۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۴
کد خبر ۱۷۴۹۹۲
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۱ - ۰۹-۰۵-۱۳۹۰
کد ۱۷۴۹۹۲
انتشار: ۰۱:۰۱ - ۰۹-۰۵-۱۳۹۰

جاسوسي كه با يك مجله به دنبال شكار سيد حسن نصرالله بود

 
خبرگزاري فارس:اين جاسوس دانه درشت به مسئولان خود در موساد خبر داد كه در چارچوب فعاليت‌هاي اطلاع رساني، چند شماره از هفته نامه‌اش را براي دبير حزب الله ارسال كرده و از ايشان تقاضاي وقت ملاقات كرده است. موساد به زياد اطلاع داد چناچه وقت ملاقاتي تعيين شد زمان ملاقات را قبل از 48 ساعت به آگاهي آن‌ها برساند.
  جنگ مخفي حزب‌الله و اسرائيل سلسله مطالبي است به قلم حسن خامه‌يار محقق و پژوهشگر كه در چند شماره درباره تقابل اطلاعاتي حزب‌الله و اسرائيل منتشر مي‌شود.
قسمت پانزدهم اين مجموعه خدمت خوانندگان محترم ارائه مي‌شود

*اسناد همكاري با موساد در دفتر احضار كرگران خارجي

سرانجام "اديب العلم "، سرتيپ بازنشسته اداره كل نيروهاي امنيتي لبنان روز شنبه مؤرخ 11 آوريل سال 2009 بر خلاف سوگندي كه براي خدمت به ميهن خود ياد كرده بود در باتلاق خيانت به ميهن و مردم كشورش و تجسس براي كيان غاصب گرفتار شد. گروهي از مأموران "واحد اطلاعات اداره كل نيروهاي امنيتي لبنان " در همان روز با يورش به خانه نامبرده در محله مسيحي نشين سن الفيل در شرق بيروت، او و همسرش "حيات قزحيا الصالومي " را دستگير كردند.
آنگاه به دفتر كار او در محله الدكوانه كه از آن در پوشش احضار كارگران خارجي استفاده مي‌كرد، ولي عملا محل عمليات جاسوسي او بود، يورش برده و اسناد و مدارك مستندي از همكاري او با موساد به دست آوردند.

*خدمات 25 ساله يك جاسوس

منابع امنيتي لبنان فاش كردند كه با شناسايي و دستگيري "اديب العلم " به خدمات 25 ساله خيانت بار بزرگترين شبكه جاسوسي به رژيم صهيونستي در لبنان پايان دادند.
چرا كه العلم تا قبل از رسيدن به سن بازنشستگي در سال 1998، پشت پرده و بي سر و صدا در اداره كل نيروهاي امنيتي، اطلاعات گوناگوني درباره فعاليت‌هاي اين اداره و نيز فعاليت‌هاي حزب الله را جمع آوري مي‌كرد ودر اختيار كارگزاران صهيونيست قرار مي‌داد.
"اديب العلم " همچنين در تعطيلات آخر هفته به روستاي زادگاه خود "رميش " در حاشيه مرز فلسطين اشغالي عزيمت مي‌كرد تا با شركت در مراسم شادي يا عزاداري همشهريان خود، از آن‌ها از موقعيت نظامي حزب الله و اوضاع منطقه مرزي اطلاعات كسب نمايد و در ازاي دريافت مقاديري پول سياه وطن فروشي، خدمتي به متجاوزان صهيونيست كرده باشد.

*شبكه جاسوسي خانوادگي در خدمت موساد

اين جاسوس دانه درشت پس از بازنشستگي احساس كرد كه آزادانه تر مي‌تواند به صهيونيست‌ها خدمت كند، و به همين دليل يك شبكه جاسوسي خانوادگي تشكيل داد كه همسرش "حيات الصالومي " و برادر زاده‌اش "ژوزف سمعان العلم " كه او نيز كارمند اداره كل نيروهاي امنيتي لبنان بود، و تعداد ديگري از بستگان دور و نزديك در اين شبكه با او همكاري مي‌كردند.
چرا كه او به اين نتيجه رسيده بود كه افراد خانواده و بستگان بيش از ديگران قابل اعتماد هستند. لذا به مدت 25 سال با كارگزاران اسرائيلي در كشورهاي اروپايي ملاقات مي‌كرد، يا به وسيله سيم كارت خطوط بين المللي با آن‌ها تماس مي‌گرفت.

*خواهر زاده بزرگترين جاسوس اسراييل در لبنان نيز جاسوس مي شود

در رابطه با همين شبكه واحد اطلاعات اداره كل نيروهاي امنيتي لبنان روز چهار شنبه 15 آوريل سال 2009 "ژوزف العلم " برادر زاده "اديب العلم " را در بندر الناقوره در مرز لبنان با فلسطين اشغالي دستگير و براي بازجويي به بيروت اعزام كرد. "ژوزف العلم " همچنين خواهر زاده "اسعد حبيب حداد " نيز يكي از بزرگترين جاسوسان اسرائيلي شاغل در دستگاه اطلاعاتي (504) وابسته به اداره اطلاعات ارتش رژيم صهيونيستي موسوم به (امان) مي‌باشد كه قبلا در دفتر سياسي حزب فالانژ لبنان عضويت داشته است.
اسعد حبيب كه در حال حاضر در فلسطين اشغالي متواري است، در سال 1976 نقش هماهنگ كننده يورش ارتش رژيم صهيونيستي به تعدادي از روستاهاي جنوب لبنان را ايفا كرده است.

*هويت شهروندان لبناني در اختيار سيا

سرتيپ "اديب العلم " قبل از استخدام در اداره كل نيروهاي امنيتي لبنان، در مدرسه‌اي در روستاي مرزي رميش كه پسر خاله‌اش نقولا حبيب حداد مالك آن بوده تدريس مي‌كرده است.
پس از استخدام در اداره كل نيروهاي امنيتي مسئوليت‌هاي كليدي مهمي از قبيل رئيس اداره گذرنامه، رئيس اداره امور بيگانگان و مدير كل اداره امنيت بيروت را بر عهده داشته است. نظر به موقعيتي كه العلم در اداره كل نيروهاي امنيتي داشته است، از همه گونه اطلاعات درباره هويت و مشخصات شهروندان لبناني و تحولات داخلي لبنان برخوردار بوده و اين اطلاعات ارزشمند را به كارگزاران اسرائيلي خود منتقل مي‌كرده است.

* "زياد الحمصي " و تلاش براي ملاقات با نصر الله

"زياد الحمصي " جاسوس دانه درشتي بود كه بنا به تقاضاي اسرائيلي‌ها براي ملاقات سيد حسن نصر الله دبير كل حزب الله لحظه شماري مي‌كرد، كه ناگهان سر از زندان روميه بيروت درآورد. در كيفر خواستي كه سال گذشته از سوي رشيد مزهر بازپرس دادگاه نظامي لبنان انتشار يافت آمده است كه زياد الحمصي، شهردار پيشين شهر سعد نايل در مركز منطقه بقاع در اوايل سال 2006 به استخدام موساد درآمد و همه گونه همكاري جاسوسي با اين سازمان جهنمي را از آن تاريخ آغاز كرد و سرانجام روز يكم ژوئيه سال 2009 توسط اداره ضد اطلاعات ارتش لبنان شناسايي و دستگير شد.
اين جاسوس دانه درشت كه موقعيت‌هاي سياسي و اجتماعي و اطلاع رساني چشمگيري در منطقه حساس بقاع داشت، توسط كارگزاران موساد شناسايي و ديري نپاييد كه در دام آن‌ها گرفتار شد، و به اين ترتيب همه گونه اطلاعات ارزشمند از مراكز نظامي و غير نظامي و شخصيت‌هاي سياسي وفرماندهان مقاومت اسلامي لبنان را در اختيار دشمن مردم و اين سرزمين قرار داد تا دشمن قسم خورده لبنان در صورت بروز جنگ از اين اطلاعات بهره برداري كند.

*مبارزي كه سرانجام به يك جاسوس تبديل شد

روي‌دادهاي گذشته نشان داده كه سرويس‌هاي جاسوسي رژيم صهيونيستي همواره مي‌كوشند جاسوسان خود را از ميان احزاب و سازمان‌هاي مبارز و افراد داري موقعيت‌هاي سياسي و اجتماعي كه كمتر مشكوك به نظر مي‌رسند، گزينش كنند و با انتخاب "زياد الحمصي " تيرشان به خطا نرفته بود. چه او در دوران جواني به جنبش‌هاي آزادي خواه ملي لبنان و فلسطين پيوست و سال‌هاي عمر خود را در مبارزه با اشغالگران صهيونيست در محور شرقي جنوب لبنان گذراند، و با سلاح و قلم خود از آرمان فلسطين دفاع كرد. ولي نامبرده سرانجام در اين آزمون سقوط كرد، و در باتلاق خيانت به ميهن و مزدوري براي كياني كه سال‌ها با آن مي‌جنگيده است قرار گرفت.
كيان غاصب كه از موقعيت گذشته و سابقه مبارزاتي الحمصي شناخت قبلي داشت، پس از استخدام او بيدرنگ مبالغ هنگفتي پول در اختيار او قرار داد و از او خواست تا محل دفن نظاميان مقتول اسرائيلي هنگام يورش به لبنان در سال 1982 در منطقه "بيادر العدس ـ سلطان يعقوب " در محور شرقي جنوب لبنان را جستجو كند. در اين نبرد مشهور كه بين نظاميان صهيونيست با ارتش سوريه و جنبش مقاومت فلسطين و رزمندگان جنبش‌هاي ملي لبنان روي داد، تلفات سنگيني بر متجاوزان صهيونيست وارد آمد. صهيونيست‌ها براي فريب "زياد الحمصي " به او قول دادند در صورت كشف اماكن دفن نظاميان‌شان مليون‌ها دلار پول نقد به او جايزه مي‌دهند.

*يك آگهي همه چيز را لو مي دهد

"زياد الحمصي " قبل از استخدام در موساد در مجله خود به نام "الاراده " آگهي منتشر كرده بود كه به مناسبت گذشت 25 سال از يورش ارتش اسرائيل به لبنان و نبردهاي بيادر العدس به زودي كتابي منتشر خواهد شد.
در كنار آگهي تصاويري از تانك‌هاي منهدم شده اسرائيلي به چشم مي‌خورد. انتشار اين آگهي و با توجه به اينكه "زياد الحمصي " يكي از جنگجويان شركت كننده در آن معركه بوده است، محافل نظامي و امنيتي رژيم صهيونيستي را فريفته بود، و به همين دليل تصميم گرفتند با او تماس برقرار كنند و در صورت امكان او را به استخدام در آورند، و او را تخليه اطلاعتي كنند.

* زياد الحمصي چگونه به استخدام موساد درآمد؟

در اوايل سال 2006 يك افسر چيني تبار موساد به نام "ديويد " با "زياد الحمصي " تماس گرفت و خود را عضو شوراي شهر پكن و از مسئولان دفتر بازرگاني خارجي چين معرفي كرد. سپس به بهانه ايجاد همكاري و هماهنگي بين شهر 17 مليوني پكن و شهر 40 هزار نفري شهر سعد نايل او را به ديدار از پكن دعوت كرد. در هتلي در شهر پكن "ديفيد " به "زياد الحمصي " گفت كه در چين و تايلند مالك يك شركت تجاري بين المللي هستم، و علاقمندم از طريق شما كالاهاي توليدي خود را به بازارهاي مصرفي لبنان صادر نمايم. كارگزار چيني موساد سپس همكار آينده خود را به عنوان عضو هيئت مديره شركت مزبور در ازاي پرداخت حقوق ماهانه به مبلغ 1700 دلار تعيين كرد.
با اين وصف "زياد الحمصي " به بهانه شركت در جلسات هيئت مديره شركت كذايي كه وجود واقعي نداشت، ناگزير شد هرچند مدت يكبار به چين و تايلند سفر كند. آنگاه "ديويد " و تيم همكار او متشكل از مايك، جرج عطار يهودي سوري تبار، و يك زن اسرائيلي متخصص جستجوي نظاميان مفقود اسرائيلي از اوايل سال 2007، به تدريج هويت واقعي خود را براي زياد الحمصي آشكار كردند. و به او گفتند كه از كارگزاران موساد هستند و از او تقاضا دارند با آنان همكاري كند. آنگاه زياد الحمصي مطمئن شد كه داستان همكاري بين شهرهاي پكن و سعد نايل يا تجارت البسه بهانه‌اي براي تشويق او به همكاري بوده است. به هر حال الحمصي به منظور ادامه دريافت حقوق ماهانه 1700 دلاري و اميد دستيابي به جايزه چند ميليون دلاري در صورت كشف اجساد نظاميان مقتول اسرائيلي در منطقه سلطان يعقوب به ادامه همكاري با عوامل موساد موافقت كرد.

*جاسوسي كه با يك مجله به دنبال شكار سيد حسن نصرالله بود

"زياد الحمصي " پس از بازگشت به لبنان تلاش‌هاي دامنه داري را براي جستجوي اماكن دفن نظاميان صهيونيست آغاز كرد. به همين منظور وارد روستاي عيتا الفخار شد و از برخي از اهالي روستا از جمله "الياس موسي صليبا " كه شاهد صحنه درگيري بيادر العدس در سال 1982 بودند، به جمع آوري اطلاعات پرداخت. آنگاه كارگزاران اسرائيلي در اوايل سال 2008 از طريق يك كشور اروپايي تجهيزات جاسوسي پيشرفته براي او ارسال كردند تا همه گونه اطلاعات جمع آوري شده توسط اين دستگاه‌ها مخابره كند.
روزي اين جاسوس دانه درشت به مسئولان خود در موساد خبر داد كه در چارچوب فعاليت‌هاي اطلاع رساني، چند شماره از هفته نامه‌اش را براي دبير حزب الله ارسال كرده و از ايشان تقاضاي وقت ملاقات كرده است. اين خبر مسئولان موساد را غافلگير كرد و آنان به زياد اطلاع دادند چناچه وقت ملاقاتي با دبير كل حزب الله تعيين، زمان ملاقات را قبل از 48 ساعت به آگاهي آن‌ها برساند. ولي ديگر دير شده بود و مأموران اداره ضد اطلاعات ارتش لبنان در كمين او نشسته بودند واين توطئه را خنثي كردند.
ارسال به دوستان
وبگردی