۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۴۰۸۸۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۱ - ۲۵-۰۷-۱۳۸۹
کد ۱۴۰۸۸۲
انتشار: ۰۹:۳۱ - ۲۵-۰۷-۱۳۸۹

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز

روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد.

تهران: اهميت سفر مالكي به تهران

«اهميت سفر مالكي به تهران» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ تهران امروز به قلم رحمان قهرمانپور است كه در آن مي‌خوانيد؛ نوري المالكي در حالي فردا راهي تهران خواهد شد كه صحنه سياسي عراق طي يك هفته گذشته باز هم تغيير كرده و ترديدها نسبت به نخست‌وزير شدن نوري المالكي بيشتر از هفته قبل شده است.

اعلام العراقيه مبني بر اينكه به هيچ وجه از نوري المالكي حمايت نخواهد كرد و نيز اعلام نارضايتي مجلس اعلا و برخي از اعضاي حزب ‌الدعوه از اصرار بيش از حد نوري المالكي بر نخست‌وزير شدن، شرايط را نسبت به هفته‌هاي قبل پيچيده‌تر كرده است. بعد از اعلام اينكه پيمان ملي شيعيان، نوري المالكي را به عنوان نامزد اصلي خود برگزيده، انتظار مي‌رفت مسير نخست‌وزيري وي هموارتر شود اما شرايط آنگونه كه تصور مي‌شد پيش نرفت. ديدار عمار حكيم از سوريه و ملاقات اياد علاوي با مقام‌هاي مصري بار ديگر صحنه را عوض كرد.

از طرف ديگر ائتلاف دولت قانون نتوانست رضايت فهرست العراقيه را براي حضور در دولت آينده به دست آورد. در سوي ديگر چانه‌زني‌هاي سياسي بر سر پست‌هاي آينده، العراقيه اعلام كرد به شرطي از پست نخست‌وزيري چشمپوشي مي‌كند كه پست رياست‌جمهوري را در اختيار بگيرد و اين چيزي بود كه كردها را نگران كرد.

صحنه سياسي عراق هر روز و بلكه هر ساعت تغيير مي‌كند و در اين ميان كار ميانجيگران و ديپلمات‌ها بسيار سخت و دشوار است. در صحنه عملي امكان و شانس نوري المالكي براي نخست‌وزير شدن بيشتر است اما مسئله اصلي ميزان مقبوليت و اقتدار وي در صورت تشكيل دولت است. در دولتي كه مجلس اعلا و فهرست العراقيه حضور نداشته باشند، ائتلاف شكننده خواهد بود. ضمن اينكه كنار كشيدن العراقيه مي‌تواند احتمال بي‌ثباتي را در عراق افزايش دهد.

در چنين شرايط حساسي است كه نوري المالكي تصميم گرفته است با سفر به تهران با مقام‌هاي كشورمان رايزني كرده از نفوذ معنوي آنها براي تسهيل مسير تشكيل دولت آينده استفاده كند. با توجه به روابط نزديك تهران با دمشق و آنكارا در شرايط فعلي، ايران مي‌تواند دامنه حمايت از دولت مالكي را در سطح منطقه‌اي افزايش دهد.

طبيعي است نقش جمهوري اسلامي ايران در عراق تسهيل‌كننده است نه تعيين‌كننده. سياست رسمي جمهوري اسلامي ايران حمايت از ايجاد ثبات و امنيت در عراق بوده و در اين راستا و با توجه به پيوندهاي تاريخي فرهنگي روابط نزديك‌تري با شيعيان و كردها داشته است. هر چند اين به معناي مخالفت با قدرت گرفتن سني‌ها نبوده است.

از اين نظر سفر مالكي به تهران و ديدار وي با مقام‌هاي كشورمان مي‌تواند اين اطمينان را به همه گروه‌هاي عراقي بدهد كه اولويت اصلي ايران ايجاد ثبات و امنيت در عراق است و در اين راستا حاضر به استفاده از ابزارهاي ديپلماتيك خود است.

در همين راستا هيچ گروهي نبايد اين انتظار را داشته باشد كه جمهوري اسلامي ايران بيشترين حمايت از آنها را به عمل آورد. آنچه براي سياست خارجي ما در عراق مهم است روندهاست نه افراد. هر چند به صورت طبيعي افراد تفاوت‌هايي با يكديگر دارند. متاسفانه آقاي مالكي در سال‌هاي گذشته اشتباهاتي داشته كه باعث رنجش گروه‌هاي شيعي و دوستان سابق وي شده است و برطرف كردن اين نارضايتي‌ها كار چندان ساده‌اي نيست.

آنچه اصل است، نه بودن در قدرت بلكه انجام كار مثبت و سازنده است. چه بسا اصرار بيش از حد بر به دست آوردن سمتي، قرب و منزلت فرد را تحت تاثير قرار داد و اعتبار وي را نزد ساير گروه‌هاي سياسي كاهش دهد، امري كه عراق امروز بيشتر از هر زمان ديگري به آن نياز دارد. در شرايط فعلي خروج از بن‌بست سياسي در عراق اولويت بيشتري دارد تا اينكه كداميك از رهبران شيعيان پست نخست‌وزيري را در اختيار مي‌گيرد.

رسالت:افتخاري ديگر براي صنعت پزشکي‏

«افتخاري ديگر براي صنعت پزشکي‏»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن مي‌خوانيد؛ديروز شاهد افتتاح اولين سايت توليد بيوايمپلنت‌هاي چشمي در جهان در شمس آباد قم با حضور رئيس‌جمهور بوديم. اين رکورد علمي در حالي است که دانش فني توليد بيوايمپلنت هاي چشمي در آمريکا هنوز به مرحله توليد صنعتي نرسيده است. اگر چه توليد بيوايمپلنت هاي استخواني و ايمپلنت هاي قلبي و عروقي چند سال است که در کشور جريان دارد اما بايد گفت توليد انبوه بيوايمپلنت هاي چشمي - حلقوي از اهميت فوق العاده اي نسبت به ساير بيوايمپلنت ها برخوردار است.‏

توليد يک کيلو از بيوايمپلنت ها معادل يک کيلو طلا ارزش دارد و تا امروز اين تکنولوژي استراتژيک تنها در انحصار چند شرکت آمريکايي بوده است. شمس آباد قم يکي از 7 مرکزي است که رئيس جمهور قبلا قول آن را داده بود براي توليد انبوه بيوايمپلنت ها در کشور ساخته شود.

توليد صنعتي بيوايمپلنت‌هاي چشمي و پوششي براي نخستين بار در جهان قابليت و استعداد دانشمندان و متخصصان ايراني را به رخ جهانيان کشيد و نشان داد ايران و ايراني است که مرزهاي دانش را حتي اگر به ستاره ثريا نيز باشد در مي نوردد و به پيشرفته ترين علوم دست پيدا مي کند.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي و به خصوص در سال هاي اخير که به فرموده مقام معظم رهبري يک حركت علمي در سراسر کشور شروع شده، پيشرفتهاي بزرگي براي ايران بدست آمده است که حاصل خودباوري و اعتماد به نفس ملي جوانان اين مرز و بوم است. دانشمندان ايراني در اوج مظلوميت و محروميت از امکانات پيشرفته آزمايشگاهي و علمي به دستاوردهاي بزرگي به خصوص در عرصه فناوري هاي جهشي و استراتژيک دست يافته اند که جهانيان را مبهوت کرده است.‏

انحصار گرايي، تبعيض، تحميل، تبختر، خودخواهي، ناجوانمردي و خست متاسفانه بخشي از واقعيات دنياي علم و فناوري در زمانه اي است که عده اي مدعي شاهراه آزاد اطلاعات هستند.

