۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۲۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۰۸۷۰۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۵ - ۲۲-۰۱-۱۳۹۱
کد ۲۰۸۷۰۵
انتشار: ۱۰:۲۵ - ۲۲-۰۱-۱۳۹۱

نقدی بر جدل حسین عسگری با هوشنگ نصیرزاده

عصر ایران ورزشی، هومان دوراندیش - مشاجره حسین عسگری و هوشنگ نصیرزاده در برنامه نود، بار دیگر منطق سست اهالی کمیته داوران فدراسیون فوتبال ایران را برملا کرد.

در مهر ماه سال 90، زمانی که غیاثی با خشم و عتاب امکان سخن گفتن نصیرزاده را در همین برنامه نود سلب کرد، نوشتیم که غیاثی در آن بحث و جدل، مانند مدعی ای بود که با سعدی درپیچید و چون از جت فروماند سلسله خصومت بحنباند.

شب گذشته نیز حسین عسگری، بدیهیات نقد و استدلال را زیر پا نهاد تا مگر بتواند رویه های نادرست رایج در کمیته داوران فدراسیون فوتبال را از چشم ببینده برنامه نود دور کند.

نصیرزاده مدعی بود که حسین عسگری و دوستانش، به مراتب بیش از آقایان الف و ب ناظر داوری بازی های لیگ برتر بوده اند. عسگری در رد این ادعا می توانست به راحتی به آمار پیش رویش استناد کند و مثلاً بگوید که من در یک ماه گذشته چهار بار ناظر داوری بازی های لیگ برتر بوده ام اما آقای الف که نصیرزاده از اجحاف در حق او سخن می گوید، شش بار ناظر داوری بازی های لیگ برتر بوده است.

اما حسین عسگری به جای این کار ساده، گفت که آمار ارائه شده از سوی نصیرزاده درباره میزان قضاوت های او و دوستانش درست نبوده است. حتی اگر بپذیریم آمار نصیرزاده دقیق نبوده است، باز جان کلام نصیرزاده از سوی عسگری بی پاسخ ماند. یعنی عسگری نگفت که آیا بالاخره او در فصل جاری لیگ برتر ناظر داوری بازی های لیگ بوده است یا آقای الف.

اگر آقای الف بیش از عسگری ناظر بازی های لیگ بوده باشد، نقد نصیرزاده منتفی می شود اما اگر عسگری بیش از آقای الف ناظر بوده باشد، نقد نصیرزاده همچنان وارد است ولو که آمار ارائه شده از سوی نصیرزاده در حین طرح انتقادش، دقیق نبوده باشد.

اما از این نکته ساده که بگذریم، سخن نامعقول حسین عسگری در باب " کارشناس " به راستی برای هر عاقل کارشناس شناسی مایه تاسف بود.

عسگری مدعی بود که نصیرزاده داور نبوده و یا داور طراز اولی نبوده است و به همین دلیل نباید او را کارشناس داوری دانست.

فرض کنیم که هوشنگ نصیرزاده، به قول بعضی از دوستان، تی یک عکس هم با شورت و سوت داوری ندارد. آیا در این صورت می توان گفت که او کارشناس داووری نیست؟ نه! زیرا کارشناس کسی است که کار را می شناسد نه لزوماً کسی ک کننده کار است.

به عبارت دیگر، کارشناس با کارگر فرق دارد. چه بسیار کسانی که درگیر کاری هستند اما در قیاس با ناطری که از بیرون به آنها و کار آنها می نگرد، شناخت کمتری از آن کار دارند.

اگر بخواهیم منطق عسگری را بپذیریم، باید بگوییم که هیچ منتقدی در عالم سینما کارشناس سینما محسوب نمی شود و فقط کسانی که درگیر تولید یک فیلم سینمایی اند، اعم از کارگدان و بازیگر و نورپرداز و صدابردار، کارشناس سینما هستند.  

به راستی کدام عاقلی می پذیرد سردبیر مجله فیلم را کارشناس سینما ندانیم، اما محمدرضا گلزار را صرفاً به این دلیل که بازیگر سینما است، کارشناس سینما بدانیم؟

آیا سردبیر مجله های فرانس فوتبال  و ورلد ساکر کارشناس فوتبال نیستند و عباس کارگر و اولی اشتلیکه و پیتر کراوچ و دیوید جیمز صرفاً به دلیل فوتبالیست بودنشان کارشناس فوتبال اند؟

در واقع حسین عسگری از این نکته ساده غافل بود که کارشناس داوری با داور فرق دارد. کسی که کارشناس داوری است لزوماً نباید داور بوده باشد و کسی هم که داور است لزوماً کارشناس داوری نیست.

نقد نصیرزاده بر آنچه که تبعیض، سوء استفاده، رانت خواری و پارتی بازی در کمیته داوران فدراسیون فوتبال می دانست، حسین عسگری را چنان برآشفت که فرق کارشناس و کارگر و کارمند را از یاد برد و برای دفع منتقد مودب و مستدل گوی کمیته داوران فدراسیون فوتبال، به شخصی کردن بحث پناه برد تا مگر از این نمد کلاهی برای خودش و دوستان کارشناسش (!) بدوزد.

اما فرض کنیم که نصیرزاده حتی کارشناس داوری هم نیست و رهگذری بوده که از کنار جام جم عبور می کرده و فردوسی حضور در برنامه نود را به او تعارف کرده است. آیا مگر نه اینکه به فرموده مولا علی (ع)، "مرد را به قولش می سنجند نه قول را به مرد"؟

 انسان منطقی در مواجهه با نقد دیگران، کسی است که در نهایت با سخن ناقد کار دارد نه با کیستی ناقد. برای اینکه سخن کسی را نادرست بدانیم، باید نادرستی سخنش را با استدلال اثبات کنیم نه اینکه به سابقه او بپردازیم. سابقه فرد منتقد هر چه باشد، دال بر نادرستی سخن او نیست.

این نکته ساده نیز جزو الفبای نقد و انتقاد است که ظاهراً کسی آن را به حسین عسگری نیاموخته است. در واقع سر تا پای مواجهه عسگری با نصیرزاده در برنامه نود داد می زد که: "بنگر که که می گوید، ننگر که چه می گوید!" و این نگاه می تواند زمینه ساز تبعیض بین ابناء بشر، چه در کمیته داوران و چه در خارج از کمیته داوران، باشد.


ارسال به دوستان
وبگردی