۰۸ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۴ - ۲۰:۱۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۹۳۷۱
تاریخ انتشار: ۲۰:۰۸ - ۱۷-۰۳-۱۳۸۹
کد ۱۱۹۳۷۱
انتشار: ۲۰:۰۸ - ۱۷-۰۳-۱۳۸۹

مصدق، بریتیش پترولیوم و.... در یادداشتی از کاسترو

ايران امكان آموزش و پرورش كادر فني لازم را نداشت. انگلستان كادر فني خود را از ايران بيرون برد و ايران را براي جلوگيري از دسترسي به بازار فروش نفت و خريد قطعات يدكي، محاصره كرد. به علاوه، ناوگان جنگي خود را با آماده‌باش كامل جنگي به آب‌هاي ايران فرستاد.
فارس: رهبر انقلاب كوبا در يادداشت جديد خود به طرح اين سوال پرداخت كه آيا اوباما مي‌تواند از احساس انتخاب مجدد به رياست جمهوري لذت ببرد بدون اينكه پنتاگون و اسرائيل بمب اتمي خود را به ايران شليك كنند؟

"فيدل كاسترو "، رهبر انقلاب كوبا با انتشار يادداشت جديدي در مطبوعات اين كشور به تشريح سوابق تاريخي مواجهه دولت ايالات متحده آمريكا با ايران پرداخت.

اين يادداشت طي روزهاي گذشته با واكنش‌هاي متفاوت و بعضا متناقضي مواجه شده و در داخل و خارج از ايران تفسيرهاي مختلفي از آن صورت گرفته است.

فيدل كاسترو در يادداشت خود مي‌نويسد، آيت‌الله روح‌الله خميني از پاريس، بدون بكار گرفتن حتي يك اسلحه، نيروهاي نظامي نيرومندترين ژاندارم آمريكا در جنوب آسيا را خرد و نابود كرد. به عقيده رهبر انقلاب كوبا، براي نيرومندترين كشور دنيا بسيار مشكل بود كه در مقابل وسوسه تأسيس پايگاه نظامي در كشوري كه درست در مرز جنوبي اتحاد شوروي قرار داشت، مقاومت كند.

وي در پايان يادداشت خود ضمن انتقاد از رفتار و سخنان متناقض رئيس‌جمهور آمريكا مي‌نويسد: "آيا اوباما مي‌تواند از احساس انتخاب مجدد به رياست جمهوري لذت ببرد بدون اينكه پنتاگون و اسرائيل بمب اتمي خود را به ايران شليك كنند؟ با توجه به اينكه اينان ابدا از تصميمات دولت آمريكا پيروي نمي‌كنند، پس از پرتاب بمب اتمي به ايران، زندگي در روي اين سياره چه شكلي خواهد داشت؟ "

متن كامل مقاله مورد اشاره در ادامه مي‌آيد:

دو روز پيش، به اجمال متذكر شدم كه امپرياليسم قادر نيست مسئله وخيم مواد مخدر كه جهان را مبتلا ساخته حل كند. امروز، من مي‌خواهم به مسئله ديگري بپردازم كه به نظر من، از اهميت عظيمي برخوردار است.

خطر جاري مبني بر اينكه كره شمالي مي‌تواند مورد حمله آمريكا قرار گيرد. منشاء اين خطر حادثه اخيري است كه در آب‌هاي آن كشور روي داد و در صورتي اين خطر برطرف مي‌شود كه رئيس‌جمهور چين تصميم بگيرد از حق وتوي اين كشور استفاده كند. اين حقي است كه دولت چين ابدا دوست ندارد در مورد مسائلي كه در شوراي امنيت سازمان ملل مورد بحث قرار مي‌گيرد مورد استفاده قرار دهد.

مسئله دوم و بسيار مهم‌تر مسئله‌اي است كه آمريكا هيچ پاسخي براي آن ندارد. و اين مناقشه‌اي است كه در مورد ايران به وجود آمده است. از زمان ايراد نطق رئيس‌جمهور اوباما در تاريخ 4 ژوئن 2009 در دانشگاه اسلامي "الازهر " قاهره، مي‌توانستيم بروز اين مناقشه را به روشني پيش‌بيني كنيم.

