگی کامل داریم حذف امیر سرخوش از مسابقات اسنوکر قهرمانی جهان؛ آخرین نماینده ایران مغلوب حریف انگلیسی شد آقای پزشکیان، زمان حرف زدن پوتین شما نباید یادداشت برداری کنید شگفتی‌ساز ژاپنی در فوتبال اروپا؛ آیاسه اوئدا بالاتر از هالند، امباپه و کین بهترین گلزن قاره است «تبعیض جنسیتی علیه مردان» در ورزش زنان؛ ممنوعیت سلیقه‌ای حضور هواداران و خبرنگاران مرد در مسابقات واکنش ترامپ به کشته شدن ۳ آمریکایی در سوریه: از داعش انتقام خواهم گرفت پرونده پولشویی بزرگ در فدراسیون فوتبال آرژانتین؛ خطر حذف از جام جهانی ۲۰۲۶ در صورت دخالت دولت ماجرای کارآگاه خصوصی‌های اینستاگرامی چیست؟