![]() |
سيدجلال شرفي ديپلمات آزاد شده ايراني و دبير دوم سفارت ايران در بغداد، عصر امروز ، به همراه 2 تن از پزشكان معالج با صندلي چرخدار در محل تالار آئينه وزارت امور خارجه جزئيات ربوده شدن و شكنجههاي 57 روزه خود در بغداد و در طول اسارت را تشريح كرد.
جلال شرفي در حالي در مقابل خبرنگاران حاضر شد كه آثار سوراخهاي وارده از طريق متههاي شكنجهگران در پايش مشهود بود؛ همچنين آثار شكستگي بيني،گردن،آسيبهاي عميق بر پشت، خونريزي دستگاه گوارش و پارگي گوش وي بوضوح قابل رويت بود.
وي در تشريح چگونگي ربوده شدنش در بغداد گفت:15 بهمن ماه،در يكي از خيابانهاي بغداد و در حالي توسط افراد ملبس به يونيفرم نظامي ربوده شدم كه اين افراد در ابتداي برخورد كارتهاي شناسايي خود را نشان دادند كه نشانگر اين بود كه آنان كاركنان وزارت دفاع عراق هستد،آنان اظهار داشتند كه براي پارهاي سؤالات من سوار اتومبيل آنان شوم اما من به آنان گفتم كه ديپلمات بوده و داراي مصونيت هستم كه بدون توجه به صحبتهاي من، مرا با ضرب و شتم به داخل خودرو منتقل و به مكان نامعلومي بردند.
شرفي گفت:ربايندگان به زبان انگليسي و عربي صحبت ميكردند و از طريق بيسيم با مسئولان خود در ارتباط بودند؛ مكاني كه ابتدا منتقل شدم چهار تا پنج روز در آنجا انواع شكنجهها بر من تحميل شد و تعداد هشت نفر در شيفت شبانهروز با انواع ضربات مشت و لگد بر سر و صورتم از من بازجويي ميكردند كه بدنبال ضربات، پرده گوشم پاره شد و خونريزي كرد و آنجا بود كه شكنجه را قطع كردند.
وي در توصيف مراحل ديگر شكنجهاش گفت:در چنين وضعيتي بود كه مهرههاي كمر، گردن و مفاصلم بر اثر ضربات شديد و هولناك دچار آسيب جدي شد.
دبير دوم سفارت ايران در بغداد در توصيف چگونگي شكنجههاي وارده بيان داشت:در حين بازجويي پاهايم را ميبستند و با صدها ضربه كابل به زير كف پايم، سؤالات واهي مطرح ميكردند و اتهامات واهي وارد ميساختند؛آنان اين سؤالات را با هدف تخريب رابطه ايران با دولت عراق مطرح ميكردند اما به محض اينكه پاسخ مورد نظر را از من دريافت نميكردند شكنجهها را شدت ميبخشيدند.
به گفته شرفي تعدادي از اين ربايندگان اول تلاش ميكردند خود را گروهي تروريستي معرفي كنند كه نهايتاً مشخص شد آنان تروريست نيستند.
وي متذكر شد:در آنجا بود كه دستوپا بسته صحنهسازي اعدام مرا اجرا كردند و مجدداً با همان وضعيت من را به مكان ديگري منتقل نمودند.
شرفي با اشاره به اينكه در مكان جديد علاوه بر اينكه دستوپايم بسته بود داخل دهان نيز پنبه گذاشتند و با نوارچسب دور سرم را پوشاندند گفت: در اين مرحله بود كه به خاطر تنگي نفس و فشار بيش از حد شكنجه،مورد آزار و اذيت بيشتر قرار گرفتم و شكنجهگران با قنداق سلاح و با مشت در مسير انتقال مرا بيهوش كردند كه صبح روز بعد به هوش آمدم و متوجه شدم كه دستوپايم باز شده اما بلافاصله دستوپايم را بستند.
