۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۱
فیلم بیشتر »»
کد ۱۸۷۲۴۹

آبادان برزیلته!

عصر ایران ورزشی، پوریا دیدار - آبادان شهر بندری و نفت خیزی است که تاریخ معاصرش با اکتشاف نفت در ایران گره خورده است.
 
شهر آبادان در زمان گذشته به خاطر وجود نفت و حضور انگلیسی ها شهری مدرن محسوب می شد که بسیاری از مظاهر تجدد اول بار از این بندر به ایران وارد شد.

پدیده فوتبال در کنار سینما و ادبیات ترجمه ای، نمونه هایی از این مظاهر مدرن بوده و هستند که به آبادانی ها تشخص ویژه ای داده است. افراد مشهوری همچون ناصر تقوایی در عرصه سینما، نجف دریابندری در عرصه ترجمه و ادبیات و دهداری و شاهرخی و ... در عرصه فوتبال نمونه هایی برگزیده از این تشخص هستند.

اما در میان این پدیده های مدرن، فوتبال همواره از موقعیت ویژه ای در میان مردم این شهر برخوردار بوده است و حتی با وجود جنگ و آوارگی حاصل از آن نه تنها از اهمیت آن کاسته نشده (موضوعی که به سینما و ادبیات در این شهر لطمات بسیاری وارد آورد) که اتفاقا با صدور آن توسط جنگ زدگان موجب رشد و توجه زیاد اهالی شهرهای میزبان جنگ زدگان هم شد. 

عشق و علاقه به فوتبال نزد آبادانی ها به گونه ای است که شاید بتوان با قاطعیت و اطمینان مدعی شد فوتبال در این نقطه از سرزمین ایران جنسی متفاوت دارد !
اما راز این همه عشق و علاقه به فوتبال در میان مردم گندمگون بندر آبادان چیست؟

آبادان که به لحاظ جاذبه های مدرن به عنوان یکی از شهرهای پرجاذبه ایران تا پیش از جنگ شناخته می شد به حدی محبوب مردمان بومی اش بود که این مردمان با ذهنیت و بیانی اغراق آمیز(این ویژگی خود دلایلی جامعه شناختی دارد و تبیین ویژه می طلبد) این شهر را از حیث زیبایی با پاریس مقایسه می کردند و آن را جلوه ای کوچک از پاریس باشکوه می دانستند؛ تشابهی غلو شده که بی شک گویای بخشی از واقعیت های این شهر می باشد.
 
این شهر را مراکز تفریحی و گردشگری زیبایی تشکیل می داد که امروزه کمتر از آن ها نشانه ای باقی مانده است. جنگ، آبادان را به ویرانه شهری مبدل ساخت که امروزه جز  حسرت «ابودانی»* آبادان برای ساکنین این شهر باقی ننهاده است.

اگر چه فوتبال برای مردم امروز آبادان بدل به یکی از اندک تفریحات موجود در این شهر شده و با این ورزش مردم ساعت ها سرگرم می مانند، اما این راز عشق و علاقه آنها به فوتبال نیست؛ راز عشق و علاقه آنها به فوتبال را باید در جامعه شناسی این شهر و تاریخ کوتاه و معاصرش یافت.
شکل گیری شهر آبادان مدیون سه پدیده است؛ نفت،شرکت نفت ایران و انگلستان و مهاجرینی که از سرتاسر ایران با امید یافتن کار بهتر و درآمد بیشتر راهی این شهر بندری می شدند تا در صنعت نفت آن مشغول به  کار شوند.
 
این مهاجرین عموما کارگرانی بودند که در شهر و ولایات خود از موقعیت مالی و جایگاه مناسبی برخوردار نبودند. اینها مردمانی بریده از خانه و کاشانه بودند که درد معیشت آنها را راهی این جزیره گرم و پر نعمت می کرد.
 
این شهر با دو تقابل عمده روبرو بود. تقابل اصلی که از شکاف آبادانی های عمدتا کارگر در مقابل انگلیسی های کارمند و دارای شغل سطح بالا شکل می گرفت همراه با تقابل فرعی که مربوط به شکاف فرهنگی مهاجرینی متشکل از قومیت ها و گویش های مختلف ایران اعم از لر،کرد،عرب، بندری و فارس بودند، این دو تقابل عمده را تشکیل می دادند.

این مهاجرین در یک خواسته یعنی استخدام شدن در شرکت نفت با هم مشترک بودند. این قومیت ها و افراد واجد گویش های مختلف که به آبادان مهاجرت می کردند برای حفظ هویت اولیه و همبستگی قومی شان با برگزاری آیین های مذهبی و ملی متناسب با فرهنگ خود از محو شدن هویت پیشامهاجرتی خود جلوگیری می کردند.
 
نمونه برجسته این تلاش ها در مراسم عاشورا و تاسوعا و برگزاری آیین های سوگواری دیده می شد. جایی که هر قوم با برپا کردن هیأت های مخصوص در برگزاری هر چه بهتر این مراسم می کوشید تا برتری هیأت خود را به رخ دیگری بکشاند؛ کوشش هایی که هنوز هم می توان در این شهر دیده می شود.
 
