۰۱ خرداد ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰
کد ۱۸۹۸۰۶

بیانیه تند مدیر عامل سابق ذوب آهن

کاسه گدایی در دست گرفته‌اید یا در تعویض اتومبیل‌های تازه وارد شده از همرزمانتان در دیگر باشگاه‌ها عقب مانده‌اید که چنین گردن فرازی می کنید و نوای بی نوایی سر می دهید ؟!
گل - سعید آذری ، مدیرعامل سابق باشگاه ذوب آهن و فعلی باشگاه استیل آذین سمنان در اعتراض به اعتصاب بازیکنان ذوب آهن و مصاحبه های مالی اعضای این تیم اطلاعیه ای صادر کرد و در آن به شدت به برخی بازیکنان ذوب آهن که قدیمی این تیم هستند تاخت و انها را مورد سرزنش قرار داد . متن این نامه که در اختیار ایمنا قرار گرفته را در زیر بخوانید :

مدت‌هاست که درباره ذوب آهن می شنوم و می بینم و دم بر نمی آورم، چرا که همواره در طول جدایی‌ام از این باشگاه که بخش مهمی از زندگی ورزشی من چه در دورانی که پیراهن آن را به عنوان ورزشکار به تن می کردم، چه زمانی که به عنوان مربی به عناوین عدیده داخلی و بین المللی با ذوب آهن دست یافتم و چه زمانی که حدود ۶ سال به عنوان مدیرعامل باشگاه تلاش‌هایی را برای اعتلای نام این باشگاه انجام دادم، بوده است.

  همیشه عقیده داشته‌ام که باید وجاهت خود را حفظ نمایم چون من با توجه به رعایت اصول اخلاقی ورزش، جوانمردی و عدم ایجاد تنش از ذوب آهن جدا شدم، از ساختاری که حدود ۴۵ سال است برای وجود آن انسانهایی تلاش نموده اند که برخی از آنان دیگر در قید حیات نیستند و از برخی دیگر حتی خاطره ای نیز در یادها نمانده است.

ولی امروز وظیفه بر من حکم می کند به عنوان شخصی که هنوز خانواده‌ام از دسترنج کارگران زحمتکش آن ارتزاق می کنند لب به سخن بگشایم و در شرایطی که همه دم از اخلاق و مروت و جوانمردی می زنند به دفاع از باشگاهی بپردازم که بیرحمانه آماج حملات کسانی قرار گرفته است که با شرایط بسیار معمولی چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ ورزشی پا به این باشگاه قدیمی کشور گذاشته‌اند.

روزهای زیادی از حضور بسیاری از قهرمانان، مربیان و دست اندرکاران حال حاضر ذوب آهن در این باشگاه نگذشته است تا آنجا که به یاد دارم برخی از آنان روزگاری آرزوی حضور در تیم‌های ذوب آهن را داشته‌اند، گروهی که امروز برخی از آنان در حال انبوه سازی به کمک وزارت مسکن و شهرسازی البته با پول‌های ذوب آهن هستد، گروهی که روز اول حضورشان در ذوب آهن را حداقل من هیچ گاه از یاد نخواهم برد.

روزگاری که با لباس‌های معمولی و کفش‌های ملی و پیراهن‌های تترون رنگی حتی خجالت می کشیدند روبه‌روی مدیر باشگاه قرار گیرند و از قراردادهای چند صدمیلیونی صحبت کنند، زمانی که با ۳۵ میلیون تومان می شد با آنان قراردادهای ۲ تا ۳ سال امضا کرد و چه خوش بودند که به ذوب آهن آمده‌اند و در محل زندگی، شهر و بعضا روستاهای اقامت‌شان جار افتخار می زدند که ذوب آهن ما را پذیرفت.

 اما چه زود فراموش کردند از کجا آمده‌اند و آمدن‌شان بهر چه هست. چه زود فراموش کردند که چه سرمایه گذاری از جیب کارگر، کارمند و بازنشسته برای‌شان شد تا تبدیل شوند به چهره‌های امروزی ژل زده‌های مد روز، ماشین سوارانی که نهایت آرزوی‌شان پراید اناری هاچ بک بود!