ديپلمات ربوده شده ايراني با اظهار اين مطلب كه در همان روز آمپولي تزريق كردند كه تعادل جسمي و روحيام به هم ريخت و بعد از بههوش آمدن متوجه شدم كه به زيرزميني تاريك و نمناك منتقل شدهام تصريح كرد:پس از 2 روز ماندن در اين مكان بود كه يك نفر خود را آمريكايي معرفي كرد و با مراجعه به من و به زبان انگليسي و با استفاده از مترجم عربي از من بازجويي كرد.
وي افزود: اين بازجو اول تلاش كرد با استفاده از روش مسالمتآميز مرا وادار به پاسخگويي موردنظرش كند اما وقتي به نتيجهاي نرسيد شديدترين شكنجهها را با ضربات كابل بر اندامم وارد ساخت.
به گفته شرفي در اين حين فرد عراقي نيز با مشت ضرباتي را بر سر وي وارد ميساخته است.
وي ادامه داد:بازجوي آمريكايي وقتي پاسخ موردنظر را از من دريافت نكرد مرا تهديد نمود كه چنانچه با وي همكاري نكنم از چندين قلاده سگ براي دريدن من استفاده ميكند و در اين هنگام كه درخواستهاي او را تمكين نميكردم تحت شكنجههاي مرگبار قرار ميگرفتم.
جلالي شرفي با بيان اينكه براي بازجويي و اخذ پاسخهاي موردنظر، متن عربي شامل سؤال و جواب در اختيارم گذاشته بودند افزود: در اين مرحله بود كه پاهاي مرا بستند و با دستگاهي شبيه دريل پاهايم را سوراخ كردند و گفتند آنچه كه نوشته شده را بر زبان بياورم.
بنا به گفته دبير دوم سفارت ايران در بغداد، محور سؤالات مطرح شده در خصوص چرايي كمك ايران به گروههاي اسلامي،چگونگي كمك جمهوري اسلامي ايران به دولت نوري مالكي و نيز روابط پنهاني با اين دولت، نحوه ارتباط ايران با علما و احزاب سني عراقي، ارتباط مسئولان كشورمان با طالباني و بارزاني و نام كشورهايي كه جمهوري اسلامي ايران از آنان اورانيوم خريداري ميكند بود.
شرفي با اظهار اين مطلب كه بيش از 40 روز در زيرزمين ساختماني در نزديكي فرودگاه بغداد كه 24 ساعته برق آن روشن و زير شكنجههاي مرگبار بودم بيان داشت:روشنايي 24 ساعته در زيرزمين و در حالي كه خيلي از وزارتخانهها و ساختمانهاي دولتي عراق شبانهروز كمتر از سه ساعت از روشنايي برق بهرهمند بودند نشانگر اين بود كه اين گروه تروريستي نبودند.
دبير دوم سفارت ايران در بغداد با بيان اين كه سيزدهم فروردينماه 86 و پس از فشارهاي سنگين وي را در نزديكي بغداد و در يكي از جادههاي عبوري رها كردند خاطرنشان كرد:همان ساعت بود كه خودم را به نمايندگي جمهوري اسلامي ايران در بغداد رساندم و با كمك دولت عراق و شخص نوري مالكي نخستوزير عراق به داخل ايران منتقل شدم.
شرفي افزود: بعد از انتقالم به ايران متوجه شدم كه شخص آقاي طالباني، مالكي و هوشيار زيباري بنا به درخواست مسئولان ايراني تلاشهاي زيادي براي آزادي من داشتهاند.
وي تصريح كرد: بعد از انتقال به ايران متوجه شدم چهار نفر از عوامل ربايش توسط پليس عراق دستگير و هماكنون در اختيار مقامات قضايي عراق هستند.
به گفته شرفي مسئولان عراقي در ديدارهايي با مسئولان ايران به صراحت گفتهاند كه ربايندگان،عناصر وزارت مخابرات عراق بودهاند.
دبير دوم سفارت ايران در بغداد از مقامات عراقي خواست با محاكمه عاملان ربايش و شكنجهگران اجازه ندهند چنين حوادث هولناكي براي ديگر ديپلماتهاي مقيم عراق تكرار شود.