رمز توفيق بر اين خصم متکبر و انحصارطلب که همه چيز را براي خود مي خواهد و هيچ چيز را به ديگران نمي دهد مجاهدت علمي در راه خدا و نهضت فراگير نرم افزاري است. فوران و جوشش توليد علم در کشور آغاز زوال يک جانبه گري هاي دنياي پيشرفته است. اين جوشش علمي مجاهدت مخلصانه در مواجهه با جنگ نرم تمام عيار دشمن است. امروز بايد گفت دور زدن تحريم ها تنها با خود باوري علمي موثر است.‏

پيشرفت هاي ايران در زمينه پزشکي در سالهاي اخير آنقدر چشمگير است که به جرات مي توان گفت جمهوري اسلامي به يکي از قطب هاي پزشکي در منطقه خاورميانه و آسياي مرکزي تبديل شده است. همين ديروز در دور افتاده ترين نقطه کشور يعني بيمارستان امام خميني پارس آباد مغان عمل جراحي ترميم پارگي قلب انجام شد.

شاخص‌هاي روبه رشد سلامت در کشور، انجام عملهاي پيشرفته در داخل کشور و انبوه بيماراني که براي درمان از کشورهاي منطقه به ايران مي آيند، 1800 تا 2000 پيوند كليه، فزون بر 43000 پيوند قرنيه ،‌50 پيوند ريه ‌و‏‎ ‎همچنين شمار فراواني پيوندهاي قلب و کبد را از جمله موفقيت‌ها و‎ ‎دستاوردهاي جامعه پزشکي کشور در طول ساليان اخير است.

"رشد 1825 درصدي در نرخ رشد توليدات مقالات علمي كشور و ربايش اين امر از كره جنوبي و تركيه و تايوان و در زمره‌ پنج كشور تراز اول در انتهاي سال 2009 ميلادي و رشد تقريباً دو برابري توليدات حوزه‌ سلامت پزشكي كشور در دوسال اخير از رهيافت‌هايي است كه قابليت افتخار و ارزش طرح در خدمت حضرت‌عالي، دانشمندان عزيز و افاضل گرامي و مردم شريف و قدرشناس كشورمان را دارد."

همين افتخار براي جامعه پزشکي کشور بس که تعداد بيماران اعزامي در سال 88 براي دريافت خدمات درماني تكميلي در خارج از كشور كمتر از ده مورد بوده،
97 درصد داروهاي توليد كشور در كشور توليده شده‌اند.

در زمينه پيشرفت اخير نيز بايد گفت بيو ايمپلنت ها حداقل در بخش ارتوپدي 30 تا 35 درصد درمان‌ها با جراحي و به کارگيري ايمپلنت ها انجام مي‌شود که يکي از فراگيرترين بخش‌هاي استفاده از تجهيزات پزشکي است و حتي عمل‌هايي چون دريچه‌هاي قلب، مغز، چشم، زيبايي وسرطان‌ها بدون استفاده از تجهيزات پزشکي تقريباً غيرممکن است. ‏رئيس‌جمهوري اسلامي ايران ديروز در مراسم افتتاح طرح توليد انبوه بيوايمپلنت‌هاي پوششي و چشمي از دستيابي ايران به اين دانش به عنوان دستاورد بزرگ متخصصان و صنعتگران ايراني ياد كرد و از آنان خواست در مسير تعيين مرزهاي علم حركت كنند.

‏حرکت در مسير تعيين مرزهاي علم ضمن رساندن ايران به نقطه عالي و بي رقيب در دانش و فناوري مايه جهت دهي انساني و الهي به علم خواهد شد. حرکت علمي در ايران اسلامي بر مبناي معنويت است. متأسفانه كشورهاي غربي ضمن انحصار طلبي علمي، از علم سوء استفاده كرده و آن را در جهت مخالف با منافع بشريت و ارزشهاي انساني به‌كار گرفته اند.پيامبراکرم صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمودند:"کلمه الحکمه ضاله المؤمن فحيث وجد ها فهو احق بها": همانا دانش راستين گمشدة مؤمنين است.

امروز يکي از گفتمان هاي پايه اي كشور، گفتمان پيشرفت علم و فناوري است و با هدايت و التفات ويژه رهبر فرزانه انقلاب کارهاي بزرگي براي جبران عقب ماندگي هاي کشور صورت گرفته است. اين موضوع مرهون الگوي اصلاحي جمهوري اسلامي در نهضت توليد علم و جنبش نرم افزاري است که
روز به روز جايگاه ايران را در جامعه علمي ارتقا مي دهد.‏

در پايان مي بايست افتخار توليد صنعتي بيوايمپلنتهاي چشمي و پوششي براي نخستين بار در جهان را به جامعه صنعتي و پزشکي ايران تبريک گفت.‏

مردم سالاري:حساسيت هاي انتخاب نمايندگان ملت در عرصه ديپلماسي

«حساسيت هاي انتخاب نمايندگان ملت در عرصه ديپلماسي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم عليرضا سعيدآبادي است كه در آن مي‌خوانيد؛وقتي به واژگان نماينده ملت بر مي خوريم ناخودآگاه به ياد وکلاي مجلس شوراي اسلامي مي افتيم. اما سوال اين است که آيا اين تمام دامنه و تنها تعريف قابل ارايه درباره نمايندگان ملت است؟در يک تعريف موسع از نمايندگان ملت، آيا کساني که در ساير قواي کشوري و لشگري در رده هاي مختلف مسووليت وظيفه تنظيم، پيگيري و نظارت بر روابط سياسي، اقتصادي، آموزشي، فرهنگي و دفاعي کشورمان را در برابر بيگانگان به عهده دارند نمايندگان ملت نيستند ؟و در پيشگاه ملت صرفا نماينده مقام مافوق خود هستند؟آيا همانگونه که نمايندگان مجلس شوراي اسلامي از سوي مردم انتخاب مي شوند و سرآمدان جامعه اند نمايندگان کشور در عرصه هاي بين المللي اعم از مديران روابط آموزشي، فرهنگي، دفاعي، اقتصادي و سياسي همگي به همان اندازه از برگزيدگان و نمايندگان ملت اند؟

در اين نوشتار سخن از راي اعتماد مجلس به وزراي دولت و نمايندگي غيرمستقيم مسوولان و دست اندرکاران اصلي دولت در حوزه هاي داخلي و خارجي از سوي مردم، ساخت نظام سياسي و يا سهم احزاب و گروه هاي سياسي در دولت مطرح نيست.البته اينجا، جاي آن هم نيست.اما مدل مربيان تيم هاي ملي به نظر به اين بحث کمک مي کند.مديران ارشد همانند مربيان تيم هاي ملي که براي بازي هاي مهم بين المللي سعي مي کنند با رعايت استانداردهاي فني و حرفه اي موردنياز پيراهن تيم هاي ملي را برتن کساني بپوشانند که بيشترين شايستگي را براي کسب افتخار نمايندگي ملت دارا هستند آنها نيز با پيروي از اين مدل مي توانند در انتخاب ها يا بهتر بگوييم انتصاب هاي خود از استانداردها و سازوکارهايي استفاده کنند که  بيشتر به منافع و شان ملت توجه داشته باشند و آن را تضمين کنند.