چه زود گذشت زمانی که خجالتی‌های دیروز تبدیل به معترضان امروز شده‌اند و فرق نمی کند در مقابل چه تریبونی قرار گرفتند، آنچنان می تازند به سرعت اتومبیل‌های مدل ۲۰۱۲ که هنوز چشم بازار به جمال آن روشن نشده است. برادران بهتر از جان به کجا چنین شتابان؟ چه زود فراموش کردید که حقوق یک روزتان در حال حاضر می تواند حتی در برخی از موارد شکم خانواری را برای سه ماه سیر کند آن هم نه با تغذیه آنچنانی بلکه به آنچه در سفره درویشان پیدا می شود.

چه شده است؟ اینهمه اعتراض برای چیست؟ آیا فراموش کرده‌اید که طی سالهای ۸۸ تا ۹۰ چه بر ذوب آهن رفت و چه گذشت؟ اگر فراموش کرده‌اید که واقعا وامصیبتا، کسانی که قراردادشان برای ۲ سال ۱۸۰ میلیون تومان بود ناگهان به مرزهای باورنکردنی رسیدند، مرزهایی که همه را انگشت به دهان و مهر حیرت در تاریخ باشگاه ثبت کرد، حتی خودشان فکر نمی کردند این گونه شود.

 حال ذوب آهن باید تاوان این سال‌ها را بدهد، به چه جرمی؟ به جرم اینکه اسیر سوء مدیریت و زیاده خواهی شد؟ به جرم اینکه تقاضای مالی نجومی شما را برآورده کرد؟ به جرم اینکه مظلوم واقع شده؟ تنها گناه ذوب آهن برآورده کردن آرزوهای بلندپروازانه شما بوده است شمایی که از وجود خود، به پرورش‌تان پرداخت و اگر امروز در عرصه ورزش اسم و رسمی دارید، اگر بعضا عضو تیم‌های ملی این مملکت شده‌اید، به خاطر جان فشانی ذوب آهن و ذوب آهنی‌هاست.

و چه بیرحمانه می تازید بر این پیکره در حال ضعف، آری ذوب آهن در شرایط مالی خوبی نیست. قانون به آن اجازه نمی دهد شرایط مالی باشگاه را مهیا نماید. مدیر جدیدش که در تنگناهای شدیدی قرار گرفته است با همه تلاشی که می کند هنوز نتوانسته از پس مشکلات عدیده این سال‌ها برآید ولی شما خوب می دانید که از ذوب آهن سر به کجا می سائید.

اگر در جاهای مختلف، اگر در عرصه‌های ورزشی خودی نشان دادید، اگر برای خود در آسیا و ایران و تیم‌های ملی جایگاهی دست و پا کرده‌اید، البته که تلاش کرده‌اید، البته که ممارست کرده‌اید، البته که ریاضت کشیده‌اید ولی بی مایه فطیر بود، اگر ذوب آهن نبود، چرا که در باشگاه‌های قبلی از این هم بیشتر مایه گذاشته بودید. در فجر سپاسی، در استقلال اهواز، در ابومسلم، در نساجی قائمشهر، در شموشک نوشهر و در دیگر باشگاه‌ها ولی چرا در ذوب آهن پیشرفت کردید؟

جواب این سئوال به عهده خودتان نه تنها در فوتبال شاهد این هستم که چگونه ذوب آهن آماج حملات غیرمنصفانه است بلکه در بسکتبال که برخی از نیروهای آن ذوب آهنی‌های گذشته هستند، در هندبال، در دوومیدانی نیز بازار تاخت و تاز داغ داغ است و چه نامردانه.

 چرا سر در گریبان خود فرو نمی برید و گذشته خود را مرور نمی کنید؟ چرا مانند مردان مرد تحمل نمی کنید؟ آیا کاسه گدایی در دست گرفته‌اید یا اینکه در تعویض اتومبیل‌های تازه وارد شده با مدل جدید از همرزمانتان در دیگر باشگاه‌ها عقب مانده‌اید که چنین گردن فرازی می کنید و نوای بی نوایی سر می دهید؟

آری به خود بیایید این گونه بی رحمانه بر ذوب آهن نتازید، باشگاهی که به همه ما هویت جدید بخشید به من هویت یک مدیر و به شما هویت یک قهرمان، هویت یک مربی و هویت یک سرپرست و ... رسم انصاف نیست که به وقت توانمندی باشگاه در عرش هستید و دم بر نمی آورید که ذوب آهن از خاک بلندتان کرد، و در وقت تنگنای مالی، چنان می غرید که نان شب ندارید مانند گدایان سامره می مانید.

برچسب ها: سعید آذری ، ذوب آهن
ارسال به دوستان
وبگردی