در مقاله‌اي كه در ستون تاملات خود چهار روز پس از نطق اوباما نوشتم - با در دست داشتن متن رسمي آن نطق - نقل‌قول‌هاي بسياري از آن نطق را در تحليل اهميت آن ذكر كردم. اكنون نيز برخي از آنها را مجدداً خاطرنشان مي‌سازم.

"ما در زماني اين جلسه را برگزار مي‌كنيم كه روابط مابين آمريكا و مسلمانان در سراسر جهان تيره و تنش‌آلود است... "

"... استعمار بسياري از مسلمانان را از حقوق‌شان محروم كرد و مجال و فرصت لازم را از آنها گرفت،... جنگ سرد غالباً از اكثريت كشورهاي مسلمان، بدون توجه به آمال و آرزوي‌شان، هم چون عامل و كارگزار خود استفاده كرد. "

اين حقايق و ساير استدلال‌ها از زبان يك رئيس‌جمهور آفريقايي‌تبار آمريكا واقعا تحسين‌برانگيز بود، و درست مانند حقايقي كه در اعلاميه 4 ژوئيه 1776 فيلادلفيا (اعلاميه استقلال آمريكا - م) ذكر شده، حقايقي بديهي بود.

"من به اينجا آمده‌ام تا روابطي جديد مابين آمريكا و مسلمانان در سراسر جهان را آغاز كنم - روابطي بر پايه منافع مشترك و احترام متقابل... "

"اين بخشي از مسووليت من به عنوان رئيس‌جمهور ايالات متحده است كه عليه برداشت‌هاي منفي از اسلام، هركجا كه ظهور كند، مبارزه كنم. "

او همچنان به نطق طولاني خود ادامه داد و به عرضه صريح موارد متعددي از تناقضات موجود در سياست آمريكا ادامه داد.

"در بحبوحه جنگ سرد، آمريكا در سرنگون كردن يك دولت ايراني دموكراتيك و منتخب مردم شركت كرد. "

"از زمان وقوع انقلاب اسلامي، ايران در گروگان‌گيري نظاميان و غير نظاميان آمريكائي و اعمال خشونت عليه آنها نقش داشته است. "

"مناسبات محكم آمريكا با اسرائيل بسيار روشن و معلوم است. اين روابط شكسته شدني نيستند. "

"بسياري از (فلسطينيان) در كرانه غربي، غزه و كشورهاي همسايه آنها در اردوگاه‌هاي مهاجرين به سر مي‌برند. اينان هرگز در زندگي خود از صلح و امنيت برخوردار نبوده‌اند. "

امروز ما مي‌دانيم كه اغلب بر سر ساكنان غزه باراني از فسفر سفيد مي‌بارد و موادي غير انساني و سنگدلانه نيز، با خشم و غضب بر ساحل غربي (رود اردن) مي‌بارد كه اعمال فاشيست‌هاي نازي را تداعي مي‌كند. لكن، سخنان اوباما پر شور و بعضا صميمانه به نظر مي‌آمد، و در طول سفر به نقاط مختلف دنيا، هر جا كه نيروي هوائي شماره يك (هواپيماي رئيس‌جمهور آمريكا - م) فرود مي‌آمد اين سخنان را بارها و بارها تكرار كرد.

روز گذشته 31 ماه مه، جامعه جهاني با شنيدن خبر حمله حدود صد سرباز نيروهاي ويژه اسرائيل به كشتي حاملان كمك به غزه، در آب‌هاي بين‌المللي و در فاصله ده‌ها مايلي سواحل غزه،‌ شوكه شد. اين نيروي ويژه در ساعات اوليه صبح از هليكوپتر بر اين كشتي‌ها فرود آمدند و بر روي صدها امدادگر صلح‌جو از مليت‌هاي مختلف دنيا آتش گشودند و مطابق گزارش‌هاي رسيده، حداقل 20 كشته و ده‌ها مجروح به جا گذاردند. در ميان اين امدادگران كه حامل اجناس مختلف براي اهالي تحت محاصره غزه بودند و مورد حمله قرار گرفتند، 3 شهروند آمريكايي نيز وجود دارند.