سوال موکد اين است آيا تمامي ايرانياني که در عرصه هاي مختلف روابط خارجي ماموريت و مسووليت هاي خطيري دارند به همان اندازه که نماينده مقام مافوق خود هستند بي کم و کاست نمايندگان ملت نيز هستند؟آيا رسانه هاي ورزشي که حتي جزئيات زندگي حرفه اي ملي پوشان را به مخاطبان  ارايه مي دهند مدل خوبي براي ساير رسانه هاي ما  محسوب نمي شوند تا رسانه ها  با پيگيري و حساسيت درباره زندگي حرفه اي مديران سياسي، اقتصادي، فرهنگي و دفاعي کشور در عرصه هاي بين المللي از موفقيت ها و ناکامي هاي آنان بنويسند و به افکار عمومي در اين موارد شکل دهند و حتي فراتر از آن قدرت و نقش مناسبي براي افکار عمومي در اين عرصه هاي سرنوشت ساز کشورمان پديد آورند؟همه مي دانيم در نظام هاي سياسي به فراخور درصد توسعه يافتگي هرکشور و نهادينگي حوزه سياست در آن سعي مي شود که اطلاعات طبقه بندي نشده مربوط به سياست خارجي در عرصه هاي اقتصادي، فرهنگي، دفاعي و سياسي و حتي اطلاعات طبقه بندي شده آن حوزه پس از طي يک دوره زماني تعريف شده در جامعه منتشر و شفاف سازي شود.  در اينجا، در تعريف نمايندگان ملت، اول بايد گفت ملت، در ادبيات سياسي به مجموعه اي از افراد انساني اطلاق مي شود که در يک سرزمين معين زندگي مي کنند و در اثر زندگي در همان سرزمين مشترک با هم متحد شده اند.اين ملت ممکن است از نژادهاي مختلف باشند اما سرنوشت و اوضاع و احوال زندگي، آنها را گردهم آورده است و بعد از اين که براي مدت مديدي در طي نسل هاي متمادي با هم زندگي کردند، داراي آرزوها، علايق و احساسات مشترک، زبان مشترک و فرهنگ مشترک مي شوند و همين اشتراک ها است که باعث پيوند آنان مي گردد.

از اين رو، مفهوم نماينده ملت يعني اين که بايد نماينده خوبي براي اين آرزوها، علايق، احساسات، زبان و فرهنگ مشترک بويژه در مسائل خارجه باشيم.به نظر نويسنده، مسوولان سياست خارجي در رده هاي مختلف نمايندگان ملت و عصاره آن در عرصه هاي بين المللي هستند و اين ويژگي کليدي را با ترکيبي از تخصص گرايي دانشگاهيان ، ميهن پرستي نظاميان، شور حماسي شاعران، نگاه عميق سينماگران و عشق هنرمندان و همه شهروندان ايراني به ملت بايد در اعماق وجود شان همواره داشته باشند.

اصلي ترين مشکل حوزه سياست خارجي در کشور ما فقط وجود دستگاه هاي متعدد يا موازي کاري نيست بلکه مشکل عدم اجماع بر سر نقش نمايندگان ملت در مواجهه با بيگانگان است.برداشت و سو» برداشت و عدم اجماع بازيگران متعدد داخلي از دولتي ها گرفته تا غيردولتي ها، از نخبگان اجرايي تا نخبگان فکري درباره سه مفهوم کليدي جامعه; اول، منافع ملي که ستاره راهنماي دستگاه ديپلماسي کشورها با تمامي شيوه ها و اشکال سنتي، مدرن و فرامدرن آن است، دوم، هويت ايراني که سازنده دو تمدن ايراني و اسلامي است و سهم ارزنده اي نيز در تمدن و ميراث مشترک بشري دارد و سوم، استراتژي ملي که پايه و اساس تمامي اقدامات خرد و کلان اقتصادي، سياسي، فرهنگي و نظامي ما محسوب مي شود از اصلي ترين موانع موجود برسر راه فرايند اجماع سازي درکشور است.

در چارچوب اين نوشتار، نمايندگان ملت در مسائل خارجه يعني مديراني که مسووليت تنظيم روابط خارجي جمهوري اسلامي ايران، پيگيري ها و نظارت براجراي آنها را در تمامي عرصه هاي اقتصادي، سياسي،آموزشي، فرهنگي و دفاعي کشور در برابر بيگانگان به عهده دارند يا در آينده خواهند گرفت از نظر شرايط و ويژگي هاي فردي و حرفه اي بايد بااطلاع ترين، باهوش ترين، متعهد ترين ، جامع نگرترين و فرايند گراترين افراد در ميان کانديداهاي مطرح براي احراز شرايط تصدي پست هاي مهم و بي شمار اقتصادي، سياسي، آموزشي، دفاعي و فرهنگي ايران اسلامي در نظام نوين بين الملل باشند تا کشور بتواند با استفاده از تمامي توانايي ها و مقدورات ملي، بهره برداري منطقي از رفتارهاي دوستان و دشمنان و درک درست از ويژگي هاي ساختاري و هنجاري نظام جديد بين الملل به ايفاي نقش همه جانبه تر و بازيگري هنرمندانه اي در قاره آسيا و بويژه در دو ژئوپلتيک شمالي و جنوبي خود دست يابد.از اين رو، ديگر ميزان نزديکي يا دسترسي به شخصيت هاي سياسي آن هم فقط در فضاي شفاهي نبايد اصلي ترين ملاک براي برگزيدن و انتصاب مسوولان باشد.

همه مي دانيم اين ملاک از زمان تشکيل دولت به معناي امروزي در ايران وجود داشته و متاسفانه در دولت ها و فرهنگ سياسي ما هم تا حدودي رسوب کرده و با گذشت سال هاي سال از تکاپوي فزاينده و روبه رشد جامعه ايراني براي رسيدن به توسعه يافتگي، هنوز هم در کشور ما آثار آن کم و بيش وجود دارد اما به نظر نويسنده که خود دانش آموخته روابط بين الملل و کارشناس حوزه فرهنگ و رزمنده و جانباز دوره دفاع مقدس است زمان آن رسيده که فقط منافع و شان ملت در اولويت انتخاب ها يا بهتر بگوييم انتصاب ها قرار گيرد و نه ملاحظات شخصي و درهاي مديريت سياست خارجي کشورمان براي استفاده حداکثري از سرمايه دراختيار انساني بر روي تمامي دانش آموختگاني که واجد شرايط حرفه اي اند و در بخش هاي مختلف فرهنگي، سياسي، اقتصادي، آموزشي و دفاعي جامعه قرار دارند و مي توانند نمايندگان شايسته اي براي ملت مسلمان و با عظمت ايران در صحنه هاي بين المللي باشند گشوده شود.

كيهان:سفير وحدت و مقاومت

«سفير وحدت و مقاومت»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن مي‌خوانيد؛«استقبال گرم لبناني ها از احمدي نژاد مهم نيست، حتي سنگ انداختن او به سوي ما هم مهم نيست، اينكه به نزديكي مرز ما بيايد و اين جمله خود را تكرار كند كه «اسرائيل رفتني است» هم مهم نيست، مهم اين است كه در اين سفر، احمدي نژاد روابط ايران را با دولت لبنان به سطح استراتژيك خواهد رساند.»

اين بخشي از سخنان «تزيپي ليوني» رئيس حزب كاديما و وزير خارجه سابق رژيم صهيونيستي است كه در حين سفر رئيس جمهور ايران به لبنان بيان كرده است. از نظر ليوني و ساير مقامات و گروههاي اين رژيم غاصب و نيز از نظر مقامات آمريكايي نكته اساسي و حساس در سفر دكتر محمود احمدي نژاد اين است كه ايران هم محور مقاومت باشد و هم محور وحدت و همگرايي منطقه اي. اگر ايران، تنها محور مقاومت باشد، گروهي از دولت ها، احزاب و شبكه هاي اجتماعي در خاورميانه در مقابل آن قرار گرفته و اين نظام اسلامي را تضعيف خواهند كرد و اين اميد را براي جبهه غرب به وجود مي آورد كه در نهايت از سوي همين دولت ها و ... مهار گردد.

