1-سال ها اساسا دو نوعند:دوست داشتني ودوست نداشتني،مثل آدم ها البته و مثل روزها و مثل فصل ها و مثل لحظه لحظه هايي كه يا مي گذرانيم با اشتياق يامي گذرانيم بي ميل وحالت سومي وجود نداره به زعم من...
2-نسبت به سالي كه تمام شد هيچ حس خاصي ندارم؛ نه بد بود و نه خوب...
3-اتاقم روچند دقيقه اي است كه به معناي واقعي كلمه تميز كردم،حالاخوب ترشد گرچه برايم خيلي معنادارنيست اين خانه تكاني ها،اين خريدها،اين ....بي خيال.
4-ازاينكه تحويل سال ۹۰نصفه شبه ،خيلي خوبم.براي مني كه ازخوابيدن بدم مياد اينطوري خيلي بهتره....
5-دلم براي كلي خاطرات كه مال 89 نبود تنگ شده ولي بالاخره قراره يك سال به سنم اضافه كني 90 جان وهرسال كه به سنم اضافه ميشه چقدرخاطرات يه معناي ديگه پيدا مي كنه...
6-باهات دعوا مي كنم خدا- البته از اون دعواهايي كه قهري نيست اصلا دراون -باهات دعوا مي كنم خدا اگه براي من دراين سال تازه،اتفاق خاصي نيفته.حالا خاص روهرطوركه خودت دوست داري برام معني كن،مهم نيست چي باشه....عزيز دلم ولي خوب باشه ديگه.......آخي،دلم براي لوس بازي برات تنگ شده بود:مرسي سال جديد.