جعفر محمدی - برنامه های تلویزیونی طنز به شکل روتین امروزی از زمان ریاست علی لاریجانی بر صدا و سیما آغاز شد و اگر اشتباه نکنم ، جدی ترین نقطه شروع این رویکرد ، برنامه " ساعت خوش" بود که پایه ای شد برای جُنگ ها و سریال های طنز آمیز بعدی.
تا پیش از "ساعت خوش" - که در زمان خود یک "تحول" به شمار می رفت - برنامه های طنز تلویزیون عمدتاً به فیلم های چارلی چاپلین ، لورل و هاردی ، نورمن و ... محدود می شد ؛ فیلم هایی که از بس تکرار شده بودند ، مردم سکانس به سکانس شان را حفظ بودند!
در دوران ریاست لاریجانی بر صدا و سیما ، نه تنها طنز بومی تلویزیونی شکل گرفت بلکه به سمت شوخی با مسوولان نیز رفت ؛ تماشاگران سال های گذشته تلویویزون به یاد دارند که عروسک های مسوولان - از وزرا تا خود لاریجانی به عنوان رئیس صدا و سیما - ساخته شد که از یک سو رضایت و انبساط خاطر مردم و طرح مسائل جامعه در قاب نقد را به دنبال داشت و از دیگر سو ، هیچ گاه شاهد برخوردها و موضع گیری های تند افرادی که سوژه طنز بودند ، نبودیم.
نمایش عروسک علی لاریجانی در زمان ریاستش بر صدا و سیما دربرنامه طنز تلویزیون اکنون سال ها از آن زمان می گذرد و بعد از فتح باب موفقی که لاریجانی در عرصه طنز تلویزونی داشت ، نوبه به سیمای تحت امر عزت الله ضرغامی رسیده است تا با برنامه "خنده بازار" (که انتقادهایی هم بر این برنامه وارد است) راه سلف خویش را ادامه دهد اما دو تفاوت بزرگ از آن روز تا به امروز رخ داده که اصلاً هم نشانه های خوبی نیستند.
اول این که سطح طنزها ، از مسوولان ارشد کشور ، مانند وزرا ، به افرادی مانند عادل فردوسی پور ، فریدون جیرانی ، علی دایی ، حبیب کاشانی و ... رسیده است ؛ افرادی که هر کدام در جای خود ارجمند و محترم اند ولی مانند رؤسا و وزرا و نمایندگان تصمیم گیر کلان ملی نیستند.
خنده بازاراگر هم طنزی متوجه مسوولان است ، بسیار کمرنگ و با احتیاط فراوان شکل می گیرد و این نشان می دهد که در طول این مدت نه چندان طولانی ، مسوولان حاشیه امن زیادی پیدا کرده اند و اگر روزگاری عروسک فلان وزیر در برنامه رسانه ملی به نمایش در می آمد و مسائل و مشکلات حوزه کاری اش در این قالب مطرح می شد ، یا اگر زمانی معاون اول رئیس جمهور ، کاراکتر ثابت پر تیراژترین مجله طنز ایران (گل آقا) بود و کاریکاتورهای تمام افراد کابینه در همه صفحات این نشریه جا خوش کرده بودند ، امروز به خیلی از همتایان این آقایان حتی نمی توان گفت بالای چشمتان ابروست!
یکی از کاریکاتورهای مجله معروف گل آقا
طنز ، روشی شیرین برای گفتن مشکلات تلخ و تلنگری موثر به مسوولان هر جامعه است و اگر مسوولان از عرصه طنز غایب باشند ، یا نشانه این است که اصلاً مشکلی وجود ندارد (!) یا هزینه به طنز کشیدن مسوولان زیاد شده است.
اما تفاوت دوم نیز این است که همین افرادی که سوژه طنز قرار گرفته اند ، بعضاً چنان واکنش های تند و تیزی از خود بروز داده اند که نشان می دهد سطح تحمل و بردباری افراد در جامعه کاهش یافته است.
البته این موضع گیری های منفی از سوی همه افرادی که سوژه طنز بوده اند صورت نگرفته و مثلاً فریدون جیرانی که هر شب آیتم طنزی با محوریت او بر روی آنتن می رود ، آنقدر بی جنبه نبوده است که داد و قال راه بیندازد که ایهاالناس به دادم برسید که چهره و صدایم را تقلید کردند!
زمانی اعضای دولت و رئیس سازمان صدا و سیما در تلویزیون سوژه طنز می شدند و اعتراضی هم نداشتند اما الان آستانه تحمل به حدی پایین آمده و اشخاصی در حد فلان خواننده و فوتبالیست هم برای خود شأن منزلت های واهی قائل اند که حتی نمی شود با آنها شوخی کرد.
کسانی که به عنوان سیاستمدار ، هنرپیشه ، ورزشکار و ... به هر نحوی دارای معروفیت اجتماعی هستند و از مواهب این شهرت نیز برخوردارند ، همان گونه که از مزایای موقعیت خود برخوردارند ، باید تحمل مورد نقد و انتقاد واقع شدن را هم داشته باشند که می تواند در قالب طنز و جدی صورت گیرد ( و صد البته با حفظ اصول اخلاقی و مرزبندی بین طنز و تمسخر ).
نمی شود کسی با هزینه عمومی در موضع قدرت و ثروت و شهرت قرار گیرد و مثلاً معروفیت خود را مدیون رسانه ها باشد ولی وقتی نوبت به نقد و طنز برسد ، رو ترش کند و دیگران را به سکوت و خفقان دعوت کند.
از طنزهای سیمای لاریجانی تا خنده بازار سیمای ضرغامی ، زمان چندانی نگذشته است اما مقایسه های فوق نشان می دهد که جامعه ما در همین زمان اندک ، تا اندازه زیادی بردباری خود را از دست داده اند و این ، اصلاً نشانه خوبی نیست.
این کم تحملی در جامعه ، البته به همین پیامدهای "خنده بازار" محدود نمی شود و نشانه های آن را در جای جای جامعه می توان دید: از زد و خوردهای خیابانی بر سر کوچکترین مسائل تا شکایت های بی امان مسوولان از رسانه ها!
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
در همین برنامه که به گفته کارشناسان مذهبی مخالف متن صریح قران است مدام و به شکلی کاملا باز تر از دوران هر مسئول دیگر کارهای دولت به مسخره گرفته می شود و هیچ ارگان دولتی حتی تذکر هم به این برنامه نداده است.
به گفته اکثر افراد حاضر در صدا و سیما آزادی بیان در ایران امروز به مرتب بیشتر از هر دوره دیگری است.
بحث این است که چرا به جای انتقاد صادقانه و رک از مسئولین برنامه های طنز با مسخره کردن افرادی که تاثیر چندانی در امور مردم ندارند عوض شده است؟
7 مثبت
فک کنم خیلی ها با نظرت مخالف هستن
ماست بند که نمیگه ماست من ترشه!!!
شما در مورد ایران صحبت می کنید؟ فکر کردم فرانسه و انگلیس و آمریکارو می گین... مرد حسابی دیش ماهواره ات کدوم طرفه؟!!!
درست است که به لاریجانی انتقاد هایی دارم ولی خداوکیلی تلویزیون رو لاریجانی متحول کرد. قبل از لاریجانی دو شبکه داشتیم که از ساعت 4 عصر تا 11 شب برنامه پخش می کردند که اکثرا هم سخنرانی و برنامه های تکراری بودند و تصاویر گل و بوته و رودهانه و قورباغه...
2:"صرفا جهت اطلاع" که طنز هم نیست کی چنین برنامه هایی سابقه داشته؟
3:تمسخر به هر طریقی که باشد کاری مذموم وزشت است و قابل توجیه نیست. مگر اینکه رضایت فردی که قرار است مورد تمسخر قرار گیرد گرفته شود که باز هم کاری زشت است.
بعدشم به نظر من تنها کسی که هم از نظر علمی (مهندسی مواد)و هم ورزشی و هم خیلی چیزهای دیگه حقش بوده به اون بالا برسه همین علی داییه!
بعدشم شما به اینجور برنامه ها که خیلی چیزهای زشت وغیر فرهنگی رو به نسل جوان و نوجوان ما یاد میده میگین بیان واقعیت!متاسفم...
بحث این برنامه مسخره کردن نقاط ضعف طبیعی یک فرد است. برای مثال وقتی کسی نوع صحبت کردن علی دایی را مسخره می کند شما اسمش را طنز می گذارید؟
این مسخره کردن کجا و طنز های گل آقا کجا!
فقط میشه با کارگرا و رفتگران بیچاره شوخی کرد و حتی مسخره شون کرد نمونش فیلم جدیدی که اومده رفتگارها رو یه مشت ادم بی شعور و نفهم فرض کرده
مدیران ارزشی امروز به حدی مقام و منزلت پیدا کرده اند که از جلوی در اطاق یک معاون وزیر نمی توان بدون اجازه رد شد.
طرف دوست نداره کسی مسخره اش کنه و اداش رو دربیاره. یعنی اینقدر هم نمرتونه اعتراض کنه|؟!!
یکی مثل عادل مشکلی با اسن موضع نداره و یکی هم مث علی دایی دوست نداره!
الکی حرف میزنیید!
این متن شامل همه آقایان و خانم هاست چه دایی و چه سیاسیون
وقتی که هر کسی که از وضع کشور انتقاد می کند بلا فاصله به سرسپردگی به آمریکا و اسرائیل محکوم می شود .
چه توقعی می توان داشت؟
آیا انتظار دارید در این شرایط کسی جرات نقد و تحلیل را به خود بدهد؟
اگه اون قسمت رو دیده باشید، اصلا طرز صحبت کردن، مد نظر بازیگر نبود بلکه بیشتر رفتار علی دایی، کلامهای اون و نحوه عصبانی شدن مورد تقلید و طنز قرار گرفته بود
در ضمن اگه برنامه های قبلی رو دیده باشد، ادای کفاشیان رو هم با اون خنده هاش درآوردند و ...
اصلا مگه نمیدونی نظام چرا ندارد
اگه جرات دارین ادای کله گنده های سیاسی رو در بیارین اینکه رفتار و حرکات ذاتی یک فرد رو به مسخره بگیریم طنز نیست همان سخره گرفتن هست که توی قران اومده و براش عقوبت در نظر گرفته شده تا اونجائی که بنده در طنز مطالعه دارم از دیر باز طنز ناظر به مطرح کردن مشکلات اساسی جامعه بوده در غیر این صورت به اون میگن لودگی بله ملیجک دربار ناصرالدین شاه از این دست بود
ای کاش روزی برسه که افراد جامعه ما هم مثل کشور ژاپن بشن
پر کار ، پر تلاش ، با جنبه و همانا مسئولین مملکتی هم بجای اینکه به فکر جیب و شهرت خودشان باشند به فکر مردم باشند .
مثلاً این آقای دایی و خیلی از این فوتبالیست های پول نفت ما رو تو جیب خودشان میبینند و تازه طلبکار هم هستند و اگر تو خیابان ببینیشون طوری باهات برخورد میکنند که اینگار همه کاره این مملکت هستند بله همین آقای دایی رو میگم که خودم باهاش برخورد داشتم و تازه من از طرفداراش بودم و فقط بهش گفتم یک عکس باهاش بگیرم ؟
طوری برخورد کرد که من از هرچی فوتبالیست و فوتبال بود بیزار شدم .
زمانی که پول حق مردم این مملکت در جیب یک نفر می باشد همین خواهد شد.
بی جنبه ، خودخواه ، پر توقع ، همیشه طلبکار
شما يه مشكل ، فقط يه مشكل مهم اگه تونستي پيدا كن بعد بگو در موردش طنز بسازن .
مشكل فقط سر همين مسائل درجه چنده اونم كه در حد همين طنزها حل ميشه .
الهي شكر .
بگذریم!؟!!!
( و صد البته با حفظ اصول اخلاقی و مرزبندی بین طنز و تمسخر )
و از اثار زیان بار این جور طنزها که بر روی نسل جوان و خصوصا در حال شکل گیری نوجوان های ما میزاره هم بحث کنید لطفا...
احتمالا موضوع مصاحبه علی دایی انگیزه ای بووده برا این مطلب
پس بهتره دقت فرمایید که آقای دایی هم با طنز موافقند این رو بار ها گفتند
ولی اون برنامه واقعا تمسخر داشت وبس چرا که نباید از خصوصیات فیزیکی وخدادادی افراد استفاده کرد
این خیلی واضحه عصر ایران
مردم خوشبختانه خوب این رو می فهمن وبرا قضاوت کافین
توی همون برنامه نگاه کنید موضوع کنترل نا محسوسشون واقعا طنزه از جنس طنز های مهران مدیری که دلمون واسش تنگ شده
ولی گریزتون به گذشته خیلی به جاست
راز مطلب همینجاست که خیلی چیزا سر جاش نیست الان
در مورد برخی از ضعف های در برخی افراد مشهور و معروف موافقم. اما مسخره کردن اون هم از این نوع کار جالبی نیست. اگه قرار باشه برنامه ایی امار بیینده خودش رو با این کارها ببره بالا بهتره که اصلا ساخته نشه. رضا صادقی خواننده س. طرفدار هم داره. تجارت هم جدا از موسیقیش انجام میده کار میکنه و زحمت میکشه و نوش جانش. اما دلیل نداره که اون رو ادمی پول دوست جلوه بدیم. ! همین آقای صادقی دست به خیر هم هستند. هر سال ماه رمضون و محرم میاد به شهر و محله ش و نوحه خونی و مداحی میکنه. ضمنا اینکه تو برنامه با لحن رضا صادقی میگن : من بچه جنوبم پولم رو بده وگرنه توهینی آشکار به جنوبی ها و مخصوصا هرمزگانی ها بود. البته این موضوع تازگی نداره. وقتی سردار رشید میاد و در مورد تقسیم هرمزگان به استانهای دیگه حرف میزنه باید هم شاهد این موارد باشیم. علی دایی خوب و یا بد. طرفدار داره و برای اونها عزیز و گرامی هستش. چرا مجددا جرات نداریم به مسئولین رده بالا گیر بدیم.؟
نشون دادن عیب و ایراد خدادادی و مادر زادی یک انسان اسمش طنز نیست.
انشالله خداوند همه ما رو به راه راست هدایت بفرماید.