سفر هيات ايراني بيش از هر چيز بر مبناي وحدت و همگرايي شكل گرفت البته وحدتي كه با حفظ هويت و اصول «بلوك مقاومت» همراه بود. تماس تلفني رئيس جمهور با مقامات ارشد اردن، عربستان و سوريه و اينكه آنان بطور رسمي در جريان جزئيات برنامه سفر هيات ايراني قرار گرفتند فضاي سياسي و رسانه اي دولت هاي عربي را به نفع اهداف اين سفر تلطيف كرد تا جايي كه بعضي از شبكه هاي تلويزيوني منطقه اي كه خصومت ديرينه اي با جمهوري اسلامي داشتند تا حدود زيادي همراهي كردند. اولين اظهارات رسمي رئيس جمهور كه ساعتي پس از ورود به كاخ بعبدا انجام شد نيز بر اين نكته تاكيد داشت. حضور رهبران همه گروهها و احزاب سياسي لبنان در ضيافت ناهار و شام كه در طول سالهاي اخير بي سابقه بود تا جايي كه امين جميل خطاب به دكتر احمدي نژاد گفت: «چند سالي است كه ما دور هم جمع نشده بوديم». دكتر احمدي نژاد بدرستي در جلسه مشترك احزاب لبناني گفت «تفرقه بزرگترين دشمن لبنان و وحدت مهمترين نياز آن است». در واقع اظهارات ليوني كه ترجمان نگاه صهيونيست ها به سفر هيات ايراني به بيروت است به خوبي نشان داد كه ايران در اين سفر دقيقاً به هدف اصلي زده است.

در اين بين واكنش آمريكا به سفر احمدي نژاد عجز آلود و تا حدود زيادي احمقانه بود. مقامات رسمي آمريكا از سفر رئيس جمهور ايران و اينكه ممكن است اين سفر موضوع پرونده حريري را به نفع مقاومت حل و فصل نمايد، ابراز نگراني كردند. اين ابراز نگراني به خوبي وضعيت پشت صحنه دادگاه رسيدگي به پرونده ترور حريري را برملا كرد چرا كه اگر اين پرونده سياسي نباشد نبايد كسي را نگران كند جالب اين است كه سعدالدين حريري نخست وزير بعد از پايان سفر رئيس جمهور ايران به لبنان اعلام كرد كه: «برخلاف مقامات ارشد عربي كه وقتي به لبنان مي آمدند، خيلي وارد جزئيات پرونده مي شدند، رئيس جمهور ايران وارد جزئيات نشد و فقط به من گفت كاري نكنيد كه وحدت لبنان بهم بخورد.»

آمريكايي ها در يك موضع عجز آلود اعلام كردند كه به دليل سفر دكتر احمدي نژاد به لبنان توافق انجام شده بين واشنگتن-بيروت براي تجهيز ارتش لبنان را به حالت تعليق درمي آورند اين در حالي است كه اگر غرب از كمك به تجهيز ارتش لبنان طفره رود با دست خود اين موضوع را به ايران واگذار كرده است. واقعيت اين است كه مدت هاست دولت آمريكا امكان تاثير گذاري بر تحولات لبنان- و بسياري از كشورهاي ديگر منطقه- را از دست داده است. وضعيت لبنان به خوبي نشان مي دهد كه سياست آمريكا در خاورميانه از اشتباهات فاحش و متداوم مقامات اين كشور رنج مي برد. بر اين اساس «مايكل مالوف» يكي از ژنرالهاي سابق پنتاگون يك روز پس از پايان سفر دكتر احمدي نژاد به لبنان با صراحت گفت: «آمريكا ديگر آن نفوذي را كه سالها پيش در لبنان داشت، ندارد. واشنگتن زماني مي توانست تاثيرات مثبتي بر لبنان بگذارد ولي اين كار را نكرد و اكنون حاصل آن سياست هاي اشتباه را مشاهده مي كنيم.» وي با اشاره به همگرايي كنوني ايران، تركيه و سوريه گفت اكنون در خاورميانه اين محور جاي آمريكا را گرفته و آن را كمرنگ كرده است.

يكي از روزنامه هاي لبناني با اشاره به اهداي دستگاه بسيار پيشرفته «نانو اسكوپ» - كه قادر است، اشياء را 100 هزار بار بزرگتر از ميكروسكوپ نشان دهد- به رئيس جمهور لبنان- كه از طريق وي به دانشگاه بين المللي لبنان اهداء شد- نوشت سالهاست كه به غرب مي گوييم بياييد ما را در صنعتي شدن لبنان كمك كنيد ولي آنان امتناع مي كنند و حالا ايران بدون تشريفات دستاوردهاي علمي خود را در اختيار ما مي گذارد. در پايان سفر هيات ايراني، جمع زيادي از تجار لبناني طي بيانيه اي اعلام كردند كه سفر رئيس جمهور ايران به لبنان به صنعت، تجارت و كسب و كار در لبنان رونق تازه اي خواهد داد چرا كه اينك يك بازار بزرگ در خاورميانه به روي ما گشوده شده است. تجار لبناني با اشاره به امضاي 16 سند همكاري اقتصادي ميان ايران و لبنان- كه عمده ترين آنها در حوزه انرژي و ساخت چند پالايشگاه بزرگ نفت در لبنان بود- اعلام كردند لبنان به زودي مركزيت اقتصادي خود را در خاورميانه احيا مي كند.

واكنش رژيم صهيونيستي هم به اين سفر شنيدني بود. همزمان با حضور دكتر محمود احمدي نژاد در بيروت، اين رژيم اعلام كرد كه يك مانور 10 روزه را در آب هاي درياي مديترانه برگزار مي كند و در عين حال نيروهاي زميني و زرهي خود را به حال آماده باش در آورد در اين روز باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي به بلندي هاي اشغالي جولان رفت و در حالي كه از يك تانك پياده مي شد در پاسخ به سوال خبرنگار كه در مقابل احمدي نژاد چه سخني داريد اعلام كرد كه «ما آماده ايم» در همان حال بنيامين نتانياهو نخست وزير اين رژيم در دومين روز حضور احمدي نژاد به منطقه شمالي فلسطين- همانجا كه موجوديت نامشروع اين رژيم در سال 1948 اعلام شد- رفت و اعلام كرد كه اسرائيل ماندني است.

اين عكس العمل فوري مقامات رژيم صهيونيستي به خوبي تزلزل اين رژيم در مواجهه با مقاومت را مشخص مي كند در واقع هم باراك و هم نتانياهو قبول كردند كه «اسرائيل رفتني است» جالب اين است كه همزمان با دومين روز سفر رئيس جمهور به لبنان، جمع زيادي از ساكنان يهودي شهرك هاي صهيونيستي در قدس غربي در يك راهپيمايي و در حالي كه به سمت ساختمانهاي دولتي سنگ مي زدند اعلام كردند كه اين همان سنگ هاي احمدي نژاد است كه قرار بود او به سمت اسرائيل پرتاب نمايد. اين صحنه به خوبي نشان داد كه اسرائيل از درون دچار فروپاشي عميق است و اين سخن احمدي نژاد از دقت بالايي برخوردار است: «دنيا بداند صهيونيست ها رفتني هستند.»