هنگامي كه اوباما درباره "سرنگون كردن يك دولت دموكراتيك و منتخب مردم ايران " در دانشگاه اسلامي الازهر صحبت مي‌كرد، بلافاصله به سخنان خود اضافه كرد كه "از زمان وقوع انقلاب اسلامي، ايران در گروگان‌گيري نظاميان و غير نظاميان آمريكائي و اعمال خشونت عليه آنها نقش داشته است... " او در واقع به جنبشي انقلابي اشاره داشت كه توسط آيت‌الله "روح‌الله خميني " ترويج و پيش برده شد. او، از پاريس، بدون بكار گرفتن حتي يك اسلحه، نيروهاي نظامي نيرومندترين ژاندارم آمريكا در جنوب آسيا را خرد و نابود كرد. براي نيرومندترين كشور دنيا بسيار مشكل بود كه در مقابل وسوسه تأسيس پايگاه نظامي در كشوري كه درست در مرز جنوبي اتحاد شوروي قرار داشت، مقاومت كند.

بيش از 50 سال پيش، آمريكا، با سرنگون كردن دولت "محمد مصدق "، انقلاب دموكراتيك ديگري در ايران را خرد و نابود كرده بود. مصدق در تاريخ 24 آوريل 1951 به نخست‌وزيري انتخاب شد و در اول ماه مه همان سال، مجلس سناي ايران قانون ملي شدن صنعت نفت را، كه در واقع پرچم مبارزات انقلابي ايران بود، تصويب كرد. او گفت: "سال‌ها مذاكره ما با كشورهاي خارجي هيچ موفقيتي تاكنون نداشته است. "

اين واضح است كه اشاره او به قدرت‌هاي سرمايه‌داري بزرگي بود كه كنترل اقتصاد جهاني را در اختيار خود داشتند. ايران،‌ در مقابل عناد و سازش‌ناپذيري شركت "بريتيش پتروليوم "، كه در آن زمان شركت نفت ايران و انگليس ناميده مي‌شد، تاسيسات نفت را در اختيار خود گرفت.

ايران امكان آموزش و پرورش كادر فني لازم را نداشت. انگلستان كادر فني خود را از ايران بيرون برد و ايران را براي جلوگيري از دسترسي به بازار فروش نفت و خريد قطعات يدكي، محاصره كرد. به علاوه، ناوگان جنگي خود را با آماده‌باش كامل جنگي به آب‌هاي ايران فرستاد. در نتيجه، توليد نفت ايران از 241.4 ميليون بشكه در سال 1952 به 10.6 ميليون بشكه در سال 1953 كاهش يافت.

سازمان سيا، تحت اين شرايط مطلوب، كودتائي را به اجرا گذارد و مصدق را سرنگون كرد. مصدق نيز تبعيد شد و سه سال (در واقع 13 سال -م) بعد در تبعيد درگذشت. حكومت سلطنتي به قدرت بازگشت و بدينوسيله يك حكومت نيرومند متفق آمريكا در ايران به قدرت رسيد.

آمريكا، از همان زماني كه در اين پهنه حاصلخيز كره زمين پايه‌گذاري شد، با ساير كشورهاي جهان نيز همين رفتار را داشته است. آمريكا هرگز حق بوميان اين سرزمين را، كه قرن‌ها در آن زندگي كرده بودند، و حق كساني كه به عنوان برده توسط استعمارگران انگليسي به اين سرزمين آورده شده بودند، محترم نشمارد.

لكن، من اطمينان دارم كه ميليون‌ها شهروند باهوش و صادق آمريكا اين حقايق را درك مي‌كنند.

رئيس‌جمهور اوباما مي‌تواند صدها سخنراني بكند، و سعي نمايد تناقضات آشتي‌ناپذير را به هزينه زيرپا گذاشتن حقيقت حل و فصل نمايد، با جادوي عبارات بسيار فصيح و شيواي خود در روياي خيالات خام فرو رود، و در عين حال، به افراد و گروه‌هائي كه كاملا از اخلاق عاري هستند امتياز بدهد، و دنيائي پر نقش و نگار ترسيم كند كه فقط در مخيله او و مشاوران فريبكارش مي‌گنجد - مشاوراني كه مي‌دانند منويات‌شان در مغز او جاي گرفته است.

ناچارم دو سؤال را مطرح كنم: آيا اوباما مي‌تواند از احساس انتخاب مجدد به رياست جمهوري لذت ببرد بدون اينكه پنتاگون و اسرائيل بمب اتمي خود را به ايران شليك كنند؟ با توجه به اينكه اينان ابدا از تصميمات دولت آمريكا پيروي نمي‌كنند، پس از پرتاب بمب اتمي به ايران، زندگي در روي اين سياره چه شكلي خواهد داشت؟
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان