۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۸۵۹۲۶
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۹ - ۲۷-۰۷-۱۳۹۰
کد ۱۸۵۹۲۶
انتشار: ۰۹:۵۹ - ۲۷-۰۷-۱۳۹۰

آقاي حسينيان! مسئله پيچيده نيست

مجيد رفيعي در تهران امروز نوشت:‌

اعضاي گروه پايداري اينک در ايستگاه پاياني خود و بعد از عدم پيوستن به فرآيند 8 + 7 در محاصره اين سوالات منطقي هستند که «چرا با وحدت اصولگرايان همراه نشديد؟» ، «مگر عدم وحدت اصولگرايان به نفع جريان انحرافي و اصلاح‌طلب تمام نمي‌شود، پس چرا شما ساز مخالف زديد؟»

در برابر اين سوالات، جواب‌هايي که از جبهه پايداري شنيده مي‌شود «کنايه‌هايي» به شخصيت‌هايي چون آيت‌الله مهدوي کني به عنوان سامان دهنده فرآيند‌ وحدت اصولگرايان با چاشني «حملاتي» به ديگر اصولگرايان است.

به عنوان مثال آقاي روح‌الله حسينيان، عضو شاخص گروه پايداري در سخنراني اخير خود در يکي از مساجد قم در معرض همين سوالات قرار گرفته است. آقاي حسينيان گفته است: يک نفر از علما گفته است اعضاي جبهه پايداري ديندار هستند اما مثل ميثم تمار هستند که حضرت علي(ع) يک بز هم به آنها نمي‌داد تا بچرانند!

همچنين آقاي حسينيان در اين سخنراني از اينکه «علما» جبهه پايداري را «تندرو» مي‌دانند و مي‌نامند، به شدت متعجب و متاسف شده و گفته است:« تعجب مي‌کنم‌ از برخي از علما که انتظار داريم بر اصول ارزشي پافشاري کنند، اين بزرگواران آنها را به ما ترجيح مي‌دهند و به ما مي‌گويند تندرو.»

مسئله چندان پيچيده نيست؛ وقتي حضرت آيت‌الله مهدوي‌کني، آيت‌الله يزدي و به قول خود آقاي حسينيان «علما»، شخصيت پرسابقه‌اي مثل آقاي عسگراولادي و... جمهور عقلا و فعالان سياسي اصولگرا رفتار سياسي و سلوک جبهه پايداري را نمي‌پسندند و مرتب به اعضاي اين گروه، تذکر و انتقاد مي‌کنند، مسئله نبايد چندان پيچيده باشد.

هر چند که آقاي حسينيان و دوستانشان سعي کنند دعوا را دعواي پايداري‌ها با فلان شخص و بهمان شخص جا بزنند، اما اينک همه مي‌دانند که دعواي اصلي برسر اين نيست، دعوا همان است که آقاي حسينيان سخت از آن گزيده شده و آن را به زبان آورده، يعني: «مخالفت علما و روحانيون با خط مشي تندروانه و افراطي برخي اعضاي گروه پايداري.»

البته حس و حال آقاي حسينيان و دوستانشان در تشکيل گروه پايداري که با قصد «تفکيک احمدي‌نژاد از احمدي‌نژاد»(!) يا ساختن «يک احمدي‌نژاد خيالي» صورت گرفت و اينک به ايستگاه آخر رسيده، قابل درک است و باز هم صدالبته که دليل عصبانيت‌ها و تندخويي‌هاي برخي اعضاي اين جبهه نسبت به ساير اصولگرايان هم تقريبا مشخص است، اين عصبانيت‌ها نوعي عکس العمل هيستريک و فرافکني است.

بصيرت از نگاه آقاي حسينيان و دوستانشان، يعني تندخويي و گفتن تندترين حرف‌هاي ممکن و راندن و دفع و قهر حداکثري، برداشتي که کاملا با رهنمودهاي رهبرمعظم انقلاب در تناقض است، وانگهي اين نوع بدوي از بصيرت کجا نياز به تدبير و حتي عقل دارد؟ براي اين کارها، حنجره‌هاي قوي کفايت مي‌کند که البته کليت اصولگرايان قائل به اين نوع برداشت از بصيرت نيستند.

آقاي حسينيان سابقه‌اي طولاني در تشکيل تشکل‌هاي موازي دارند، يک روز جمعيت دفاع از ارزشها، يک روز فراکسيون انقلاب اسلامي، يک روز رايحه خوش خدمت و امروز هم گروه پايداري، يک روز حامي خاتمي مي‌شوند و يک روز زبان در تمجيد خدمات هاشمي رفسنجاني مي‌گشايند،ايشان بايد از خود بپرسند اين تنوع مزاج سياسي از کجا ناشي مي‌شود؟ اين تنوع عجيب و قابل تاسف است يا تاکيد اصولگرايان بر فرآيند وحدت با محوريت روحانيت که تاکنون بارها با موفقيت اجرا شده است و پيروزي‌هاي اصولگرايان مديون آن است؟

مهم‌تر از هر سوالي درباره وحدت اصولگرايان و انتخابات مجلس نهم و...، اعضاي گروه پايداري بايد از خود بپرسند، چه اتفاق «خطرناکي» روي داده است که معتبرين علما و با سابقه‌ترين روحانيون، آنها را «تندرو» و «افراطي» ناميده‌اند و چه اتفاق خطرناک تري روي مي‌دهد اگر اين تندروي‌ها ادامه پيدا کند؟

آقاي حسينيان- که علاقه خاصي هم به تشبه به شهيد بهشتي دارد- به خوبي بايد بدانند که سرنوشت گروه‌ها و افرادي که علنا رو در روي روحانيت ايستاده‌اند، هيچ گاه سلامت و خوشنامي نبوده است، البته هنوز هم دير نشده است و تاريخ قضاوت خواهد کرد که امروز مصداق «بصيرت» پيوستن به اردوي اصولگرايان و کمک به اهتزار پرچم اصولگرايي است، نه تاسيس شعبه‌هاي بدلي براي اصولگرايي. اصولگرايي که با روحانيت اصيل شيعه تعريف نشود، دکاني خواهد بود انحرافي.

برچسب ها: جبهه پایداری
ارسال به دوستان
وبگردی