يك نكته ديگر سفر اين بود كه در ميان 16 يا 17 سند همكاري اقتصادي كه به امضاي مسئولان اقتصادي ايران و لبنان رسيد، هيچ سند نظامي و امنيتي به چشم نمي خورد كما اينكه در ميان اظهارات و برنامه هاي هيات ايراني هم نشانه اي از برنامه خاص نظامي ايران در لبنان به چشم نمي خورد اين موضوع به خوبي نشان داد كه از نظر ايران، مسئله لبنان امنيتي يا نظامي نيست بلكه لبنان از يك سو نياز به همدلي دروني و منطقه اي و از سوي ديگر نياز به بازسازي اقتصادي دارد، اين دو موضوعي است كه كسي در آن مناقشه نمي كند؛ نه از درون لبنان و نه از بيرون كسي نمي تواند عليه همگرايي و يا عليه كمك به بازسازي اقتصادي لبنان حرف بزند. اين بخشي از مديريت هوشمندانه اي است كه در اين سفر با دقت دنبال شده است.

يك نكته مهم ديگر اين سفر شادابي آن بود، سرودهايي كه ساخته شد، مراسم نمادين برنج پاشي- كه مادران براي بدرقه جوانان خود انجام مي دهند- و گستره تصاوير حضرت امام خميني(ره)، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي- دام ظله- و آقاي دكتر احمدي نژاد، سفر را الهام بخش كرده بود. در واقع روزهاي چهارشنبه و پنجشنبه در لبنان به يك جشن بزرگ، فراموش نشدني تبديل گرديد.

تاكيدات خاص مردم لبنان، مقاومت مسئولان و رسانه هاي لبناني بر نقش احياگر انقلاب اسلامي و رهبري پرجاذبه آن نشانگر آن بود كه مردم لبنان رمز اقتدار خود را پيدا كرده اند. و اين البته فقط حكايت لبنان نيست حكايت هر قطعه از خاورميانه و شرق و غرب اين منطقه است و چه كسي است كه نتواند دست خدا را در اين همه احساسات پاك مشاهده كند.

ابتكار:اتحاد در داخل، اقتدار در خارج

«اتحاد در داخل، اقتدار در خارج»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم جاماسب محمدي بختياري است كه در آن مي‌خوانيد؛سفر آقاي دکتر احمدي نژاد به لبنان با استقبال بي نظير و گسترده مردم آن کشور مواجه شد. شور و شعف مردم لبنان در استقبال از يک مسئول ايراني از چنان گستردگي برخوردار بود که باعث رقابت و حسادت دشمنان ايران بخصوص کشورهاي عرب منطقه و از طرفي باعث انفعال آنان شد.انفعال کشورهاي منطقه مي‌تواند يک فرصتي باشد تا مسئولين بتوانند در داخل به ترميم و بهبود اوضاع داخلي بپردازند. به دليل غلبه گفتماني متفاوت از جمهوري اسلامي در دهه سوم انقلاب، انديشه اسلام سياسي با يک چالش جدي مواجه شد .اکنون که مسئولين سياسي کشورمان طعم شيرين محبوبيت را در عرصه جهاني چشيدند،فرصتي است تا براي زدودن فضاي بي اعتمادي در داخل، تلاشها و اصلاحات موثري براي احيا و ترميم فضاي عمومي انجام دهند.

وقتي که نظام سياسي بتواند در بحران‌هاي داخلي از جمله بحران مشروعيت و کاهش فاصله بين “ دولت –ملت” غلبه کند در واقع دوام و بقاء خود را تضمين کرده است . محبوبيت هر نظام سياسي مبتني بر انديشه‌هاي جهانشمولي، وقتي مي‌تواند پايدار و مداوم باشد که بتواند در داخل عملکرد موفقي داشته باشد تا بتواند آن الگوي موفق را به گيتي عرضه کند و تاثير فکري در ديگر نقاط جهان را در پي داشته باشد .

سعه صدر وتدبير جناب آقاي احمدي نژاد در بين گروههاي متعارض و مخالف لبناني و گام‌هاي وحدت بخش او که انعکاسي از فرهنگ و تمدن ايراني است قابل تحسين است . اما اکنون اين سوال در اذهان عمومي مردم ايران و افکار عمومي مطرح است که اگر با تدبير و سعه صدر آقاي احمدي نژاد،سعد حريري و سيد حسن نصرالله مي‌توانند در کنار هم قرار گيرند آيا اين وحدت بخشي قابل تعميم به داخل کشور است؟چرا در داخل چنين مهندسي اجتماعي و سياسي صورت نمي‌گيرد تا ظرفيت‌ها و نيروهايي که اکنون هر کدام در گوشه و کناري به تحليل مي‌روند و دچار فرسايش روزمرگي هستند جلوگيري شود .

حال که مواضع مسئولين سياسي کشورمان در بيرون از مرزها با استقبال روبرو است،لازمه نافذ بودن اين مواضع و اسلام سياسي برخاسته از ايران اين است که از اوضاع داخلي ايران يک تصوير شفاف تر و دلنشين تري ارائه شود . نگارنده براي کاهش شکاف بين دولت و ملت و احياي فضاي بي اعتمادي به برخي از مهمترين راهکارهاي تقويت پايه‌هاي داخلي نظام به طور سطحي و گذرا مي‌پردازد .

1- تمام قرائت‌هاي موجود در مذهب تشيع به رسميت شناخته شود : به رسميت شناختن ساير قرائت‌ها در مذهب تشيع باعث همراه شدن جمعيت کثير شيعيان ناراضي و علماي منتقدي است که از نفوذ قابل توجهي در داخل و خارج برخوردارند .

2- تلاش براي رفع تبعيض بين شيعه و سني : همانگونه که نظام سياسي ما از توده‌هاي مسلمان به عنوان يک قدرت قابل اتکا مي‌نگرد ، بايد اين واقعيت را بپذيرد که اکثر مسلمانان جهان را برادران اهل سنت تشکيل مي‌دهند .همانگونه که در خارج از کشور به برادران اهل سنت به عنوان همراه و متحد نگريسته مي‌شود،در داخل نيز به برادران اهل سنت که به دليل مليت مشترک با حکومت مرکزي از اشتراکات بيشتري برخوردارند، توجه شود و تلاش‌هاي موثر و جدي براي رفع تبعيضات صورت گيرد تا هم هموطنان عزيزمان به حقوق و مزاياي خود دست يابند و هم ضريب امنيت ملي مضاعف گردد.

بهره مندي تمام شهروندان ايراني از آزادي‌هاي سياسي و مدني نشان دهنده ظرفيت بالاي اسلام سياسي، به عنوان يک الگوي موفق در جهان اسلام و يک رقيب جدي فکري و ايدئولوژيک با تفکر ليبرال دموکراسي در جهان است.انديشه اسلام سياسي وقتي از پايداري و تداوم برخوردار است که حکومت بتواند يک امنيت همه جانبه اعم از امنيت رواني،امنيت شغلي،امنيت اقتصادي براي شهروندان خود در داخل ايجاد کند و چهره کارآمدتري از نظام سياسي ارائه دهد. لازمه اين کارآمدي بهبود اوضاع سياسي،اقتصادي و اجتماعي ايران است .
 
ايران:گفت‌وگو در اوج قدرت

«گفت‌وگو در اوج قدرت»عنوان سرمقاله روزنامه‌ي ايران به قلم مرتضي قمري‌وفا است كه در آن مي‌خوانيد؛جمهوري اسلامي ايران در حالي سال 89 را آغاز كرد كه پرونده انتخابات رياست جمهوري و فتنه پس از آن را با «اقتدار كامل» بست و با عبور پيروزمندانه از يك ماجراي سخت و پيچيده سياسي، به تثبيت بيشتر فضاي داخلي و تعميق مردمسالاري ديني پرداخت و بدين گونه مديريت موفق خود را به رخ جهانيان كشيد.

فراتر از مسائل سياسي داخلي، ايران در طول سال 88 و امسال با تدابير رهبر معظم انقلاب و رئيس‌جمهور و دولت انقلابي در صحنه‌هاي بين‌المللي خوش درخشيد و توانست با قدرت افزون‌تري اهداف مهم انقلاب و نظام را به پيش برد. اكنون با قاطعيت مي‌توان گفت كه جمهوري اسلامي ايران يكي از قدرت‌هاي مهم و تأثيرگذار منطقه‌اي و بين‌المللي است و در هر حركت جهاني يكي از پارامترهاي مؤثر به حساب مي‌آيد و نگاه‌ها به « بله يا نه» كشورمان دوخته شده است.

صحنه‌هاي عراق، افغانستان، فلسطين و لبنان در خاورميانه به خوبي ترجمان نقش عميق و وسيع جمهوري اسلامي ايران است و از همين روست كه اكنون تحليلگران جهاني از شكست استراتژي ايالات متحده در خاورميانه به دليل سلطه‌آميز بودن اهداف و بخصوص عدم همراهي ايران با آن و بالعكس فعاليت‌هاي كشورمان در اين حوزه جغرافيايي ياد مي‌كنند. امريكاي لاتين، آفريقا، قفقاز، آسيا و حتي اروپا و امريكا امروز شاهد ارتقاي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران در همه ابعاد استراتژيك و حتي درون مرزي خود هستند و اين موضوع بارها از زبان صاحبنظران و سياستمداران غربي در گزارش‌هاي مختلف بيان شده است.

همسو با چنين فضايي پيشرفت‌هاي خيره‌كننده علمي و فناوري ايرانيان و همچنين اقتصاد رو به توسعه و شتابان ايران، همه و همه «قدرت ملي و فراملي» كشورمان را در «وضعيت اوج» قرار داده است. بديهي است درك عميق اين واقعيات درباره «تراز قدرت» جمهوري اسلامي ايران، هم از سوي دولتمردان كشورمان و هم از سوي كشورهاي ديگر و نهادهاي بين‌المللي ضرورتي حياتي است تا در چنين شرايطي بتوانيم به طور حداكثري «منافع ملي»‌مان را به پيش ببريم. بديهي است با فهم تراز جديد قدرت جمهوري اسلامي ايران، ديگر نبايد شاهد «ديپلماسي 2 مسيره» (تحريم – مذاكره) از سوي غرب با ايران باشيم؛ چه با تحولاتي كه در 5/1 سال اخير و شكست انواع فتنه‌ها، فشارها و تحريم‌ها اتفاق افتاد، ديگر غربي‌ها چاره‌اي جز گزينه «ميز مذاكره» ندارند و در چنين شرايطي جمهوري اسلامي ايران حاضر بوده و هست در قالب «بسته پيشنهادي به روز شده خود» (منتشره در شهريورماه 88) و همچنين بر مبناي مباحث نامه آقاي دكتر جليلي، دبير شوراي عالي امنيت ملي (تيرماه 89) به خانم كاترين اشتون، رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا، به گفت‌وگوي «جامع و سازنده» با گروه موسوم به 1+5 (اعضاي شوراي امنيت + آلمان) بپردازد. بر اين اساس مذاكرات در چارچوب مسائل و چالش‌هاي مهم جهاني در حوزه‌هاي سياسي – امنيتي، بين‌المللي و اقتصادي (مصرح در بسته پيشنهادي و نامه جليلي به اشتون) خواهد بود.

در موضوع هسته‌اي نيز ايران تنها آمادگي خود را براي گفت‌و‌گو و همكاري در زمينه‌هاي خلع سلاح هسته‌اي، جلوگيري از اشاعه سلاح‌هاي هسته‌اي و نيز چگونگي همكاري براي استفاده همه اعضاي NPT از فناوري صلح‌آميز هسته‌اي اعلام كرده است. از اين‌رو تأكيد خانم اشتون براي «ازسرگيري مذاكرات ايران و 1+5 در موضوع هسته‌اي و به‌مدت 3 روز در وين» قابل فهم و مسموع نيست؛ چرا كه؛

1- ايران در گفت‌و‌گوهاي ژنو يك در تيرماه 87 و ژنو 2 در مهر 88 به صراحت اعلام كرد كه حول بسته پيشنهادي حاضر به گفت‌و‌گو است و در ادامه در نامه دكتر جليلي به خانم اشتون هم بر همين امر تأكيد شد و علاوه بر آن با توجه دادن وي به ظرفيت‌هاي سياسي، اقتصادي، منطقه‌اي و بين‌المللي جمهوري اسلامي ايران، آمادگي كشورمان براي گفت‌و‌گو درباره همكاري‌هاي سازنده بين‌المللي براي رفع نگراني‌هاي مشترك اعلام گرديد و انگاره‌ها و پرسش‌هاي رئيس‌جمهوري اسلامي ايران (هدف از گفت‌و‌گو، تعامل و همكاري است و نه ادامه روند دشمني و تقابل با حقوق ملت ايران / آيا به منطق گفت‌و‌گو كه لازمه آن اجتناب از هرگونه تهديد به فشار است، التزام خواهيد داشت؟ / براي روشن شدن مباني مشترك گفت‌و‌گو، نظر روشن و صريح شما درباره سلاح هسته‌اي رژيم صهيونيستي چيست؟) براي ارائه پاسخ پيش از تداوم گفت‌و‌گوها مطرح شد كه متأسفانه تاكنون با عدم پاسخ اتحاديه اروپايي و خانم اشتون و انفعال وي در حوزه عمل (گفت‌و‌گو و مذاكره) مواجه شده است. در اين ميان تغيير جايگاه قدرت در لندن و شكست حزب كارگر و در نتيجه تضعيف پشتوانه خانم اشتون و در ادامه آن كاهش سطح فعاليت رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپايي براي ايران قابل درك است.

2- جمهوري اسلامي ايران همواره تأكيد كرده است كه درباره مسائل فني و حقوقي فعاليت صلح‌آميز هسته‌اي خود تنها با نهاد تخصصي مرتبط با آن يعني آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مذاكره و گفت‌و‌گو مي‌كند كه تاكنون همين مشي منطقي پيش رفته است و اين موضوع حتماً بايد براي خانم اشتون فصل‌الخطاب باشد.

3- ايران و اتحاديه اروپايي همچنان كه در گذشته توافق كرده بودند، تركيه ميزبان مذاكرات تهران و 1+5 تعيين شده بود و براين اساس، اگر قرار بر آغاز مذاكرات باشد، در تركيه و نه وين مي‌تواند باشد. همچنين در چارچوب بسته پيشنهادي و نامه دكتر جليلي، مذاكرات مي‌تواند هر چند روز باشد؛ 3 تا 30 روز! مهم آن است كه تاكتيك نافرجام «مذاكره براي مذاكره» كنار گذاشته شود و همچنان كه دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان تأكيد كرد، روند پرهزينه و بي‌نتيجه گذشته بايد براي غربي‌ها تجربه‌اي باشد كه با احترام به ملت ايران و اعتراف به ظرفيت‌هاي ممتاز كشورمان، درك كنند «گفت‌وگو براي همكاري» تنها گزينه ممكن و يك فرصت براي آنان است.

اين در حالي است كه جمهوري اسلامي ايران در سطوح فني و تخصصي فعاليت صلح‌آميز هسته‌اي نسبت به سال گذشته پيشرفت‌هاي بسياري داشته كه از جمله آن سوخت‌گذاري نيروگاه اتمي بوشهر و راه‌اندازي قريب‌الوقوع آن، شروع غني‌سازي 20 درصدي و توليد 30 كيلو اورانيوم 20 درصد غني شده براي مصارف رآكتور پزشكي تهران مي‌باشد. اين در حالي است كه بزودي نيز خبر خوش هسته‌اي ديگري اعلام خواهد شد.

همه اينها بايد به قدر كافي طرف‌هاي غربي را با شرايط خطير كنوني جمهوري اسلامي ايران آگاه كرده باشد و براين اساس، نگاه تهران در گفت‌وگوهاي جامع و سازنده با غرب از چنين دالاني مي‌گذرد؛ «گفت‌وگو در اوج قدرت.»

آفرينش:تاملي در آتشفشان ايدز

« تاملي در آتشفشان ايدز»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم علي رمضاني است كه در آن مي‌خوانيد؛اظهارات وزير بهداشت کشور در حاشيه نشستي درباره ايدز و اشاره وي به موفقيت در کاهش نرخ شيوع ايدز در ميان معتادان تزريقي زنداني از 8.3 به 4.1 و قابليت کاهش به صفر همراه با هشداري نيز بود هشداري که سالهاست کارشناسان از وقوع وافزايش ان در جامعه به مسئولان کشور گوشزد کرده بودند. در اين بين وزير بهداشت اشاره کرده است که در حال حاضر هفت درصد از مبتلايان به ايدز را افراد در معرض خطر مسايل اخلاقي و رفتاري تشکيل مي‌دهنداما با افزايش رفتارهاي پرخطر در آينده ممکن است با آتشفشاني از بيماري ايدز در کشور روبرو شويم.

آتشفشاني که به نگاه بسياري سالهاست که حرکت فزاينده وتدريجي خود را در کشور آغاز کرده و در صورت عدم بکارگيري اقدامات لازم بيم افزايش همه گيري ايدز کشور را تهديد مي کند .در واقع اکنون بيش از دو دهه از شناسايي نخستين مبتلا به ايدز در ايران مي‌گذرد در اين دوره بحث و گفتگو درباره ايدز انجام نمي گرفت و تصور بسياري بر اين بود که جامعه ايران به دليل فرهنگ و باورهاي ديني در برابر هجوم رفتارهاي پرخطر مرتبط با ايدز ايمن خواهد بود اما با آغاز اپيدمي ايدز از طريق زندان و تزريق خون‌هاي آلوده بسياري به اهميت اگاهي بخشي به شهروندان صحه گذاشته ودولت نيز تلاش هايي را در اين زمينه آغاز کرداما در واقع اين تلاش ها واگاهي بخشي درمورد خطرات ايدز نتوانسته جلو افزايش مداوم ان را در جامعه بگير د چه اينکه در واقع در سالهاي گذشته از يک سو مقامات دو لتي با ارائه آمارهايي بيشتر از اعتياد تزريقي با حدود 71 درصد به عنوان دليل اصلي بروز ايدز نام برده اند از سوي ديگر برقراري رفتارهاي پرخطر جنسي و روابط جنسي چندان مورد توجه قرار نگرفته و آماري نداده‌اند و عملا در مورد آن تا حدي پرده پوشي نيز شده است .

در اين راستا اينک که خطر موج‌هاي بعدي اين بيماري از طريق رفتارهاي جنسي نگراني‌هاي زيادي به وجود اورده بايد توجه داشت که پتانسيل هاي گسترده اي براي اين موج جديد ايدز در کشور فراهم است يعني از يک سو وقتي سن ازدواج بالا رفته و از سوي ديگر آمار طلاق رو به افزايش بوده که به تبع تماس جنسي محافظت نشده و غير اخلاقي نيز تاحدي افزايش يافته و در نتيجه شيوع موارد ابتلا به ايدز از طريق اين شکل از تماسهاي جنسي شدت يافته و از سوي ديگر نيز آمار هاي مختلف دولتي وغير دولتي نيز حکايت از ابتلا ي 20 تا 50 در صد زنان خياباني به بيماري ايدز دارد امري که در کنار عدم آموزش کافي جوانان و نوجوانان در زمينه رفتارهاي جنسي منجر به گسترش ايدز در کشور مي شود.

همين خطرات است که نشان مي دهد که موج جديدي از ايدز از طريق رفتارهاي جنسي کنترل نشده در کشور رو به فزوني است واين بين قشر جوان و نوجوان جامعه هستند که بيش از سايرين در معرض خطر قرار دارند لذا در اين راستا بايد با اتخاذ راهکارهاي علمي و اجرايي، جامعه را از پيامدهاي ناگوار ايدز مصون نگه داشت و با تدوين برنامه‌هايي از موجي که احتمال بروز آن در آينده بيشتر وبيشتر مي‌شود جلو گيري کرد.

آرمان:واگذاري مدارس دولتي خلاف قانون اساسي و عدالت

«واگذاري مدارس دولتي خلاف قانون اساسي و عدالت»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آرمان به قلم دکتر حسين راغفر است كه در آن مي‌خوانيد؛کميسيون تلفيق مجلس، توافق دولت و آقايان ابوترابي، باهنر و عبداللهي براي واگذاري «حداقل 20» درصد از مدارس دولتي در طول برنامه پنجم را تصويب کرد. در صورت تصويب نهايي مصوبه کميسيون تلفيق در صحن علني مجلس، دولت مي‌تواند تا صد در درصد مدارس دولتي را در طول برنامه پنجم به بخش غير دولتي واگذار کند. واگذاري مدارس دولتي يک فاجعه است. طبق قانون اساسي دولت مکلف است آموزش و پرورش رايگان در اختيار مردم قرار دهدواين

اقدام برخلاف شعار حمايت از مستضعفان است . انگلستان که مهد سرمايه داري صنعتي است از سيستم آموزش و پرورش رايگان برخوردار است و بسياري از خدمات رايگان به کودکان ارائه مي‌شود. اما تعدادي از بچه‌ها در کشور به دليل پرداخت مبالغي که در مدارس دريافت مي‌شود قادر به تحصيل نيستند چرا که خانواده هاي‌شان توانايي پرداخت اين هزينه‌ها را ندارند.

با روند شکل‌گيري مدارس غير انتفاعي و غيردولتي در کشور و کم توجهي  به تعهدات اجتماعي شاهد رشد ناهنجاري‌ها هستيم. طبق قانون اساسي و نيز ذات دولت بودن اقتضا مي‌کند که دولت در فراهم کردن آينده کشور که مبتني‌بر آموزش و پرورش، پرورش نيروي انساني و آموزش عالي و تحقيقات است بايد تلاش کند.

فرار مغزها نشان دهنده اين است که کم ‌توجهي به آموزش مي‌تواند تا چه حد تاثيرات مخربي در جامعه داشته باشد و اينگونه ظرفيت‌هاي مولد کشور به شدت کاهش پيدا مي‌کند. در عصري که عصر سرمايه انساني است، رشد و توسعه اقتصادي مشروط به داشتن اين سرمايه است که فقدان سرمايه‌گذاري کافي ناشي از عدم پاي‌بندي به مسئوليت‌هاي اجتماعي است و عدم مديريت اين سرمايه‌ها مي‌تواند آثار مخربي در آينده براي کشور داشته باشد.

واگذاري مدارس دولتي به بخش غير‌دولتي به معناي خصوصي‌سازي آموزش و پرورش، آموزش عالي و تحقيقات است و هزينه‌هاي آن را نسل‌هاي آينده خواهند داد و آثار مخربي براي اقتصاد و جامعه خواهد داشت. امروز شاهد نوعي فرسايش انضباط اجتماعي هستيم که ناشي از رشد گروه‌هايي  است که از آموزش کافي برخوردار نيستند و هيچ آينده‌اي نداشته و فاقد هرگونه سرمايه هستند.