در ادامه اين گفتوگو شرفي در پاسخ به اين سؤال كه انگيزه افراد سؤالكننده از طرح سؤالات از شما چه بوده است گفت: آنان بيشتر به دنبال تخريب روابط ايران با عراق بودند و در بازجوييها از من ميخواستند اعتراف كنم كه ايران در امور داخلي عراق دخالت ميكند و تهديدي براي كشورهاي عربي است.
خبرنگار بيبيسي هم در سؤالي از شرفي پرسيد شما در چه مرحلهاي متوجه شديد كه مأمور بازجو كننده آمريكايي است كه دبير دوم سفارت ايران در بغداد در پاسخ بيان داشت:در آخرين مكاني كه هوش آمدم به صراحت شنيدم كه آن فرد به انگليسي تكلم ميكند و خود را آمريكايي معرفي مي كند،او در مراحل مختلف بازجويي اظهار مي داشت كه با سفارت آمريكا در ارتباط بوده و مسئول مستقيم پرونده من ميباشد.
خبرنگاري از شرفي پرسيد آيا اميدواريد كه وزارت دفاع عراق ربايندگان و شكنجهگران شما را محاكمه كند، كه وي در پاسخ ابراز اميدواري كرد كه مسئولان عراقي عاملان ربايش و شكنجه را مجازات كنند.
دبير دوم سفارت ايران در بغداد در پاسخ به سؤال خبرنگاري درباره دليل اين كه شما ابتداي آزادي و ورود به ايران زواياي شكنجه را بازگو نكرديد اما چند روز اخير چنين مسائلي را مطرح ميكنيد گفت:از زمان ورود به ايران تاكنون به دنبال معاينات پزشكي بودم.
به گزارش خبرگزاري فارس ،پيش از گفتوگوي شرفي با خبرنگاران، حسيني و شريفي پزشكان متخصص پوست و روانپزشك معالج دبير دوم سفارت ايران در بغداد به تشريح وضعيت جسمي و روحي بيمار پرداختند.
حسيني،پزشك معالج و متخصص پوست تصريح كرد:معاينات پزشكي نشانگر آثار ضربههايي نافذ و غير نافذ در همه اعضاي بدن وي است كه در برخي نواحي فشار و ضربات بيشتر واضح تر ميباشد.
وي با اشاره به شكستگي سر، گردن، بيني، پارگي پرده گوش و كبوديهاي بهجاي مانده از ضربات هولناك بر كمر شرفي گفت:زخمهاي برجاي مانده، نشانگر فشارهاي ممتد است كه در برخي موارد به خاطر شرايط بد منجر به عفونت شده است.
شريفي روانپزشك معالج شرفي نيز وضعيت روحي دبير دوم سفارت ايران در بغداد را مطلوب ندانست و گفت:با توجه به اين كه آقاي شرفي هنگام ربوده شدن نميدانست كه به چه سرنوشتي دچار ميشود شديداً با تألمات روحي مواجه بوده و حبسهاي انفرادي و محروميت از نور و صدا تبعات بدي را بر روي مغز وي به جاي گذاشته است.
به گفته اين روانپزشك، بازسازي كردن اعدام، تهديد به مرگ فجيع، محروم كردن از خواب و شكنجههاي پيدرپي ديگر باعث شده است كه شرفي همچنان نسبت به هر نوع صدايي حساس باشد.
شريفي تصريح كرد: آقاي شرفي هماكنون هم در حال بيداري و نه در رؤيا احساس ميكند كه همچنان همان شكنجهها بر وي تكرار ميشود.
روانپزشك معالج خاطرنشان كرد: شرفي هماكنون با اينكه دچار استرسهاي حاد است تحت درمان روانپزشكي قرار گرفته اما به نظر ميرسد براي بهبودي ايشان ماهها يا شايد سالها وقت نياز باشد كه تحت مراقبتهاي ويژه قرار گيرد.
در پايان اين گفتگو،تصويربرداران خارجي و داخلي از نزديك آثار شكنجه هاي برجاي مانده بر بدن شرفي را به تصوير كشيدند.
خدا به ایشان و خانواده شان صبر و سلامتی عطا کند انشالله
همین که تحت اینهمه ظلم و شکنجه به ایران خیانت نکرده اند نشاندهنده اینست که مرد بزرگی هستند ... و من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله ...