بازگشت ۳ اعدامى ازپاى چوبه دار

بدين ترتيب طناب دار به گردن نخستين قاتل انداخته شد. اما در حالى كه تمامى تشريفات مربوط به اعدام انجام شده بود در آخرين لحظه اولياى دم در اقدامى ناباورانه رضايتشان را اعلام كردند. به دنبال آن پدر يكى ديگر از مقتولان تقاضاى ديه كرد و اعدام آخرين متهم نيز به تأخير افتاد.

۳ اعدامى كه قرار بود، سحرگاه ديروز در محوطه زندان اوين به دار مجازات آويخته شوند، با تلاش هيأت صلح و سازش دادسراى جنايى تهران، پاى چوبه دار از مرگ رهايى يافتند.

سحرگاه ديروز مأموران زندان، ۳ اعدامى را براى اجراى حكم قصاص پاى چوبه دار بردند. همه چيز براى اجراى حكم آماده بود. در محوطه زندان، مسئولان و خانواده مقتولان نظاره گر اجراى مراحل حكم بودند. زندانيان رنگ پريده با مشاهده طناب دار، از ترس به خود مى لرزيدند. ۲ نفر از آنان با التماس از اولياى دم درخواست عفو كردند. يكى از زندانيان به گريه افتاده بود.

لحظات به سرعت باد براى زندانيان مى گذشت. همان لحظه مسئولان اجراى احكام كه از چندى قبل در تلاش، براى كسب رضايت بودند، باز هم دست از تلاش بر نداشتند، آنها به اميد اين كه در آخرين لحظات باقى مانده رضايت خانواده مقتولان را به هر نحو ممكن به دست آورند، مجدداً به سراغ اولياى دم رفته و براى آخرين بار به گفت وگو با آنان پرداختند. اما هيچ يك حاضر به رضايت نبوده و خواستار اجراى حكم بودند.

بدين ترتيب طناب دار به گردن نخستين قاتل انداخته شد. اما در حالى كه تمامى تشريفات مربوط به اعدام انجام شده بود در آخرين لحظه اولياى دم در اقدامى ناباورانه رضايتشان را اعلام كردند. به دنبال آن پدر يكى ديگر از مقتولان تقاضاى ديه كرد و اعدام آخرين متهم نيز به تأخير افتاد.

براساس اين گزارش، فخرالدين جعفرزاده سرپرست دادسراى جنايى تهران، با تأييد خبر، رهايى ۳ متهم به قتل از اعدام گفت: پس از تأييد نهايى حكم اين ۳ قاتل گروه صلح و سازش دادسراى امور جنايى تهران، جابرى، قاضى اجراى احكام و پورمكرى براى كسب رضايت اولياى دم ۳ مقتول تلاش گسترده اى آغاز كردند. سرانجام تلاش ها لحظاتى قبل از اجراى حكم به نتيجه رسيد.

نخستين قاتل كه پاى چوبه دار بخشيده شد، زن جوانى به نام فاطمه بود او روز ۳۰ خرداد سال ۸۳ مجتبى پسر ۱۲ ساله همسرش را در حمام خانه شان كشت.

اين زن در جريان بازجويى ها، پس از اعتراف به جنايت گفت: مجتبى را به دليل برخى اختلاف هاى خانوادگى كشتم.

او هميشه اذيتم مى كرد. من هم با او رفتار خوبى نداشتم. روز حادثه مجتبى به خاطر بداخلاقى هاى من به خانه مادر بزرگش رفت. من هم به بهانه اين كه پدرش خودرويى خريده است و قرار است او را براى تفريح بيرون ببرد، مجتبى را به خانه باز گرداندم و شربت آلوده به داروهاى خواب آور به او خوراندم بعد هنگامى كه نيمه جان بود، نقشه خود را عملى كردم.

بعد از انجام تحقيقات تكميلى، اين زن بنا به درخواست پدر و مادر مجتبى، با دستور قاضى شعبه ۷۱ دادگاه كيفرى استان تهران به قصاص نفس محكوم شد.

دومين محكوم نيز مرد ميانسالى به نام نعمت بود كه درسال ۸۰ به خاطر اختلاف مالى و بدهى ۶۰۰ هزار تومانى احمد- مرد طلبكار- را با طرح نقشه اى به قتل رساند.

متهم به قتل پس از محاكمه در شعبه ۱۶۰۲ با دستور جواد اسماعيلى قاضى پرونده به قصاص نفس محكوم شد.

پس از تأييد اين حكم، متهم به پاى چوبه دار رفت. در همين زمان اولياى دم مقتول كه در هيچ شرايطى حاضر به بخشيدن او نبودند، قبول كردند تا با دريافت ديه او را عفو كنند.

سومين اعدامى نيز، پسر جوانى به نام محمد بود كه ۶ ارديبهشت سال ۸۳ مقابل باشگاه بيلياردى در شهرستان رباط كريم، در يك نزاع دسته جمعى پسر جوانى به نام سعيد را به قتل رسانده بود.

متهم به قتل با صدور رأى قضات شعبه ۷۱ دادگاه كيفرى استان تهران به قصاص نفس محكوم شد. اما چند ساعت قبل از اجراى حكم، سرپرست مجتمع قضايى امور جنايى با در دست داشتن اطلاعيه اى متوجه يك مشكل قضايى در اين پرونده شد. بدين ترتيب براى رفع اين مشكل دستور توقف اجراى حكم را صادر كرد.