اين قشر در دام کانون‌هاي بزه و جرم و جرائم قرار مي‌گيرند و مي‌توانند خوراک مناسبي براي گروه‌هاي تبهکاري باشند. اين‌گونه است که اين عامل از عوامل توسعه اعتياد به مواد‌مخدر و رشد ناهنجاري در جامعه  مي‌تواند باشد.
   
جهان صنعت:سايه‌هاي تهديد

«سايه‌هاي تهديد»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جهان صنعت به قلم ستاره شهرياري‌ است كه در آن مي‌خوانيد؛ نوسانات بازار طلا و ارز و استقبال سرمايه‌گذاران از رشد قيمتي اين بخش در روز‌هاي گذشته بورس را زمين زد به طوري که در هفته گذشته دماسنج اقتصادي کشور هزار واحد پايين آمد و دوباره به محدوده مقاومتي 17 هزار واحد بازگشت، گويا اين بار نقدينگي به بازار طلا و ارز هجوم آورده است.

واضح است که در بازار سرمايه هر شخص به دنبال کسب سود است و حال آنکه گرايش افراد تعيين‌کننده روش‌هاي دستيابي به اين هدف خواهد بود.هرچند تصور مي‌شد با بازدهي بالاي بورس در شش ماهه ابتداي سال و اعلام حمايت مسوولان از اين بازار ديگر هيچ بازاري نتواند به عنوان رقيب اين بازار اعلام حضور کند، به نظر مي‌رسد هنوز هم انگيزه کسب سود در کوتاه‌مدت آنقدر شديد است که به يکباره اکثريت جامعه سرمايه‌گذار طلا و ارز مي‌شوند.

اما نکته قابل تامل در اين‌گونه سرمايه‌گذاري‌ها قابليت نقدشوندگي پايين آن است و اين در حالي است که تنوع ابزار‌هاي سرمايه‌گذاري در بورس و نيز حمايت‌هاي متوجه اين بازار هنوز هم مي‌تواند به عنوان يک انگيزه قوي براي ورود و حضور در چنين بازاري باشد.

از سوي ديگر شايد اتفاقي که در سال 83 براي سرمايه‌گذاران بورسي رخ داد، اکنون در انتظار سرمايه‌گذاران طلا و ارز باشد و اين در حالي است که رويداد حبابي شدن بورس در سال 83 با تحليل و مطالعه قابل درک بود حال آنکه ريسک سرمايه‌گذاري در حوزه طلا و ارز بيش از آن است که بتوان تحليل درستي از آن داشت به ويژه آنکه اکثر سرمايه‌گذاران اين بخش در هفته‌هاي گذشته را افرادي تشکيل مي‌دهند که کمتر به دنبال تحليل و بيشتر به دنبال جو بازار هستند.

بر اين اساس هرچند بورس در هفته گذشته نگران خروجي سرمايه‌گذاران و ورود شاخص به ارقام منفي بود اما با بررسي شرايط موجود به نظر مي‌رسد تهديد جدي براي بازار وجود نخواهد داشت و روند رو به رشد تنها با اندکي تعديل همراه خواهد شد.

دنياي اقتصاد:آسيب‌شناسي بورس تهران

«آسيب‌شناسي بورس تهران»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن مي‌خوانيد؛بورس تهران پس از ثبت ميانگين بازدهي دو درصدي در نيمه نخست مهرماه و لمس لحظه‌اي سطح 19 هزار واحد در هفدهم ماه جاري، طي هفته گذشته با عقب‌نشيني شاخص كل و از دست رفتن بازدهي كسب شده مواجه بوده است؛

به نحوي كه در حال حاضر بازدهي بورس طي مهرماه، به منفي 5/3 درصد رسيده است. هرچند بورس تهران طي نيمسال اول 89 با ثبت ميانگين 7/48 درصدي يكي از دوره‌هاي پررونق خود را سپري كرده است، اما سقوط قيمت سهام طي روزهاي گذشته، نگراني‌هايي را در ميان فعالان بازار سرمايه درپي داشته است.

بايد توجه داشت رفتار قيمت سهام در كليه بورس‌ها از جمله ايران به‌گونه‌اي است كه قيمت‌ها پس از يك دوره جهش هيجاني و سريع، بايد مدتي را جهت تثبيت قيمت‌هاي جديد به صورت دوران استراحت سپري كنند. وضعيتي كه در شرايط فعلي به نظر مي‌رسد دليل اصلي افت قيمت‌ها در بورس تهران است. اما دليل اصلي و بنيادي ريزش قيمت‌ها در بورس را نه فقط در گذران دوران استراحت، بلكه بايد در عوامل اقتصادي جست‌وجو كرد.

در وهله نخست دخالت‌هاي عمدي دولت و بانك مركزي در بازارهاي رقيب بورس به ويژه بازار مسكن و پول طي دو سال گذشته، تنها گزينه بورس را در مقابل سرمايه‌گذاران قرار داده است. بورسي كه به دليل كم بودن عمق آن، چاره‌اي جز افزايش سهام را پيش‌روي سرمايه‌گذاران و فعالان خود قرار نمي‌دهد.

در واقع اگر دخالت‌هاي دولت و بانك مركزي در بازار پول و مسكن طي دوسال گذشته رخ نمي‌داد، بورس تهران نيز به طور قطع نمي‌توانست طي 5/1 سال گذشته بازدهي 140 درصدي را براي سرمايه‌گذاران به ارمغان آورد. اما با وجود تداوم دخالت‌ها طي ماه‌هاي اخير، اجبار دولت به اجراي طرح تحول اقتصادي و هدفمندسازي يارانه‌ها در حال باز پس‌گيري مزيت بورس تهران به عنوان بازار بدون رقيب براي كسب بازدهي است.

به بيان ديگر در شرايطي كه متغيرهاي پيشين كنترلي دولت و بانك مركزي در بازار مسكن و پول همچنان بدون تغيير باقي مانده است، اجراي طرح تحول و اثرات آن بر متغيرهاي كلان اقتصادي، بورس تهران را در نقطه ضعف نسبت به ساير بازارها قرار داده است. تحركات روزهاي اخير بازارهاي ارز، طلا و مسكن كه بعضا به دليل نگراني مردم از آثار هدفمندسازي يارانه‌ها رخ مي‌دهد، خود گواهي بر جذاب‌تر شدن اين بازارها براي سرمايه‌گذاري نسبت به بورس است.

نگاهي به روند تغييرات شاخص بورس در سال جاري نشان مي‌دهد، بورس پس از دستيابي به سطح 14 هزار واحد در پايان فروردين ماه 89، ماه‌هاي ارديبهشت و خرداد را با نگراني از اجراي طرح تحول در شرايط به نسبت باثباتي سپري كرد، اما قطعيت عدم اجراي طرح تحول در نيمه اول سال در روزهاي پاياني خردادماه، موتور محرك جهش 5 هزار واحدي شاخص در فاصله تنها 3 ماه شد.

وضعيتي كه به نظر مي‌رسد اين بار در شرايطي كه قيمت سهام برخي شركت‌ها به شدت افزايش پيدا كرده است، در حال تشديد شدن است.

در اين شرايط تصور برخي مسوولان اقتصادي در خصوص جابه‌جايي سرمايه‌ها در بورس از صنايع انرژي‌بر به صنايع مصون از اجراي طرح تحول نيز به دليل جذاب‌تر شدن بازارهاي رقيب بورس نمي‌تواند قرين واقعيت شود.
ارسال به دوستان
وبگردی