علیرغم این تلاش برای حفظ هویت اولیه در میان مهاجران، نباید تصور کرد که هیچ هویت و همبستگی مشترکی میان آنها بوجود نیامد؛ بلکه برعکس، همین مهاجرین با ممزوج شدن در یکدیگر به شکل گیری هوبت واحد و جدیدی به نام آبادانی ها(ابودانی)که هویتی نو بود، کمک کردند.
 
همین هویت واحد منجر به ابداع لهجه ای به نام لهجه «ابودانی» شد. لهجه ای که بیشتر مدیون بیان خاص کلمات فارسی است و در طول زمان به لهجه اصلی این مردمان تبدیل شده است.
 
بخش عمده ای از این در هم ادغام شدن ها و شکل گیری هویت واحد و سرعت انتقال آن به نسل های بعد، جدا از ماندگار شدن چند نسل از این مردمان در آبادان و عدم بازگشت آنها به ولایت های اولیه و تبدیل شدن به بومی های این منطقه، به حضور انگلیسی های با فرهنگ متفاوت مربوط می شد که در این شهر در نقطه مقابل بومی ها صف بندی می شدند و مردم این شهر برای آنکه در مقابل آنها از قدرت لازم بی نصیب نمانند نیاز به هویت واحد را ضروری می پنداشتند.
انگلیسی هایی که صنعت نفت را اداره می کردند عمدتا کارمندانی فرادست با زندگی متفاوت در مقایسه با مردم بومی بودند و در قسمت های خاص و مرفه شهر (که با سبک انگلیسی ساخته شده بود) در خانه های مجلل و متفاوت زندگی می کردند.
 
این زندگی متفاوت همراه با ساختار سلسله مراتبی حاکم بر شرکت نفت در روابط مخدوش مردم این شهر با انگلیسی ها تاثیر بسزایی داشت. مردم بومی در مقابل انگلیسی های مغرور و جذاب همواره احساس تحقیرشدگی و کمبود می کردند و آنها را دیگرانی در مقابل خود تصور می کردند که ضمن به یغما بردن فرهنگ سنتی شان، غبطه نداشتن بسیاری از چیزهای آن ها را می خوردند.
 
انگلیسی های ساکن در آبادان علیرغم همه "شور فاصله ای" که داشتند مصداق "عدو سبب خیر" شدند و پدیده های مدرن را هم برای مردم این شهر بندری به ارمغان آوردند.
 فوتبال، ورزش گروهی و جذاب عصر مدرن، از جمله این پدیده ها بود؛ ورزشی که به لحاظ کم هزینه بودن و جذابیت های گروهی اش از سوی مردم شبه جزیره جذب و خیلی زود به ورزش اول آنها تبدیل شد.

با وجود فوتبال حالا مردم عموما کارگر این شهر بندری وسیله ای یافته بودند تا همبستگی قومی خود را تداوم بخشند و نیز قادر باشند در مقابل بیگانه های انگلیسی هویت و توانایی خود را به رخ کشند.
 
از یک طرف قومیت های مهاجر با تشکل در تیم های فوتبال خود به تداوم همبستگی قومی شان کمک می کردند و از طرف دیگر با متشکل شدن در تیمی منتخب ضمن قوت بخشیدن به هویت واحد، در مقابل انگلیسی های مغرور و متفاوت قرار می گرفتند و برای اثبات برتری خود با آنها در یک میدان برابر و منصفانه رقابت می کردند؛ رقابت هایی که بعضا با پیروزی تیم های آماده و کارگری آبادان همراه می شد تا عاملی برای کسب غرور و اعتماد به نفس باشد؛ پیروزی هایی که حس تحقیرشدگی شان را تا حدودی التیام می بخشید.
 
 شادی های دست جمعی ای که امروزه بعد از هر پیروزی صنعت نفت در خیابان ها به راه می افتد، بسیار مشابه مردمان آمریکای لاتین است. مردمی که چه به لحاظ تقابل با انگلیسی ها و چه به لحاظ مهاجرت از نقاط مختلف دنیا شباهت بسیاری به آبادانی ها دارند.
شاید همین شباهت ها باعث شده که مردم آبادان به صورت ناخودآگاه الگوی خود را برزیل بدانند و آبادان را« برزیل ایران.» و به تبعیت از برزیل در جای جای شهر پرچم برزیل را، که مردمانش به لحاظ رنگ پوست از دیگر کشورهای آمریکای لاتین به آبادانی ها نزدیک ترند، نصب کنند و ساعت های خود را با ساعت آن کشور تنظیم نمایند؛ موضوعی که به خوبی در شعار معروف «آبادان برزیلته» نمود دارد.


*"ابودانی" همان آبادان در گویش محلی این منطقه است.

برچسب ها: فوتبال آبادان
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۳۸
در انتظار بررسی: ۴
غیر قابل انتشار: ۱۷
mm2
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۷
1
13
آبادان برزیل ایران.
وبگردی