از داستان سگ مرتضوی تا ...

اخیرا کاشف به عمل آمده است که آقای مرتضوی دادستان سابق تهران و رییس جدید برخی دیگر سازمان ها سگ دارد . افشاگری در این باره  نخستین بار از زبان آقای کوچک زاده نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و به هنگام درگیری فیزیکی با خبرنگار نشریه آسمان در رستوران مجلس صورت گرفت.

کوچک زاده که مشغول چپ و راست کردن خبرنگار آسمان بود هی فریاد می زد : قوچانی ( سردبیر آسمان ) از سگ مرتضوی هم کمتر است و [...] !!

با توجه به این مساله که مومن دروغ نمی گوید به نظر می رسد دادستان سابق تهران سگ دارد و آقای کوچک زاده هم سگ را دیده است که این گونه بارها در انظار عمومی مجلس می گوید : ... از سگ مرتضوی هم کمتر است . به نظر می رسد سگ آقای مرتضوی هم از این نژاد خوب ها باشه ها چون احتمالا خیلی قیمتی است که از آدم بیشتر می ارزه ...نه غلام!؟

***
ایران دو محموله نفت به چین فرستاد تا در ازای آن طلا دریافت کند . چشم همه ما روشن که آن قدر بی نیاز از دلار هستیم که دیگر پول نمی خواهیم و طلا طلب می کنیم.
پیشنهاد می شود با توجه به اینکه باید چیزهایی را که نداریم از چینی ها بگیریم اگر از طلا هم اشباع شدیم از چینی ها یک کم اعصاب راحت ، طب سوزنی ، ماساژورهای ماهر و... بگیریم . اصلا بهتر است مسئولان مربوطه فراخوان بدهند و از مردم نظرخواهی کنند تا ببینند از این پس به جای دریافت دلار از چینی ها چه چیزی بگیریم بهتر است؟!

***
کاشف به عمل آمده که القاعده بمب های لباس زیری طراحی کرده که دست بر قضا ماموران مخفی آمریکا این لباس زیر ها را کشف و خنثی کرده اند .
 به مسافران و توریست هایی که از این به بعد پروازهای هوایی دارند توصیه می شود برای راحتی بازرسی ها از پوشیدن هر گونه لباس زیر خودداری کنند چون احتمالا پس از این هرگونه لباس زیر به شدت مورد تفتیش قرار خواهد گرفت!

دعوای این القاعده لعنتی به لباس زیر نکشیده بود که الحمدلله به اینجا هم کشید!

***
در یکی از استان های غربی کشور یک پسر معتاد پس از مصرف ماده روانگردان شیشه ، پدرش را کشته و قطعه قطعه کرده است . قاتل معتاد در بازجویی ها گفته که پدرش را به شکل گوسفند دیده است .
کاش این بچه نا خلف پدرش را به شکل یک محموله بزرگ شیشه می دید ! در این صورت نامبرده احتمالا پدرش را لای یک زرورق مرغوب می پیچید ومی برد در انبار خانه شان نگه می داشت و این گونه پدر از گزند مرگ در امان بود چون پسرش از جان خودش عزیزتر نگه می داشتش! البته فراموش نکنیم گوشت هم که خیلی گرون شده این بچه زیاد تقصیر نداشته با توجه به عدم توانایی اقشار مردم برای خرید گوشت قرمز پسر بچه سریعا دست به کار شده تا با کشتن گوسفند یک کبابی به رگ بزنه و دلی از عزا در آره!